ماده ۱۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ابرابزار)
خط ۲۱: خط ۲۱:
[[رده:مواد قانون آیین دادرسی کیفری]]
[[رده:مواد قانون آیین دادرسی کیفری]]
[[رده:کشف جرم و تحقیقات مقدماتی]]
[[رده:کشف جرم و تحقیقات مقدماتی]]
[[رده:احضار، جلب و تحقیق متهم]]
[[رده:احضار، جلب و تحقیق از متهم]]

نسخهٔ ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۱۹

در صورتی که متواری بودن متهم به نظر بازپرس محرز باشد، برگه جلب با تعیین مدت اعتبار در اختیار ضابطان دادگستری قرار می‌گیرد تا هر جا متهم را یافتند، جلب و نزد بازپرس حاضر کنند. تبصره ۱ ماده ۱۸۴: چنانچه جلب متهم به هر علت در مدت تعیین شده میسر نشود، ضابطان مکلفند علت عدم جلب متهم را گزارش کنند. تبصره ۲ ماده ۱۸۴: در صورت ضرورت، بازپرس می‌تواند برگه جلب را برای مدت معین در اختیار شاکی قرار دهد تا با معرفی او، ضابطان حوزه قضائی مربوط، متهم را جلب کنند و تحویل دهند. تبصره ۳ ماده ۱۸۴: در صورتی که متهم در منزل یا محل کار خود یا دیگری مخفی شده باشد، ضابطان باید حکم ورود به آن محل را از مقام قضائی اخذ کنند.

نکات توضیحی تفسیری دکترین

ماده فوق را در خصوص جلب سیار دانسته‌اند که در عرف قضایی عبارت است از اینکه ورقه جلب در اختیار شاکی قرار گرفته تا هر وقت متهم را دید، به ضابطین دادگستری معرفی نموده تا او را جلب کنند.[۱]این امر در نتیجه رویه ای ایجاد شده‌است که پیش از تصویب قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۷۸، میان مراجع قضایی باب شده بود. به موجب این رویه، برگ جلبی بدون ذکر محل اقامت متهم صادر شده و در اختیار ضابطین قرار می‌گرفت تا هر کجا متهم را دیدند، او را جلب نمایند.[۲] لذا در فرض غیبت متهم، یا متواری بودن او مخفی نگه داشتن خود از دید مأمورین، امکان دادن برگ جلب به ضابطین دادگستری وجود دارد تا هر کجا که متهم را یافتند او را جلب و تحویل مقام قضایی دهند.[۳]در این ماده علاوه بر پیشبینی در اختیار ضابطان دادگستری دادن برگ جلب، دادن این برگ به شاکی نیز پیش‌بینی شده‌است.[۴] ضابطین دادگستری مجری جلب متهم هستند و تکلیف این ماده نیز فقط متوجه این افراد بوده و تمامی مأموران انتظامی را در بر نمی‌گیرد.[۵]

رویه‌های قضایی

به موجب رای شماره ۵۹۹–۱۳۸۰/۶/۳۱ اقدام به صدور دستور جلب سیار مشتکی عنها به عنوان مأمور انتظامی تخلف است.[۶]

انتقادات

عده ای این روش را به‌طور آشکاری مغایر با موازین حقوق بشر و مصداقی از نقض حقوق متهم می‌دانند که به موجب آن متهم نظیر کالایی در نظر گرفته شده‌است که به میل و سلیقه مقامات تحقیق و شاکی خصوصی، ممکن است جلب شده و حیثیت وی لکه دار شود.[۷]

منابع

  1. مجله قضایی و حقوقی دادگستری شماره 30 بهار 1379. قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 588052
  2. علی خالقی. آیین دادرسی کیفری. چاپ 13. موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1285304
  3. سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی کیفری (جلد اول و دوم) (از وقوع جرم تا اجرای حکم، دادسرا، مراحل کشف، تحقیق و تعقیب، دادگاه کیفری عمومی، دادگاه کیفری استان، تجدیدنظر، شعب تشخیص، فرجام، دعاوی ناشی از جرم، احکام و قرارهای کیفری، ادله اثبات جرم، وظایف قضات، وکلا و ضابطین دادگستری). چاپ 4. پایدار، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 889848
  4. عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483948
  5. عباس زراعت، حمیدرضا حاجی زاده و یاسر متولی جعفرآبادی. قانون آیین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. خط سوم، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 638360
  6. عباس زراعت، حمیدرضا حاجی زاده و یاسر متولی جعفرآبادی. قانون آیین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. خط سوم، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 638368
  7. محمود آخوندی اصل. آیین دادرسی کیفری (جلد چهارم). چاپ 2. سازمان چاپ و انتشارات، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2085324