پیوست "معنا" به "تفسیر" در متون حقوق بین الملل: نسبت معیارهای حقوقی با مفاهیم شناختی و انعکاس سیاسی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''پیوست "معنا" به "تفسیر" در متون حقوق بین الملل: نسبت معیارهای حقوقی با مفاهیم شناختی و انعکاس سیاسی''' نام مقاله ای از علی مشهدی و سید محمد حسین میرزاده است که در شماره 48 (اذر 1400) فصلنامه پژوهشهای حقوقی منتشر شده است. == چکیده == بررسیها نش...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۲۱
پیوست "معنا" به "تفسیر" در متون حقوق بین الملل: نسبت معیارهای حقوقی با مفاهیم شناختی و انعکاس سیاسی نام مقاله ای از علی مشهدی و سید محمد حسین میرزاده است که در شماره 48 (اذر 1400) فصلنامه پژوهشهای حقوقی منتشر شده است.
چکیده
بررسیها نشان میدهد که نسبتهای موجود میان متن و سند (زبان) در حقوق بینالملل با مؤلفههای غیرحقوقی ممکن است تفسیر مقررات و قواعد حقوقی بینالمللی را متأثر کنند. کاربردی بودن ساختارهای غیرحقوقی (بهویژه متمایل به علومشناختی) در مطالعه تولید و تفسیر متون در حقوق بینالملل نمایان میشود و از نظر محققینی همچون فیلیمور و واهلیچ[1] در این راستا، یقیناً معنا و تفسیر متأثر از آنها میشوند. تبیین نقاط مشترک میان رویکردهای حقوقی، شناختی و زبانشناختی در تفسیر یک متن در حقوق بینالملل حائز اهمیت است که فرایند بازگرداندن «معنا»، محدود به لفظ نمیشود بلکه فراتر از آن، تابع تحولات «ترجمهای» است و همین امر، احتمال مداخله عناصر غیرحقوقی را افزایش میدهد. نتایج حاصل از پژوهش پیشِ روی نشان میدهد که جهتدهیشناختی ـ زبانشناختی به مقررات و قواعد حقوقی بینالمللی خواه ـ ناخواه پدیدهای است که به وقوع میپیوندد و بالطبع، تفسیر و تأویل در سند حقوقی بینالمللی را نیز متأثر میکند. در مقوله کلیشههای شناختی، بهطور نمونه، بررسی میشود که کلیشهشناختی یا فریم چه اثری در شکلگیری گفتمانها در حقوق بینالملل دارد و با ذکر مصادیق، به آثار تفسیری آن پرداخته میشود.
کلیدواژه ها
- حقوق بین الملل
- زبان شناسی
- مطالعات شناختی
- تفسیر
- معنا شناسی