رای دادگاه درباره ضمانت اجرای عدم ذکر شماره دادنامه مورد اعاده دادرسی (دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۰۶۰۰۶۹۲)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۱۰۹۹۷۰۲۲۰۶۰۰۶۹۲
تاریخ دادنامه۱۳۹۱/۰۶/۲۶
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعضمانت اجرای عدم ذکر شماره دادنامه مورد اعاده دادرسی
قاضیجلال فارسیجانی
محمدنقی صوفی
غلامعلی راستیان نیا

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره ضمانت اجرای عدم ذکر شماره دادنامه مورد اعاده دادرسی: عدم ذکر شماره دادنامه مورد اعاده دادرسی از موارد صدور اخطار رفع نقص میباشد و صدور قرار رد دعوا در این خصوص توجیه قانونی ندارد.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دعوی خواهان آقای (ک.ک.) با وکالت آقایان (ک.خ.) و (م.پ.) به طرفیت خوانده آقای (ر.ن.) به خواسته اعاده دادرسی و درخواست تأخیر اجرای حکم . بدین شرح که وکلای خواهان اظهار داشته اند: عطف به دادنامه های ۸۶۰۰۶۳۰۰۱۰۸۰۰۰۸۰ مورخ ۹/۲/۱۳۸۶ و ۸۶۰۰۶۳۰۰۱۰۸۰۱۱۵۵ مورخ ۱۱/۱۲/۱۳۸۸ آن شعبه علیه موکل اینجانبان آقای (ک. ک.) لازم است به استحضار برسانم: موکل در تاریخ ۲۰/۸/۱۳۷۵ به دلیل نیاز شدید مالی، مبلغ (۰۰۰/۰۰۰/۲۰) تومان به عنوان قرض از خوانده آقای (ک. ن.) اخذ کرده است که در قبال آن (۰۰۰/۵۰۰/۳۲) تومان بابت اصل طلب و بهرۀ آن طی ۲۴ قطعه چک به مشارالیه پرداخت کرده است. بعد از اینکه یک قطعه از چک ها پرداخت شده، موکل به دلیل مشکلات مالی، از پرداخت سایر اقساط عاجز گردیده لذا ابتدا وکالت نامه ای را به شماره ۵۸۰۸۸ برای انتقال به آقای (ز.ن.) اعطا و بنا به اصرار خوانده (علی رغم داشتن وکالت و صرفا به منظور فرار از اتهام رباخواری) موکل، طی سند قطعی غیر منقول تنها مایملک خود را به همسر وی خانم (م.ی.) منتقل می نماید. در فاصله عدم پرداخت چک های موصوف تا انتقال سند مزبور، موکل مبلغ (۰۰۰/۶۵۰/۵) تومان را طی ۳ فقره چک که از مشتری هایش در دست داشته به خوانده پرداخت می کند. (جمع مبالغ پرداختی تا این زمان ۰۰۰/۵۰۰/۲۰ تومان بوده است) موکل تعهد می نماید مابقی بدهی پرداخت نشده را با رضایت خوانده به موجب یک فقره چک (۰۰۰/۵۰۰/۱۳) تومان به شمارۀ ۹۸۸۰۳۰ بانک(ص.) پرداخت نماید. لیکن [خوانده] با طرح دعوا علیه موکل این جانب در شعبۀ ۱۰۹ دادگاه عمومی حقوقی در تاریخ ۹/۲/۱۳۸۶ حکم محکومیت موکل را به پرداخت جمعا مبلغ (۱۸۰/۰۱۱/۱۵) تومان اخذ می نماید. در این اثنا موکل علیه خوانده در دادسرای تهران شکایتی مطرح که پس از طی مراحل قضایی، سرانجام در شعبه ۷۸ دادگاه تجدید نظر استان حکم به محکومیت خوانده به تحمل ۲ سال حبس تعزیری به جهت ربوی بودن معامله فی ما بین طرفین صادر و قطعی شده است. صدور حکم به محکومیت موکل در شعبه ۱۰۹ دادگاه عمومی حقوقی در حالی است که اولا؛ سریال چک شماره ۹۸۸۰۳۰ با سریال ۲۴ قطعه چک صادره توسط موکل، یکسان است. زیرا چک شماره ۹۸۸۰۳۰ یکی از همان ۲۴ چکی است که مبلغ آن از (۰۰۰/۳۵۰/۱) تومان به (۰۰۰/۵۰۰/۱۳) تومان تبدیل شده و ربوی بودن آن ۲۴ قطعه چک توسط شعبه ۷۸ تجدید نظر استان تهران محرز شده است. ثانیا؛ با دقت در تاریخ صدور چک شماره ۹۸۸۰۳۰ معلوم می گردد که هم زمان با انتقال سند مایملک موکل به خانم (م. ی.) (همسر خوانده) در دفترخانۀ شماره ۳۰۶ تهران به تاریخ ۵/۱/۱۳۷۶ صادره شده و به عبارت دیگر ا ین چک به منظور پرداخت بدهی موکل صادر شده است. ثالثا؛ خانم (م. ی.) از سال ۷۵ تا زمانی که علیه موکل طرح دعوا کرده (۸/۱۱/۱۳۸۴) ماهیانه (۰۰۰/۵۰۰) تومان از موکل دریافت کرده و علی رغم این که ایشان ادعا کرده که این مبلغ را بابت اجاره بها دریافت نموده، در دادگاه تجدید نظر محرز گردید که این مبلغ بابت بهرۀ قرض دریافتی اخذ شده است. دادگاه نظر به محتویات دادخواست تقدیمی از آنجا که وکلای خواهان خواسته موکل خود را بدون ذکر دادنامه موضوع تقاضای اعمال اعاده دادرسی اظهار داشتند بنابراین طرح دعوی به این کیفیت منطبق با قانون نبوده و دادگاه مستند به ماده ۲ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار عدم استماع دعوی خواهان را صادر و اعلام می نماید. رأی صادره حضوری بوده و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ، قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان تهران می باشد.

رئیس شعبه ۱۰۹ دادگاه عمومی حقوقی تهران - راستیان نیا

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

درمورد تجدید نظر خواهی آقای (ک. ک.) با وکالت آقایان (ک. خ.) و (م. پ.) به طرفیت آقای (ر. ن.) نسبت به دادنامه شماره۶۴۰-۴/۸/۹۰ صادره ازشعبه ۱۰۹دادگاه عمومی حقوقی تهران مبنی بر صدور قرار عدم استماع دعوی تجدید نظرخواه به خواسته اعاده دادرسی نسبت به دادنامه شماره ۸۰-۹/۲/۸۶ صادره از مرجع یاد شده، دادگاه با توجه به اینکه به موجب بند۲ ماده ۴۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر شده در دادخواست اعاده دادرسی مشخصات حکمی که مورد درخواست اعاده دادرسی است درج می شود، بنابراین علی رغم ذکر شماره دادنامه مورد درخواست اعاده دادرسی در شرح دادخواست بدوی ازآنجا که عدم درج مشخصات حکم مزبور دادخواست اعاده دادرسی ناقص بوده و دادگاه بدوی مکلّف است به دفتر جهت صدور اخطار رفع نقص به وکلای خواهان اخطار ]رفع[ نقص صادر نموده ولیکن دادگاه بدوی در این زمینه برابر مقررات یاد شده اقدام ننموده بنابراین به استناد بند ه ماده ۳۴۸ وماده ۳۵۳ قانون مذکور ضمن پذیرش تجدیدنظر خواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را نقض نموده و پرونده را جهت رسیدگی وفق مقررات قانونی به مرجع بدوی اعاده می نماید. این رأی قطعی است.

رئیس شعبه ۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران - مستشاردادگاه

فارسیجانی - صوفی