کرامت زدایی از انسان و انسانیت زدایی از حقوق (نقد نظریۀ حقوق کیفری دشمنان یاکوبس در پرتو اندیشه دولت حقوقی کانت): تفاوت میان نسخهها
(+ 8 categories using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''کرامت زدایی از انسان و انسانیت زدایی از حقوق (نقد نظریۀ حقوق کیفری دشمنان یاکوبس در پرتو اندیشه دولت حقوقی کانت)''' نام مقاله ای از [[محمد شمعی]] و [[سید محمدصادق احمدی]] است که در دوره شش شماره یک [[فصلنامه علمی حقوق تطبیقی دانشگاه مفید]] منتشر شده است. | '''کرامت زدایی از انسان و انسانیت زدایی از حقوق (نقد نظریۀ حقوق کیفری دشمنان یاکوبس در پرتو اندیشه دولت حقوقی کانت)''' نام مقاله ای از [[محمد شمعی]] و [[سید محمدصادق احمدی]] است که در دوره شش شماره یک [[فصلنامه علمی حقوق تطبیقی دانشگاه مفید]] منتشر شده است. | ||
'''چکیده''' | == '''چکیده''' == | ||
قواعد حقوقی در ماهیت و ذات خود قواعدی انسانی به شمار میروند. کاربست قواعد موجود برای انسان متصف به صفت کرامت بوده که در هیچ شرایطی نباید به عنوان ابزار تلقی شود. اما در مواردی تئوریها، قوانین و رویههای موجود، زمینه مخدوشسازی، شأن و کرامت آدمی را در نظام حقوقی فراهم ساختهاند. از آن جمله، باید به طرح تئوری حقوق کیفری دشمنان یاکوبس، طی دو دهه اخیر اشاره کرد که به مناسبت مقابله با ناامنیهای موجود و به ویژه تروریسم، مجادلات نظری را بین اندیشمندان رقم زد. به باور یاکوبس، شخصی که با اراده خود قوانین کیفری را نقض خطرناک میکند، به وضعیت طبیعی بازگشته و عنوان شهروند را از خود سلب میکند؛ در نتیجه دولت در مورد وی مجاز به وضع قوانین ویژه و متفاوت از قوانین عادی حاکم بر شهروندان، با هدف پیشگیری، انتقام و نمادسازی است. نظریۀ یاکوبس ضمن زدودن چهره انسانی از قواعد حقوقی، نقض کرامت انسانی و بیتوجهی به اخلاق در رابطه دولت و شهروند، با انتقاداتی مواجه شده است. در این مقاله نگارندگان پس از طرح نظریۀ آلمانی «دولت حقوقی» بر پایه اندیشه کانت، مفهوم «حقوق کیفری دشمنان» را از نظرگاه یاکوبس تحلیل و نقدهای وارد بر آن را مطرح ساختهاند. به عنوان نتیجه باید گفت، به دلیل تعارض بنیادین نظریۀ یاکوبس با اخلاق و کرامت انسانی و آثار شوم آن بر حقوق متهمان و مجرمان دلیل موجهی مبنی بر پذیرش نظر وی وجود ندارد. | قواعد حقوقی در ماهیت و ذات خود قواعدی انسانی به شمار میروند. کاربست قواعد موجود برای انسان متصف به صفت کرامت بوده که در هیچ شرایطی نباید به عنوان ابزار تلقی شود. اما در مواردی تئوریها، قوانین و رویههای موجود، زمینه مخدوشسازی، شأن و کرامت آدمی را در نظام حقوقی فراهم ساختهاند. از آن جمله، باید به طرح تئوری حقوق کیفری دشمنان یاکوبس، طی دو دهه اخیر اشاره کرد که به مناسبت مقابله با ناامنیهای موجود و به ویژه تروریسم، مجادلات نظری را بین اندیشمندان رقم زد. به باور یاکوبس، شخصی که با اراده خود قوانین کیفری را نقض خطرناک میکند، به وضعیت طبیعی بازگشته و عنوان شهروند را از خود سلب میکند؛ در نتیجه دولت در مورد وی مجاز به وضع قوانین ویژه و متفاوت از قوانین عادی حاکم بر شهروندان، با هدف پیشگیری، انتقام و نمادسازی است. نظریۀ یاکوبس ضمن زدودن چهره انسانی از قواعد حقوقی، نقض کرامت انسانی و بیتوجهی به اخلاق در رابطه دولت و شهروند، با انتقاداتی مواجه شده است. در این مقاله نگارندگان پس از طرح نظریۀ آلمانی «دولت حقوقی» بر پایه اندیشه کانت، مفهوم «حقوق کیفری دشمنان» را از نظرگاه یاکوبس تحلیل و نقدهای وارد بر آن را مطرح ساختهاند. به عنوان نتیجه باید گفت، به دلیل تعارض بنیادین نظریۀ یاکوبس با اخلاق و کرامت انسانی و آثار شوم آن بر حقوق متهمان و مجرمان دلیل موجهی مبنی بر پذیرش نظر وی وجود ندارد. | ||
'''کلیدواژهها''' | == '''کلیدواژهها''' == | ||
* دولت حقوقی | * دولت حقوقی | ||
* اخلاق | * اخلاق |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۰۶
کرامت زدایی از انسان و انسانیت زدایی از حقوق (نقد نظریۀ حقوق کیفری دشمنان یاکوبس در پرتو اندیشه دولت حقوقی کانت) نام مقاله ای از محمد شمعی و سید محمدصادق احمدی است که در دوره شش شماره یک فصلنامه علمی حقوق تطبیقی دانشگاه مفید منتشر شده است.
چکیده
قواعد حقوقی در ماهیت و ذات خود قواعدی انسانی به شمار میروند. کاربست قواعد موجود برای انسان متصف به صفت کرامت بوده که در هیچ شرایطی نباید به عنوان ابزار تلقی شود. اما در مواردی تئوریها، قوانین و رویههای موجود، زمینه مخدوشسازی، شأن و کرامت آدمی را در نظام حقوقی فراهم ساختهاند. از آن جمله، باید به طرح تئوری حقوق کیفری دشمنان یاکوبس، طی دو دهه اخیر اشاره کرد که به مناسبت مقابله با ناامنیهای موجود و به ویژه تروریسم، مجادلات نظری را بین اندیشمندان رقم زد. به باور یاکوبس، شخصی که با اراده خود قوانین کیفری را نقض خطرناک میکند، به وضعیت طبیعی بازگشته و عنوان شهروند را از خود سلب میکند؛ در نتیجه دولت در مورد وی مجاز به وضع قوانین ویژه و متفاوت از قوانین عادی حاکم بر شهروندان، با هدف پیشگیری، انتقام و نمادسازی است. نظریۀ یاکوبس ضمن زدودن چهره انسانی از قواعد حقوقی، نقض کرامت انسانی و بیتوجهی به اخلاق در رابطه دولت و شهروند، با انتقاداتی مواجه شده است. در این مقاله نگارندگان پس از طرح نظریۀ آلمانی «دولت حقوقی» بر پایه اندیشه کانت، مفهوم «حقوق کیفری دشمنان» را از نظرگاه یاکوبس تحلیل و نقدهای وارد بر آن را مطرح ساختهاند. به عنوان نتیجه باید گفت، به دلیل تعارض بنیادین نظریۀ یاکوبس با اخلاق و کرامت انسانی و آثار شوم آن بر حقوق متهمان و مجرمان دلیل موجهی مبنی بر پذیرش نظر وی وجود ندارد.
کلیدواژهها
- دولت حقوقی
- اخلاق
- شهروند
- کرامت انسانی
- حقوق کیفری دشمنان