رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره اختلاف در استحقاق نصف یا تمام مهریه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۹۹۰۰۱۵۷
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۹۹۰۰۱۵۷
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۶/۱۵
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۶ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعاختلاف در استحقاق نصف یا تمام مهریه
قاضیانصاری
جعفرالهی

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره اختلاف در استحقاق نصف یا تمام مهریه: در اختلاف بین زوجین در استحقاق نصف یا تمام مهریه ، قول زوج مقدم بوده و اصل بر عدم دخول است. بنابراین زوجه باید برای اثبات ادعای دخول دلیل قطعی اقامه کند.

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۸ آقای ح. ک. با وکالت پ. ک. دادخواستی مبنی بر صدور گواهی عدم امکان سازش به طرفیت خانم ص. ک.ن.ل. تسلیم دادگستری ص. نموده که پس از رسیدگی در شواری حل اختلاف به شعبه اول دادگاه عمومی ص. ارجاع شده است. دادگاه طرفین را دعوت نموده است. جلسه دادگاه در تاریخ ۱۳۹۳/۲/۷ با حضور طرفین و وکیل زوج تشکیل شد. وکیل خواهان اظهار داشت: با توجه به اختلافات پیش آمده بین زوجین ادامه زندگی مشترک میسور نیست زوج تقاضای طلاق دارد و در ضمن موکل به دلیل معسر بودن تقاضای تقسیط در پرداخت مهریه را دارد. زوجه بیان داشت شوهرم باید مهریه ام را اول بدهد و سپس مرا طلاق دهد و برای مطالبه مهریه پرونده به کلاسه ۹۳۰۰۷۰ مطرح می باشد درخواست رسیدگی تؤمان را دارم. در خصوص نفقه طرح دعوی کردم که به موجب دادنامه تقدیمی (۷۲۱-۱۳۹۱/۱۲/۱۴) تعیین تکلیف و اتخاذ تصمیم شده است و زوجه اضافه نمود که زوج توانایی پرداخت را دارد و ۲۰ میلیون تومان را نقد و بقیه را چک بدهد. وکیل زوج گفت زوج توان پرداخت یکجای مهریه را ندارد. زوجه گفت من کاری به توان و عدم پرداخت زوج ندارم چون تقاضای طلاق دارد باید مهریه را تسلیم نماید در ضمن حدود ده بار بین من و شوهرم نزدیکی واقع شده است. زوج اظهار داشت نه خیر هم بستر شده ایم ولی دخول صورت نگرفته است. زوجه گفت من سوگند یاد می کنم که دخول صورت گرفته است. زوج گفت بنده هم می توانم سوگند یاد کنم که هم بستر شدیم ولی دخول صورت نگرفته است. زوجه گفت در پرونده فسخ نکاح بنده به پزشکی قانونی معرفی شدم که شفاها به من گفتند پرده شما ارتجاعی است در صورت دخول هم مشخص نمی شود با توجه به انکار شوهرم و ارتجاعی بودن پرده بکارت بنده چاره ای جز سوگند نیست فلذا درخواست اتیان سوگند از ناحیه ایشان مبنی بر عدم دخول را دارم. دادگاه با صدور قرار اتیان سوگند زوج با وضو گرفتن دست روی قرآن مجید گذاشت و اظهار داشت والله بالله ،تالله با خداوند متعال و این قرآن سوگند یاد می کنم که بین بنده و همسرم خام ص. ک. دخول صورت نگرفته است فقط هم بستر شدیم پس از انجام مراسم سوگند طرفین مطلب دیگری نداریم. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری و نیز قرار رسیدگی توأمان پرونده و قرار استماع شهادت شهود درباره اعسار زوج از پردخت مهریه صادر کرده است. پاسخ پزشکی قانونی در صفحه۳۱ پرونده دیده شد که حکایت از پرده بکارت حلقوی زوجه و قابل اتساع و امکان دخول بدون خونریزی دارد و شواهد موجود در معاینه بیشتر به نفع مدخوله بودن است که از دخول ۲ الی ۳ هفته می گذرد (۱۳۹۳/۹/۴) داوران در سازش بین زوجین اعلام عدم توفیق نموده اند. در جلسه مورخ ۱۳۹۳/۳/۲۴ از شهود زوج درباره اعسار از پرداخت یکجای مهریه تحقیق شد ۵ نفر شاهد شهادت داده اند زوج کارگر یک مغازه در پ. می باشد و درآمدش پانصد تا ششصد تومان می باشد. توانایی پرداخت یکجای مهریه را ندارد. زوجه از صاحب مغازه یک میلیون و ششصد هزار تومان ماهیانه می گیرد و اگر مهلت بدهد صاحب مغازه را به عنوان شاهد می آورم. وکیل زوج گفت مطلب بیان شده زوجه درباره حقوق زوج یک ادعای بدون دلیل می باشد. پس از ختم جلسه که مقرر شد زوجه صاحب مغازه را به عنوان شاهد معرفی کند. زوجه را برای بررسی باکره بودن به پزشکی قانونی معرفی نمود و پزشکی قانونی پاسخ داده است: با مشاوره و معاینه پرده بکارت از نوع حلقوی قابل اتساع دندانه دار می باشد و بدون پارگی است و عمل دخول می تواند بدون خونریزی و پارگی صورت گیرد در نتیجه آزمایش بارداری منفی است. و پاسخ دفتر دادگاه درباره رأی عدم استحقاق نفقه به علت عدم تمکین قطعی شده است. ص ۷۱ دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره۱۶۸-۱۳۹۳/۳/۲۸ رأی به طلاق زوجه صادر نموده است و با تقاضای اتیان سوگند از ناحیه زوجه به دلیل عدم وجود دلیل بر دخول و اتیان سوگند از سوی زوج زوجه غیرمدخوله محسوب و مهریه تنصیف می شود و با اثبات اعسار زوج در پرداخت یکجای مهریه استحقاقی زوجه هم تقسیط شده است. از این رأی زوجه تجدیدنظرخواهی نموده است و خلاصه ایراد زوجه این است قسم زوج قسم دروغ بوده است و زوج هنگامی که در جلسه رسیدگی بودیم در حضور قاضی رسیدگی کننده پرونده آقای و. گفت من هنگام نزدیکی با همسرم متوجه شدم همسرم فاقد وصف بکارت است برای اطمینان تقاضای معرفی من به پزشکی قانونی نموده است و نظر پزشکی قانونی هم قابل اتساع بودن پرده بکارت و امکان دخول بدون خونریزی می باشد. خلاصه اینکه می خواهم تا ثابت شود زوج به دروغ سوگند یاد کرده است. پاسخ زوج اختصارا این است که طبق ماده ۱۳۳۱ ق.م قسم قاطع دعوی است و هیچگونه اظهاری که منافی با قسم باشد از طرف پذیرفته نمی باشد. دادگاه تجدیدنظر طرفین را دعوت کرده است. جلسه دادگاه در تاریخ ۱۳۹۳/۹/۴ با حضور تجدیدنظرخوانده و وکیلش بدون حضور تجدیدنظرخواه تشکیل شد. وکیل تجدیدنظرخوانده گفت مطلب همان است که در تبادل لوایح بیان شده است با اتیان سوگند به درخواست زوجه توسط زوج دیگر اظهاری از زوجه طبق ماده ۱۳۳۱ق.م پذیرفته نیست. زوجه هم در دادگاه حاضر شد و مطالب تجدیدنظرخواهی را تکرار کرده است. دادگاه پرونده مربوط به نفقه را مطالبه نموده است و طرفین را هم مجددا دعوت نموده است. جلسه دادگاه در تاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۴ با حضور طرفین و وکیل زوج تشکیل شد و دادگاه به طرفین گفت آیا با استمهال به توافق رسیده اید زوج گفت: من توان پرداخت آن پول را ندارم. دادگاه به زوجه گفت: آیا می توانید به وقوع دخول سوگند یاد کنید؟ زوجه گفت بله والله تالله مواقعه انجام شده است. دادگاه خطاب به وکیل زوج در پرونده استنادی (فسخ نکاح) موکل شما مدعی عدم بکارت زوجه بوده و پزشکی قانونی دخول بعد از عقد را احراز نموده است چنانچه مطلبی دارید بیان نمائید. وکیل زوج گفت: موکل صراحتا دخول را انکار می کند و دادگاه ص. هم وی را قسم داده است و وی هم قسم خورده است که نزدیکی نکرده است. دادگاه تجدیدنظر با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره۱۵۳۴-۱۳۹۳/۱۱/۱۲ رأی بدوی را با اصلاح درباره تحقق دخول و استحقاق زوجه نسبت به تمام مهریه و نفقه تأیید نموده است با این استدلال: نظر به اینکه زوج بدوا مدعی فقد وصف بکارت زوجه بوده در حالیکه با تحقیق به عمل آمده و نظریه پزشکی قانونی مشخص شده زوجه باکره بوده است ولی علائمی دال بر نزدیکی و دخول۲الی۳ هفته قبل بوده آن هم در مدت زوجیت ایشان بوده و از طرفی زوجه مصر بر وقوع نزدیکی ۱۰ بار با زوج بوده و در جلسه این دادگاه اتیان سوگند نموده که دخول صورت گرفته است با توجه به شرحی که گذشت زوج با انجام اقدامات خود عدم صداقت خود را در رابطه با زوجیت ثابت نموده است و به نظر می رسد تمام اقدامات انجام یافته جهت تضییع حقوق زوجه در عدم تعلق مهریه در دعوی فسخ نکاح یا عدم تعلق نصف آن بوده است. از این رأی زوج فرجام خواهی نموده و پرونده به این شعبه ارجاع شده است. خلاصه ایراد زوج این است: ۱- در دادنامه فرجام خواسته من محکوم به پرداخت نفقه شدم در حالیکه دادنامه قطعی به شماره۷۲۱-۱۳۹۲/۱۲/۱۴ به علت عدم تمکین زوجه محکوم به بی حقی شده است.۲- همانگونه که ریاست محترم خوب می داند طبق ماده۱۳۳۱ قانون مدنی قسم قاطع دعوی بود و هیچگونه ادعا و اظهاری که منافی قسم باشد مسموع نیست.۳- به فرض صحت موضوع تعیین ۲۰ میلیون تومان پیش قسط مهریه و ماهانه۵۰۰ هزار تومان عادلانه نمی باشد. زوجه به اختصار پاسخ داده است هیچ یک از ایرادات فرجام خواه وارد نمی باشد. دادخواست فسخ نکاح به علت عدم بکارت دلیل بر دخول است و عدم بکارت را حین انجام دخول زوج متوجه می شود و زوج که اقرار دارد هم بستر شده و دخول نکرده است با عقل و منطق و احساسات جنسی مرد منطبق نیست. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای جعفر الهی عضو ممیز و اوراق پرونده و دادنامه شماره ۱۵۳۴-۱۳۹۳/۳/۲۸ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به محتویات پرونده های بدوی و تجدیدنظر دادنامه فرجام خواسته ماهیتا مخدوش است زیرا در اختلاف بین زوجین در استحقاق نصف مهریه یا تمام مهر در ادعای دخول از ناحیه زوجه طبق مسئله ۱۷ فصل فی المهر از کتاب نکاح تحریرالوسیله حضرت امام ره جلد دوم اصل عدم دخول بوده و قول زوج مقدم است در این صورت زوجه باید دلیل اقامه نموده و اثبات نماید. ادله اقامه شده از سوی زوجه از قبیل طرح دعوی فسخ نکاح از سوی زوج و عدم اثبات به دلیل اینکه طبق نظر پزشکی قانونی زوجه باکره غیرمدخوله تشخیص داده شد و دعوی فسخ نکاح رد شده نمی تواند دلیل برای مدخوله بودن زوجه توسط زوج در این پرونده باشد. و نظریه پزشکی قانونی که در این پرونده می باشد و یکی به نحو تردید در مدخوله شدن زوجه در ۲الی ۳ هفته قبل از نظریه می باشد که قطعی نیست و دیگر به طور تصریح بیان داشته است که زوجه باکره است ولو اینکه امکان دخول بدون پارگی هم دارد و این امکان ولو با اقرار زوج به همبستر شدن بدون دخول نمی تواند دخول را ثابت نماید و به همین دلیل بود که زوجه ای که مدعی دخول بوده از زوج که منکر دخول بوده مطالبه سوگند نموده و زوج با لفظ جلاله سوگند یاد نموده که دخول ننموده است برابر ماده ۱۳۳۱ ق.م و مسئله ۳ باب القول فی الجواب بالانکار کتاب قضاء تحریرالوسیله حضرت امام رحمت الله علیه بعد از مطالبه سوگند از طرف مدعی و اتیان سوگند توسط منکر دعوی ساقط می شود و اظهار دیگری پذیرفته نیست. علی هذا دادنامه فرجام خواسته نقض و رسیدگی به شعبه دیگر از دادگاه تجدیدنظر همان استان محول می شود.

رئیس و مستشار شعبه ۲۶ دیوان عالی کشور

رضا انصاری - جعفر الهی