ماده ۷۵ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(متن اصلی)
 
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
واقف می‌تواند تولیت یعنی اداره کردن امور موقوفه را مادام‌الحیاة یا در مدت معینی برای خود قرار دهد و نیز می‌تواند متولی دیگری معین کند که مستقلاً یا مجتمعاً با خود واقف اداره کند. تولیت اموال موقوفه ممکن است به یک یا چند نفر دیگر، غیر از خود واقف واگذار شود که هر یک مستقلاً یا منضماً اداره کنند و همچنین واقف می‌تواند شرط کند که خود او یا متولی که معین شده است نصب متولی کند و یا در این موضوع هر ترتیبی را که مقتضی بداند قرار دهد.
واقف می‌تواند تولیت یعنی اداره کردن امور موقوفه را مادام‌الحیاة یا در مدت معینی برای خود قرار دهد و نیز می‌تواند متولی دیگری معین کند که مستقلاً یا مجتمعاً با خود واقف اداره کند. تولیت اموال موقوفه ممکن است به یک یا چند نفر دیگر، غیر از خود واقف واگذار شود که هر یک مستقلاً یا منضماً اداره کنند و همچنین واقف می‌تواند شرط کند که خود او یا متولی که معین شده‌است نصب متولی کند یا در این موضوع هر ترتیبی را که مقتضی بداند قرار دهد.


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
به تصدی موقوفه، تولیت گویند.(29320) (29322)
به تصدی موقوفه، تولیت گویند. (۲۹۳۲۰) (۲۹۳۲۲)


''به کسی که اداره موقوفه را، به عهده گیرد؛ متولی گویند.(85243)''
''به کسی که اداره موقوفه را، به عهده گیرد؛ متولی گویند. (۸۵۲۴۳)''


== کلیات توضیحی تفسیری دکترین ==
== کلیات توضیحی تفسیری دکترین ==
ممکن است واقف، علاوه بر متولی، یک یا چند شخص را، برای نظارت بر موقوفه تعیین نماید.(3274)
ممکن است واقف، علاوه بر متولی، یک یا چند شخص را، برای نظارت بر موقوفه تعیین نماید. (۳۲۷۴)


اصولاً، اختیار تعیین متولی، با واقف است.(3278)
اصولاً، اختیار تعیین متولی، با واقف است. (۳۲۷۸)


تولیت، ممکن است به صورت استقلال، اجتماع، ترتیب، و یا اطلاق باشد. که البته اطلاق نیز، حکم اجتماع را دارد.(22855)
تولیت، ممکن است به صورت استقلال، اجتماع، ترتیب، یا اطلاق باشد. که البته اطلاق نیز، حکم اجتماع را دارد. (۲۲۸۵۵)


اگر در وقف عام، واقف، کسی را به عنوان تولیت تعیین نموده باشد؛ متولی عین موقوفه را، قبض می نماید؛ و در صورتی که مورد وقف، فاقد متولی باشد؛ حاکم مکلف به تحویل گرفتن آن است.(3273)
اگر در وقف عام، واقف، کسی را به عنوان تولیت تعیین نموده باشد؛ متولی عین موقوفه را، قبض می‌نماید؛ و در صورتی که مورد وقف، فاقد متولی باشد؛ حاکم مکلف به تحویل گرفتن آن است. (۳۲۷۳)


== سوابق فقهی ==
== سوابق فقهی ==
اگر در وقف عام، و وقف بر غیرمحصور، واقف، کسی را به عنوان تولیت تعیین نموده باشد؛ متولی عین موقوفه را، قبض می نماید؛ و در صورتی که مورد وقف، فاقد متولی باشد؛ حاکم مکلف به تحویل گرفتن آن است.(70618)
اگر در وقف عام، و وقف بر غیرمحصور، واقف، کسی را به عنوان تولیت تعیین نموده باشد؛ متولی عین موقوفه را، قبض می‌نماید؛ و در صورتی که مورد وقف، فاقد متولی باشد؛ حاکم مکلف به تحویل گرفتن آن است. (۷۰۶۱۸)


واقف، می‌تواند تولیت، یعنی اداره کردن امور موقوفه را، مادام‌الحیاة یا در مدت معینی، برای خود قرار دهد؛ و نیز، می‌تواند متولی دیگری معین کند. همچنین وی، می‌تواند شرط کند که خود او یا متولی که معین شده است؛ نصب متولی کند؛ و یا در این موضوع، هر ترتیبی را که مقتضی بداند؛ قرار دهد.(9334)
واقف، می‌تواند تولیت، یعنی اداره کردن امور موقوفه را، مادام‌الحیاة یا در مدت معینی، برای خود قرار دهد؛ و نیز، می‌تواند متولی دیگری معین کند. همچنین وی، می‌تواند شرط کند که خود او یا متولی که معین شده‌است؛ نصب متولی کند؛ یا در این موضوع، هر ترتیبی را که مقتضی بداند؛ قرار دهد. (۹۳۳۴)


پس از تحقق وقف، واقف، نمی تواند در امور مربوط به تولیت، دخالت نماید؛ مگراینکه ضمن عقد، شرط خلاف نموده باشد.(9348)
پس از تحقق وقف، واقف، نمی‌تواند در امور مربوط به تولیت، دخالت نماید؛ مگراینکه ضمن عقد، شرط خلاف نموده باشد. (۹۳۴۸)


اگر واقف، به هنگام تحقق وقف، خود را، تا زمان حیات خویش، متولی قرار داده باشد؛ و در وقف نامه نیز، قید نماید که پس از او، عمرو متولی خواهدبود. و چندی بعد، به موجب وصیت نامه ای، بکر را، به سمت تولیت موقوفه، تعیین نماید؛ دراینصورت وصیت وی، معتبر نبوده؛ و پس از مرگ او، عمرو متولی موقوفه می باشد.(9349)
اگر واقف، به هنگام تحقق وقف، خود را، تا زمان حیات خویش، متولی قرار داده باشد؛ و در وقف نامه نیز، قید نماید که پس از او، عمرو متولی خواهدبود. و چندی بعد، به موجب وصیت نامه ای، بکر را، به سمت تولیت موقوفه، تعیین نماید؛ دراینصورت وصیت وی، معتبر نبوده؛ و پس از مرگ او، عمرو متولی موقوفه می‌باشد. (۹۳۴۹)


== رویه های قضایی ==
== رویه‌های قضایی ==
به موجب دادنامه شماره 1821 مورخه 9/9/1308 دیوان عالی کشور، درصورت تعدد متولیان، همه آنها باید به نحو اجتماع، موقوفه را اداره نمایند.(41479)
به موجب دادنامه شماره ۱۸۲۱ مورخه ۹/۹/۱۳۰۸ دیوان عالی کشور، درصورت تعدد متولیان، همه آنها باید به نحو اجتماع، موقوفه را اداره نمایند. (۴۱۴۷۹)


به موجب دادنامه شماره 1346 مورخه 23/7/1328 شعبه 1 دیوان عالی کشور، اگر واقف، فرزندان مذکر خود را، با قید عبارت "نسلاً بعد نسل"، متولی قرار داده باشد؛ دراینصورت با زنده بودن طبقه اول از اولاد او، طبقات بعدی حق تولیت ندارند.(41481)
به موجب دادنامه شماره ۱۳۴۶ مورخه ۲۳/۷/۱۳۲۸ شعبه ۱ دیوان عالی کشور، اگر واقف، فرزندان مذکر خود را، با قید عبارت «نسلاً بعد نسل»، متولی قرار داده باشد؛ دراینصورت با زنده بودن طبقه اول از اولاد او، طبقات بعدی حق تولیت ندارند. (۴۱۴۸۱)


به موجب نظریه مشورتی شماره 5080/7 مورخه 4/9/1365 اداره حقوقی قوه قضاییه، احراز شرایط و صلاحیت تولیت، و انتساب این سمت به متولی، با دادگاه بوده؛ و صرف تصرف یا اداره امور موقوفه را، نمی توان دلیل تولیت دانست.(66202)
به موجب نظریه مشورتی شماره ۵۰۸۰/۷ مورخه ۴/۹/۱۳۶۵ اداره حقوقی قوه قضاییه، احراز شرایط و صلاحیت تولیت، و انتساب این سمت به متولی، با دادگاه بوده؛ و صرف تصرف یا اداره امور موقوفه را، نمی‌توان دلیل تولیت دانست. (۶۶۲۰۲)


به موجب نظریه مشورتی شماره 4782/7 مورخه 4/9/1364 اداره حقوقی قوه قضاییه، هر کدام از متولیان، بدون اذن متولی دیگر، نمی تواند مبادرت به طرح دعوا نماید؛ مگراینکه تولیت وی، به نحو مستقل باشد.(1370471)
به موجب نظریه مشورتی شماره ۴۷۸۲/۷ مورخه ۴/۹/۱۳۶۴ اداره حقوقی قوه قضاییه، هر کدام از متولیان، بدون اذن متولی دیگر، نمی‌تواند مبادرت به طرح دعوا نماید؛ مگراینکه تولیت وی، به نحو مستقل باشد. (۱۳۷۰۴۷۱)


به موجب نظریه مشورتی شماره 9571/7 مورخه 29/6/1378 اداره حقوقی قوه قضاییه، اگر واقف، نحوه استیفای از مورد وقف را، تعیین ننموده باشد؛ متولی، می تواند به نحوی که به مصلحت موقوفه باشد؛ اتخاذ تصمیم نماید.(1391241)
به موجب نظریه مشورتی شماره ۹۵۷۱/۷ مورخه ۲۹/۶/۱۳۷۸ اداره حقوقی قوه قضاییه، اگر واقف، نحوه استیفای از مورد وقف را، تعیین ننموده باشد؛ متولی، می‌تواند به نحوی که به مصلحت موقوفه باشد؛ اتخاذ تصمیم نماید. (۱۳۹۱۲۴۱)

نسخهٔ ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۱۵

واقف می‌تواند تولیت یعنی اداره کردن امور موقوفه را مادام‌الحیاة یا در مدت معینی برای خود قرار دهد و نیز می‌تواند متولی دیگری معین کند که مستقلاً یا مجتمعاً با خود واقف اداره کند. تولیت اموال موقوفه ممکن است به یک یا چند نفر دیگر، غیر از خود واقف واگذار شود که هر یک مستقلاً یا منضماً اداره کنند و همچنین واقف می‌تواند شرط کند که خود او یا متولی که معین شده‌است نصب متولی کند یا در این موضوع هر ترتیبی را که مقتضی بداند قرار دهد.

توضیح واژگان

به تصدی موقوفه، تولیت گویند. (۲۹۳۲۰) (۲۹۳۲۲)

به کسی که اداره موقوفه را، به عهده گیرد؛ متولی گویند. (۸۵۲۴۳)

کلیات توضیحی تفسیری دکترین

ممکن است واقف، علاوه بر متولی، یک یا چند شخص را، برای نظارت بر موقوفه تعیین نماید. (۳۲۷۴)

اصولاً، اختیار تعیین متولی، با واقف است. (۳۲۷۸)

تولیت، ممکن است به صورت استقلال، اجتماع، ترتیب، یا اطلاق باشد. که البته اطلاق نیز، حکم اجتماع را دارد. (۲۲۸۵۵)

اگر در وقف عام، واقف، کسی را به عنوان تولیت تعیین نموده باشد؛ متولی عین موقوفه را، قبض می‌نماید؛ و در صورتی که مورد وقف، فاقد متولی باشد؛ حاکم مکلف به تحویل گرفتن آن است. (۳۲۷۳)

سوابق فقهی

اگر در وقف عام، و وقف بر غیرمحصور، واقف، کسی را به عنوان تولیت تعیین نموده باشد؛ متولی عین موقوفه را، قبض می‌نماید؛ و در صورتی که مورد وقف، فاقد متولی باشد؛ حاکم مکلف به تحویل گرفتن آن است. (۷۰۶۱۸)

واقف، می‌تواند تولیت، یعنی اداره کردن امور موقوفه را، مادام‌الحیاة یا در مدت معینی، برای خود قرار دهد؛ و نیز، می‌تواند متولی دیگری معین کند. همچنین وی، می‌تواند شرط کند که خود او یا متولی که معین شده‌است؛ نصب متولی کند؛ یا در این موضوع، هر ترتیبی را که مقتضی بداند؛ قرار دهد. (۹۳۳۴)

پس از تحقق وقف، واقف، نمی‌تواند در امور مربوط به تولیت، دخالت نماید؛ مگراینکه ضمن عقد، شرط خلاف نموده باشد. (۹۳۴۸)

اگر واقف، به هنگام تحقق وقف، خود را، تا زمان حیات خویش، متولی قرار داده باشد؛ و در وقف نامه نیز، قید نماید که پس از او، عمرو متولی خواهدبود. و چندی بعد، به موجب وصیت نامه ای، بکر را، به سمت تولیت موقوفه، تعیین نماید؛ دراینصورت وصیت وی، معتبر نبوده؛ و پس از مرگ او، عمرو متولی موقوفه می‌باشد. (۹۳۴۹)

رویه‌های قضایی

به موجب دادنامه شماره ۱۸۲۱ مورخه ۹/۹/۱۳۰۸ دیوان عالی کشور، درصورت تعدد متولیان، همه آنها باید به نحو اجتماع، موقوفه را اداره نمایند. (۴۱۴۷۹)

به موجب دادنامه شماره ۱۳۴۶ مورخه ۲۳/۷/۱۳۲۸ شعبه ۱ دیوان عالی کشور، اگر واقف، فرزندان مذکر خود را، با قید عبارت «نسلاً بعد نسل»، متولی قرار داده باشد؛ دراینصورت با زنده بودن طبقه اول از اولاد او، طبقات بعدی حق تولیت ندارند. (۴۱۴۸۱)

به موجب نظریه مشورتی شماره ۵۰۸۰/۷ مورخه ۴/۹/۱۳۶۵ اداره حقوقی قوه قضاییه، احراز شرایط و صلاحیت تولیت، و انتساب این سمت به متولی، با دادگاه بوده؛ و صرف تصرف یا اداره امور موقوفه را، نمی‌توان دلیل تولیت دانست. (۶۶۲۰۲)

به موجب نظریه مشورتی شماره ۴۷۸۲/۷ مورخه ۴/۹/۱۳۶۴ اداره حقوقی قوه قضاییه، هر کدام از متولیان، بدون اذن متولی دیگر، نمی‌تواند مبادرت به طرح دعوا نماید؛ مگراینکه تولیت وی، به نحو مستقل باشد. (۱۳۷۰۴۷۱)

به موجب نظریه مشورتی شماره ۹۵۷۱/۷ مورخه ۲۹/۶/۱۳۷۸ اداره حقوقی قوه قضاییه، اگر واقف، نحوه استیفای از مورد وقف را، تعیین ننموده باشد؛ متولی، می‌تواند به نحوی که به مصلحت موقوفه باشد؛ اتخاذ تصمیم نماید. (۱۳۹۱۲۴۱)