ماده 47 قانون اجرای احکام مدنی
ماده 47 قانون اجرای احکام مدنی: هر گاه محکومبه انجام عمل معینی باشد و محکومعلیه از انجام آن امتناع ورزد و انجام عمل به توسط شخص دیگری ممکن باشد محکومله میتواند تحت نظر دادورز (مأمور اجرا) آن عمل را وسیله دیگری انجام دهد و هزینه آن را مطالبه کند و یا بدون انجام عمل هزینه لازم را بهوسیله قسمت اجرا از محکومعلیه مطالبه نماید. در هر یک از موارد مذکور دادگاه با تحقیقات لازم و در صورت ضرورت با جلب نظر کارشناس میزان هزینه را معین مینماید. وصول هزینه مذکور و حقالزحمه کارشناس از محکومعلیه به ترتیبی است که برای وصول محکومبه نقدی مقرر است.
تبصره - در صورتی که انجام عمل توسط شخص دیگری ممکن نباشد مطابق ماده 729 آیین دادرسی مدنی انجام خواهد شد.
مواد مرتبط
نکات توضیحی تفسیری دکترین
گاهی محکومبه نه عین معین است و نه وجه نقد، بلکه عملی است که از جانب محکومعلیه باید انجام شود.
محکومله در انجام تعهد محکومعلیه، از دو طریق امکان اقدام دارد: اول آن که تحت نظر دایرۀ اجرا تعهد را انجام دهد و سپس هزینههای آن را مطالبه کند و دوم آن که، قبل از انجام تعهد صورت هزینههایی را که ممکن است به او وارد شود به دایره اجرا اعلام نماید و پس از وصول آنها، تعهد را به جا آورد. به نظر میرسد انتخاب یکی از این دو طریق، از اختیارات محکومله است و دایرۀ اجرا و حتی دادگاه هم نمیتوانند محکومله را به انتخاب یکی از این دو روش ملزم نمایند. [۱]
لازم به ذکر است که رسیدگی دادگاه برای تعیین هزینهها در مادۀ مورد بحث، نوعی رسیدگی فوقالعاده بوده و تحت تشریفات خاص آیین دادرسی قرار ندارد. بنابراین، نیازی به احضار طرفین و یا صدور رأی نمیباشد.[۲]
نکتۀ دیگر آن که بعضی از حقوقدانان بر این باورند که اگر محکومعلیه مالی برای پرداخت هزینههای مذکور نداشته باشد، امکان اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی نخواهد بود. چراکه برای اعمال ماده 2 گفتهاند صدور حکم از داگاه ذیصلاح لازم است لیکن در مورد این هزینهها حکمی صادر نشده است تا مشمول مادۀ 2 قانون مذکور باشد. این نظر با توجه به اینکه اعمال حبس، خلاف اصل میباشد، موجه به نظر میرسد. لیکن برخی دیگر از حقوقدانان بر این باورند که هزینههای تعیین شده توسط دادگاه همان محکومبه است که مصداق آن تغییر پیدا کرده است و در نتیجه امکان اعمال ماده 2 وجود دارد.[۳]
رویههای قضایی
نظریۀ شمارۀ 7/113 مورخ 1368/05/28 ادارۀ حقوقی دادگستری، بیان میدارد:«در صورتی که محکومعلیه به تنظیم سند رسمی انتقال ملک، از ارائه اصل سند به دفترخانه خودداری نماید و الزام وی مقدور نباشد دفترخانه مربوط باید با استعلام سوابق ثبتی ملک از اداره ثبت اسناد و املاک و اعلام موضوع به ادارۀ ثبت مذکور بدون لزوم رویت اصل سند اقدام به انتقال ملک به نام محکومله نماید».[۴]
انتقادات
در خصوص ماده 47 قانون اجرای احکام مدنی، این نظر مطرح شده است که ماده مذکور جامع نمیباشد. چراکه ممکن است محکومیت خوانده به عملی باشد که نهتنها خود او آن را انجام نمیدهد بلکه دیگری هم به اعتبار موقعیت و وضعیت خاص نوع محکومیت نتواند آن را به جا آورد. به عنوان مثال، از منزل خوانده به منزل خواهان رطوبت وارد و موجب خسارت شده است. دادگاه حکم به محکومیت خوانده به رفع رطوبت صادر نموده است. در اینجا اگر خوانده حکم دادگاه را اجرا نکند چگونه محکومله میتواند آن را توسط دیگری به جا آورد؟ ماده 47 در این مورد کارساز نیست مگر این که بگوییم محکومله با مراجعه به دایره اجرا از آن مرجع تقاضا میکند ترتیبات ورود به منزل محکومعلیه را با اخذ نمایندگی از دادستان و مباشرت مأمورین انتظامی مهیا و فراهم نماید و اصل لازمالاجرا بودن حکم دادگاه نیز همین اقدام را ایجاب مینماید.[۵]
مصادیق و نمونهها
به عنوان مثال، دادگاه خوانده را محکوم نموده است بنای نیمه کارهای را که تعهد به انجام عملیات ساختمانی آن نموده به اتمام برساند. یا از دستگاههای حرارتی و تهویه ساختمان رفع عیب کند یا با پرداخت بدهی خود به بانک از ملک فک رهن کند. در تمام این امور و موارد مشابه اگر محکومعلیه از انجام تکلیف مقرر خودداری کند، مطابق ماده 47 محکومله میتواند تکلیف را توسط شخص دیگری به جا آورد و هزینۀ آن را مطالبه کند.[۶]
منابع
- ↑ علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول). چاپ 7. فکرسازان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4100528
- ↑ علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1237840
- ↑ علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1237820
- ↑ سیدمحمدرضا حسینی. قانون اجرای احکام مدنی در رویه قضایی. چاپ 2. نگاه بینه، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2039872
- ↑ علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول). چاپ 7. فکرسازان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4098228
- ↑ علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول). چاپ 7. فکرسازان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4098132