ماده ۷۱۲ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
(+ گلوله ای) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
انتقال ذمه : در فقه به انتقال محل اعتباری هر شخص که دیون و التزامات در آن واقع می شود ، به کسی دیگر را انتقال ذمه گویند. | انتقال ذمه : در فقه به انتقال محل اعتباری هر شخص که دیون و التزامات در آن واقع می شود ، به کسی دیگر را انتقال ذمه گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دانشنامه حقوق خصوصی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=محراب فکر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4056884|صفحه=|نام۱=مسعود|نام خانوادگی۱=انصاری|نام۲=محمدعلی|نام خانوادگی۲=طاهری|چاپ=2}}</ref> | ||
== نکات توضیحی و تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی و تفسیری دکترین == | ||
مطابق مفهوم این ماده چنانچه دین ضامن بر اثر مالکیت ما فی الذمه ساقط شود ، وی می تواند به مضمون عنه رجوع | مطابق مفهوم این ماده چنانچه دین ضامن بر اثر مالکیت ما فی الذمه ساقط شود ، وی می تواند به مضمون عنه رجوع کند<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=98236|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> و در فرض دیگر اگر دین مضمون عنه به علت مالکیت ما فی الذمه ساقط شود ، از آن جا که وی مدیون اصلی بوده ، مانند آن است دین خود را پرداخت کرده باشد که در این صورت ذمه ضامن نیز بری می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=236084|صفحه=|نام۱=سیدحسین|نام خانوادگی۱=صفایی|چاپ=9}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=عقد ضمان|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=507084|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمد|نام خانوادگی۱=موسوی بجنوردی|چاپ=1}}</ref> همچنین بدیهی است که در صورت فوت مضمون له چنانچه ضامن وارث او باشد ، می تواند به مدیون اصلی مراجعه نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اساس در قوانین مدنی (المدونه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1442712|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> | ||
== سوابق و مستندات فقهی == | == سوابق و مستندات فقهی == | ||
«ولو مات المضمون له فورثه الضامن لم یسقط جواز الرجوع به علی المضمون عنه ... | «ولو مات المضمون له فورثه الضامن لم یسقط جواز الرجوع به علی المضمون عنه ...»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=365004|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref> | ||
در فقه این فرض نیز در نظر گرفته شده است که زمانی که مضمون له فوت می کند و ضامن وارث اوست در این فرض ضامن چیزی نمی پردازد ولی در واقع به همان میزان از میراث او کاسته می شود و با تملک ما فی الذمه خود ، بری می شود و حق رجوع به مضمون عنه را دارد. | در فقه این فرض نیز در نظر گرفته شده است که زمانی که مضمون له فوت می کند و ضامن وارث اوست در این فرض ضامن چیزی نمی پردازد ولی در واقع به همان میزان از میراث او کاسته می شود و با تملک ما فی الذمه خود ، بری می شود و حق رجوع به مضمون عنه را دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=عقد ضمان|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=507088|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمد|نام خانوادگی۱=موسوی بجنوردی|چاپ=1}}</ref> | ||
== انتقادات == | == انتقادات == | ||
« در این ماده مسامحه در تعبیر شده است و کلمه منحصر در این ماده ذکر نشده است در صورتی که می بایستی فید | « در این ماده مسامحه در تعبیر شده است و کلمه منحصر در این ماده ذکر نشده است در صورتی که می بایستی فید شود»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=204048|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> | ||
== مصادیق و نمونه ها == | == مصادیق و نمونه ها == | ||
* پدر مضمون له و پسر ضامن است با فوت پدر پسر بابت سهم الارث خود از ترکه طلبکار می شود و بابت ضمانت خود به پدر بدهکار است در این صورت پسر به دو اعتبار هم طلبکار است هم بدهکار که در نتیجه مالکیت ما فی الذمه پدید آمده و تهاتر می شود. | * پدر مضمون له و پسر ضامن است با فوت پدر پسر بابت سهم الارث خود از ترکه طلبکار می شود و بابت ضمانت خود به پدر بدهکار است در این صورت پسر به دو اعتبار هم طلبکار است هم بدهکار که در نتیجه مالکیت ما فی الذمه پدید آمده و تهاتر می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین-بخش دوم) (شرکت، ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان عقدی، حواله، کفالت، رهن، هبه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4845444|صفحه=|نام۱=پرویز|نام خانوادگی۱=نوین|چاپ=2}}</ref> | ||
* اگر ضامن فوت شود و مضمون له وارث او باشد ، مانند صورت قبل مضمون له حق رجوع به مضمون عنه خواهد داشد ؛ زیرا از نظر وراثت داین از مدیون ، مالکیت ما فی الذمه حاصل می گردد و در حکم ایفای دین می باشد. | * اگر ضامن فوت شود و مضمون له وارث او باشد ، مانند صورت قبل مضمون له حق رجوع به مضمون عنه خواهد داشد ؛ زیرا از نظر وراثت داین از مدیون ، مالکیت ما فی الذمه حاصل می گردد و در حکم ایفای دین می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کارگاه آموزش حقوق (جلد سوم) شرکت-صلح-ضمان عقدی-ضمان قهری|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2764472|صفحه=|نام۱=صحبت اله|نام خانوادگی۱=سلطانیان|چاپ=1}}</ref> | ||
== منابع == | |||
{{پانویس}} |
نسخهٔ ۱۵ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۱۵
هر گاه مضمونله فوت شود و ضامن وارث او باشد حق رجوع به مضمونعنه دارد.
توضیح واژگان
انتقال ذمه : در فقه به انتقال محل اعتباری هر شخص که دیون و التزامات در آن واقع می شود ، به کسی دیگر را انتقال ذمه گویند.[۱]
نکات توضیحی و تفسیری دکترین
مطابق مفهوم این ماده چنانچه دین ضامن بر اثر مالکیت ما فی الذمه ساقط شود ، وی می تواند به مضمون عنه رجوع کند[۲] و در فرض دیگر اگر دین مضمون عنه به علت مالکیت ما فی الذمه ساقط شود ، از آن جا که وی مدیون اصلی بوده ، مانند آن است دین خود را پرداخت کرده باشد که در این صورت ذمه ضامن نیز بری می شود.[۳] [۴] همچنین بدیهی است که در صورت فوت مضمون له چنانچه ضامن وارث او باشد ، می تواند به مدیون اصلی مراجعه نماید.[۵]
سوابق و مستندات فقهی
«ولو مات المضمون له فورثه الضامن لم یسقط جواز الرجوع به علی المضمون عنه ...»[۶]
در فقه این فرض نیز در نظر گرفته شده است که زمانی که مضمون له فوت می کند و ضامن وارث اوست در این فرض ضامن چیزی نمی پردازد ولی در واقع به همان میزان از میراث او کاسته می شود و با تملک ما فی الذمه خود ، بری می شود و حق رجوع به مضمون عنه را دارد.[۷]
انتقادات
« در این ماده مسامحه در تعبیر شده است و کلمه منحصر در این ماده ذکر نشده است در صورتی که می بایستی فید شود»[۸]
مصادیق و نمونه ها
- پدر مضمون له و پسر ضامن است با فوت پدر پسر بابت سهم الارث خود از ترکه طلبکار می شود و بابت ضمانت خود به پدر بدهکار است در این صورت پسر به دو اعتبار هم طلبکار است هم بدهکار که در نتیجه مالکیت ما فی الذمه پدید آمده و تهاتر می شود.[۹]
- اگر ضامن فوت شود و مضمون له وارث او باشد ، مانند صورت قبل مضمون له حق رجوع به مضمون عنه خواهد داشد ؛ زیرا از نظر وراثت داین از مدیون ، مالکیت ما فی الذمه حاصل می گردد و در حکم ایفای دین می باشد.[۱۰]
منابع
- ↑ مسعود انصاری و محمدعلی طاهری. دانشنامه حقوق خصوصی (جلد اول). چاپ 2. محراب فکر، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4056884
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 98236
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها). چاپ 9. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 236084
- ↑ آیت اله سیدمحمد موسوی بجنوردی. عقد ضمان. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 507084
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1442712
- ↑ سیدمرتضی قاسم زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 365004
- ↑ آیت اله سیدمحمد موسوی بجنوردی. عقد ضمان. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 507088
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 204048
- ↑ پرویز نوین. حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین-بخش دوم) (شرکت، ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان عقدی، حواله، کفالت، رهن، هبه). چاپ 2. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4845444
- ↑ صحبت اله سلطانیان. کارگاه آموزش حقوق (جلد سوم) شرکت-صلح-ضمان عقدی-ضمان قهری. چاپ 1. میزان، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2764472