رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره اختلاف زوجین در خصوص باکره بودن زوجه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۹۹۰۰۰۲۵
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۹۹۰۰۰۲۵
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۱/۳۱
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۶ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعاختلاف زوجین در خصوص باکره بودن زوجه
قاضیانصاری
محمد ربانی نژاد
جعفرالهی

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره اختلاف زوجین در خصوص باکره بودن زوجه: در اختلاف ناشی از ادعای بکارت از سوی زوجه و ادعای عدم آن از سوی زوج، قول زوجه مقدم است.

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ۱۳۹۲/۷/۲۸ آقای ب. ص. با وکالت آقای م. ق. دادخواستی مقابل خواسته مهریه مبنی بر فسخ نکاح به طرفیت خانم ر.س. ط. تسلیم دادگستری تهران نموده که به شعبه۲۳۶ دادگستری تهران ارجاع شده است. وکیل خواهان توضیح داده است: برابر سند رسمی شماره..... ازدواج نمودند و زوجین هیچ گونه اقدامی برای تشکیل زندگی مشترک نداده اند و موکل قبل از رابطه زناشویی متوجه شده است که همسرش سابقا ازدواج کرده است و طلاق گرفت و مطالبه مهریه نمود و طبق سند نکاحیه دوشیزه نبود و با پنهان کاری خود را دختر باکره قلمداد کرده است به استناد ماده۱۱۲۸ق.م تقاضای صدور حکم به شرح خواسته را دارم. دادگاه طرفین ا دعوت کرده است. خوانده طی لایحه اختصارا پاسخ داده است:۱- وی یعنی خواهان قبل ازدواج درباره من تحقیق کرد و مطلع بود که من قبلا ازدواج کردم و نامزد بودیم به علت اعتیاد زوج از وی طلاق گرفتم و ما نیز ترجیح دادیم قبل از ازدواج با خواهان مسئله ازدواج قبلی را برای او بیان نمائیم تا سوءتفاهم بعدی پیش نیاید و اعتراض نشود وی بیان داشت برای من مهم نیست که شما قبلا ازدواج کردید فقط لطف کنید از دید خانواده ام پنهان کنید تا اعتراض نداشته باشند و شهودی که بر این امر شاهد بودند می توانیم به دادگاه معرفی کنیم.۲- مهریه هم ۱۳۶۱ عدد سکه بهارآزادی بوده که بنا شد عندالاستطاعه باشد ولی بعد به عندالمطالبه طبق سند رسمی تبدیل شد۳- هر وقت با او تماس گرفتم که بیا زندگی را شروع کنیم می گفت یکی از شرایط بازگشت به زندگی خیانت به تو است بیا توافقی از هم جدا شویم.۴- ادعای عدم بکارت وی صحیح نیست زیرا گواهی پزشکی و رأی دادگاه بر باکره بودن و طلاق بائن می باشد.۵- شناسنامه المثنی هم طبق قانون( ثبت احوال) غیرقانونی نیست.۶-ایشان که مدعی است با من رابطه زناشویی نداشته نمی تواند بگوید که من دوشیزه نیستم و چرا بعد از گذشت دو سال و هنگام مطالبه مهریه اقدام کرده است؟ و ایشان از همان ابتدا قصد سوءاستفاده را داشته ولی به من نگفته است. جلسه دادگاه در تاریخ۱۳۹۲/۱۰/۱۷ تشکیل شد. خواهان و وکیل او و خوانده حاضر شدند وکیل خوهان گفت: طبق بند۶ لایحه خوانده از تاریخ عقد۱۳۹۰/۱۱/۱۲ تا تاریخ ازدواج با موکل که از ۱۳۹۰/۱۱/۱۲ بوده ده روز فاصله می باشد ووی اقرار نموده است که سابقه ازدواج دارد و برای اثبات مدخوله یا باکره بودن تقاضای معرفی به پزشکی قانونی را دارم. خوانده گفت من شاهدانی دارم که وی از ازدواج قبلی من اطلاع داشته است و اینکه می گوید من در زمان ازدواج وی باکره نبودم گواهی پزشکی و رأی دادگاه در پرونده موجود است که باکره بودم. اگر چه دستوری در دادگاه دیده نشده است ولی وقت رسیدگی برای اتماع شهادت شهود مورخ۱۳۹۲/۱۲/۱۳ تعیین شده است. خوانده طی لایحه ای ضمن تکرار مطالب گذشته اضافه نمود تاریخ عقد ما ۱۳۹۰/۱۲/۲۵ بوده است و این عقد طبیعتا منجر به روابط خاص زناشویی فیمابین مان گردیده است. با توجه به سابقه ازدواج و تقاضای خواهان من به خاطر اعتیاد ذهنی و روانی وی به پزشکی قانونی مراجعه کردم و با اخذ نظریه مذکور ذهنیت ایشان را رفع نمودم و صد البته پس از ازدواج با آقای ص.رابطه خاص زناشویی به صورت مکرر داشتیم و قضات محترم علم دارند که شهادت یکی از ادله است و شهود بر آگاهی کامل ایشان حاضر به شهادتند. علاوه بر آن تأخیر زمانی خواهان در طرح دعوی که تاریخ عقد ۱۳۹۰/۱۲/۲۵ بوده و جدایی برج۱۳۹۲/۲ و طرح دعوی ایشان یک یا دو ماه اخیر بوده است چرا تا کنون مبادرت به طرح دعوی ننموده است؟ جلسه دادگاه در تاریخ۱۳۹۲/۱۲/۱۳ با حضور طرفین و شهود خوانده و وکلای طرفین تشکیل شد. وکیل خوانده شهودش را معرفی کرده است.۱- یکی از شهود به نام آقای ا. ف.متولد۱۳۲۶ . بیان داشت: من در زمان خواستگاری حضور نداشتم ولی از جریانات خانم ر. ط. مطلع بودم از خودش و خانواده اش خواستم که موضوع ازدواج قبلی را حتما بازگو کنند. ر. به من گفت که من خواستم به خانواده اش بگویم ولی شخص آقای ب. می گفتند به خانواده اش چیزی نگوئیم و اطلاع دارم آقا ب. به صورت شبانه روزی بعد از عقد در منزل آقای ط. بودند حتی در روستای ... چندین بار با دعوت آقای ط. رفتیم آقای ب. از اول صبح تا حتی هم خواب هم می شدند.۲- شاهد دیگری ج. ش. متولد۱۳۳۰ بازنشسته بیان داشت: من دو سال منزل خانم ر. ساکن بودم آقای ب. ص. مرتب به عنوان داماد رسمی خانواده رفت و آمد می کردند تا زندگی را رسمی را شروع کنند و بنده از ازدواج قبلی ایشان اطلاعی نداشتم.۳- شاهد سوم خانم ص. ح.ح متولد۱۳۴۳ خانه دار بیان داشت: من در جلسه خواستگاری نبودم زمان خواستگاری به من نگفته اند در خیاطی چادر بودم زمان حضور خواهان به همراه پدر و مادرش از ازدواج قبلی چیزی گفته نشده است. وکیل خواهان گفت شهود از ازدواج قبلی چیزی نگفته اند و در زمان خواستگاری نبوده و موضوع ازدواج قبلی گفته نشده است. خوانده بیان داشت تمام شهود در زمان خواستگاری حضور نداشته ولی قبل از عقد من و خانواده ام به ایشان (شهود) گفته ایم که ما ازدواج قبلی را با ایشان مطرح کردیم و ایشان پذیرفته است و گفت خانواده ام نفهمند چون با ازدواج ما موافقت نمی کنند. درباره دوشیزه نبودن بنده اگر وی با من رابطه زناشویی نداشته چگونه متوجه این موضوع شده است و از برج ۱۳۹۲/۲ از منزل ما رفت و بعد از چندین ماه دادخواست فسخ نکاحش به دست من رسیده است و طبق گواهی پزشکی و رأی دادگاه من دوشیزه غیرمدخوله بوده ام. دادگاه زوجه را به پزشکی قانونی معرفی کرده است و پاسخ پزشکی قانونی پرده بکارت را دارای پارگی قدیمی اعلام نموده که از زمان ایجاد آن حداقل بیش از سه هفته می گذرد و طی نامه دیگر (ص ۴۱) گواهی پزشکی مورخ۱۳۸۹/۱۱/۲۷ را فاقد سابقه و اصالت اعلام کرده است و با استعلام دادگاه از شعبه ۲۳۴ دادگاه عمومی آن شعبه دادنامه قبلی شماره۱۰۴۱-۱۳۹۰/۶/۲۶ را دارای اصالت اعلام کرده است. و دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره۷۴۹-۱۳۹۳/۵/۲۹ با این استدلال که تاریخ عقد ۱۳۹۰/۱۲/۲۵ بوده و دو سال زوجین با هم بوده اند و زوج با علم به فسخ اقدام فوری به فسخ ننموده است و با عنایت به ماده۱۱۳۱ق.م حکم به بطلان دعوی خواهان صادر کرده است. وکیل زوج در فرجه دوم فرجام خواهی نموده که پرونده به این شعبه ارجاع شده است. خلاصه ایراد وکیل زوج این است که زوجه گفت برای اطلاع داشتن زوج از ازدواج قبلی شهود دارم ولی شهودش در خصوص موضوع شهادت نداده اند و در معرفی زوجه به پزشکی قانونی معلوم شد نظر به پزشکی قانونی قبلی مورخ ۲۷۲۰۵-۱۳۸۱/۱۱/۲۷ فاقد اصالت بوده است. موکل منکر رابطه زناشویی با وی می باشد به صرف ادعای زوجه نمی شود بسنده نمود. با عدم انجام طلاق توافقی زوج اقدام به فسخ نموده است. پاسخ زوجه همانند مطالب گذشته علم زوج به ازدواج قبلی و شهادت شهود و نظریه پزشکی قانونی و اینکه سابقه نداشتن نظریه پزشکی دلیل بر جعل آن نمی تواند باشد است. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای جعفر الهی عضو ممیز و اوراق پرونده و دادنامه شماره ۷۴۹-۹۳/۵/۲۹ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی میدهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص اعتراض فرجام خواهی آقای ب. ص. به طرفیت خانم ر. ط. نسبت به دادنامه شماره فوق با توجه به محتویات پرونده و نظر به این که اعتراض فرجام خواه با شقوق ماده ۳۷۱ ق.آ.د.م قابل انطباق نمی باشد و بر طبق فتوی امام خمینی( رض) در صفحه ۲۶۷ کتاب ره توشه قضایی در سؤالی که در مورد اختلاف در بکارت از ایشان شده است و آن سؤال بدین نحواست در صورتی که زوج مدعی عدم بکارت زوجه و زوجه مدعی بکارت باشد تکلیف چیست و آیا هر دو مدعی شمرده می شوند یا این که یکی از آن دو مدعی و دیگری منکر است، در پاسخ مرقوم فرموده اند: قول زوجه مقدم است مگر آنکه خلاف آن به وجه شرعی ثابت شود. که در موضوع پرونده ثابت نیست فلذا اعتراض وارد نیست و ضمن ابرام دادنامه فرجام خواسته پرونده به استناد ماده ۳۹۶ قانون مارالذکر به دادگاه محترم صادر کنندۀ رأی عودت داده می شود.

شعبه ۲۶ دیوان عالی کشور - رئیس و عضو معاون

رضا انصاری - محمد ربانی نژاد