رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره بار اثبات در دعوی فسخ نکاح به دلیل عدم بکارت زوجه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۶۰۰۲۹۷
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۶۰۰۲۹۷
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۴/۱۳
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۴۱ دیوان عالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعبار اثبات در دعوی فسخ نکاح به دلیل عدم بکارت زوجه
قاضیعلی رازینی
عبدالعلی ناصح
محسن یکتن خدائی
حمیددرخشان نیا

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره بار اثبات در دعوی فسخ نکاح به دلیل عدم بکارت زوجه: در دعوی فسخ نکاح به دلیل عدم بکارت، در فرض گذشت مدت زمانی از عقد نکاح، با توجه به امارات و قرائن و زوجیت بین طرفین، ازاله بکارت منتسب به زوج بوده و قول زوجه نیز در این خصوص حجت محسوب و قابل قبول است؛ مگر اینکه دلیل معارضی وجود داشته باشد.

رأی خلاصه جریان پرونده

آقای س. ح. بطرفیت خانم ی. ق.ن. دادخواستی به خواسته فسخ نکاح رسمی موضوع سند شماره ...-... که در تاریخ ۱۳۹۱/۶/۶ منعقد شده است و هنوز زندگی مشترک را شروع نکرده اند و زوجه درمرحله عقد بسرمی برد وبرابر محتویات پرونده کلاسه ۹۲۱۰۱۱ شعبه اول حقوقی تقاضای طلاق نموده ودرصورت جلسه مورخ ۱۳۹۲/۱۱/۱۵ مدعی گردیده باکره بوده ولی طی لایحه مورخ ۱۳۹۲/۱۲/۱۹ اعلام داشته که باکره نمی باشد و چون این تناقض گوئی موجب شد از قاضی تقاضای معرفی وی را به پزشکی قانونی نمایم که صورت نپذیرفته و در تاریخ ۱۳۹۳/۴/۱۱ در مراجعه به دفتر شعبه اول متوجه گردیده ام که رای طلاق صادرگردیده و نامبرده مکلف به نگهداری عده نشده یعنی به صراحت اعلام نموده که باکره نمی باشد لذا ازمحضر این دادگاه درخواست معرفی به پزشکی قانونی را دارم در برگ شماره ۱۵ و ۱۴ پرونده رای مربوط به طلاق جزء منضمات دادخواست است که حکم الزام زوجه به طلاق خلقی مستندا به مواد ۱۱۱۹ و ۱۱۴۶ قانون مدنی با استفاده از وکالت ضمن العقد زوجه میتواند اقدام نماید . دادگاه وقت جهت رسیدگی تعیین نموده است. در جلسه دادرسی مورخ ۱۳۹۳/۶/۲۹ وکیل خواهان به خواسته موکلش دایر بر فسخ نکاح با توجه به اینکه زندگی مشترک را شروع ننموده اند و زوجه به صراحت در پرونده طلاق به کلاسه ۹۲۱۰۱۱ اقرار نموده است که باکره است زندگی مشترک شروع را ننموده ام ولی از معرفی به پزشکی قانونی اعلام نموده که باکره نمی باشد وموکل پس از صدور این رای متوجه این مطلب شده و حسب اظهارات موکل ایشان هیچ نزدیکی با زوجه وهم خوابگی با او نداشته است با توجه به اینکه باشرط دوشیزه بودن اقدام به عقد نکاح فیمابین شده درخواست صدور حکم بر فسخ نکاح مورد استدعاست خوانده گفته است در دادگاه طلاق حضور آقای پ. م. ی که از من سوال نمودند باکره هستم ولی بدلیل ندانستن معنی باکره اظهار داشتم باکره هستم بعد که با مادرم درمیان گذاشتم معنی باکره بودن را برای من توضیح داد متوجه اشتباه خود شده و به حضور آقای پ. م. ی رفتم وبه ایشان توضیحات لازم راگفتم که من باکره نیستم و آقای س. ح. که حتی برای آقای پور م. ی هم ثابت شده که همه این کارها را می خواهد برای فرار از مهریه انجام دهد به من اتهام زده که هیچ گونه رابطه ای با من نداشته تا مهریه ام را پایمال کند درخواست معرفی به پزشک قانونی دارند اما پزشکی قانونی قدرت تشخیص باکره بودن و نبودن را دارد قدرت اینکه چه کسی با من رابطه داشته ندارد برای آزمایش پزشکی قانونی آماده هستم اگر آقای س. ح. مرا زنی زنا کار معرفی و خطاب می کند چرا هنوز تمایل به زندگی با من را دارد و مرتب به من زنگ می زند که برگرد و من برایت پیشنهاد خوبی دارم و حاضر به طلاق دادن من نیست فقط به فکر منافع خودش هست خواهان در این جلسه گفته است تقاضای معرفی خوانده را به پزشکی قانونی جهت تشخیص باکره بودن یانبوده وتاریخ ازاله بکارت واینکه آثار ترمیمی در ناحیه بکارت صورت گرفته است یا خیر دارم در برگ ۳۸ پرونده زوجه جهت تست بکارت به پزشکی قانونی معرفی شده است در برگ ۳۹ پرونده پاسخ واصله حاکی است مدخوله می باشد ولی تعیین زمان ازاله بکارت به علت گذشت زمان بیش از سه هفته مقدور نیست لازم به ذکر است در اینگونه پرده نزدیکی ممکن است بدون پارگی وخونریزی شود در ناحیه ساعت ۳ ساییدگی مشاهده شده است مجددبه درخواست وکیل زوج دادگاه زوجه را به کمیسیون پزشکی قانونی برای تشخیص زمان ازاله بکارت و درصورت ترمیم پرده بکارت اظهار نظر در این مورد به پزشکی قانونی یزد از طریق رئیس دادگاه های عمومی یزد معرفی کرده است در برگ ۶۱ پرونده نظریه پزشکی قانونی یزد نیز بر وجود ضایعات قدیمی در محل پرده بکارت منجر به ایجاد جوشگاه شده اظهار نظر گردیده ولی اعلام شده تعیین زمان دقیق حدوث این موارد امکان پذیر نبوده در برگ ۶۸ پرونده نظریه جراح ومتخصص زنان وزایمان درمورد عدم مشاهده آثاری ازترمیم پرده بکارت و مدخوله بودن زوجه و پارگی قدیمی در ساعت ۳و۹ در پرده بکارت آمده است دادگاه با اعلام ختم دادرسی بشرح دادنامه ۷۹۱/۹۳ بدین شرح انشاء رای نموده است .(( رای دادگاه )):درخصوص دادخواست آقای س. ح. با وکالت خانم ع. به طرفیت خانم ی. ق.ن. به خواسته صدور حکم مبنی بر فسخ نکاح دادگاه فی الحال با عنایت به مفاد دادخواست تقدیمی وضمائم واظهارات زوجین و وکیل زوج درجلسه مورخ ۱۳۹۳/۶/۲۹ این دادگاه و قطع نظر از اینکه رای بر طلاق زوجین یاد شده در ۱۳۹۳/۴/۸ صادر گردیده و درمرحله تجدید نظرخواهی می باشد وبه قطعیت نرسیده نتیجتا نظر به اینکه تاریخ وقوع عقد نکاح بین طرفین ۱۳۹۲/۶/۶ بوده و بر اساس گواهی پزشکی ماخوذه مورخ ۱۳۹۳/۷/۹ زوجه مدخوله تشخیص داده شده و گواهی های پزشکی صادره ا زمدیرکل پزشکی قانونی استان یزد و هم چنین نظر مشورتی خانم دکترآ. م. جراح ومتخصص زنان ، زایمان ونازایی واستادیاردانشگاه علوم پزشکی رفسنجان نیز موید مدخوله بودن زوجه و پارگی قدیمی بکارت وی و عدم ترمیم پرده بکارت و فقدان آثار ناشی از ترمیم می باشد لهذا فی المجموع وتوجها به مفاد دادنامه طلاق خواسته خواهان را وارد ندانسته و مستندا به مادتین ۱۲۵۷و۱۲۵۸ قانون مدنی رای بر بطلان دعوی صادر و اعلام می نماید از این رای وکیل زوج تجدیدنظرخواهی نموده است و با تمسک به پرونده کلاسه ۹۲۱۰۱۱ طلاق واظهارات زوجه درمورد غیر مدخوله بودن وباکره بودن و سپس پس ازمعرفی به پزشکی قانونی و نظر پزشکی قانونی معارض با این اظهارات گفته است باکره نیست درحالیکه اقرار او مبنی بر عدم شروع زندگی مشترک دال بر دوشیزه بودن اوبوده ولی نظریه پزشکی قانونی طلاق آن را محرز ساخته ضمن اینکه در سند نکاحیه نیز دوشیزه بودن یکی از اوصاف زوجه ذکر شده که فقدان آن بوده است لذا ارجاع به کمیسیون پزشکی جهت جلوگیری ازتضییع حقوق موکل مورد درخواست است پس از تبادل لوایح پرونده به شعبه ششم دادگاه تجدید نظر ارجاع شده است که دادگاه در وقت فوق العاده با بررسی اوراق پرونده وختم رسیدگی بدین شرح انشاء رای نموده است : (( تجدیدنظرخواهی آقای س. ح. نسبت به دادنامه ۷۹۱/۹۳ صادره ازشعبه۳ دادگاه عمومی رفسنجان که به موجب آن دعوی فسخ نکاح تقدیمی اوردشده وارد بنظر نمی رسد زیرا که تجدیدنظرخواه اظهارات تجدید نظرخوانده را پیرامون بکارت استناد می نمایدو همانطوری که دادگاه نخستین در پرونده طلاق اظهارات وی بر چگونگی بیان آن را حمل بر صحت نموده دراین مرحله از رسیدگی دفاع موثری ودلیل موجهی که موجب نقض رای شود ابراز نداشته و رای صادره با توجه به محتویات پرونده دلائل منعکس در آن صحیح و مطابق موازین قانونی اصداریافته و مغایریتی با شرح ندارد و در نحوه رسیدگی رعایت اصول دادرسی نیز ایرادی مشاهده نگردید لهذا مستندا به ماده ۳۵۸ قانون آئین دادرسی مدنی ضمن رد تجدیدنظرخواهی معترض دادنامه تجدید نظرخواسته راعینا تایید می نماید این رای قابل فرجام دردیوان عالی کشور اعلام شده است )) اکنون از این رای وکیل زوج فرجام خواهی نموده است که هنگام شور ضمن قرائت لایحه ای گزارش پرونده نیز قرائت می شود./.هیئت شعبه درتاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای عبدالعلی ناصح عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده ونظریه کتبی آقای درخشان نیا دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر : صدوررای شایسته با توجه به محتویات پرونده مورد درخواست است. درخصوص دادنامه شماره ۴۴۴/۹۳ فرجام خواسته مشاوره نموده وچنین رای میدهد :

رأی شعبه دیوان عالی کشور

محتویات پرونده حاکی است عقدزوجیت فیمابین فرجام خواه و فرجام خوانده درتاریخ ۱۳۹۱/۶/۶ منعقد شده است زوجین هر دو ساکن رفسنجان بوده اند که پس از وقوع عقد زوجیت حسب مفاد رای موضوع دادنامه ۵۶۱/۹۳ صادره از شعبه اول دادگاه حقوقی رفسنجان به علت رفتاری که زوج نسبت به زوجه از جهت عدم پرداخت نفقه و اعتیاد با توجه به درخواست زوجه بخواسته طلاق مستندا به مواد ۱۱۱۹ و ۱۱۴۶ بلحاظ تحقق شرط ضمن العقد دعوی وخواسته زوجه را وارد و ثابت دانسته وحکم به طلاق صادر نموده است زوج بموازات طرح این پرونده مطروحه که درجریان رسیدگی وجودداشته با تقدیم دادخواستی به خواسته فسخ نکاح به ادعای باکره نبودن زوجه که این پرونده به شعبه سوم دادگستری رفسنجان درتاریخ ۱۳۹۳/۴/۱۴ ثبت و درجریان رسیدگی قرارگرفته است به نقل از گفته های خود زوجه در دادگاه مربوط به طلاق مدعی شده است که متوجه عدم بکارت اوشده است و بدین لحاظ صدور حکم بر فسخ نکاح را خواستار شده است حال آن که آنان در طول این مدت حدودا ۱/۵ ساله با هم ارتباط داشته اند ودرمورد اینکه ازاله بکارت زوجه منتسب به زوج که همسر شرعی و قانونی او بوده است با توجه به آثار و قرائن موجود زوجیت فیمابین وعدم ارائه دلیل مغایر و تعارض با روابط زوجیت از سوی زوج نسبت به زوجه در طول این مدت واین که در اینگونه موارد قول زن حجت و قابل قبول طبق موازین شرعی شناخته شده مگر اینکه دلیل معارض وجودداشته باشد و همچنین قرینه ودلیل که متعارض با اظهارات زوجه وعقد زوجیت فیما بین آنان مورد ادعای اوست باشد ابراز نگردیده است موجبی جهت نقض رای بنظرنمی رسد از حیث رعایت اصول وقواعد دادرسی نیز رسیدگی های معموله واحد اشکال درخور نقض رای بنظر نرسید مستندا به ماده ۳۷۰ قانون آئین دادرسی مدنی رای فرجام خواسته ابرام می گردد.

شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور - رئیس و مستشار و عضو معاون

علی رازینی - عبدالعلی ناصح - محسن یکتن خدائی