رئیس جمهور
به رئیس دولت- کشوری که برگزیده و مبعوث شهروندان از طریق انتخابات باشد، رئیسجمهوری میگویند.[۱]
مطابق اصل ۱۱۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: «پس از مقام رهبری رئیسجمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و تنظیم روابط قوای سهگانه و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود، بر عهده دارد.»
منظور از مقام رسمی در این اصل، موقعیت و مرتبه و ارزش رئیسجمهوری با توجه به شخصیت حقوقی وی از حیث سلسله مراتب اداری است و این غیر از موقعیت و منزلت شخصی و خانوادگی و اجتماعی و علمی اوست، از این رو عالی بودن مقام وی صرفاً در دوران ریاست جمهوری محل اعتبار است.[۲]
قانون اساسی میثاق میان ملت و دولت و بیانگر نهادها و مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه است و بدیهی است که حکومتی که بر مبنای قانون اساسی پذیرفته شده و از سوی ملت تشکیل میشود باید در جهت حفظ و حراست و اجرای آن همت گمارد،[۳] از این رو قانون اساسی رئیسجمهور را نه به عنوان رئیس یکی از قوا بلکه به عنوان بالاترین مقام رسمی کشور بعد از مقام رهبری مسئول اجرای قانون اساسی دانستهاست.[۴]
نظام جمهوری اسلامی ایران، نظامی دو رکنی و متشکل از رهبری و ریاست جمهوری است و رهبر را باید رئیس قوه مجریه محسوب نمود.[۵] با این حال این نکته حائز اهمیت است که از زمان استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران تاکنون روابط ایران با سایر کشورها یا مجامع بینالمللی عملاً قائم به شخص رئیسجمهور بودهاست.[۶]
اصول و مواد مرتبط
ماده ۳ قانون انتخابات ریاست جمهوری
قانون تعیین حدود وظایف و اختیارات و مسئولیتهای ریاست جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۶۵
در رویه حکومتی
رئیس جمهور با توجه به اصل ۱۱۳ حق اخطار و تذکر را دارد و منافات با بند ۳ اصل ۱۵۶ ندارد. آنچه از اصول ۱۱۳ و ۱۲۱ در رابطه با اصول متعدد و مکرر قانون اساسی استفاده میشود، رئیسجمهور پاسدار مذهب رسمی کشور و نظام جمهوری اسلامی است و مسوولیت اجرای قانون اساسی و تنظیم روابط قوای سهگانه و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود، بر عهده دارد. در رابطه با این وظایف و مسوولیتها میتواند از مقامات مسوول اجرائی و قضائی و نظامی توضیحات رسمی بخواهد و مقامات مذکور موظفند توضیحات لازم را در اختیار ریاست جمهوری بگذارند. بدیهی است رئیسجمهوری موظف است چنانچه جریانی را مخالف مذهب رسمی کشور و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی تشخیص داد، اقدامات لازم را معمول دارد؛ بنابراین تشکیل واحد بازرسی در ریاست جمهوری، با قانون اساسی مغایرت دارد.[۷]
انتخاب رئیس جمهور
مطابق اصل ۱۱۴ قانون اساسی: «رئیسجمهور برای مدت چهار سال با رای مستقیم مردم انتخاب میشود و انتخاب مجدد او به صورت متوالی تنها برای یک دوره بلامانع است.»
محدودیت انتخاب رئیس جمهور برای بیش از دو دوره متوالی
امروزه اصل محدودیت دوره ریاست جمهوری و انتخاب مجدد به عنوان یکی از اصول مردم سالاری پذیرفته شدهاست،[۸] با این حال به نظر میرسد محدودیت انتخاب مجدد رئیسجمهور مربوط به انتخاب مجدد متوالی باشد و انتخاب مجدد یک نفر برای چند مرتبه متناوب یا با فاصله از این اصل استنباط نمیشود.[۹]
شرایط داوطلبان ریاست جمهوری
به موجب اصل ۱۱۵ قانون اساسی: «رئیسجمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.»
رجال مذهبی و سیاسی
رجال، در فرهنگ لغات به دو معنا آمدهاست: یکی به معنای مردان (جمع رجل به معنای مرد) و دیگری مجازا به معنای دولت مردان و صاحب منصبان عالیرتبه یا بزرگان یا مردمان بزرگ و مشهور و شاخص به کار میرود.[۱۰]
ایرانی الاصل
ایرانی الاصل: اصل در اینجا به معنای نژاد و تبار و نسل به کار رفته است، پس ایرانی الاصل یعنی کسی که نژاد و تبارش منسوب به ایران باشد، از این رو کسی که یکی از والدینش منسوب به ایران نباشد، فاقد شرط مذکور است و نسل ایرانی اعم از نسب پدری و مادری است.[۱۱]
تابعیت ایران
قانون اساسی از این جهت شرط تابعیت را برای داوطلبان قائل شدهاست که بین رئیسجمهور و کشور تحت مدیریت او پیوند همهجانبه سیاسی، معنوی و حقوقی وجود داشته باشد تا با توجه به این علائق اداره سیاسی، پاسداری از دین و نظام و استقلال و تمامیت ارضی کشور را عهدهدار شود.[۱۲]
اعتقاد به مذهب رسمی کشور
از قید «اعتقاد به مذهب رسمی کشور» میفهمیم که رئیسجمهور نباید غیر شیعه باشد، در حالی که اولا مطابق اصل ۱۹ قانون اساسی، مردم از هر قوم و قبیله ای که باشند از حقوق مساوی برخوردارند، ثانیاً به موجب اصل ۲۰، همه افراد اعم از زن و مرد از حقوق انسانی، سیاسی و… با رعایت موازین اسلام برخوردارند.[۱۳]
مرجع احراز صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری
بر اساس این اصل، کلیه کسانی که به عنوان انتخاب شونده در انتخابات ریاست جمهوری شرکت میکنند باید واجد شرایط مذکور در اصل باشند و احراز این شرایط با شورای نگهبان است و احراز صلاحیت داوطلبان ریاست جهموری در دوره اول با نبود شورای نگهبان با مقام رهبری و در دورههای بعد با شورای نگهبان است.[۱۴]
مسئولیت نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری
طبق اصل ۱۱۸ قانون اساسی: «مسئولیت نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری طبق اصل نود و نهم بر عهده شورای نگهبان است ولی قبل از تشکیل نخستین شورای نگهبان بر عهده انجمن نظارتی است که قانون تعیین میکند.»
نحوه انتخاب رئیس جمهور
به موجب اصل ۱۱۶ قانون اساسی: «نامزدهای ریاست جمهوری باید قبل از شروع انتخابات آمادگی خود را رسماً اعلام کنند. نحوه برگزاری انتخاب رئیسجمهوری را قانون معین میکند.»
مطابق ماده ۳ قانون انتخابات ریاست جمهوری، وزارت کشور موظف است ۳ ماه قبل از پایان دوره ۴ ساله ریاست جمهوری، مقدمات اجرای انتخابات دوره بعد را فراهم کند و تاریخ شروع ثبت نام داوطلبان ریاست جمهوری را از طریق وسائل ارتباط جمعی به اطلاع مردم برساند.[۱۵]
مطابق اصل ۱۱۷ قانون اساسی: «رئیسجمهور با اکثریت مطلق آراء شرکت کنندگان، انتخاب میشود، ولی هر گاه در دور نخست هیچیک از نامزدها چنین اکثریتی بدست نیاورد، روز جمعه هفته بعد برای بار دوم رأی گرفته میشود. در دور دوم تنها دو نفر از نامزدها که در دور نخست آراء بیشتری داشتهاند شرکت میکنند، ولی اگر بعضی از نامزدهای دارنده آراء بیشتر، از شرکت در انتخابات منصرف شوند، از میان بقیه، دو نفر که در دور نخست بیش از دیگران رأی داشتهاند برای انتخاب مجدد معرفی میشوند.»
انتخاب رئیس جمهور با اکثریت مطلق آرا
منظور از اکثریت مطلق آرا این است که رئیس جمهور منتخب باید تعداد نصف به علاوه یک از آراء داده شده را به دست آورد و این در مقابل اکثریت نسبی است که به معنای بیشترین آراء در میان چند مجموعه رای میباشد.[۱۶]با این توضیح که آراء باطله ای که جزء آرای ماخوذه محسوب میشوند نیز در رقم تعداد کل آرا ء منظور میگردد.[۱۷]
در حقوق تطبیقی
انتخاب رئیسجمهور در همه کشورها به یک شکل صورت نمیگیرد، بلکه وی گاه به صورت مستقیم و یک درجه ای و گاه به شکل غیرمستقیم و دو درجه ای توسط مردم برگزیده میشود.
- در برخی کشورها مثل ایران، فنلاند، پرتقال، اوکراین، روسیه، فرانسه و … رئیسجمهور توسط مردم انتخاب میشود و انتخابات یک درجه ای است.
- در برخی کشورها رئیس کشور توسط هیاتی موقت و ویژه که توسط مردم انتخاب شدهاند، برگزیده میشود مانند ایالات متحده آمریکا.
- در برخی کشورها مانند آلمان، ایتالیا و لبنان رئیسجمهور توسط پارلمان انتخاب میگردد.
- در برخی موارد این انتخاب توسط ترکیبی از مجلس و مردم انجام میشود به این صورت که مجلس افرادی را به عنوان نامزد ریاست جمهوری تعیین و برای انتخاب شدن توسط مردم به آنان معرفی میکند.[۱۸]
زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری
بر اساس اصل ۱۱۹ قانون اساسی: «انتخاب رئیسجمهور جدید باید حداقل یکماه پیش از پایان دوره ریاست جمهوری قبلی انجام شده باشد و در فاصله انتخاب رئیسجمهور جدید و پایان دوره ریاست جمهوری سابق رئیس جمهور پیشین وظایف رئیسجمهوری را انجام میدهد.»
در رویه حکومتی
- وزرا از زمان اختتام دوره ریاست جمهوری تا رای اعتماد و وزرای جدید، کماکان بر مسئولیت خود باقی میمانند.
- وزرای موجود در فاصله مزبور بر مسئولیت خود باقی هستند و تشکیل و تصمیمگیری هیئت وزیران تحت نظر ریاست جمهوری جدید میسر است.
- معاونان رئیسجمهور به عنوان معاون به کار خود ادامه میدهند، لیکن در آن قسمت که مربوط به اداره امور برنامه و بودجه و امور استخدامی است، ادامه کار منوط به نوعی موافقت رئیسجمهور میباشد.
- کلیه تصمیمات نمایندگان ویژه رئیسجمهور که به استناد اصل ۱۲۷ قانون اساسی انتخاب شدهاند در این مدت نافذ نمیباشد.
- در بند ۵ با تأیید ریاست جمهوری جدید تصمیمات مذکور لازم الاجراست.[۱۹]
تعویق انتخابات
به موجب اصل ۱۲۰ قانون اساسی: «هر گاه در فاصله ده روز پیش از رایگیری یکی از نامزدهایی که صلاحیت او طبق این قانون احراز شده فوت کند، انتخابات به مدت دو هفته به تأخیر میافتد. اگر در فاصله دور نخست و دور دوم نیز یکی از دو نفر حائز اکثریت دور نخست فوت کند، مهلت انتخابات برای دو هفته تمدید میشود.»
مبنا
برای تعویق دو هفته ای انتخابات در اثر فوت یکی از نامزدها دو دلیل میتوان در نظر گرفت: دلیل اول ادای احترام به شخصیت فقیدی که میتوانست با برخورداری از صلاحیتهای علمی و اخلاقی و مدیریتی خود برای جامعه مفید و مثمر ثمر باشد و دلیل دوم اینکه لازمه انتخابات سالم، جوی به دور از آثار حاشیه ای رخدادهای اجتماعی است و چه بسا فوت یکی از نامزدهای ریاست جمهوری جریان احساسی موقتی در سراسر جامعه ایجاد نماید.[۲۰]
سوگند رئیس جمهور
مطابق اصل ۱۲۱ قانون اساسی، رئیسجمهور در مجلس شورای اسلامی در جلسهای با حضور رئیس دیوان عالی کشور و اعضای شورای نگهبان قانون اساسی تشکیل میشود سوگند یاد میکند.
مبنا
ادای سوگند رئیسجمهور در مقابل نمایندگان ملت و ارکان حکومتی را میتوان به این دلیل دانست که وی به عنوان رئیس قوه مجریه در مقابل قوای دیگر سوگند یاد میکند که وظایف سنگین خود را به نحو احسن انجام دهد و حضور شورای نگهبان نیز به این دلیل قابل توجیه است که نیمی از آن منتخب رهبر هستند و هم به دلیل مسئولیتشان در ردیف شامخ زمامداری قرار دارند؛ بنابراین حضورشان در این جلسه رسمی و تشریفاتی ضرورت دارد.[۲۱]
سوگند رئیسجمهور نشان دهنده این است که حکومت، امانت ملی است و هدف آن حفظ منافع ملت است.[۲۲]
تفاوت با سوگند نمایندگان مجلس
در متن این سوگند نامه پرهیز از خودکامگی آمدهاست، در حالی که در متن سوگند نمایندگان مجلس (اصل ۶۷ ق.ا) چنین قیدی نیامده که دلیل را میتوان در این دانست که نمایندگان ملت قدرت اجرایی ندارند و ریاست جمهوری به دلیل اختیار فراوان و اقتداری که در دستگاههای دولتی دارد از ظرفیت خود کامگی و استبداد برخوردار است.[۲۳]
مسئولیت سیاسی رئیس جمهور
به موجب اصل ۱۲۲ قانون اساسی: «رئیسجمهور در حدود اختیارات و وظایفی که به موجب قانون اساسی یا قوانین عادی به عهده دارد در برابر ملت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است.»
مبنا
اصل مسئولیت مقامات انتخابی در مقابل انتخاب کنندگان، یکی از اصول مهم دموکراسی است.[۲۴] رئیسجمهور رسمیت خود را مستقیماً از ملت میگیرد و مقام او توسط مقام رهبری تنفیذ میشود. در خصوص مجلس نیز باید خاطر نشان کرد که چون رئیسجمهور مسئول اجرای قوانین مصوب مجلس است و از طرف دیگر در مقام هیئت وزیران با ابتکار خود دولت را هدایت کرده و نقش سیاسی تعیینکننده ای در امور کشور داراست، نظارت مجلس بر اعمال سیاسی وی قابل توجیه است.[۲۵] بر این اساس حق نظارت مردم از طریق آزادی بیان و نقد برنامههای دولت و به معنای مسئول بودن وی در برابر آنان است و ضمانت اجرای آن همان حق سؤال و استیضاح مجلس است.[۲۶]
وظایف و اختیارات رئیس جمهور
امضای قوانین
به موجب اصل ۱۲۳ قانون اساسی: «رئیسجمهور موظف است مصوبات مجلس یا نتیجه همهپرسی را پس از طی مراحل قانونی و ابلاغ به وی امضاء کند و برای اجرا در اختیار مسئولان بگذارد.»
شرایط
تأمل در متن اصل ۱۲۳ نشان میدهد که آنچه رئیسجمهور موظف به امضای آن است متن مصوبی از مجلس است که پس از طی تشریفات قانونی به وی ابلاغ شده باشد.[۲۷] بنابراین اجبار رئیسجمهور در امضای قانون، مشروط بر این است که تشریفات قانون اساسی در تصویب قانون رعایت شده باشد.[۲۸]
مبنا
لزوم امضای قوانین، مبتنی بر اصل تفکیک قوای سهگانه است. قوه مقننه صلاحیت وضع قانون را دارد اما نمیتواند آن را اجرا کند یا دستور اجرای آن را بدهد و رئیسجمهور به عنوان رئیس قوه مجریه، مقام صالح برای صدور فرمان اجرای قانون اساسی میباشد،[۲۹] بنابر این قبل از اینکه قانون به مرحله اجرا برسد باید بالاترین مقام قوه مجریه آن را با توشیح و امضای خود تنفیذ کند، بدین معنا که هم اصالت و صحت آن و هم قابلیت اجرای آن را تأیید نماید.[۳۰]
در حقوق تطبیقی
در کشورهایی که نظام پادشاهی به سبک بریتانیا برقرار است، از عمل توشیح به عنوان "ضمانت اجرای سلطنتی" نام برده میشود؛ یعنی پادشاه وظیفه قانون گذاری را توامان با مجالس بر عهده دارد. در کشورهای جمهوری، رئیس جمهور به امضای قانون دست میزند و آن را برای انتشار و لازم الاجرا شدن آماده میکند. در پاره ای کشورها نظیر آلمان، بلغارستان و شوروی (سابق) حاکمیت پارلمان به مرحله توشیح و انتشار گسترش مییابد و نیازی به عمل توشیح توسط قوه مجریه نیست و صرف انتشار قانون از سوی پارلمان آن را لازم الاجرا میکند.[۳۱]
امضای عهدنامهها، مقاوله نامهها، موافقت نامهها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولتها
بر اساس اصل ۱۲۵ قانون اساسی: «امضای عهدنامهها، مقاوله نامهها، موافقت نامهها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولتها و همچنین امضای پیمانهای مربوط به اتحادیههای بینالمللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رئیسجمهور یا نماینده قانونی اوست.»
در گام اول، رئیسجمهور موظف به امضای قراردادهای بینالمللی میباشد و پس از تصویب مجلس در مقام اعمال حاکمیت و اقتدار ملی در روابط بینالمللی به عنوان طرف متعاهد اصل قرارداد را امضا میکند یا آن را به نماینده اش میسپارد، بنابر این ابتکار انعقاد قرارداد با قوه مجریه است و تصویب آن توسط مجلس در مقام نظارت استصوابی و صرفاً به منزله صدور مجوز انعقاد میباشد،[۳۲] در این راستا پس از تصویب مجلس، رئیسجمهور یا نماینده قانونی او صلاحیت اختیاری امضا یا عدم امضای قراردادهای بینالمللی را خواهد داشت و از این بابت دولت پاسخگوی مجلس نخواهد بود،[۳۳] در این میان برخی از دکترین نظر مخالفی دارند و میگویند به نظر میرسد امضای معاهدات فی نفسه اعتبار حقوقی ندارد بلکه قصد و رضای طرفین در انعقاد قرارداد و تصویب آن توسط پارلمان به آنها اعتبار میبخشد، به بیان دیگر در آنجا که رئیسجمهور حق انعقاد معاهدات بینالمللی را داراست، پس از انجام کلیه مراحل اعم از مذاکره، انعقاد و تصویب، موظف به امضای آن نیز خواهد بود.[۳۴]
در رویه حکومتی
«چون ارسال نامه درخواست کار چنان که در صورت جلسه ارسالی مرقوم است متضمّن قرارداد و تعهدی نیست مشمول اصل ۱۲۵ قانون اساسی نمیباشد و نیاز به تصویب مجلس شورای اسلامی ندارد».
«موضوع اصول ۷۷ و ۱۲۵ قانون اساسی واحد است و تصویب مجلس شورای اسلامی که به قرارداد رسمیت میدهد مؤخر از انعقاد قرارداد انجام میشود.» اصل ۷۷ قانون اساسی با توجه به اصل ۱۲۵ از قراردادهائی که برای انجام معامله بین وزارتخانهها و سایر سازمانهای دولتی ایران و شرکتهای خارجی دولتی که دارای شخصیت حقوقی باشند منعقد میگردد منصرف است و موارد خاص این گونه قراردادها در صورتی که ضوابط کلی آن به موجب قانون عادی تعیین شده باشد نیاز به تصویب مجلس شورای اسلامی ندارد ولی قانون عادی میتواند انعقاد بخشی از این قراردادها را نیز بهطور موردی موکول به تصویب مجلس شورای اسلامی بنماید. «مستفاد از اصل ۱۲۵ قانون اساسی این است که امضای عهدنامهها، مقاوله نامهها و… با امضای رئیسجمهور یا نماینده قانونی او است و سند قرارداد با امضای رئیسجمهوری یا نماینده قانونی او رسمیت خواهد یافت».
«با توجه به اینکه بر الحاقهای مورد سؤال علیه طرفی که ملحق میشود نتیجتاً آثار موارد مذکور در اصول ۷۷ و ۱۲۵ قانون اساسی مترتب میشود، در حکم موافقت نامه است و باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.»
مسئولیت امور برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی کشور
مطابق اصل ۱۲۶ قانون اساسی: «رئیسجمهور مسئولیت امور برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی کشور را مستقیماً بر عهده دارد و میتواند اداره آنها را به عهده دیگری بگذارد.»
مسئولیت امور برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی مطابق این اصل مستقیماً با رئیسجمهور است، بدین معنا که صلاحیت مجلس در این خصوص صرفاً محدود به تعیین شرایط و ضوابط استخدام دولتی نظیر شرایط ورود به خدمت دولت، ایجاد و تأسیس خدمت عمومی جدید و تأیید تأسیس موسسات عمومی و دولتی است، به بیان دیگر امور اداری و استخدامی همچنین امور مرتبط با برنامه و بودجه ماهیتا اجرایی هستند.[۳۵]
سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور نتیجه ادغام دو سازمان برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی است که مستقیماً زیر نظر رئیسجمهور فعالیت داشته و این مقام میتواند اداره آن را به عهده دیگری بگذارد، ادغام فوق در سال ۱۳۷۸ انجام شد.[۳۶]
در رویه حکومتی
نظر تفسیری شماره ۱۱۴۴ /۲۱ /۷۶ مورخ ۱۳ /۵ /۱۳۷۶ شورای نگهبان: ۱- وزراء از زمان اختتام دوره ریاست جمهوری تا رأی اعتماد به وزراء جدید کماکان بر مسولیت خود باقی میمانند. ۲- وزرای موجود در فاصله مزبور بر مسوولیت باقی هستند و تشکیل و تصمیمگیری هیئت وزیران تحت نظر ریاست جمهوری جدید میسر است. ۳- معاونان رئیسجمهور به عنوان معاون به کار خود ادامه میدهند، لکن در آن قسمت که مربوط به اداره امور برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی است، ادامه کار منوط به نوعی موافقت رئیسجمهور میباشد. ۴- کلیه تصمیمات نمایندگان ویژه رئیسجمهور که به استناد اصل (۱۲۷) قانون اساسی انتخاب شدهاند در این مدت نافذ نمیباشد. ۵- در بند ۵ با تأیید ریاست جمهوری جدید تصمیمات مذکور لازمالاجراء است.[۳۷]
نظر تفسیری شماره ۲۱۱۷۳ /۳۰ /۸۶ مورخ ۲۵ /۲ /۱۳۸۶ شورای نگهبان: تفویض مسؤولیت امور مذکور در اصل ۱۲۶ قانون اساسی به سازمان خاصی بدون تفویض اختیار از سوی رئیسجمهور مغایر اصل مذکور است، لکن الزام رئیسجمهور به اجرای آن امور از طریق تشکیلات خاص قانونی مانع ندارد.
تعیین نماینده یا نمایندگان ویژه
بر اساس اصل ۱۲۷ قانون اساسی: «رئیسجمهور میتواند در موارد خاص، بر حسب ضرورت با تصویب هیئت وزیران نماینده، یا نمایندگان ویژه با اختیارات مشخص تعیین نماید. در این موارد تصمیمات نماینده یا نمایندگان مذکور در حکم تصمیمات رئیسجمهور و هیئت وزیران خواهد بود.»
مبنا
امور جاری کشور به تفکیک، بر عهده دستگاههای اجرائی مربوطه است. در این خصوص وزارتخانهها و موسسات دولتی بر اساس ضوابط معین، هر کدام کار خود را انجام میدهند، اما گاهی مسائلی رخ میدهد که امور ویژه ای را با ابعاد گوناگون فرهنگی، اقتصادی، صنعتی و… مطرح میسازد که اصولاً منحصر به یک وزارتخانه نمیشود فلذا حل و فصل آن از نظر سازمانی باید بهطور ویژه صورت گیرد.[۳۸]
شرایط تعیین نماینده ویژه
مسئله ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که گرچه دست رئیسجمهور برای تعیین معاونان خود باز است و در این خصوص آزادی کامل دارد اما در خصوص تعیین نمایندگان ویژه باید شرایطی را رعایت نماید: اول اینکه انتخاب نماینده ویژه تنها در موارد خاص برای مثال هنگام بروز حوادث غیر مترقبه نظیر جنگ باشد، دوم اینکه ضرورت چنین انتخابی مسلم باشد و سوم اینکه هیئت وزیران این ضرورت و انتخاب را تصویب نمایند و در نهایت چهارم اینکه حیطه اختیارات این نماینده کاملاً مشخص باشد تا باعث مداخله در امور دیگر سازمانها نشود.[۳۹]
در رویه حکومتی
نظر تفسیری شماره ۲۱۲۴ /۳۰ /۸۱ مورخ ۱۳۸۱/۱۰/۲ شورای نگهبان: «اصل ۱۲۷ مربوط به امور اجرایی است و شامل تصویبنامهها و آییننامهها و اساسنامهها نمیشود و منحصراً شامل تصمیمات خواهد بود بنابراین تبصره الحاقی ماده (۲۹) که مقرر نمودهاست تفویض اختیار دولت، موضوع اصل ۱۲۷ قانون اساسی به نماینده یا نمایندگان ویژه رئیس جمهور محدود به امور اجرایی است، وافی به مقصود است لکن تصویبنامه هیئت دولت که طی آن نماینده یا نمایندگانی با اختیارات مشخص تعیین مینماید از مصادیق تصویبنامه ذیل اصل ۱۳۸ قانون اساسی میباشد و لازم است این تصویبنامه ضمن ابلاغ برای اجرا به اطلاع رئیس مجلس شورای اسلامی برسد تا در صورتی که آنها را بر خلاف قوانین بداند با ذکر دلیل برای تجدیدنظر به هیئت وزیران بفرستد.»
نظر تفسیری شماره ۴۶۰ مورخ ۱۳۵۹/۹/۲۶ شورای نگهبان: چون مشاورین و نمایندگان رئیسجمهور مقام مسئول نیستند، طبق قانون اساسی حق مداخله در امور اجرائی و صدور دستور به مأمورین دولتی را ندارند.[۴۰]
تصویب سفیران اعزامی و امضای استوارنامه سفرای خارجی
طبق اصل ۱۲۸ قانون اساسی: «سفیران به پیشنهاد وزیر امور خارجه و تصویب رئیسجمهور تعیین میشوند. رئیسجمهور استوارنامه سفیران را امضاء میکند و استوارنامه سفیران کشورهای دیگر را میپذیرد.»
سفیران هر کشوری نقش رئیس کشور را در خارج ایفا میکنند و وظایف وی را بر عهده دارند، که یکی از این وظایف حفظ حقوق اتباع در خارج از کشور است، بنابراین باید در انتخاب آنها دقت کامل به عمل آید.[۴۱] تصویب سفیران اعزامی از طرف رئیسجمهور بدان معناست که آنان ماموریتهای محوله خود در خارج از کشور را تحت نظر و ریاست رئیسجمهور و با در نظر گرفتن مصالح عالیه دولت متبوع نزد ریاست کشور میزبان انجام میدهند و پذیرش سفیران کشورهای دیگر توسط این مقام بدان منظور است که وی به عنوان عالیترین مقام برقراری روابط خارجی و مسئول حفظ مصالح ملی اقدام میکند.[۴۲]
پیشینه
این اصل پیش از بازنگری قانون اساسی به این شرح بود: رئیسجمهور استوارنامه سفیران را امضاء میکند و استوارنامه سفیران کشورهای دیگر را میپذیرد.[۴۳]
در رویه حکومتی
نظر تفسیری شماره ۱۵۷۰ مورخ ۱۳۵۹/۱۲/۲۱ شورای نگهبان: «طبق اصل ۱۲۸ قانون اساسی رئیس جمهور استوارنامه سفیران را امضاء مینماید و تصویب صلاحیت سفیر با رئیس جمهور نیست.»[۴۴]
اعطای نشانهای دولتی
به موجب اصل ۱۲۹ قانون اساسی: «اعطای نشانهای دولتی با رئیسجمهور است.»
در اعطای نشانهای دولتی سه مرحله وجود دارد: تصویب نشانها، تعیین آییننامه اجرایی و اعطای نشانها، و گرچه اعطای نشانها امری صوری است اما نشان از عالیترین مقام رسمی کشور بودن وی دارد.[۴۵]
از آنجا که این اختیار در صلاحیت انحصاری رئیسجمهور است، مجلس نمیتواند با تعیین ضوابطی در مورد نحوه اعطای نشانهای دولتی، صلاحیت رئیسجمهور را محدود نماید.[۴۶]
مبنا
این اصل بر مبنای تشویق و ترغیب اشخاص در جهت ارتقای علمی و فرهنگی و گاه به دلایل سیاسی و اجتماعی وضع شدهاست که توسط رئیسجمهور به نمایندگی از طرف جامعه ضرورت مییابد.[۴۷]
ریاست هیئت وزیران
طبق اصل ۱۳۴ قانون اساسی: «ریاست هیئت وزیران با رئیسجمهور است که بر کار وزیران نظارت دارد و با اتخاذ تدابیر لازم به هماهنگ ساختن تصمیمهای وزیران و هیئت دولت میپردازد و با همکاری وزیران، برنامه و خط مشی دولت را تعیین و قوانین را اجرا میکند. در موارد اختلاف نظر یا تداخل در وظایف قانونی دستگاههای دولتی در صورتی که نیاز به تفسیر یا تغییر قانون نداشته باشد، تصمیم هیئت وزیران که به پیشنهاد رئیسجمهور اتخاذ میشود لازمالاجرا است. رئیسجمهور در برابر مجلس مسئول اقدامات هیئت وزیران است.»
رئیسجمهور به لحاظ آنکه مقام مافوق تمام وزراست و ریاست هیئت وزیران را بر عهده دارد مسئول کل امور دولت بوده و مقام صالح برای هماهنگ ساختن تصمیمات وزیران با هیئت وزیران شناخته میشود و غالباً امر خطیر هماهنگی را از طریق دستگاههای ستادی خود اعمال مینماید.[۴۸] لازم است ذکر شود در مواردی که بین دو دستگاه دولتی اختلافی در خصوص استنباط از قانون رخ دهد، برای مثال هر یک از دستگاههای دولتی مداخله در امری را از جمله شرح وظایف خود بداند، هیئت وزیران صالح به رسیدگی نیست و با توجه به اینکه تفسیر قانون عادی با مجلس است باید از نظر مجلس در این خصوص استفاده کرد.[۴۹]
در رویه حکومتی
نظر تفسیری شماره ۵۴۶۲ از اصل ۱۳۴ قانون اساسی استفاده میشود که در هر یک از موارد اختلاف، هیئت وزیران مرجع اتخاذ تصمیم است و لا غیر، مگر در واگذاری تصویب برخی از امور مربوط به وظایف دولت به کمیسیونهای متشکل از چند وزیر.[۵۰]
«از دقت در اصول ۷۶- ۸۴- ۸۸- ۱۳۴- ۱۳۷ قانون اساسی استفاده میشود که دولت و وزراء در برابر مجلس و نمایندگان مجلس مسوولند و سؤال نمایندگان باید در مجلس عنوان و در مجلس به آن پاسخ داده شود و به غیر این صورت سؤال نمایندگان از دولت و هر مقام اجرائی دیگر و پاسخ آنها حکم سئوال و پاسخهای عادی را دارد.»
«وجود یا ایجاد سازمانهای وابسته به نخستوزیری که وسیله و ابزار نظارت نخستوزیر بر کار وزیران و هماهنگی تصمیمات دولت و تعیین برنامه و خط مشی دولت و به طور کلی مربوط به وظایف نخستوزیر مندرج در اصل ۱۳۴ قانون اساسی است، مغایر قانون اساسی نمیباشد و انتزاع سازمانهای مزبور از نخستوزیری و واگذاری آنها به وزارتخانه ای دیگر با قانون اساسی مغایرت دارد. بدیهی است مقررات قانونی مربوط به وظایف و اختیارات سازمانهای یاد شده باید با قانون اساسی مطابقت داده شود.»[۵۱]
«نظر به اینکه به موجب اصل ۱۳۴ قانون اساسی هماهنگ ساختن تصمیمهای دولت و . . . از وظایف نخستوزیر است همانطور که در نامه شماره ۱۶۱۹ مورخ ۳/۷/۱۳۶۳ اظهارنظر شدهاست تشکیل سازمانی تحت هر عنوان زیر نظر نخستوزیر صرفاً جهت ایجاد هماهنگی و سیاستگذاری اقدامات دستگاههای اجرایی و برنامهریزیهای لازم به منظور انجام پدافند غیر عامل و بسیج امکانات دستگاههای اجرایی با قانون اساسی مغایرت ندارد.»[۵۲]
تعیین وزرا و معرفی آنها به مجلس
به موجب اصل ۱۳۳ قانون اساسی: «وزراء توسط رئیس جمهور تعیین و برای گرفتن رأی اعتماد به مجلس معرفی میشوند. با تغییر مجلس، گرفتن رأی اعتماد جدید برای وزراء لازم نیست. تعداد وزیران و حدود اختیارات هر یک از آنان را قانون معین میکند.»
مطابق اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی، خدمات عمومی باید تحت نظارت قوه مقننه باشد و از سویی در هر گونه امور مملکتی فقط وزیران در مقابل مجلس مسئولند، به همین دلیل تمام امور دولتی بین وزارتخانهها تقسیم شده و هیچ امر دولتی وجود ندارد که مستقیم یا غیر مستقیم داخل در صلاحیت یک وزارتخانه نباشد و از مسئولیت وزیری خارج باشد.[۵۳] از این رو تعداد وزیران بر حسب تشکیلات سیاسی هر کشور متفاوت است و قوانین کشورها در مورد حد مطلوب آن قوانین متفاوتی دارند.[۵۴]
هیئت وزیران باید ترکیبی هماهنگ داشته باشد و بتواند کار جمعی را پیش ببرد، بنابر این اختیار تعیین وزرا با رئیسجمهور است و از سوی دیگر رای اعتماد پارلمان نیز برای مجموع سیاستهای کلی هیئت وزیران به هر وزیر ضرورت دارد،[۵۵] بنابر این وزرا وقتی صلاحیت و رسمیت مییابند که مورد اعتماد اکثریت نمایندگان باشند.[۵۶]
از مداقه در بند دوم اصل مذکور چنین در می یابیم که وزیران پس از تعیین و اخذ رای اعتماد از مجلس، اصولاً دارای موجودیتی مستقل از موجودیت مجلس میباشند و با تغییر آن بدون نیاز به گرفتن رای اعتماد از مجلس جدید، همچنان به کار خود ادامه خواهد داد،[۵۷] دلیل دیگر عدم نیاز به گرفتن رای اعتماد را میتوان چنین عنوان کرد که همه مصوبات مجلس قبلی معتبر است و تأیید وزرا نیز از این قاعده مستثنی نیست.[۵۸]
در رویه حکومتی
نظر تفسیری شماره ۴۲۲۴۹ /۳۰ /۹۰ مورخ ۱۳۹۰/۲/۲۱ شورای نگهبان: «با توجه به وضوح اصول قانون اساسی خصوصاً اصل ۱۳۳، هرگونه تغییر در وظایف و اختیارات قانونی و نیز ادغام دو یا چند وزارتخانه، باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد و تا قبل از تصویب مجلس، تغییری در مسئولیت و اختیارات وزیران و وزارتخانههای قبلی به وجود نخواهد آمد.
وزیر وزارتخانههای جدید یا ادغام شده، در هر صورت وزیر جدید محسوب شده و نیاز به اخذ رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی دارد.»
عزل وزرا
بر اساس اصل ۱۳۶ قانون اساسی: «رئیسجمهور میتواند وزراء را عزل کند و در این صورت باید برای وزیر یا وزیران جدید از مجلس رای اعتماد بگیرد، و در صورتی که پس از ابراز اعتماد مجلس به دولت نیمی از هیئت وزیران تغییر نماید باید مجدداً از مجلس شورای اسلامی برای هیئت وزیران تقاضای رای اعتماد کند.»
حق عزل وزراء برای رئیسجمهور در مورد نظارت بر اقدامات آنان به عنوان نوعی ضمانت اجرا در نظر گرفته میشود[۵۹] و این امکان برای رئیسجمهور وجود ندارد که وزرای سابق را دوباره جهت کسب رای اعتماد به مجلس معرفی کند.[۶۰]
عزل بیش از نیمی از اعضای هیئت دولت
لازم است ذکر شود که اگر به دلیل عزل یا استعفا، بیش از نیمی از اعضای هیئت دولت تغییر کند میتوان نسبت به بقا و انسجام دولت تردید نمود، به همین دلیل بررسی مجدد مجلس برای اطمینان از مطلوبیت ترکیب و انسجام هیئت وزیران در این اصل پیشبینی شدهاست.[۶۱]
در رویه حکومتی
نظر تفسیری شماره ۱۰۰۹۴ مورخ ۱۳۶۲/۹/۹: ۱- ذیل اصل ۱۳۶ قانون اساسی که مقرر نمودهاست ( ... و در صورتی که پس از ابراز اعتماد مجلس به دولت، نیمی از اعضای هیئت وزیران تغییر نماید، دولت باید مجدداً از مجلس تقاضای رأی اعتماد کند) منحصر به موردی نیست که تغییر نیمی از اعضاء هیئت وزیران دفعة واحده صورت پذیرفته باشد، بلکه به هر ترتیبی پس از زمان ابراز اعتماد مجلس به دولت، این تغییر حاصل شود، مشمول اصل فوقالذکر است و دولت باید مجدداً از مجلس تقاضای رأی اعتماد کند .» ۲- در صورتی که تعداد اعضاء هیئت وزیران افزایش یافته باشد ملاک احتساب تغییر نیمی از اعضاء وضع حاضر هیئت وزیران است یعنی هر زمان با توجه به تعداد اعضاء هیئت وزیران در همان حال، چنانچه ملاحظه شد نیمی از اعضاء آن تغییر یافتهاند، تقاضای رأی اعتماد مجدد از مجلس لازم است.[۶۲]
استعفای رئیس جمهور
مطابق اصل ۱۳۰ قانون اساسی: «رئیس جمهور استعفای خود را به رهبر تقدیم میکند و تا زمانی که استعفای او پذیرفته نشده است به انجام وظایف خود ادامه میدهد.»
پذیرش استعفا توسط مقام رهبری
استعفای رئیس جمهور از جهت عالی بودن مقام و خطیر بودن وظایف وی که می تواند منجر به تعطیلی رکن اجرایی کشور شود، از پیامدهای مهمی برخوردار است.[۶۳] با این وجود از آنجا که رئیس جمهور قانونا وکیل مردم است، زمانی که استعفا می دهد، این عمل از نظر حقوقی معتبر است و باعث تمام شدن قراردادش با مردم می شود، لذا الزام رهبر نمی تواند باعث بقای ریاست جمهوری شود و چنانچه وی بر استعفای خود اصرار داشته باشد، رهبری تنها می تواند برای یک مدت محدود و به دلیل مصالح کشور استعفای وی را نپذیرد. [۶۴]
مبنا
اصل مذکور از حیث حقوق اداری، نشانگر رعایت سلسله مراتب اداری است، چون رئیس جمهور از نظر مقام اداری پس از مقام رهبری قرار دارد و زیر نظر وی انجام وظیفه می کند.[۶۵]
در رویه حکومتی
نظر تفسیری شماره ۳۵۵۶ مورخ ۱۳۶۰/۶/۹: با توجه به اینکه عمده نظر قانون اساسی در اصول ۱۳۰ و ۱۳۱ عدم وقوع فترت و جلوگیری از تعطیل امور کشور میباشد و نظر به اینکه در صورت اتفاق رأی دو نفر از سه عضو شورای موقت ریاست جمهوری اکثریت که مناط اعتبار قانونی است حاصل میشود در صورت فوت یکی از سه نفر اعضاء شورای مذکور در مواردی که دو نفر دیگر اتفاق رأی داشته باشند اقدامات و تصمیمات آنها به عنوان شورای ریاست جمهوری قانونی و معتبر است.[۶۶]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4437240
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4436812
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4436904
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4436968
- ↑ امیر ساعدوکیل و پوریا عسکری. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظم حقوق کنونی. چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4733560
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران (جلد اول) (اصول و مبانی کلی نظام). چاپ 12. میزان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5234872
- ↑ مجموعه نظریات شورای نگهبان 17 (تفسیری و مشورتی در خصوص اصول قانون اساسی) به انضمام استفساریهها و تذکرات 1388-1359. چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4918152
- ↑ عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد دوم). چاپ 3. فکرسازان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 515856
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران حاکمیت و نهادهای سیاسی (جلد دوم). چاپ 23. میزان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3849636
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4437488
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4437560
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران حاکمیت و نهادهای سیاسی (جلد دوم). چاپ 23. میزان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3849180
- ↑ محمد محمدی گرگانی. جستاری بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. چاپ 1. شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5190608
- ↑ آیت اله عباسعلی عمیدزنجانی. کلیات حقوق اساسی. چاپ 3. مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3211840
- ↑ امیر ساعدوکیل و پوریا عسکری. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظم حقوق کنونی. چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4733880
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4437756
- ↑ امیر ساعدوکیل و پوریا عسکری. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظم حقوق کنونی. چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4733932
- ↑ بیژن عباسی. مبانی حقوق اساسی. چاپ 2. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4712760
- ↑ امیر ساعدوکیل و پوریا عسکری. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظم حقوق کنونی. چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4734624
- ↑ امیر ساعدوکیل و پوریا عسکری. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظم حقوق کنونی. چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4734028
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران حاکمیت و نهادهای سیاسی (جلد دوم). چاپ 23. میزان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3848100
- ↑ ناصر کاتوزیان. مبانی حقوق عمومی. چاپ 4. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4183336
- ↑ محمد محمدی گرگانی. جستاری بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. چاپ 1. شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5193372
- ↑ امیر ساعدوکیل و پوریا عسکری. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظم حقوق کنونی. چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4734188
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران حاکمیت و نهادهای سیاسی (جلد دوم). چاپ 23. میزان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3846876
- ↑ محمد محمدی گرگانی. جستاری بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. چاپ 1. شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5193460
- ↑ ناصر کاتوزیان. مجموعه مقالات گامی به سوی عدالت (جلد دوم) (نظریهها، فلسفه حقوق کیفری، حقوق تطبیقی). چاپ 1. میزان، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2965104
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 103592
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4442080
- ↑ سیدابوالفضل قاضی شریعت پناهی. حقوق اساسی و نهادهای سیاسی. چاپ 13. میزان، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5255000
- ↑ سیدابوالفضل قاضی شریعت پناهی. حقوق اساسی و نهادهای سیاسی. چاپ 13. میزان، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5255032
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران حاکمیت و نهادهای سیاسی (جلد دوم). چاپ 23. میزان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3850736
- ↑ امیر ساعدوکیل و پوریا عسکری. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظم حقوق کنونی. چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4734284
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران (جلد اول) (اصول و مبانی کلی نظام). چاپ 12. میزان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5234488
- ↑ علی محمد فلاح زاده. تفکیک تقنین و اجرای تحلیل مرزهای صلاحیت تقنینی در روابط قوای مقننه و مجریه. چاپ 1. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4976496
- ↑ امیر ساعدوکیل و پوریا عسکری. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظم حقوق کنونی. چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4734308
- ↑ مجموعه نظریات شورای نگهبان 17 (تفسیری و مشورتی در خصوص اصول قانون اساسی) به انضمام استفساریهها و تذکرات 1388-1359. چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4925992
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران حاکمیت و نهادهای سیاسی (جلد دوم). چاپ 23. میزان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3850068
- ↑ محمدجواد رضایی زاده. حقوق اداری (جلد یک). چاپ 2. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4620124
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4443568
- ↑ آیت اله عباسعلی عمیدزنجانی. کلیات حقوق اساسی. چاپ 3. مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3213948
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران (جلد اول) (اصول و مبانی کلی نظام). چاپ 12. میزان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5234468
- ↑ امیر ساعدوکیل و پوریا عسکری. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظم حقوق کنونی. چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4734644
- ↑ مجموعه نظریات شورای نگهبان 17 (تفسیری و مشورتی در خصوص اصول قانون اساسی) به انضمام استفساریهها و تذکرات 1388-1359. چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4916284
- ↑ آیت اله عباسعلی عمیدزنجانی. کلیات حقوق اساسی. چاپ 3. مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3211912
- ↑ علی محمد فلاح زاده. تفکیک تقنین و اجرای تحلیل مرزهای صلاحیت تقنینی در روابط قوای مقننه و مجریه. چاپ 1. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4976744
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4444132
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران حاکمیت و نهادهای سیاسی (جلد دوم). چاپ 23. میزان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3851164
- ↑ محمدجواد رضایی زاده. حقوق اداری (جلد یک). چاپ 2. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4620364
- ↑ مجموعه نظریات شورای نگهبان 17 (تفسیری و مشورتی در خصوص اصول قانون اساسی) به انضمام استفساریهها و تذکرات 1388-1359. چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4922932
- ↑ مجموعه نظریات شورای نگهبان 17 (تفسیری و مشورتی در خصوص اصول قانون اساسی) به انضمام استفساریهها و تذکرات 1388-1359. چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4920020
- ↑ مجموعه نظریات شورای نگهبان 17 (تفسیری و مشورتی در خصوص اصول قانون اساسی) به انضمام استفساریهها و تذکرات 1388-1359. چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4921104
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4444240
- ↑ سیدابوالفضل قاضی شریعت پناهی. حقوق اساسی و نهادهای سیاسی. چاپ 13. میزان، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5263436
- ↑ محمدرضا ویژه. کلیات حقوق اساسی. چاپ 1. شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5158796
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران حاکمیت و نهادهای سیاسی (جلد دوم). چاپ 23. میزان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3819760
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران حاکمیت و نهادهای سیاسی (جلد دوم). چاپ 23. میزان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3853328
- ↑ محمد محمدی گرگانی. جستاری بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. چاپ 1. شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5193508
- ↑ امیر ساعدوکیل و پوریا عسکری. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظم حقوق کنونی. چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4735228
- ↑ امیر ساعدوکیل و پوریا عسکری. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظم حقوق کنونی. چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4735280
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران حاکمیت و نهادهای سیاسی (جلد دوم). چاپ 23. میزان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3840384
- ↑ مجموعه نظریات شورای نگهبان 17 (تفسیری و مشورتی در خصوص اصول قانون اساسی) به انضمام استفساریهها و تذکرات 1388-1359. چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4919632
- ↑ امیر ساعدوکیل و پوریا عسکری. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظم حقوق کنونی. چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4734764
- ↑ محمد محمدی گرگانی. جستاری بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. چاپ 1. شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5193492
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزه ها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4444172
- ↑ مجموعه نظریات شورای نگهبان 17 (تفسیری و مشورتی در خصوص اصول قانون اساسی) به انضمام استفساریهها و تذکرات 1388-1359. چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4917708