رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره تقاضای فسخ نکاح به استناد کتمان ازدواج سابق

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۲۰۹۹۷۰۹۰۹۹۰۰۴۰۱
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۹۰۹۹۰۰۴۰۱
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۱۱/۳۰
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۶ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعتقاضای فسخ نکاح به استناد کتمان ازدواج سابق
قاضیانصاری
الهی

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره تقاضای فسخ نکاح به استناد کتمان ازدواج سابق: صرف کتمان ازدواج قبلی زوجه موجب تحقق حق فسخ نکاح به دلیل تدلیس نمی شود مگر اینکه عدم سابقه ازدواج در عقدنامه نکاح شرط شده باشد یا عقد متباینا بر این مبنا منعقدشده باشد

رأی خلاصه جریان پرونده

خواهان زوج آقای م.ر. فرزند الف. ۳۵ ساله با وکالت آقای م.ب. طی دادخواست تقدیمی به ریاست محترم دادگستری شهرستان کوهدشت پیوست رونوشت عقدنامه و غیره به طرفیت خوانده همسرش خانم ط.الف. فرزند ع. ۲۹ ساله هر دو اهل و ساکن کوهدشت تقاضای فسخ نکاح به جهت تدلیس نموده است و وکیل مذکور توضیح داده است بر اساس عقدنامه تقدیمی موکل و خوانده به عقد شرعی با یکدیگر ازدواج و خوانده در متن شرایط ضمن عقد نکاح اعلام نموده قبلا همسر نداشته و ازدواج نکرده ولیکن بعد از گذشت مدتی مشخص گردیده قبلا به مدت دو سال همسر قانونی و شرعی فردی بنام ن.الف. بوده است که حتی وام ازدواج نیز دریافت نموده اند و ظاهرا این موضوع از نکاح با خوانده خودداری می نمود و پس از اطلاع باعث بروز اختلافات شده است. لذا فسخ نکاح به علت تدلیس مورد استدعاست و پرونده پس از تشریفات ثبت و ارجاع در شعبه اول دادگاه حقوقی کوهدشت مطرح و از طرف دیگر زوجه خانم ط.الف. با وکالت خانم الف.ب. طی دادخواست تقدیمی به ریاست محترم دادگاه شهرستان کوهدشت به طرفیت خوانده همسرش م.ر. تقاضای رسیدگی و صدور حکم مبنی بر الزام خوانده به تأدیه مهریه ۳۱۳ عدد سکه تمام بهار آزادی طرح جدید نموده است که به شعبه ۱۰۱ دادگاه جزایی ارجاع و مطرح گردیده است ولیکن شعبه ۱۰۱ دادگاه جزایی پرونده مربوطه را جهت جلوگیری از آراء متهافت و جهت رسیدگی توأمان پرونده مذکور نیز به شعبه اول دادگاه حقوقی کوهدشت ارسال و ضمیمه پرونده شعبه اول حقوقی ضمیمه پرونده نموده توأمان رسیدگی نموده است و در جلسه اولیه دادگاه خواهان اظهار داشته همسرم به دلیل اینکه قبلا دارای همسر دیگری بوده است مرا فریب داده است و به من اطلاع نداده که قبلا ازدواج کرده و حتی وام ازدواج نیز دریافت کرده اند و رونوشت عقدنامه قبلی پیوست پرونده می باشد. لذا تقاضای فسخ نکاح نموده است ولیکن خوانده (زوجه) اظهار داشته با توجه به ارتباط بسیار نزدیک موکله با خواهر خواهان و اطلاع کامل وی از موضوع عقد سابق و اینکه زوجه باکره است و حاضر است به پزشک قانونی معرفی شود لذا ادعای زوج بلاجهت و فقط جهت عدم تأدیه حقوق قانونی موکله است و تقاضا نموده دادگاه ضمن حکم به ابطال و دعوای فسخ نکاح در مورد مهریه نیز تعیین تکلیف نماید و شهود زوج ازجمله پدر و برادران وی گفته در جریان عقد خانواده زوجه راجع به ازدواج قبلی خوانده چیزی مطرح نکردند و بعد از گذشت مدتی مطلع شدیم و شهود زوجه ازجمله برادر و خواهر و خاله زوجه اعلام داشته اند که به زوج و خواهرش اطلاع داده اند و کاملا مطلع شده و پزشک قانونی نیز اعلام داشته پرده بکارت از نوع حلقوی و بدون پارگی است و دادگاه پس از تحقیقات انجام شده در دادنامه شماره ۰۰۰۹۶۴ ۸/۹/۹۱ در خصوص دادخواست آقای م.ر. با وکالت م.ب. به طرفیت خانم ط.الف. با وکالت خانم الف.ب. به خواسته فسخ نکاح به علت تدلیس دادگاه با توجه به اوراق و محتویات پرونده نظر به اینکه عیوب زن که برای مرد حق فسخ ایجاد می کند در قانون احصاء شده و پنهان ماندن عقد نکاح قبلی بدون نزدیکی برای مرد حق فسخ ایجاد نمی کند مضافا اینکه طبق نظریه پزشکی زوجه باکره می باشد لذا حکم به بطلان دعوای فسخ نکاح صادر نموده است و در خصوص دعوی خانم ط.الف. با وکالت خانم الف.ب. با توجه به عندالمطالبه بودن مهریه در عقدنامه دعوای وی را محمول بر صحت تشخیص و به استناد مواد قانونی که ذکر کرده حکم به تأدیه خوانده (زوج) تعداد ۳۱۳ عدد سکه بهار آزادی طرح جدید و یک میلیون و شصت هزار ریال بابت هزینه دادرسی و حق الوکاله در حق خواهان صادر نموده است که از ناحیه وکیل زوج مورد اعتراض واقع شده و طی دادخواست تقدیمی و لایحه پیوست تقاضای تجدیدنظر نموده است. لذا پرونده در شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان لرستان مطرح و در دادنامه شماره ۰۰۸۸۵-۱۸/۱۰/۹۱ با توجه به محتویات پرونده نظر به اینکه طبق محتویات و اظهارات طرفین زوجه باکره بوده و تابه حال تصرف نگردیده و فقط بین زوج و زوجه قبلی عقد شرعی جاری شده بوده و پس از عقد شرعی از یکدیگر جداشده اند و به لحاظ اینکه صرف اجرای عقد بین زوجه و زوج قبلی زمانی موجب فسخ نکاح است که موضوع عدم ازدواج قبلی در ضمن عقد شرط شده باشد یا عقد مبنیا بر آن جاری شده باشد که موارد فوق در عقدنامه ملاحظه نمی شود. لذا به نظر دادگاه دادنامه دادگاه بدوی قانونی بوده است و ضمن رد اعتراض دادنامه بدوی را تأیید می نماید. متعاقبا زوج آقای م.ر. با وکالت آقای م.ب. نسبت به دادنامه مذکور اعتراض و طی دادخواست و لایحه فرجامی تقدیمی فرجام خواهی نموده است. لذا پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه (۲۶ دیوان عالی کشور) ارجاع گردیده است.

هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای انصاری عضو ممیز و دقت در اوراق پرونده و دادنامه شماره ۸۸۵-۱۸/۱۰/۹۱ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با عنایت به محتویات پرونده های بدوی و تجدیدنظر و مستندات ابرازی طرفین بر دادنامه فرجام خواسته خدشه ای وارد نمی باشد، ابرام می گردد.

رئیس شعبه ۲۶ دیوان عالی کشور مستشار

انصاری الهی