ماده ۲۷۲ قانون مدنی

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۱۵ توسط Nasim (بحث | مشارکت‌ها) (Nasim صفحهٔ ماده 272 قانون مدنی را به ماده ۲۷۲ قانون مدنی منتقل کرد)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

تأدیه به غیر اشخاص مذکور در ماده‌ی فوق وقتی صحیح است که داین راضی شود.

توضیح واژگان

دین، یعنی وام، قرض و وام مدت دار.[۱]

پیشینه

مفاد این ماده، از ماده 1239 قانون مدنی فرانسه اقتباس گردیده است.[۲]

به موجب ماده 332 قانون مدنی مصر، دین، باید به طلبکار یا نماینده او پرداخت گردد. تأدیه دین به شخصی که رسید در دست او است؛ امکانپذیر است؛ مگراینکه خلاف این امر، توافق شده باشد.[۳]

به موجب ماده 333 قانون مدنی مصر، پرداخت دین به اشخاصی غیر از داین یا نمایندگان وی، موجب برائت ذمه مدیون نمی گردد؛ مگراینکه طلبکار، چنین پرداختی را تنفیذ نموده؛ و یا منفعت او در این امر باشد.[۴]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

اعطای محکومٌ به به وکیل در محاکمه، که وکیل در قبض مال مزبور نمی باشد؛ موجب برائت ذمه مدیون نمی گردد؛ مگر درصورت تنفیذ محکومٌ له.[۵]

تأدیه دین به شخصی که با جعل عنوان، خود را نماینده داین معرفی می نماید؛ فاقد اثر است؛ مگر درصورت تنفیذ طلبکار.[۶]

اگر طلبکار، پیش از تأدیه طلب خویش، به وصول آن توسط ثالث رضایت داده باشد؛ همانند این است که به قبض طلب توسط نماینده خود رضایت داده است.[۷]

جهت اعتبار تنفیذ طلبکار، نسبت به قبض موضوع تعهد توسط اشخاصی غیر از او، اهلیت وی شرط است.[۸]

رویه های قضایی

به موجب دادنامه شماره 80 مورخه 14/2/1372 شعبه 24 دیوان عالی کشور، تأدیه دین، به اشخاصی غیر از طلبکار، که وکیل او نیز نیستند؛ موجب برائت ذمه مدیون نمی گردد؛ و چنانچه بدهکار، دین خویش را به چنین اشخاصی تأدیه نموده باشد؛ داین تکلیفی به استرداد آن نداشته؛ و خود مدیون، باید اموال مزبور را مطالبه نماید.[۹]

به موجب دادنامه شماره 435 مورخه 6/8/1372 شعبه 25 دیوان عالی کشور، حتی اگر ادعای مدیون، مبنی بر تأدیه دین به پدر طلبکار، صحیح باشد؛ باز هم نمی توان بدون دلیل، وی را از سوی داین، مأذون در مطالبه طلب دانست.[۱۰]

به موجب دادنامه شماره 551 مورخه 6/7/1368 شعبه 21 دیوان عالی کشور، مسئول جمع آوری بهای گندم، نمی تواند به جای تحویل پول ها به صاحبان آن، بدون اخذ موافقت آنان، وجوه مزبور را، به حساب تعاونی روستایی واریز نماید. چراکه دراینصورت ضامن است.[۱۱]

منابع

  1. رضا مؤمنی. مستثنیات دین (مطالعه تطبیقی در فقه، حقوق ایران و آمریکا). چاپ 1. هما، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1498712
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات). چاپ 1. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4221924
  3. محمدعلی نوری. قانون مدنی مصر. چاپ 2. گنج دانش، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5325812
  4. محمدعلی نوری. قانون مدنی مصر. چاپ 2. گنج دانش، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5325816
  5. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 219528
  6. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 110572
  7. مهدی شهیدی. سقوط تعهدات (با اصلاحات). چاپ 9. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 129004
  8. سیدمرتضی قاسم زاده. حقوق مدنی اصول قراردادها و تعهدات نظری و کاربردی. چاپ 14. دادگستر، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1448928
  9. یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (سقوط تعهدات-ضمان قهری). چاپ 2. فردوسی، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2535880
  10. یداله بازگیر. آرای دیوانعالی کشور در امور حقوقی (جلد سوم) (قانون تجارت- احوال شخصیه -شناسنامه- ادله اثبات دعوی- احکام حکومتی- توقیف عملیات اجرایی و ابطال اجراییه). چاپ 1. جنگل، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2538196
  11. یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (سقوط تعهدات-ضمان قهری). چاپ 2. فردوسی، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5669836