ماده ۴۳۳ قانون آیین دادرسی مدنی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۴۳۳ قانون آیین دادرسی مدنی: دادخواست اعاده دادرسی اصلی به دادگاهی تقدیم می‌شود که صادرکننده همان حکم بوده‌است و درخواست اعاده دادرسی طاری به دادگاهی تقدیم می‌گردد که حکم در آنجا به عنوان دلیل ابراز شده‌است.

تبصره - پس از درخواست اعاده دادرسی طاری باید دادخواست لازم ظرف سه روز به دفتر دادگاه تقدیم گردد.

توضیح واژگان

اعاده دادرسی اصلی: عبارت است از اینکه متقاضی، مستقلاً درخواست اعاده دادرسی کند یا به عبارت دیگر بدون این که دعوایی در جریان رسیدگی باشد درخواست اعاده دادرسی صورت گیرد.[۱]

اعاده دادرسی طاری: در اثنای رسیدگی حکمی به عنوان دلیل ابراز شده و محکوم علیه که حکم در مقابل او ابراز شده‌است می‌تواند متقاضی اعاده دادرسی نسبت به آن حکم را درخواست نماید. این درخواست اعاده دادرسی طاری نامیده می‌شود.[۲]

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

«اعاده دادرسی همیشه در همان مرجعی مورد رسیدگی قرار می‌گیرد که حکم مورد اعاده دادرسی صادر نموده‌است لیکن فرجام خواهی در مرجع عالی بنام دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار می‌گیرد. در این مورد با توجه به ویژگی اعاده دادرسی و نص قانونی اتفاق نظر وجود دارد.»[۳] در صورتی که رسیدگی به دادخواست اعاده دادرسی با دادگاه تجدیدنظر باشد باید قرار عدم صلاحیت به اعتبار شایستگی و صلاحیت آن دادگاه صادر نمائیم به عنوان مثال حکم دادگاه بدوی در دادگاه تجدیدنظر تأیید شده‌است در این صورت به نظر می‌رسد رسیدگی به موضوع در صلاحیت دادگاه تجدیدنظر خواهد بود.[۴][۵] مرجع تقدیم دادخواست اعاده دادرسی طاری در هر حال دادگاهی است که حکم مورد درخواست اعاده دادرسی در آن جا به عنوان دلیل مورد استناد قرار گرفته‌است، همچنین دادخواست تقدیمی باید دارای تمامی شرایط دادخواست اعاده دادرسی باشد چرا که قانون گذار در این مورد استثنایی پیش‌بینی ننموده‌است و مطلب دیگر اینکه دادخواست مزبور به عنوان دادخواست اعاده دادرسی اصلی مورد توجه دادگاه قرار می‌گیرد و مانند هر دادخوواستی امکان تجدید یا تکمیل آن در مهلت مقرر وجود دارد .[۶][۷]

انتقادات

در قانون آیین دادرسی مدنی جدید اعاده دادرسی تبعی حذف گردیده‌است، عده ای معتقدند سکوت قانون گذار به علت بدی هی بودن لزوم اعاده دادرسی تبعی بوده و این امر مسموع می‌باشد، در مقابل عده ای معتقدند این نظر صحیح نیست چرا که فرجام خواهی تبعی صراحتاً در قانون تصریح شده و اعاده دادرسی تبعی نیز نیازمند تصریح در قانون می‌باشد.[۸]

مصادیق و نمونه‌ها

  • حکم دادگاه بدوی در دادگاه تجدیدنظر تأیید شده‌است در این صورت رسیدکی به درخواست اعاده دادرسی در صلاحیت دادگاه تجدیدنظر می‌باشد.[۹]

منابع:

  1. علی مهاجری. قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. فکرسازان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 577060
  2. قدرت اله واحدی. بایسته های آیین دادرسی مدنی (بر اساس قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379). چاپ 1. میزان، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1868120
  3. مهرزاد مسیحی. اعاده دادرسی در امور مدنی. چاپ 2. خرسندی، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2887032
  4. علی مهاجری. آیین قضاوت مدنی در محاکم ایران. چاپ 5. فکرسازان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2289316
  5. عباس کریمی. آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1550964
  6. عبدالله شمس. آیین دادرسی مدنی (جلد دوم) (دوره پیشرفته). چاپ 24. دراک، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1347156
  7. عباس کریمی. آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1550964
  8. مهرزاد مسیحی. اعاده دادرسی در امور مدنی. چاپ 2. خرسندی، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2887920
  9. علی مهاجری. آیین قضاوت مدنی در محاکم ایران. چاپ 5. فکرسازان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2289316