ماده ۱ قانون آیین دادرسی مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «آیین دادرسی مدنی، مجموعه اصول و مقرراتی است که در مقام رسیدگی به امورحسبی و ک...» ایجاد کرد)
 
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
آیین دادرسی مدنی، مجموعه اصول و مقرراتی است که در مقام رسیدگی به امورحسبی و کلیه دعاوی مدنی و بازرگانی در دادگاههای عمومی، انقلاب، تجدیدنظر،دیوان عالی کشور و سایر مراجعی که به موجب قانون موظف به رعایت آن می باشند به کار می رود.
آیین دادرسی مدنی، مجموعه اصول و مقرراتی است که در مقام رسیدگی به امورحسبی و کلیه دعاوی مدنی و بازرگانی در دادگاه‌های عمومی، انقلاب، تجدیدنظر، دیوان عالی کشور و سایر مراجعی که به موجب قانون موظف به رعایت آن می‌باشند به کار می‌رود.


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
  82652  دعوای بازرگانی : آیین دادرسی هر دعوی که منشا مستقیم آن کارهای تجاری باشد آن را دعوی بازرگانی و دعوی تجاری کویند.
۸۲۶۵۲ دعوای بازرگانی: آیین دادرسی هر دعوی که منشأ مستقیم آن کارهای تجاری باشد آن را دعوی بازرگانی و دعوی تجاری کویند.


84569  : قانون آیین دادرسی مدنی :  در اصطلاحات اسلامی مطلقا به مقررات رسیدگی طرق  الحکم می گفتند ، در واقع قوانینی است که قضات در رسیدگی مدنی و امور حسبی به کار می برند.
۸۴۵۶۹: قانون آیین دادرسی مدنی: در اصطلاحات اسلامی مطلقاً به مقررات رسیدگی طرق الحکم می‌گفتند، در واقع قوانینی است که قضات در رسیدگی مدنی و امور حسبی به کار می‌برند.


115050 : آیین دادرسی مدنی : از سه کلمه تشکیل شده است آیین به معنی رسم و روش قاعده و کیش ، و در قانون کلمه آیین دادرسی مدنی به معنی روش رسیدگی برای حکم کردن و قضاوت است .
۱۱۵۰۵۰: آیین دادرسی مدنی: از سه کلمه تشکیل شده‌است آیین به معنی رسم و روش قاعده و کیش، و در قانون کلمه آیین دادرسی مدنی به معنی روش رسیدگی برای حکم کردن و قضاوت است.


141965: سایر مراجع : منظور از سایر مراجع مراجعی هستند که در امور  مربوط به حدود و وظایف ( نه دعاوی بازرگانی و مدنی ) باید آیین دادرسی مدنی را رعایت کنند .
۱۴۱۹۶۵: سایر مراجع: منظور از سایر مراجع مراجعی هستند که در امور مربوط به حدود و وظایف (نه دعاوی بازرگانی و مدنی) باید آیین دادرسی مدنی را رعایت کنند.


812310: تحقق دعوا : هر زمان حقی مورد انکار یا تجاوز واقع شود و دارنده حق برای احقاق حق خود به مراجع قضایی رجوع کند دعوا محقق شده است .
۸۱۲۳۱۰: تحقق دعوا: هر زمان حقی مورد انکار یا تجاوز واقع شود و دارنده حق برای احقاق حق خود به مراجع قضایی رجوع کند دعوا محقق شده‌است.


== پیشینه ==
== پیشینه ==
84569: قانون آیین دادرسی مدنی در اصطلاحات اسلامی مطلقا به مقررات رسیدگی طرق الحکم می گفتند ، در واقع قوانینی است که قضات در رسیدگی مدنی و امور حسبی به کار می برند.  
۸۴۵۶۹: قانون آیین دادرسی مدنی در اصطلاحات اسلامی مطلقاً به مقررات رسیدگی طرق الحکم می‌گفتند، در واقع قوانینی است که قضات در رسیدگی مدنی و امور حسبی به کار می‌برند.


115050: در این ماده قانون آیین دادرسی مدنی تعریف شده است در حالی که  در قانون سابق بدون ارایه تعریف صرفا به نحوه رسیدگی محاکم در امور مدنی پرداخته شده بود . در تعریف آیین دادرسی مدنی را می توان روش رسیدگی برای قضاوت معنی کرد و در مورد قضاوت گفته شده است که :« القضاء هوالحکم بین الناس عند التنازع و التشاجر و رفع الخصومه و فصل الامر بینهم »
۱۱۵۰۵۰: در این ماده قانون آیین دادرسی مدنی تعریف شده‌است در حالی که در قانون سابق بدون ارایه تعریف صرفاً به نحوه رسیدگی محاکم در امور مدنی پرداخته شده بود. در تعریف آیین دادرسی مدنی را می‌توان روش رسیدگی برای قضاوت معنی کرد و در مورد قضاوت گفته شده‌است که: «القضاء هوالحکم بین الناس عند التنازع و التشاجر و رفع الخصومه و فصل الامر بینهم»


865400 : سیستم دادرسی اتهامی : در این سیستم قاضی بیشتر نقش یک ناظر را دارد و از مجادله لفظی و استدلالاتی که از سوی طرفین دعوا به عمل می آید سعی در یافتن واقعیت امر دارد ، و قاصی مجاز به دخالت در دادرسی و کسب دلیل نبوده و در این سیستم دخالت دادرس را نقض بی طرفی وی می دانند .
۸۶۵۴۰۰: سیستم دادرسی اتهامی: در این سیستم قاضی بیشتر نقش یک ناظر را دارد و از مجادله لفظی و استدلالاتی که از سوی طرفین دعوا به عمل می‌آید سعی در یافتن واقعیت امر دارد، و قاصی مجاز به دخالت در دادرسی و کسب دلیل نبوده و در این سیستم دخالت دادرس را نقض بی‌طرفی وی می‌دانند.


1112545: فیش مربوطه خوانا نمی باشد ******
۱۱۱۲۵۴۵: فیش مربوطه خوانا نمی‌باشد ******


== نکات توضیحی و تفسیری و دکترین ==
== نکات توضیحی و تفسیری و دکترین ==
14097: مراجع موظف به رعایت قانون : به غیر از موارد مصرح در ماده یک سایر مراجع در صورتی اصول و ضوابط ق.آ.د.م را به کار می برند که به موجب قانون موظف به رعایت آن باشند .
۱۴۰۹۷: مراجع موظف به رعایت قانون: به غیر از موارد مصرح در ماده یک سایر مراجع در صورتی اصول و ضوابط ق.آ.د. م را به کار می‌برند که به موجب قانون موظف به رعایت آن باشند.


115063: حاکمیت قانون نسبت به امور حسبی : ماده یک قانون آیین دادرسی مدنی صراحتا طریقه رسیدگی به امور حسبی را با توجه به مواد قانون آیین دادرسی مدنی دانسته است.
۱۱۵۰۶۳: حاکمیت قانون نسبت به امور حسبی: ماده یک قانون آیین دادرسی مدنی صراحتاً طریقه رسیدگی به امور حسبی را با توجه به مواد قانون آیین دادرسی مدنی دانسته‌است.


565970 : دعوای بازرگانی  : دعاوی که از معانلات بازرگانی  ناشی می شود را دعوای بازرگانی می نامند و ضابطه آن قانون تجارت است و در این دعاوی می توان دعوا را محل اقامت خوانده و محل وقوع عقد ویا اجرای تعهد اقامه نمود که این امربه منظور تسهیل امور بازرگانی و رشد اقتصادی کشور بنا نهاده شده است .
۵۶۵۹۷۰: دعوای بازرگانی: دعاوی که از معانلات بازرگانی ناشی می‌شود را دعوای بازرگانی می‌نامند و ضابطه آن قانون تجارت است و در این دعاوی می‌توان دعوا را محل اقامت خوانده و محل وقوع عقد ویا اجرای تعهد اقامه نمود که این امربه منظور تسهیل امور بازرگانی و رشد اقتصادی کشور بنا نهاده شده‌است.


776466: دعوای مختلط : به دعوایی گفته می شود که دارنده حق در شرایطی است که در عین حال مجاز به اجرای حق عینی و حق شخصی است ، در حقیقت حق منشا دعوا گرچه بر عمل حقوقی واحدی مبتنی است اما دارنده حق می تواند با اجری حق عینی یا دینی به منظور خود برسد.
۷۷۶۴۶۶: دعوای مختلط: به دعوایی گفته می‌شود که دارنده حق در شرایطی است که در عین حال مجاز به اجرای حق عینی و حق شخصی است، در حقیقت حق منشأ دعوا گرچه بر عمل حقوقی واحدی مبتنی است اما دارنده حق می‌تواند با اجری حق عینی یا دینی به منظور خود برسد.


873764: دعوی اعم است است از عملی که برای احقاق حقی انجام شود و یا صرف ادعای حقی است ، اعم از اینکه مبتنی بر حق باشد یا باطل.
۸۷۳۷۶۴: دعوی اعم است است از عملی که برای احقاق حقی انجام شود یا صرف ادعای حقی است، اعم از اینکه مبتنی بر حق باشد یا باطل.


115066: واژه دعوای مدنی در معنای عام شامل دعاوی مدنی در معنای خاص و دعاوی تجاری می باشد ، اما در ماده در کنار دعوی مدنی از  دعوای بازرگانی نیز یاد شده است لذا واژه دعوای مدنی در اینجا دعوای مدنی به معنای خاص بوده است .
۱۱۵۰۶۶: واژه دعوای مدنی در معنای عام شامل دعاوی مدنی در معنای خاص و دعاوی تجاری می‌باشد، اما در ماده در کنار دعوی مدنی از دعوای بازرگانی نیز یاد شده‌است لذا واژه دعوای مدنی در اینجا دعوای مدنی به معنای خاص بوده‌است.


379494: این قانون آیین رسیدگی و دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی را مشخص کرده است .( منظور فیش نامفهوم است )*****
۳۷۹۴۹۴: این قانون آیین رسیدگی و دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی را مشخص کرده‌است .(منظور فیش نامفهوم است)*****


1112545: فیش ناخوانا می باشد *****
۱۱۱۲۵۴۵: فیش ناخوانا می‌باشد *****


536931: دادرسی به معنای اخص برای مرافعه و محاکمه و برای قطع و حل و فصل اختلافات مردم به کار می رود اما ترتیب دیگر دادرسی ارفاقی است که عبارت از  رسیدگی به امور حسبی است ، در این طریق هدف رسیدگی  وحل و فصل اختلافات مردم نبوده و بلکه تصدیق و گواهی امور مربوط به آنان است : مثل گواهی حصر وراثت بنابراین توضیح رسیدگی به امور حسبی اصولا نمی بایست مشمول مقررات آیین دادرسی مدنی گردد.
۵۳۶۹۳۱: دادرسی به معنای اخص برای مرافعه و محاکمه و برای قطع و حل و فصل اختلافات مردم به کار می‌رود اما ترتیب دیگر دادرسی ارفاقی است که عبارت از رسیدگی به امور حسبی است، در این طریق هدف رسیدگی وحل و فصل اختلافات مردم نبوده و بلکه تصدیق و گواهی امور مربوط به آنان است: مثل گواهی حصر وراثت بنابراین توضیح رسیدگی به امور حسبی اصولاً نمی‌بایست مشمول مقررات آیین دادرسی مدنی گردد.


566091:امور حسبی مورد بسیار دارد و فقط بخشی از آن در قانون امور حسبی آمده و ترتیب رسیدگی به آن ها معین شده است ، موارد دیگر آن در قوانین دیگر آمده است مانند قانون انحصار وراثت سال 1309  ، قانون اداره تصفیه امور ورشکسته 1318 قانون حمایت از کودکان بدون  سرپرست 1353وغیره که سرانجام رسیدگی به مواردی از آن در صلاحیت مراجع غیر دادگستری مانند نیروی انتظامی و شهرداری گذاشته شده است مانند صدور گواهینامه رانندگی یا صدور پروانه کسب.
۵۶۶۰۹۱:امور حسبی مورد بسیار دارد و فقط بخشی از آن در قانون امور حسبی آمده و ترتیب رسیدگی به آن‌ها معین شده‌است، موارد دیگر آن در قوانین دیگر آمده‌است مانند قانون انحصار وراثت سال ۱۳۰۹، قانون اداره تصفیه امور ورشکسته ۱۳۱۸ قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست ۱۳۵۳وغیره که سرانجام رسیدگی به مواردی از آن در صلاحیت مراجع غیر دادگستری مانند نیروی انتظامی و شهرداری گذاشته شده‌است مانند صدور گواهینامه رانندگی یا صدور پروانه کسب.


== سوابق ومستندات فقهی ==
== سوابق ومستندات فقهی ==
404070 : ایین دادرسی مدنی از سه کلمه تشکیل شده است که ایین به معنای رسم و روش و دادرسی به معنای رسیدگی برای قضاوت کردن است که در مورد قضاوت گقتع شده است : :« القضاء هوالحکم بین الناس عند التنازع و التشاجر و رفع الخصومه و فصل الامر بینهم »
۴۰۴۰۷۰: آیین دادرسی مدنی از سه کلمه تشکیل شده‌است که آیین به معنای رسم و روش و دادرسی به معنای رسیدگی برای قضاوت کردن است که در مورد قضاوت گقتع شده‌است: : «القضاء هوالحکم بین الناس عند التنازع و التشاجر و رفع الخصومه و فصل الامر بینهم»


1316205:دادرسی در فقه به معنای قضا می باشد و با تحکیم ( داوری ) متفاوت است در فقه و لسان فقها چند تعریف از قضا ارایه شده است :
۱۳۱۶۲۰۵:دادرسی در فقه به معنای قضا می‌باشد و با تحکیم (داوری) متفاوت است در فقه و لسان فقها چند تعریف از قضا ارایه شده‌است:


شهید اول در دروس می فرماید  : « هو ولایه شرعیه علی الحکم فی المصالح العمه من قبل الامام »
شهید اول در دروس می‌فرماید: «هو ولایه شرعیه علی الحکم فی المصالح العمه من قبل الامام»


شهید ثانی در مسالک الافهام و شیخ محمد حسن نجفی در جواهر الکلام می فرمایند :«ولایه الحکم شرعا ....................( در فایل فیش خوانا نیست ************) »« القضاء هوالحکم بین الناس عند التنازع و التشاجر و رفع الخصومه و فصل الامر بینهم »
شهید ثانی در مسالک الافهام و شیخ محمد حسن نجفی در جواهر الکلام می‌فرمایند: «ولایه الحکم شرعاً …(در فایل فیش خوانا نیست ************)» «القضاء هوالحکم بین الناس عند التنازع و التشاجر و رفع الخصومه و فصل الامر بینهم»


قدر جامع بین همه تعاریف  این است که قضاوت منسبی رسمی حکومتی است که به منظور صدور حکم در مصالح عمومی از طرف رییس حکومت اعظا می شود و یا اینکه خود امام یا رییس حکومت ، متولی آن می شود .
قدر جامع بین همه تعاریف این است که قضاوت منسبی رسمی حکومتی است که به منظور صدور حکم در مصالح عمومی از طرف رئیس حکومت اعظا می‌شود یا اینکه خود امام یا رئیس حکومت، متولی آن می‌شود.


== رویه قضایی ==
== رویه قضایی ==
137326: نظریه 3206/7-11/5/1383 اداره حقوقی : با توجه به اینکه ئعوای خانوادگی در زمره امور مدنی است لذا دادگاه های خانواده نیز ملزم به اعمال قانون مذکور( ماده 1 ق.آ.د.م) در دعاوی خانوادگی می باشند.
۱۳۷۳۲۶: نظریه ۳۲۰۶/۷–۱۱/۵/۱۳۸۳ اداره حقوقی: با توجه به اینکه ئعوای خانوادگی در زمره امور مدنی است لذا دادگاه‌های خانواده نیز ملزم به اعمال قانون مذکور (ماده ۱ ق.آ.د. م) در دعاوی خانوادگی می‌باشند.


137327:نظریه  3367/7 -15/5/1384 اداره حقوقی : دادگاه خانواده  نمی تواند به لحاظ عدم حضور طرفین پرونده را بایگانی نماید و قانونا مکلف به رسیدگی است .
۱۳۷۳۲۷:نظریه ۳۳۶۷/۷–۱۵/۵/۱۳۸۴ اداره حقوقی: دادگاه خانواده نمی‌تواند به لحاظ عدم حضور طرفین پرونده را بایگانی نماید و قانوناً مکلف به رسیدگی است.


137330: نظریه 1955/7- 15/4/1377 اداره حقوقی : اعمال مقررات آیین دادرسی مدنی مختص محاکم دادگستری است و چون کمیسیون ماده 56 قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع کشور و کمیسیون های مشابه ، دادگاه و محکمه نیستند لذا اعضای کمیسیون ها از جمله قاضی شرکت کننده در آن ها ملزم به تبعیت از قانون آیین دادرسی مدنی نمی باشند .
۱۳۷۳۳۰: نظریه ۱۹۵۵/۷–۱۵/۴/۱۳۷۷ اداره حقوقی: اعمال مقررات آیین دادرسی مدنی مختص محاکم دادگستری است و چون کمیسیون ماده ۵۶ قانون حفاظت و بهره‌برداری از جنگل‌ها و مراتع کشور و کمیسیون‌های مشابه، دادگاه و محکمه نیستند لذا اعضای کمیسیون‌ها از جمله قاضی شرکت کننده در آن‌ها ملزم به تبعیت از قانون آیین دادرسی مدنی نمی‌باشند.


1403664 : نظریه 271/7 30/8/1379دادگاه های عمومی برای رسیدگی به امور حسبی باید اصول و قواعد مقرر در قانون آیین دادرسی مدنی را رعایت کنند مگر اینکه در قانون امور حسبی و اصلاحات بعدی آن نص خاصی وجود داشته باشد ، مانند ماده 15 ق.ا.حو تبصره ذبل آن که مقررات عام آیین دادرسی ماوالذکر ؟ ، آن را نسخ نکرده و به اعتبار خود باقی است .
۱۴۰۳۶۶۴: نظریه ۲۷۱/۷ ۳۰/۸/۱۳۷۹دادگاه‌های عمومی برای رسیدگی به امور حسبی باید اصول و قواعد مقرر در قانون آیین دادرسی مدنی را رعایت کنند مگر اینکه در قانون امور حسبی و اصلاحات بعدی آن نص خاصی وجود داشته باشد، مانند ماده ۱۵ ق.ا. حو تبصره ذبل آن که مقررات عام آیین دادرسی ماوالذکر؟ ، آن را نسخ نکرده و به اعتبار خود باقی است.


513574: فیش ناخوانا می باشد **********
۵۱۳۵۷۴: فیش ناخوانا می‌باشد **********


572440 فیش ناخوانا می باشد *****************
۵۷۲۴۴۰ فیش ناخوانا می‌باشد *****************


== مصادیق و نمونه ها ==
== مصادیق و نمونه‌ها ==
776458: گاهی ماهیت دعوا از حقوق راجع به اعیان می باشد .این حقوق عبارتند از حق  مالکیت و ... که تمامی دعاوی مربوط به حقوق مذکور ، دعاوی عین شمرده می شود. بنابر این دعوای خلع ید ، وضع ید ، تخلیه ، و تمامی دعاوی راجع به حق ارتفاق و انتفاع از دعاوی عینی محسوب می شود.
۷۷۶۴۵۸: گاهی ماهیت دعوا از حقوق راجع به اعیان می‌باشد. این حقوق عبارتند از حق مالکیت و که تمامی دعاوی مربوط به حقوق مذکور، دعاوی عین شمرده می‌شود. بنابر این دعوای خلع ید، وضع ید، تخلیه، و تمامی دعاوی راجع به حق ارتفاق و انتفاع از دعاوی عینی محسوب می‌شود.


82652: هر دعوی که متشا مستقیم آن کار های تجاری باشد آن را دعوی بازرگانی و دعوی تجاری گویند .
۸۲۶۵۲: هر دعوی که متشا مستقیم آن کارهای تجاری باشد آن را دعوی بازرگانی و دعوی تجاری گویند.

نسخهٔ ‏۱۵ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۱۷

آیین دادرسی مدنی، مجموعه اصول و مقرراتی است که در مقام رسیدگی به امورحسبی و کلیه دعاوی مدنی و بازرگانی در دادگاه‌های عمومی، انقلاب، تجدیدنظر، دیوان عالی کشور و سایر مراجعی که به موجب قانون موظف به رعایت آن می‌باشند به کار می‌رود.

توضیح واژگان

۸۲۶۵۲ دعوای بازرگانی: آیین دادرسی هر دعوی که منشأ مستقیم آن کارهای تجاری باشد آن را دعوی بازرگانی و دعوی تجاری کویند.

۸۴۵۶۹: قانون آیین دادرسی مدنی: در اصطلاحات اسلامی مطلقاً به مقررات رسیدگی طرق الحکم می‌گفتند، در واقع قوانینی است که قضات در رسیدگی مدنی و امور حسبی به کار می‌برند.

۱۱۵۰۵۰: آیین دادرسی مدنی: از سه کلمه تشکیل شده‌است آیین به معنی رسم و روش قاعده و کیش، و در قانون کلمه آیین دادرسی مدنی به معنی روش رسیدگی برای حکم کردن و قضاوت است.

۱۴۱۹۶۵: سایر مراجع: منظور از سایر مراجع مراجعی هستند که در امور مربوط به حدود و وظایف (نه دعاوی بازرگانی و مدنی) باید آیین دادرسی مدنی را رعایت کنند.

۸۱۲۳۱۰: تحقق دعوا: هر زمان حقی مورد انکار یا تجاوز واقع شود و دارنده حق برای احقاق حق خود به مراجع قضایی رجوع کند دعوا محقق شده‌است.

پیشینه

۸۴۵۶۹: قانون آیین دادرسی مدنی در اصطلاحات اسلامی مطلقاً به مقررات رسیدگی طرق الحکم می‌گفتند، در واقع قوانینی است که قضات در رسیدگی مدنی و امور حسبی به کار می‌برند.

۱۱۵۰۵۰: در این ماده قانون آیین دادرسی مدنی تعریف شده‌است در حالی که در قانون سابق بدون ارایه تعریف صرفاً به نحوه رسیدگی محاکم در امور مدنی پرداخته شده بود. در تعریف آیین دادرسی مدنی را می‌توان روش رسیدگی برای قضاوت معنی کرد و در مورد قضاوت گفته شده‌است که: «القضاء هوالحکم بین الناس عند التنازع و التشاجر و رفع الخصومه و فصل الامر بینهم»

۸۶۵۴۰۰: سیستم دادرسی اتهامی: در این سیستم قاضی بیشتر نقش یک ناظر را دارد و از مجادله لفظی و استدلالاتی که از سوی طرفین دعوا به عمل می‌آید سعی در یافتن واقعیت امر دارد، و قاصی مجاز به دخالت در دادرسی و کسب دلیل نبوده و در این سیستم دخالت دادرس را نقض بی‌طرفی وی می‌دانند.

۱۱۱۲۵۴۵: فیش مربوطه خوانا نمی‌باشد ******

نکات توضیحی و تفسیری و دکترین

۱۴۰۹۷: مراجع موظف به رعایت قانون: به غیر از موارد مصرح در ماده یک سایر مراجع در صورتی اصول و ضوابط ق.آ.د. م را به کار می‌برند که به موجب قانون موظف به رعایت آن باشند.

۱۱۵۰۶۳: حاکمیت قانون نسبت به امور حسبی: ماده یک قانون آیین دادرسی مدنی صراحتاً طریقه رسیدگی به امور حسبی را با توجه به مواد قانون آیین دادرسی مدنی دانسته‌است.

۵۶۵۹۷۰: دعوای بازرگانی: دعاوی که از معانلات بازرگانی ناشی می‌شود را دعوای بازرگانی می‌نامند و ضابطه آن قانون تجارت است و در این دعاوی می‌توان دعوا را محل اقامت خوانده و محل وقوع عقد ویا اجرای تعهد اقامه نمود که این امربه منظور تسهیل امور بازرگانی و رشد اقتصادی کشور بنا نهاده شده‌است.

۷۷۶۴۶۶: دعوای مختلط: به دعوایی گفته می‌شود که دارنده حق در شرایطی است که در عین حال مجاز به اجرای حق عینی و حق شخصی است، در حقیقت حق منشأ دعوا گرچه بر عمل حقوقی واحدی مبتنی است اما دارنده حق می‌تواند با اجری حق عینی یا دینی به منظور خود برسد.

۸۷۳۷۶۴: دعوی اعم است است از عملی که برای احقاق حقی انجام شود یا صرف ادعای حقی است، اعم از اینکه مبتنی بر حق باشد یا باطل.

۱۱۵۰۶۶: واژه دعوای مدنی در معنای عام شامل دعاوی مدنی در معنای خاص و دعاوی تجاری می‌باشد، اما در ماده در کنار دعوی مدنی از دعوای بازرگانی نیز یاد شده‌است لذا واژه دعوای مدنی در اینجا دعوای مدنی به معنای خاص بوده‌است.

۳۷۹۴۹۴: این قانون آیین رسیدگی و دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی را مشخص کرده‌است .(منظور فیش نامفهوم است)*****

۱۱۱۲۵۴۵: فیش ناخوانا می‌باشد *****

۵۳۶۹۳۱: دادرسی به معنای اخص برای مرافعه و محاکمه و برای قطع و حل و فصل اختلافات مردم به کار می‌رود اما ترتیب دیگر دادرسی ارفاقی است که عبارت از رسیدگی به امور حسبی است، در این طریق هدف رسیدگی وحل و فصل اختلافات مردم نبوده و بلکه تصدیق و گواهی امور مربوط به آنان است: مثل گواهی حصر وراثت بنابراین توضیح رسیدگی به امور حسبی اصولاً نمی‌بایست مشمول مقررات آیین دادرسی مدنی گردد.

۵۶۶۰۹۱:امور حسبی مورد بسیار دارد و فقط بخشی از آن در قانون امور حسبی آمده و ترتیب رسیدگی به آن‌ها معین شده‌است، موارد دیگر آن در قوانین دیگر آمده‌است مانند قانون انحصار وراثت سال ۱۳۰۹، قانون اداره تصفیه امور ورشکسته ۱۳۱۸ قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست ۱۳۵۳وغیره که سرانجام رسیدگی به مواردی از آن در صلاحیت مراجع غیر دادگستری مانند نیروی انتظامی و شهرداری گذاشته شده‌است مانند صدور گواهینامه رانندگی یا صدور پروانه کسب.

سوابق ومستندات فقهی

۴۰۴۰۷۰: آیین دادرسی مدنی از سه کلمه تشکیل شده‌است که آیین به معنای رسم و روش و دادرسی به معنای رسیدگی برای قضاوت کردن است که در مورد قضاوت گقتع شده‌است: : «القضاء هوالحکم بین الناس عند التنازع و التشاجر و رفع الخصومه و فصل الامر بینهم»

۱۳۱۶۲۰۵:دادرسی در فقه به معنای قضا می‌باشد و با تحکیم (داوری) متفاوت است در فقه و لسان فقها چند تعریف از قضا ارایه شده‌است:

شهید اول در دروس می‌فرماید: «هو ولایه شرعیه علی الحکم فی المصالح العمه من قبل الامام»

شهید ثانی در مسالک الافهام و شیخ محمد حسن نجفی در جواهر الکلام می‌فرمایند: «ولایه الحکم شرعاً …(در فایل فیش خوانا نیست ************)» «القضاء هوالحکم بین الناس عند التنازع و التشاجر و رفع الخصومه و فصل الامر بینهم»

قدر جامع بین همه تعاریف این است که قضاوت منسبی رسمی حکومتی است که به منظور صدور حکم در مصالح عمومی از طرف رئیس حکومت اعظا می‌شود یا اینکه خود امام یا رئیس حکومت، متولی آن می‌شود.

رویه قضایی

۱۳۷۳۲۶: نظریه ۳۲۰۶/۷–۱۱/۵/۱۳۸۳ اداره حقوقی: با توجه به اینکه ئعوای خانوادگی در زمره امور مدنی است لذا دادگاه‌های خانواده نیز ملزم به اعمال قانون مذکور (ماده ۱ ق.آ.د. م) در دعاوی خانوادگی می‌باشند.

۱۳۷۳۲۷:نظریه ۳۳۶۷/۷–۱۵/۵/۱۳۸۴ اداره حقوقی: دادگاه خانواده نمی‌تواند به لحاظ عدم حضور طرفین پرونده را بایگانی نماید و قانوناً مکلف به رسیدگی است.

۱۳۷۳۳۰: نظریه ۱۹۵۵/۷–۱۵/۴/۱۳۷۷ اداره حقوقی: اعمال مقررات آیین دادرسی مدنی مختص محاکم دادگستری است و چون کمیسیون ماده ۵۶ قانون حفاظت و بهره‌برداری از جنگل‌ها و مراتع کشور و کمیسیون‌های مشابه، دادگاه و محکمه نیستند لذا اعضای کمیسیون‌ها از جمله قاضی شرکت کننده در آن‌ها ملزم به تبعیت از قانون آیین دادرسی مدنی نمی‌باشند.

۱۴۰۳۶۶۴: نظریه ۲۷۱/۷ – ۳۰/۸/۱۳۷۹دادگاه‌های عمومی برای رسیدگی به امور حسبی باید اصول و قواعد مقرر در قانون آیین دادرسی مدنی را رعایت کنند مگر اینکه در قانون امور حسبی و اصلاحات بعدی آن نص خاصی وجود داشته باشد، مانند ماده ۱۵ ق.ا. حو تبصره ذبل آن که مقررات عام آیین دادرسی ماوالذکر؟ ، آن را نسخ نکرده و به اعتبار خود باقی است.

۵۱۳۵۷۴: فیش ناخوانا می‌باشد **********

۵۷۲۴۴۰ فیش ناخوانا می‌باشد *****************

مصادیق و نمونه‌ها

۷۷۶۴۵۸: گاهی ماهیت دعوا از حقوق راجع به اعیان می‌باشد. این حقوق عبارتند از حق مالکیت و … که تمامی دعاوی مربوط به حقوق مذکور، دعاوی عین شمرده می‌شود. بنابر این دعوای خلع ید، وضع ید، تخلیه، و تمامی دعاوی راجع به حق ارتفاق و انتفاع از دعاوی عینی محسوب می‌شود.

۸۲۶۵۲: هر دعوی که متشا مستقیم آن کارهای تجاری باشد آن را دعوی بازرگانی و دعوی تجاری گویند.