رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره ادله دعوای اثبات زوجیت علیه میت

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۲۰۹۹۷۰۹۰۸۳۰۰۶۷۲
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۹۰۸۳۰۰۶۷۲
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۱۲/۲۵
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۳ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعادله دعوای اثبات زوجیت علیه میت
قاضیاحمدی
انصاری

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره ادله دعوای اثبات زوجیت علیه میت: در دعوای اثبات رابطه زوجیت دائم و مطالبه مهرالمثل به طرفیت میت، مطابق قانون مدنی خواهان علاوه بر ادله ابرازی می بایست سوگند شرعی نیز یاد نماید.

رأی خلاصه جریان پرونده

خانم م.ر. با وکالت آقای الف.ق. و خانم م.ج. دادخواستی به طرفیت ۱- خانم م.د. ۲- خانم م.ک. ۳- الف.ی. ۴- ز.ی. ۵- م.م. به قیمومت از الف.ی. به خواسته صدور حکم به اثبات زوجیت دائم بین خواهان و مرحوم م.ی. تقدیم دادگاه خانواده شیراز نموده اند وکلای خواهان در شرح دادخواست توضیح داده اند که موکله در تاریخ ۲/۲/۸۸ به موجب توافق و تراضی شفاهی با مورث خواندگان (مرحوم م.ی.) و براساس صیغه شرعی عقد نکاح توسط یکی از دوستان آن مرحوم خواهان به عقد و زوجیت دائم مورث خواندگان درآمده متعاقبا زوجین تراضی می نمایند که زوج پس از انجام تشریفات قانونی به اخذ شناسنامه المثنی و سپس ثبت رسمی عقد نکاح مذکور با مهریه توافقی دریکی از دفاتر رسمی ازدواج اقدام نماید که متأسفانه با به تأخیر انداختن این امر از سوی زوج و نهایتا فوت وی براثر وقوع سانحه رانندگی اتومبیل مورخ ۲۰/۱۰/۸۹ در جاده طبس، این تعهد و وظیفه قانونی محقق نمی گردد پس از فوت زوج و برگزاری مراسم عزاداری موضوع این ازدواج علنی شده لیکن خانواده آن مرحوم (مادر متوفی، زوجه اول متوفی و فرزندان وی) این قضیه را انکار نموده اند اینک با توجه به دلایل موجود جهت اثبات این رابطه زوجیت دائم وزندگی مشترک فی مابین زوجین اشاره می گردد ۱- از تاریخ جاری شدن صیغه شرعی عقد نکاح دائم مذکور (۲/۲/۸۸) خواهان زندگی مشترک خود را با مورث خواندگان آغاز نموده و به همراه همسر خود به نقاط مختلف ازجمله دبی سفرهای متعددی داشته که جهت اثبات این موضوع می توان به استشهادیه محلی پیوست دادخواست و عکس های ارائه شده از سوی خواهان و در صورت لزوم از اداره گذرنامه شیراز استناد نمود ۲- مورث خواندگان جهت تأمین مسکن مناسب مبادرت به اجاره یک دستگاه آپارتمان مسکونی واقع در منطقه فرهنگ شهر شیراز می نماید که اجازه نامه عادی شماره ۳۴۳۸۱۸ مورخ ۱/۴/۸۹ مثبت این ادعا است شایان ذکر است که قرارداد اجاره مذکور بنام زوج (متوفی) وجهت سکونت دو نفر انعقادیافته و در حال حاضر خواهان در آن سکونت دارد و در این خصوص مالک آپارتمان مذکور و شخص بنگاه دار به عنوان دیگر شهود قضیه معرفی می گردند. ۳- در طول زندگی مشترک (هرچند کوتاه) خواهان از همسر خود (متوفی) باردار گردیده که به دلیل پاره ای عوارض پزشکی مشارالیها به بیمارستان ف. شیراز مراجعه نموده که نهایتا پس از عمل جراحی جنین مربوطه سقط می گردد و سپس طی تماس تلفنی با همسر خواهان نامبرده جهت اهدای خون در بیمارستان مذکور حاضر و از او آزمایش خون به عمل می آید (کلیه مدارک پزشکی به پیوست دادخواست تقدیم گردیده است) با توجه به مراتب مذکور از محضر دادگاه صدور حکم شایسته بر اثبات رابطه زوجیت دائم به شرح مذکور با تعیین مهرالمثل خواهان براساس نظر به کارشناس و با در نظر گرفتن شأن و شخصیت خواهان و نیز الزام خواندگان به جبران خسارات دادرسی مورد تقاضا است رسیدگی به شعبه بیست و ششم دادگاه خانواده شیراز محول شده است دادگاه ضمن تعیین وقت رسیدگی طرفین را به دادرسی دعوت نموده است خواندگان آقای ک.ح. را به عنوان وکیل خود معرفی و نامبرده در پرونده دخالت نموده است در تاریخ ۲۷/۱۰/۹۰ جلسه دادگاه تشکیل وکلای طرفین حاضرشده اند وکیل خواهان اظهار داشته خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است وکیل خواندگان اظهار داشته بنده ضمن تأیید اصل رابطه زوجیت خواهان با مورث موکلین به عرض می رساند مورث موکلین دادرسی همسر و فرزندان بوده و هیچ موجبی برای اختیار همسر دائمی وجود نداشته است ضمن اینکه نامبرده فردی بسیار متدین بوده و حاضر نشده هرگز کار خلاف قانون انجام دهد رابطه زوجیت براساس عقد موقت بوده و مادر و خواهر متوفی در جریان عقد موقت باخانم م.ر. بوده اند و حاضر به ادای شهادت هستند مضافا اینکه مرحوم م.ی. مبادرت به عقد موقت با یک خانم دیگر بنام خانم م.م. نموده و از مشارالیها دارای فرزندی شده که شناسنامه برای وی با همان همسر موقت صادر و به عنوان فرزند م. متوفی در انحصار ورثه آمده است به قرینه اینکه متوفی همسر دائم داشته و موجبی نداشته که همسر دوم آن هم به صورت دائم اختیار کند از طرفی نامبرده همسر دوم به صورت موقت داشته بنابراین اظهار همکار محترم بر اینکه خواهان خانم م.ر. دارای حمل شده و منتهی به سقط گردیده دلیل بر، برقراری رابطه زوجیت دائم نمی تواند باشد در این لحظه خواهان وارد دادگاه شده و تقاضای رأی مقتضی نموده است سپس وکیل خواهان اظهار داشته همکار محترم در اصل اثبات رابطه زوجیت با اینجانب و موکله هم عقیده هستند و ظاهرا تأکید بر موقت دارند که جای بسی تعجب است و استدلال ایشان در رابطه زوجیت دائم موکله با مرحوم تنها دارا بودن یک ازدواج موقت با احد از خواندگان است حال آنکه هیچ قرینه و دلیلی مبنی بر عدم رابطه زوجیت دائم موکله با آن مرحوم وجود نداشته و نمی توان به صرف دارا بودن همسران اعم از دائم و موقت منکر رابطه زوجیت دائم دیگری شد و دلایل دیگر موجود در پرونده شامل عقدنامه دائم عادی مورخ ۲/۲/۸۸ می باشد که توسط جناب آقای م.ف. تنظیم گردیده و حضور شهود متعدد دراین ارتباط همگی حاکی از وجود رابطه زوجیت دائم موکله با مرحوم م.ی. بوده است احد از خواندگان بنام خانم م.ک. که در دادگاه حاضرشده اظهار داشته بدون برقرار رسمی زوجیت دائم در دفتر ازدواج و بدون اقرارنامه در دفاتر اسناد رسمی اعتبار ندارد و اگر عقدی صورت گرفته موقت بوده و برگه ارائه شده بدوی اینکه مشخص شود شخص عقد کننده کیست و صلاحیت ایجاب و قبول عقد دائم داشته یا خیر و مضافا کسی که مبادرت به عقد دائم برای زوجین نماید بدون ثبت محکوم به مجازات خواهد بود که وکیل خواهان اظهار داشته انعقاد عقد نکاح دائم به صورت عادی دارای جنبه شرعی بوده و تنها از منتظر قانون دارای اشکال است دادگاه از خواهان خواسته است که مقداری از آشنایی خود با مرحوم م.ی. توضیح دهد که اظهار داشته من سابقا آژانس مسافرتی داشتم و کارهای گردشگری انجام می دادم و تمام هتل داران و آژانس ها مرا می شناسند و مرحوم نیز هتل دار بودند و مرحوم که با من آشنا شد پیشنهاد ازدواج دادند من دختر بودم و ازدواج نکرده بودم و ایشان مرد خوبی بودند اخلاق و ادب داشتند و ازنظر مالی نیز می توانستند مرا تأمین نمایند و سال قبل از عقد من به دبی رفته بودم که پیشنهاد داده بودند من گفتم حالا شرایط آن را ندارم که راضی شدم و در دبی یک حاج آقا که در مسجد بود و نمی دانم کی هست آورد داخل ماشین و صیغه عقد دائم خوانده شد و همسرم گفت من کارهایش را می کنم و کاغذی کتبی به من ارائه و خانواده در جریان بودند و باهم می آمدند و می رفتیم من خودم اصرار داشتم که عقد دائم باشد که سال بعد چون فهمیدم که خانواده ام ناراحت هستند و الآن فهمیدم که همسر دارند و طلاق نداده چون می گفت همسرم را طلاق داده ام و همسرم این حاج آقای م.ف. به منزل آوردند و صیغه عقد دائم خوانده شد و خواهر و مادرم یک کاغذ نوشتند و من و همسرم و شهود امضاء کردند و حاج آقا گفتند بعدا بیایید این کاغذ را بگیرید خانم م.ک. اظهار داشته من از جریان عقد کردن شوهرم و اینکه همسر دوم گرفته خبر نداشتم در مورد فوت از این خانم پرسیدم که در رابطه با تصادف همسرم متهم است و این خانم به من گفت من همسر دائم همسرت هستم من ۲۲ سال همسر مرحوم بودم آن مرحوم آدم تنوع طلبی بود و می دانستم زن صیغه می کند و می گفت من تنوع طلبم آدم گناه نکند بچه درست نکند وزن دائم نگیرد و قسم خورد دادگاه قرار استماع شهادت شهود را صادر نموده و از شهود طرفین تحقیق نموده است ابتدا از عاقد م.ف. تحقیق نموده که اظهار داشته بلی مورخ ۲/۲/۸۸ در منزل زوجه بنام م.ر. صیغه عقد دائمیه جاری گردید که سند عادی عقدنامه عادی شرعی هم به آقای ی. و خانم ر. دارم و چند نفر حضور داشتند سپس از خانم الف.ر. تحقیق نموده که اظهار داشته عقد خواهرم توسط آقای م.ف. در تاریخ ۲/۲/۸۸ به طور دائم خوانده شده است خانم م.ک. مادر خواهان اظهار داشته آقای ی. به خواستگاری دخترم آمد و یک عاقد آوردند عقد کردند دخترم بیوه نبوده و عقد دائم انجام دادیم دختر که عقد موقت انجام نمی دهند رسم ما نیست و مهریه ۱۶۰۰ سکه طلا و یک گردن بند برلیان گردنش کرد و در جلسه عقد پسرم ک. و پسرعمه دامادمان بودند و دختر دیگرم الف.ر. بودند و عقدنامه نیز نوشته شد و امضاء کردیم و . . . از ح.ک. تحقیق شد که گفته است من برادر م. هستم من اصلا خانم م. را ندیدم تمام کارهای حقوقی حاجی دست من بود حاجی آدم خسیسی بوده اهل خرج کردن نبود مرحوم بیست سال داماد ما بوده محال می دانم که این خانم عقد دائم مرحوم باشد خانم م.د. اظهار داشته بنده مادر مرحوم م.ی. هستم خود مرحوم به من گفت این خانم صیغه من است آقای غ.ی. اظهار داشته خانم ر. را دو بار دیده ام این خانم برای دو میلیون و سه میلیون تومان مدرک دارد وی برای عقد دائم چرا مدرک ندارد من قسم می خورم که ایشان عقد موقت بوده است ولی عقد دائم نبوده است آقای ن.خ. اظهار داشته من باخانم مرحوم ی. هستم ازنظر عقیده خودم این خانم (ر.) عقد موقت مرحوم است خانم ص.ی. گفته است بنده خواهر مرحوم ی. هستم مرحوم رابطه دوستانه با من داشت و درد دل می کرد و بنده خدا صیغه می کرد چون زیاد مسافرت می رفت و من می گفتم برایت دردسر درست می شود ازنظر من خانم م.ر. عقد موقت مرحوم بوده است آقای م.ی. گفته است چند روز بعد از فوت مرحوم م.ی. خانم ر. به اینجانب مراجعه کرد و خواهر خانم ر. و فردی بنام آقای ح.الف. نیز حضور داشتند ابتدا ایشان گفتند من مسئول یک گروه توریستی در دبی هستم آن مرحوم در هتل از من خواستگاری کردند وایشان اظهار کردند من همسر ندارم و نزد یکی از افراد در دبی صیغه عقد جاری کردند ولی چون امکان گواهی به صورت مکتوب نبود در شیراز ضمن مراجعه به یکی از دفاتر، عقد موقت پنج ساله صادر گردید ولی متأسفانه ایشان حاضر به ارائه آن نگردید و بعدا ادعای دائمی بودن عقد نموده است ایشان از من عاجزانه خواستند کدخدا منشی موضوع را حل نمایم و وجه قابل توجهی به ایشان بدهم که بنده گفتم گه چون فقط وصی شرعی و مأذون از طرف آیت الله مکارم به توسط حاج آقای م. را دارم حق صغیر ضایع می گردد ایشان گفتند از حق مادر و همسر ایشان به من بدهید گفتم ایشان خود بالغ و عاقل هستند نمی توانم در این زمینه قول بدهم همه این مطالب را می توانید از آقای ح.الف. سؤال بفرمائید و . . . . از آقای ح.الف. نیز تحقیق شده که اظهار داشته . . . خانم ر. تا سال ۱۳۸۸ مجرد بودند بعد مطلع شدیم که با یک نفر ایرانی که مقیم خارج از کشور هستند ازدواج کرده چند بار هم ایشان را دیدم از من دعوت کردند تا بروم دبی و در هتل شوهرشان از من پذیرایی کند که به واسطه گرفتاری نشد . . . ما همیشه حاجی را شوهر دائمی ایشان می دانستیم حتی شنیدم که حامله است و بچه سقط شده است در سه مورد در جلسه که به عنوان ریش سفید دعوت شدم یک بار در منزل مادر خانم ر. و دو بار در دفتر وکیل خانوادگی آقای ی. مطلبی در مورد اینکه خانم ر. بگوید من زن موقت باشم نشنیدم صحبت ها در مورد رهن منزل و پیگیری های بعدی بود و ایشان همسر دائم مرحوم ی. می باشد براساس شنیده ها و آنچه مشاهده کردم و . . . دادگاه سوابق مراجعه خانم م. ر. و سقط جنین وی و مراجعه آقای م.ی. به عنوان همسر خانم ر. و اهداء خون از بیمارستان استعلام نموده است که پاسخ واصله حاکی است مرحوم آقای م.ی. در تاریخ ۲۳/۹/۸۹ به عنوان همسر سرکار خانم م.ر. برای تعیین گروه خونی خود به آزمایشگاه بیمارستان ف. مراجعه که گروه خوبی B+ تعیین گردیده است دادگاه بار دیگر از عاقد آقای م.ف. تحقیق نموده و مطالبی را در تحقیقات قبلی اظهار نموده تکرار کرده است و گفته است بلی صیغه عقد دائم فی مابین مذکورین جاری گردیده من را بردند به منزل خودشان که چند نفر هم حضور داشتند و صیغه عقد کتبی بوده است اقرارنامه شماره ۲۸۸۲- ۱۷/۸/۹۰ دفتر اسناد رسمی شماره . . . حوزه ثبتی فارس حاکی است که خانم م.م. احد از خواندگان اقرار نموده که خانم م.ر. در تاریخ ۲/۲/۸۸ به صورت عادی و شرعی به عقد مرحوم م.ی. درآمده است و در آن زمان توسط مرحوم یادشده به طور شفاهی به اینجانب اعلام گردیده است سپس دادگاه در تاریخ ۲۸/۶/۹۱ - از خانم م.ش. تحقیق نموده است که اظهار داشته اینجانب به صورت موقت پنج ساله از بهمن ۸۵ تا بهمن ۹۱ که ایشان در دی ماه ۸۹ فوت کردند در عقد وی بودم ایشان به من گفت خانم ر. را در شیراز صیغه پنج ساله کرده ام و در این رابطه لوایح متعددی از وکلای طرفین پیوست پرونده گردیده و درنهایت دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه ۱۴۷۶ - ۱۲/۱۰/۹۱ مفادا با این استدلال که توجها به اظهارات وکلای خواهان مبنی بر اینکه موکله در تاریخ ۲/۲/۸۸ به عقد و نکاح دائم مرحوم م.ی. درآمده است و از آن تاریخ تا زمان فوت همسرش در مورخ ۲۰/۱۰/۸۹ با یکدیگر زندگی داشته اند و ازجمله سفرهایی به نقاط مختلف ازجمله امارات ((دبی)) داشته اند و زوجین حتی منزل اجاره ای به شرح اجاره نامه ۳۴۳۸۱۸- ۱/۴/۸۹ داشته اند و در طول این زندگی زوجه از ناحیه همسرش حامله که به خاطر عوارض پزشکی جنین سقط می گردد و با التفات به اظهارات عاقد آقای م.ف. که صیغه شرعی عقد دائم خوانده اند و با توجه به دفاعیات غیر مؤثر وکیل خواندگان و اینکه عقد خواهان با مرحوم مورث خواندگان به صورت انقطاعی قبول داشته ولیکن منکر عقد دائم بوده و در این جهت دلیل شرعی و قانونی اقامه نشده است و با توجه به اظهارات شهود تعرفه شده که عقد دائم اعلام و مهریه نیز ۱۶۰۰ عدد سکه طلا بهار آزادی اعلام کرده اند که در زمان عقد توافقی تعیین شده بنا به مراتب با التفات به نظریه حضرت امام خمینی ره در صفحه ۲۶۸ کتاب ره توشه قضایی در پاسخ این سؤال که اگر زوجین در دوام و با انقطاع عقد نکاح اختلاف داشتند آیا اصل دوام عقد است با انقطاع ؟ پاسخ عقد محکوم به دوام است مگر خلاف آن ثابت شود بنا به مراتب دعوی معنونه را وارد دانسته مستندا به مواد ۱۰۶۲ و ۱۰۶۳ ق.م. و ماده ۱ قانون ازدواج ۲۲/۴/۱۳۱۰ با اصلاحات بعدی احراز نکاح شرعی دائم فی مابین خانم م.ر. و مرحوم م.ی. و مراجعه به احداز محاضر رسمی ثبت ازدواج و اجرای ثبت صادر و راجع به خواسته دوم تعیین مهرالمثل با توجه به اینکه در ضمن عقد مهریه نیز تعیین شده لذا حکم به رد دعوی در این قسمت خواسته صادر نموده است خانم م.ک. و غیره با وکالت آقایان ع.الف. و ح.م. از رأی صادره تجدیدنظرخواهی نموده اند و در این مرحله پرونده به شعبه ۲۲ دادگاه تجدیدنظر استان فارس محول گردیده که طی دادنامه ۲۳۱ - ۶/۳/۹۲ اعتراض تجدیدنظرخواهان به آن قسمت از دادنامه ۱۴۷۶ - ۱۲/۱۰/۹۱ صادره از شعبه ۲۶ خانواده شیراز که مشعر بر اثبات رابطه زوجیت دائمی میان تجدیدنظر خوانده و مورث تجدیدنظر خواهان ها (مرحوم م.ی.) وارد نبوده زیرا دادنامه براساس موازین قانونی صادر گردیده و خالی از ایراد و اشکال تشخیص می گردد ولکن تجدیدنظرخواهی راجع به آن قسمت از دادنامه مبنی بر الزام تجدیدنظر خواهان ها دریکی از محاضر رسمی ثبت ازدواج و اجرای تشریفات قانونی ثبت نکاح مزبور با تعیین میزان مهریه به تعداد ۱۶۰۰ عدد سکه بهار آزادی وارد است زیرا خواسته خواهان بدوی اثبات رابطه زوجیت بوده و ثبت آن جزء خواسته نبوده است همچنین خواهان بدوی متقاضی تعیین مهرالمثل بوده با جلب نظر کارشناس نه اینکه دادگاه بدوی تنها با اظهارات مادر خواهان مهریه را به میزان ۱۶۰۰ عدد سکه محرز نماید بنابراین قسمت های اخیر از موارد خواسته اولیه نبوده تا دادگاه مجاز به اظهارنظر قضایی باشد النهایه دادگاه این قسمت از دادنامه را نقض می نماید و قسمت اول دادنامه را با اضافه نمودن این جمله خواندگان را به پرداخت مبلغ ۱۰۵۰۰۰ ریال بابت هزینه دادرسی و سیصد هزار ریال بابت حق الوکاله وکیل که مورد تقاضای خواهان بوده و مورد حکم دادگاه واقع نشده در حق خواهان محکوم می نماید و رأی را با این اصلاح تأیید نموده است که در این مرحله خانم موارد ک. و غیره با وکالت آقایان ع.الف. و ح.م. از رأی صادره فرجام خواهی نموده و با اظهار مطالبی که در مراحل قبلی گفته شده نقض دادنامه صادره را خواستار شده اند که پس از تبادل لوایح و ارسال پرونده به دیوان عالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه (۲۳) ارجاع گردیده است. ضمنا فرجام خوانده در لایحه فرجام خواهی نقض قسمت دوم دادنامه که دادگاه تجدیدنظر آن را نقض کرده است را خواستار شده است.

هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای احمدی عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

دادنامه فرجام خواسته مآلا مخدوش و واجد ایراد است زیرا دعوی در مانحن فیه مآلا دعوی بر میت محسوب و مستند دعوی نیز شهادت شهود می باشد که در این صورت حسب ماده ۲۷۹ قانون آیین دادرسی مدنی خواهان می بایست علاوه بر اقامه بینه شرعی سوگند نیز یاد نماید که اوراق پرونده حکایت از سوگند خواهان ندارد ضمن اینکه دادگاه تجدیدنظر در مورد خواسته دوم خواهان مبنی بر تعیین مهرالمثل نیز اثباتا یا نفیا اظهارنظری نکرده است بنابراین به جهت اشعاری رأی صادره در وضعیت حاضر قابلیت تأیید را ندارد و نقض می گردد و رسیدگی مجدد به همان دادگاه صادرکننده رأی منقوض محول با بررسی تمامی ابعاد قضیه رأی مقتضی صادر فرمایند.

رئیس شعبه ۲۳ دیوان عالی کشور مستشار

انصاری احمدی