ماده ۴۲۰ قانون مدنی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

خیار غبن بعد از علم به غبن فوری است.


نکات توضیحی تفسیری دکترین

در فرضی که مغبون، از غبن آگاه بوده؛ ولی نمی دانسته که در مقابل غبنی که در حق او، روا داشته اند؛ می توانسته با استناد به خیار غبن فاحش، عقد را فسخ نماید؛ در چنین شرایطی، دیگر نمی توان به بهانه فوری بودن خیار مزبور، امکان اعمال خیار را توسط وی منتفی دانسته؛ و زیان وارد شده به او را، غیرقابل جبران محسوب نمود. زیرا بین حکم "جهل به غبن"، و "جهل به حکم غبن"، اختلافی وجود ندارد.[۱]

پس از اینکه جهل مغبون نسبت به وجود خیار غبن، مرتفع گردید؛ دیگر نمی توان تأخیر او در اعمال خیار مزبور را، موجه دانست.[۲]

منظور از فوری بودن خیار غبن، فوریت عرفی است؛ نه اعمال فوریت حقیقی در یک آن واحد. چراکه قائل گردیدن به قسم اخیر، منجر به عسر و حرج مغبون شده؛ و درنهایت جبران زیان های تحمیل شده به وی، غیرممکن خواهد گردید.[۳]

جهل مغبون به فوری بودن خیار غبن فاحش را، می توان به عنوان عذر موجه، مانع از زوال حق خیار وی دانست. چراکه مقصود مقنن از پیش بینی خیار مزبور، جبران زیان های تحمیل شده به مغبون است؛ نه بدون جبران باقی گذاشتن آنها.[۴] و وحدت ملاک حاصل از ماده 1131 قانون مدنی نیز، مؤید این مدعا است.[۵]

سوابق فقهی

اگر مغبون، با وجود علم به غبن فاحش، از وجود خیار فسخ بی اطلاع باشد؛ و یا اینکه بنا بر دلایلی عقلایی، اعمال حق مزبور را به تأخیر بیندازد؛ دراینصورت نمی توان قائل به زوال حق فسخ او گردید.[۶]

اصل استصحاب، و اصل لزوم قراردادها، و نیز لزوم دفع ضرر از مغبون، دلالت بر فوری بودن خیار غبن فاحش دارند.[۷]

رویه های قضایی

به موجب دادانامه شماره 1183 مورخخه 18/7/1373 شعبه 3 دادگاه تجدیدنظر استان تهران، ادعای جهل به فوری بودن خیار غبن فاحش، درصورتی پذیرفته است که از نظر عرف، با درنظر گرفتن تاریخ تقدیم دادخواست، جهل مزبور موجه محسوب گردد.[۸]

مصادیق و نمونه ها

  • اگر مغبون، حین صرف غذا، و یا اقامه نماز، نسبت به غبن فاحش علم پیدا نمود؛ نیازی نیست که قبل از انجام کار موردنظر، نسبت به اعمال حق فسخ خویش اقدام نماید.[۹]

منابع

  1. ماهنامه کانون سال 49 شماره 74 آبان 1386. صفیه، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1887264
  2. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 240184
  3. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 240184
  4. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 530252
  5. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 530240
  6. عباس کاظمی نجف آبادی. آشنایی با قراردادهای نفتی. چاپ 1. شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5016352
  7. میرزاابوالقاسم قمی. جامع الشتات (جلد اول) (کتاب التجاره). چاپ 1. دانشگاه حقوق و علوم سیاسی، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3842720
  8. محمدرضا زندی. رویه قضایی دادگاه های تجدیدنظر استان تهران در امور مدنی (بیع 1383-1388). چاپ 1. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2568148
  9. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 240184