ماده ۹۹۲ قانون مدنی

سجل احوال هر کس به موجب دفاتری که برای این امر مقرر است معین می‌شود.

توضیح واژگان

شناسنامه برگی است که احوال شخصیه هر کس، همانطورکه در دفاتر سجل احوال، مقرراست؛ بر روی آن برگ، درج می گردد.

سجل، از مصدر تسجیل گرفته شده؛ و در لغت یعنی نوشته.

سجل احوال، یعنی ثبت احوال اشخاص.

سند سجلی، به سندی گویند که احوال هر شخص حقیقی، در آن ثبت شده؛ و معرف او است.

احوال در لغت، یعنی سال ها و حال ها. در حقوق، به مجموعه اوصاف انسان، که قانون مدنی، آنها را موضوع آثار حقوقی، دررابطه با اشخاص، قرارداده است.

احوال اشخاص، یعنی وضع قضایی انسان، نسبت به همه حقوقی که، می تواند حائز آن باشد.

نکات توضیحی تفسیری دکترین

شناسنامه رونوشتی رسمی، و تلخیصی از مندرجات دفاتر سجل احوال است؛ که درصورت مغایرت با آن دفاتر، باید تصحیح گردد.

اسناد سجل احوال باید، معتبر و مستند و مؤثر باشند.

اسناد ثبت احوال عبارتند از: سند ثبت ولادت، سند ثبت مرگ، دفتر ثبت کل وقایع اعم از تولد و وفات و ازدواج و ...، گواهی ولادت، شناسنامه، کارت شناسایی، سند نکاحیه، طلاق نامه، دفتر نام خانوادگی، و ...

شناسنامه، با مراجعه به ثبت کل وقایع، صادر می گردد.

مذاکرات تصویب

یکی از نمایندگان مجلس، معتقد بود که به جای اصطلاح سجل احوال، باید کلمه ای فارسی، درج گردد. وزیر عدلیه، درمقابل نظر ایشان، اصطلاح مذکور را، باوجود عربی بودن، مصطلح و رایج محسوب نموده؛ و تغییر آن را، لازم ندانست.

یکی از نمایندگان مجلس، معتقد بود که همه مطالب مربوط به سجل احوال، که قوانین مخصوصه دارد؛ باید در یک مجموعه مدون ذکر گردیده؛ و از پراکندگی خارج شود؛ وزیر عدلیه عنوان نمود که چنین امری، رعایت گردیده؛ و دررابطه با سجل احوال، در قانون مدنی، فقط مواردی که مربوط به وظایف اصلی و اولیه اشخاص است؛ بیان شده است.