رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره تفاوت دعوای نفی ولد و نفی نسب

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۲۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۰۳۱۳
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۰۳۱۳
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۰۴/۰۹
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۲ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعتفاوت دعوای نفی ولد و نفی نسب
قاضیقدرت اله طیبی
حیدری

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره تفاوت دعوای نفی ولد و نفی نسب: دعوای نفی نسب، برخلاف دعوای نفی ولد که فقط از جانب شوهر قابل طرح است، از طرف کلیه ورثه ممکن است مطرح شود.

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۲۴/۴/۱۳۹۱ آقای س.ب. وکیل پایه یک دادگستری و وکیل مع الواسطه آقایان و خانم ها ۱ ع. ۲ ح. ۳ ف. ۴ ط. ۵ ل. ۶ ح. بانام خانوادگی الف.و خانم ک.ر.(الف) به استناد تصاویر مصدق سند ازدواج عادی مورخ ۱۸/۲/۱۳۸۳ گواهی حصر وراثت به شماره ۵۵۹ ۱۵/۶/۱۳۸۶ شورای حل اختلاف تهران اقرارنامه رسمی شماره ۶۹۷۵۳ ۴/۳/۱۳۷۹ دفتر اسناد رسمی شماره ... حوزه ثبتی تهران گواهی حصر وراثت شماره ۶۵۸ ۳/۸/۱۳۸۸ شورای حل اختلاف تهران رأی شماره ۵۰۲ ۲۷/۹/۱۳۸۰ شعبه ۱۲۰۵ دادگاه عمومی حقوقی تهران وکالت نامه رسمی شماره ۱۱۲۹۸۰ ۱۲/۳/۱۳۸۸دفتر اسناد رسمی شماره ۳ حوزه ثبتی تبریز و وکالت نامه های رسمی شماره ۲۰۵۸ و ۶۴۲ دفتر اسناد رسمی شماره .... حوزه ثبتی تبریز و رأی مورخ ۴/۹/۱۳۸۸ شورای حل اختلاف دادخواستی به خواسته نفی نسب پدر فرزندی فی مابین خوانده و مرحوم س.الف. تقدیم و توضیح می دهد مرحوم س.الف. و مرحومه س.پ. حدود ۴۰ سال پیش به دلیل نداشتن فرزند، خوانده آقای ب.الف. را به فرزندخواندگی قبول کردند خانم س.پ. در سال ۱۳۷۸ فوت می کند و س.الف. در سال ۱۳۸۳ باخانم ک.ر. ازدواج مجدد کرده و س.الف. در تاریخ ۱۷/۱۲/۱۳۸۷ وفات می کند ورثه فعلی آن مرحوم خواهان های ردیف ۱ تا ۸ هستند خوانده علی رغم اطلاع از این موضوع با مراجعه به شورای حل اختلاف خود را تنها ورثه اعلام و مبادرت به اخذ گواهی حصر وراثت می نماید و اموال متوفی را تصاحب می کند هم عمل را پس از فوت سایر ( ع.پ.) نیز مرتکب می شود ولی پس از ( آنکه محکوم به مجازات عدم قید ورثه) در تقاضای انحصار وراثت می شود با حضور در دفترخانه اسناد رسمی اقرار می کند فرزندخوانده مرحوم س.الف. بوده درنتیجه موفق به اخذ رضایت از شاکیان می شود. متعاقب آن طی اقرارنامه شماره ۶۹۷۵۳ ۴/۳/۱۳۷۹ دفتر شماره .... حوزه ثبتی تهران خود را فرزندخوانده معرفی می کند لذا با تقدیم دادخواست تقاضای رسیدگی و صدور حکم وفق خواسته می شود پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲۶۳ دادگاه عمومی حقوقی تهران ارجاع می گردد آقایان ع.د.و م.الف. با تقدیم وکالت نامه خود را وکیل خوانده معرفی می کنند و طی لایحه مورخ ۲۳/۵/۱۳۹۱ با شرح جریان امر و صدور آرای قطعی و گواهی حصر وراثت تقاضای رد دعوای خواهان ها را می نمایند. دادگاه در تاریخ ۲۳/۵/۱۳۹۱ با حضور وکیل خواهان ها و در غیاب وکلای خوانده تشکیل جلسه داده و وکیل خواهان ها در مورد ایراد شکلی وکلای خوانده در مورد سمت نداشتن خواهان ها باوجود گواهی حصر وراثت توضیح می دهد ایراد مذکور وارد نیست زیرا مدارک رسمی ابرازی در پرونده کافی برای احراز سمت خواهان ها در طرح دعوا می باشد و طی لایحه مجزا با تقدیم مدارک و آرای صادره تقاضای رسیدگی را می نماید دادگاه اصالت اقرارنامه شماره ۶۹۷۵۳ ۴/۳/۱۳۷۹ مربوط به خوانده را از دفتر اسناد رسمی شماره ... حوزه ثبتی تهران استعلام می کند دفتر مذکور در تاریخ ۱۹/۶/۱۳۹۱ با ارسال تصویر مصدق اقرارنامه یادشده اعلام می کند (( صحت و اصالت سند مذکور مورد تأیید و گواهی این دفتر می باشد)) دادگاه پایان دادرسی را اعلام و طی رأی شماره ۱۰۷۱ ۲۲/۷/۱۳۹۱با شرح دعوای خواهان ها و انعکاس اظهارات وکلای طرفین و استدلال درخصوص نحوه طرح دعوای((نفی ولد)) و نفی نسب و تفاوت حقوقی آن ها با یکدیگر و زمان مقرر قانونی برای دعوای (نفی ولد) و اینکه دعوای نفی نسب از سوی وراث یا اشخاص ذی نفع می تواند بدون قید مدت طرح گردد و با توجه به اقرارنامه رسمی شماره ۶۹۷۵۳ ۴/۳/۱۳۷۹ دفتر اسناد رسمی شماره ... حوزه ثبتی تهران ; خواسته خواهان ها را وارد تشخیص و به استناد مواد ۱۲۵۷ ۱۲۷۵ ۱۲۸۰ قانون مدنی حکم به نفی نسب خوانده آقای ب.الف. به عنوان فرزند مرحوم س.الف. به شناسنامه شماره ۱۳۴۹ ۵۳۱ صادرشده از تهران را صادر و اعلام می دارد که پس از ابلاغ رأی آقای ب.الف. با وکالت آقایان ع.د.و م.الف. وکلای پایه یک مرکز امور مشاوران حقوقی قوه قضائیه نسبت به آن تجدیدنظرخواهی می کند شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران به موضوع رسیدگی و حسب رأی شماره ۱۷۸ ۲۸/۹/۱۳۹۱ دادنامه تجدیدنظر خواسته را به استناد ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی سال ۱۳۷۹ تأیید و استوار می نماید رأی در تاریخ ۲۵/۱۰/۱۳۹۱ به آقای س.ب.الف. ابلاغ و مشارالیه با وکالت آقایان ع.د.و م.الف در تاریخ ۱۴/۱۱/۱۳۹۱ نسبت به آن فرجام خواهی می کند که پرونده پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال و برای رسیدگی به این شعبه ارجاع می گردد لوایح طرفین به هنگام قرائت گزارش و شور مطالعه خواهد گردید.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

نظر به مندرجات پرونده و موضوع خواسته و معتبر بودن اقرار نامه رسمی شماره ۶۹۷۵۳ مورخ ۴/۳/۱۳۷۹ دفتر اسناد رسمی شماره ... حوزه ثبتی تهران برابر پاسخ مورخ ۱۹/۶/۱۳۹۱دفتر اسناد رسمی مذکور و تا زمانی که اقرارنامه رسمی یادشده به طرق قانونی پس از رسیدگی از اعتبار ساقط نشده مفاد آن برای اقرار کننده لازم الاتباع و نام برده مأخوذ به پذیرش آثار آن می باشد و در پرونده امر در این خصوص دلیلی بر بی اعتباری آن ابراز نشده و مستندا به ماده ۱۲۶۷ و مفهوم مخالف ماده ۱۲۷۳ قانون مدنی لذا با توجه به مدافعات فرجام خواندگان فرجام خواهی فرجام خواه وارد نیست و رأی دادگاه بنا به جهات منعکس در آن و رعایت تشریفات دادرسی مخالف قانون نمی باشد علی هذا به استناد ماده ۳۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ رأی فرجام خواسته ابرام و پرونده اعاده می گردد.

رئیس شعبه ۱۲ دیوان عالی کشور مستشار

طیبی حیدری