ماده 154 قانون امور حسبی
ماده ۱۵۴ قانون امور حسبی: درخواست باید کتبی و مشتمل بر امور زیر باشد:
۴- ادله و اسنادی که مطابق ماده ۱۰۲۰ و ۱۰۲۱ و ۱۰۲۲ قانون مدنی ممکن است به موجب آن ادله و اسناد درخواست حکم موت فرضی غایب را نمود.
مواد مرتبط
توضیح واژگان
درخواست: به معنای خواهش، مطالبه، تقاضا هم در امور کیفری وجود دارد و هم در امور مدنی، هرچند درخواست در امور مدنی مصادیق بیشتر و کاربرد فراوانتری دارد. مفهوم درخواست با دادخواست ارتباط زیادی دارد و تمییز آنها از اهمیت فراوانی برخوردار است، چرا که در مورد درخواست لزومی ندارد که تشریفات خاص دادخواست رعایت گردد.[۱]
غایب مفقودالاثر: کسی است که از غیبت او مدت بالنسبه مدیدی گذشته و از او به هیچ وجه خبری نباشد.[۲]
حکم: در صورتی که رای دادگاه راجع به ماهیت دعوا بوده و قاطع باشد حکم نامیده میشود.[۳]
موت فرضی: به وضعیتی که مرگ کسی قطعی نبوده ولی به جهت پایان دادن به یک وضعیت متزلزل حقوقی، فوت او مفروض گردد؛ موت فرضی گویند.[۴]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
مقصود از مشخصات غایب، نام، نام خانوادگی، آخرین اقامتگاه یا آخرین محل سکونت غایب است. تاریخ غیبت باید در درخواست ذکر شود؛ زیرا تعیین تاریخ دارای منشأ اثر حقوقی است. دلایلی که به موجب آن درخواست کننده حق درخواست صدور حکم موت فرضی را دارد. این دلایل منحصر در دلایل و اسنادی است که وارث، وصی یا موصی له بودن درخواست کننده را ثابت میکند مانند شناسنامه و وصیت نامه. به نظر میرسد منظور از دلایل و اسناد مذکور در بند ۴ ماده ۱۵۴ قانون امور حسبی، دلایل و اسنادی است که حاکی از انقضای مدتهای لازم برای صدور حکم موت فرضی است؛ زیرا پیش از سپری شدن زمانی که غایب عادتاً زنده نمیماند نمیتوان حکم موت فرضی او را صادر کرد.[۵]
نکات توضیحی
مواد ۱۰۲۰ و ۱۰۲۱ و ۱۰۲۲ قانون مدنی که در متن ماده ۱۵۴ قانون امور حسبی ذکر شدهاست مربوط به موعدهایی است که شخص عادتاً زنده نمیماند متن مواد مذکور بدین قرار است:
ماده ۱۰۲۰ – موارد ذیل از جمله مواردی محسوب است که عادتاً شخص غایب زنده فرض نمیشود:
۱ – وقتی که ده سال تمام از تاریخ آخرین خبری که از حیات غایب رسیدهاست گذشته و در انقضاء مدت مزبور سن غایب از ۷۵ سال گذشته باشد.
۲ – وقتی که یک نفر به عنوانی از عناوین جزء قشون مسلح بوده و در زمان جنگ مفقود و سه سال تمام از تاریخ انعقاد صلح بگذرد بدون این که خبری از او برسد هرگاه جنگ منتهی به انعقاد صلح نشده باشد مدت مزبور ۵ سال از تاریخ ختم جنگ محسوب میشود.
۳ – وقتی که یک نفر حین سفر بحری در کشتی بوده که آن کشتی در آن مسافرت تلف شدهاست سه سال تمام از تاریخ تلف شدن کشتی گذشته باشد بدون این که از آن مسافر خبری برسد.
ماده ۱۰۲۱ – در مورد فقره اخیر ماده قبل اگر با انقضاء مدتهای ذیل که مبدأ آن از روز حرکت کشتی محسوب میشود کشتی به مقصد نرسیده باشد و در صورت حرکت بدون مقصد به بندری که از آن جا حرکت کرده برنگشته و از وجود آن به هیچ وجه خبری نباشد کشتی تلف شده محسوب میشود.
الف – برای مسافرت در بحر خزر و داخل خلیج فارس یکسال
ب – برای مسافرت در بحر عمان – اقیانوس هند – بحر احمر – بحر سفید (مدیترانه) – بحر سیاه و بحر آزوف دو سال
ج – برای مسافرت در سایر بحار سه سال
ماده ۱۰۲۲ – اگر کسی در نتیجه واقعه ای به غیر آنچه در فقره ۲ و ۳ ماده ۱۰۲۰ مذکور است دچار خطر مرگ گشته و مفقود شده یا در طیاره بوده و طیاره مفقود شده باشد وقتی میتوان حکم موت فرضی او را صادر نمود که پنج سال از تاریخ دچار شدن به خطر مرگ بگذارد بدون اینکه خبری از حیات مفقود رسیده باشد.
البته مدتهای مذکور در این مواد اماره هستند و امکان اثبات خلاف آن وجود دارد.[۶]
منابع
- ↑ عباس کریمی. آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1549664
- ↑ ماده 1011 قانون مدنی
- ↑ علی مهاجری. قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. فکرسازان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 573440
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات). چاپ 13. اسلامیه، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 15552
- ↑ سیدمرتضی قاسمزاده. امور حسبی غایب مفقود الاثر. چاپ 1. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2708460
- ↑ محمدمجتبی رودیجانی. قانون امور حسبی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. کتاب آوا، 1397. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6528180