موانع ارث: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۱ دسامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
محرومیت قاتل از ارث، از مصادیق [[حجب به وصف]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=327904|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
محرومیت قاتل از ارث، از مصادیق [[حجب به وصف]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=327904|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>


به نظر یکی از حقوقدانان، اگر شخصی، پدر خود را بکشد؛ تا [[وارث]] [[جد]] خویش گردد؛ از ارث محروم می‌شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اساس در قوانین مدنی (المدونه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1444828|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> و برخی دیگر، در چنین فرضی، محرومیت از ارث را منتفی می‌دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=155260|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=8}}</ref>
به نظر یکی از حقوقدانان، اگر شخصی، پدر خود را بکشد؛ تا وارث [[جد]] خویش گردد؛ از ارث محروم می‌شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اساس در قوانین مدنی (المدونه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1444828|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> و برخی دیگر، در چنین فرضی، محرومیت از ارث را منتفی می‌دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=155260|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=8}}</ref>


=== مبنا ===
=== مبنا ===
در محرومیت قاتل از ارث، [[سبب]] و [[شرطیت|شرط]] وراثت وجود دارند؛ اما مصلحت موردنظر قانونگذار در این است که، با در نظر گرفتن اوضاع و احوال خاصی، سبب و شرط مزبور، مؤثر واقع نگردند، وگرنه، قتل مورث توسط وارث، شیوع پیدا خواهد کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مکتب‌های حقوقی در حقوق اسلام|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2978692|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=187640|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref>
در محرومیت قاتل از ارث، [[سبب]] و [[شرطیت|شرط]] وراثت وجود دارند؛ اما مصلحت موردنظر قانونگذار در این است که، با در نظر گرفتن اوضاع و احوال خاصی، سبب و شرط مزبور، مؤثر واقع نگردند، وگرنه قتل مورث توسط وارث، شیوع پیدا خواهد کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مکتب‌های حقوقی در حقوق اسلام|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2978692|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=187640|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref>


=== در حقوق تطبیقی ===
=== در حقوق تطبیقی ===
خط ۳۱: خط ۳۱:


=== در رویه‌ قضایی ===
=== در رویه‌ قضایی ===
*به موجب نظریه [[نشست‌ قضایی|کمیسیون نشست‌های قضایی]]، به مناسبت نشست قضایی دادگستری دامغان در مهر ۱۳۸۱، [[معاونت در قتل عمدی]]، در صورتی که از مصادیق تسبیب مندرج در ماده ۸۸۰ قانون مدنی باشد؛ مانع ارث محسوب می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=575028|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref>*به موجب [[نظریه مشورتی]] شماره ۶۱۴۶/۷ مورخه ۱۳۷۹/۷/۱ [[اداره کل حقوقی قوه قضائیه|اداره حقوقی قوه قضاییه]]، قاتل از دیه مقتول ارث نمی‌برد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه قوانین و مقررات خانواده (آرای وحدت رویه و اصراری دیوانعالی کشور، آرای هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، آیین‌نامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران، مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران و…)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1260188|صفحه=|نام۱=معاونت تدوین تنقیح|انتشار قوانین|مقررات ریاست جمهوری|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref>
*به موجب نظریه [[نشست‌ قضایی|کمیسیون نشست‌های قضایی]]، به مناسبت نشست قضایی دادگستری دامغان در مهر ۱۳۸۱، [[معاونت در قتل عمدی]]، در صورتی که از مصادیق تسبیب مندرج در [[ماده ۸۸۰ قانون مدنی]] باشد؛ مانع ارث محسوب می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=575028|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref>
 
*به موجب [[نظریه مشورتی]] شماره ۶۱۴۶/۷ مورخه ۱۳۷۹/۷/۱ [[اداره کل حقوقی قوه قضائیه|اداره حقوقی قوه قضاییه]]، قاتل از دیه مقتول ارث نمی‌برد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه قوانین و مقررات خانواده (آرای وحدت رویه و اصراری دیوانعالی کشور، آرای هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، آیین‌نامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران، مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران و…)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1260188|صفحه=|نام۱=معاونت تدوین تنقیح|انتشار قوانین|مقررات ریاست جمهوری|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref>
*[[رای دادگاه درباره اثر قتل غیر عمد بر توارث (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۰۱۰۰۳۴۵)|رای دادگاه درباره اثر قتل غیرعمد بر توارث (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۰۱۰۰۳۴۵)]]


=== عدم تاثیر رضایت مقتول ===
=== عدم تاثیر رضایت مقتول ===
[[رضایت]] مقتول جهت کشتن وی را، نمی‌توان مانع محروم شدن قاتل او از ارث دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=100132|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>
[[رضایت]] مقتول جهت کشتن وی را نمی‌توان مانع محروم شدن قاتل او از ارث دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=100132|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>


=== توارث اولاد قاتل از مقتول ===
=== توارث اولاد قاتل از مقتول ===
بر اساس [[ماده ۸۸۵ قانون مدنی|ماده ۸۸۵ قانون مدنی:]] «اولاد و [[اقربا|اقوام]] کسانی که به موجب [[ماده ۸۸۰ قانون مدنی|۸۸۰]] از ارث ممنوع می‌شوند محروم از ارث نمی‌باشند بنابراین اولاد کسی که پدر خود را کشته باشد از [[جد]] مقتول خود ارث می‌برد اگر وراث نزدیکتری باعث [[حجب حرمانی|حرمان]] آنان نشود»،<ref>[[ماده ۸۸۵ قانون مدنی]]</ref> زیرا هر چند [[قائم مقام|قائم مقامی]] اولاد قاتل از شخصی که خودش محروم از ارث است؛ دارای اشکال می‌باشد؛ اما تاوان کار او را نباید فرزندانش پس بدهند؛ و با محرومیت آنان از ارث متوفی، نظم توارث در سایر اعضای خانواده هم، برهم بخورد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=100280|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4324760|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=4}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3574572|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref> بنابراین قتل نمی‌تواند، مانع ارث بری اولاد قاتل از مقتول گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=208120|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref>
بر اساس [[ماده ۸۸۵ قانون مدنی|ماده ۸۸۵ قانون مدنی:]] «[[ولد|اولاد]] و [[اقربا|اقوام]] کسانی که به موجب ۸۸۰ از ارث ممنوع می‌شوند محروم از ارث نمی‌باشند بنابراین اولاد کسی که پدر خود را کشته باشد از جد مقتول خود ارث می‌برد اگر وراث نزدیکتری باعث [[حجب حرمانی|حرمان]] آنان نشود»،<ref>[[ماده ۸۸۵ قانون مدنی]]</ref> زیرا هر چند [[قائم مقام|قائم مقامی]] اولاد قاتل از شخصی که خودش محروم از ارث است؛ دارای اشکال می‌باشد؛ اما تاوان کار او را نباید فرزندانش پس بدهند؛ و با محرومیت آنان از ارث متوفی، نظم توارث در سایر اعضای خانواده هم، برهم بخورد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=100280|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4324760|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=4}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3574572|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref> بنابراین قتل نمی‌تواند، مانع ارث بری اولاد قاتل از مقتول گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=208120|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref>


==== در حقوق تطبیقی ====
==== در حقوق تطبیقی ====
خط ۴۵: خط ۴۴:


==== در فقه ====
==== در فقه ====
قتل، تنها مانع ارث بری قاتل از مقتول است، بدین ترتیب کسانی که به واسطه قاتل، وراث مقتول محسوب می‌گردند؛ از ارث وی محروم نخواهند شد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=55028|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترجمه مباحث حقوقی شرح لمعه|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2173316|صفحه=|نام۱=اسداله|نام خانوادگی۱=لطفی|چاپ=4}}</ref> پس در فرضی که شخصی، پدر خود را بکشد؛ فرزندان قاتل به سبب جنایت پدر خود، از ارث پدربزرگ محروم نخواهند شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=363168|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم‌زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=55028|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی فقه اصطلاح‌شناسی فقه امامیه|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=پیک کوثر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4186008|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref>
قتل، تنها مانع ارث بری قاتل از مقتول است، بدین ترتیب کسانی که به واسطه قاتل، وراث مقتول محسوب می‌گردند؛ از ارث وی محروم نخواهند شد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=55028|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترجمه مباحث حقوقی شرح لمعه|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2173316|صفحه=|نام۱=اسداله|نام خانوادگی۱=لطفی|چاپ=4}}</ref> پس در فرضی که شخصی، پدر خود را بکشد؛ فرزندان قاتل به سبب [[جنایت]] پدر خود، از ارث پدربزرگ محروم نخواهند شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=363168|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم‌زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=55028|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی فقه اصطلاح‌شناسی فقه امامیه|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=پیک کوثر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4186008|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref>


==== در رویه قضایی ====
==== در رویه قضایی ====
*[[نشست‌ قضایی|کمیسیون نشست‌های قضایی]] به مناسبت نشست قضات دادگستری تنکابن در خرداد ۱۳۸۳، محرومیت قاتل از ارث را، سبب محرومیت کسانی که به واسطه قاتل، با متوفی رابطه خویشاوندی دارند؛ ندانسته‌ است؛ مشروط بر اینکه برای متوفی، خویشانی نزدیکتر از آنان وجود نداشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نشست‌های قضایی مسائل قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1009888|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref>
*کمیسیون نشست‌های قضایی به مناسبت نشست قضات دادگستری تنکابن در خرداد ۱۳۸۳، محرومیت قاتل از ارث را، سبب محرومیت کسانی که به واسطه قاتل، با متوفی [[قرابت|رابطه خویشاوندی]] دارند؛ ندانسته‌ است؛ مشروط بر اینکه برای متوفی، خویشانی نزدیکتر از آنان وجود نداشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نشست‌های قضایی مسائل قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1009888|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref>
=== اثر قتل غیر عمد بر توارث ===
=== اثر قتل غیر عمد بر توارث ===


==== در رویه قضایی ====
==== در رویه قضایی ====
به موجب [[ماده ۸۸۰ قانون مدنی]]، صرفا قتل عمد مورث، توسط وارث از موانع ارث قلمداد شده است و نمی توان دامنه استثناء یاد شده را به [[قتل غیرعمدی|قتل غیرعمد]] و غیره تسری داد، در نتیجه قتل غیرعمد مانع از توارث نیست.<ref>[[رای دادگاه درباره اثر قتل غیر عمد بر توارث (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۰۱۰۰۳۴۵)]]</ref>
 
* [[رای دادگاه درباره اثر قتل غیر عمد بر توارث (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۰۱۰۰۳۴۵)|رای دادگاه درباره اثر قتل غیرعمد بر توارث (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۰۱۰۰۳۴۵):]] به موجب ماده ۸۸۰ قانون مدنی، صرفا قتل عمد مورث، توسط وارث از موانع ارث قلمداد شده است و نمی توان دامنه استثناء یاد شده را به [[قتل غیرعمدی|قتل غیرعمد]] و غیره تسری داد، در نتیجه قتل غیرعمد مانع از توارث نیست.<ref>[[رای دادگاه درباره اثر قتل غیر عمد بر توارث (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۰۱۰۰۳۴۵)]]</ref>


=== استثناء ===
=== استثناء ===


==== قتل عمدی مورث به حکم قانون یا برای دفاع ====
==== قتل عمدی مورث به حکم قانون یا برای دفاع ====
مطابق [[ماده ۸۸۱ قانون مدنی]]: «در صورتی که قتل عمدی مورث به حکم [[ارتکاب رفتار به حکم یا اجازه قانون|قانون]] یا برای [[دفاع مشروع|دفاع]] باشد [[ماده ۸۸۰ قانون مدنی|مفاد فوق]] مجری نخواهد بود.»
در صورتی که قتل عمدی مورث به حکم [[ارتکاب رفتار به حکم یا اجازه قانون|قانون]] یا برای [[دفاع مشروع|دفاع]] باشد مفاد ماده ۸۸۰ قانون مدنی مجری نخواهد بود.<ref>[[ماده ۸۸۱ قانون مدنی]]</ref> قتلی که به حق باشد؛ نه از روی ظلم و [[عدوان]]، مانع ارث نیست،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1085272|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=1}}</ref> بنابراین قتلی که در مقام [[قصاص]]، و با مجوز قانونی واقع شود؛ و همچنین قتل بر اثر دفاع مشروع،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=445280|صفحه=|نام۱=علی حسین|نام خانوادگی۱=مصلحی عراقی|چاپ=1}}</ref>مانع ارث نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1713388|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> با توجه به اینکه [[اطلاق|مطلق]]، منصرف به فرد بارز و اجمل است؛ و اینکه به دلالت [[عرف]]، فرد بارز دفاع، [[دفاع از جان]] و [[دفاع از ناموس|ناموس]] است؛ و نیز با لحاظ نمودن اصل مانع بودن قتل از ارث، می‌توان [[دفاع از مال]] و [[دفاع از عرض|عرض]] را، همچنان از موانع ارث محسوب نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=154616|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=8}}</ref> دفاع از عرض، به صورت قتل مرد یا زن زناکار در حال [[زنا]]، مجاز است؛ بنابراین چنانچه مردی همسر خود را، در حال زنا با مرد دیگری، مشاهده کند؛ و او را بکشد؛ شوهر از ارث زن، محروم نمی‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجله علمی انتقادی حقوقی کانون وکلا سال دوازدهم شماره 5 و 6 شماره مسلسل 74 آذر و دی و بهمن و اسفند 1386|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=کانون وکلای دادگستری مرکز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1389100|صفحه=|نام۱=کانون وکلای دادگستری مرکز|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>
 
قتلی که به حق باشد؛ نه از روی ظلم و [[عدوان]]، مانع ارث نیست،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1085272|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=1}}</ref> بنابراین قتلی که در مقام [[قصاص]]، و با مجوز قانونی واقع شود؛ و همچنین قتل بر اثر دفاع مشروع،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=445280|صفحه=|نام۱=علی حسین|نام خانوادگی۱=مصلحی عراقی|چاپ=1}}</ref> مانع ارث نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1713388|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> با توجه به اینکه [[اطلاق|مطلق]]، منصرف به فرد بارز و اجمل است؛ و اینکه به دلالت [[عرف]]، فرد بارز دفاع، [[دفاع از جان]] و [[دفاع از ناموس|ناموس]] است؛ و نیز با لحاظ نمودن اصل مانع بودن قتل از ارث، می‌توان [[دفاع از مال]] و [[دفاع از عرض|عرض]] را، همچنان از موانع ارث محسوب نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=154616|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=8}}</ref> دفاع از عرض، به صورت قتل مرد یا زن زناکار در حال [[زنا]]، مجاز است؛ بنابراین چنانچه مردی همسر خود را، در حال زنا با مرد دیگری، مشاهده کند؛ و او را بکشد؛ شوهر از ارث زن، محروم نمی‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجله علمی انتقادی حقوقی کانون وکلا سال دوازدهم شماره 5 و 6 شماره مسلسل 74 آذر و دی و بهمن و اسفند 1386|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=کانون وکلای دادگستری مرکز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1389100|صفحه=|نام۱=کانون وکلای دادگستری مرکز|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>


===== مصادیق =====
===== مصادیق =====
*قتل پدر توسط [[ولد|فرزند]] به دلیل [[ارتداد]] یا [[بغی|باغی]] بودن وی، یا به دستور [[حاکم شرع]] یا در مقام [[قصاص نفس]]، مانع از ارث نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی موانع ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1072680|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=روشن|چاپ=1}}</ref>
*قتل پدر توسط فرزند به دلیل [[ارتداد]] یا [[بغی|باغی]] بودن وی، یا به دستور [[حاکم شرع]] یا در مقام قصاص نفس، مانع از ارث نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی موانع ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1072680|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=روشن|چاپ=1}}</ref>
*اگر پدری به قصد [[تادیب|تأدیب]]، فرزند خود را بزند؛ و فرزند، ناگهان بر اثر ضربه ای که نوعاً کشنده نیست؛ بمیرد؛ در این صورت، پدر از فرزندش ارث می‌برد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=100196|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>
*اگر پدری به قصد [[تادیب|تأدیب]]، فرزند خود را بزند؛ و فرزند، ناگهان بر اثر ضربه ای که نوعاً کشنده نیست؛ بمیرد؛ در این صورت، پدر از فرزندش ارث می‌برد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=100196|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>


خط ۷۵: خط ۷۳:


== کفر ==
== کفر ==
به موجب [[ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی]]: «[[کافر]] از مسلم ارث نمی‌برد و اگر در بین ورثهٔ متوفای کافری، مسلم باشد وراث کافر ارث نمی‌برند اگر چه از لحاظ [[طبقات ارث|طبقه]] و درجه مقدم بر مسلم باشند»، [[ارتداد]] وارث، از موانع ارث است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3574604|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref> وارث مسلمان، [[حجب|حاجب]] وراث کافر است؛ حتی اگر [[قرابت]] او با میت، دورتر از سایر وراث باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4324956|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=4}}</ref>  
به موجب [[ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی]]: «[[کافر]] از مسلم ارث نمی‌برد و اگر در بین ورثهٔ متوفای کافری، مسلم باشد وراث کافر ارث نمی‌برند اگر چه از لحاظ [[طبقات ارث|طبقه]] و [[درجات ارث|درجه]] مقدم بر مسلم باشند»، ارتداد وارث، از موانع ارث است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3574604|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref> وارث مسلمان، [[حجب|حاجب]] وراث کافر است؛ حتی اگر قرابت او با میت، دورتر از سایر وراث باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4324956|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=4}}</ref>  


=== پیشینه ===
=== پیشینه ===
خط ۸۱: خط ۷۹:


=== مصادیق ===
=== مصادیق ===
*اگر وراث متوفی، منحصر به دو [[ولد|فرزند]] باشند؛ که یکی کافر و دیگری مسلمان است؛ همه ترکه او به وارث مسلمان می‌رسد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4324956|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=4}}</ref>
*اگر وراث متوفی، منحصر به دو فرزند باشند؛ که یکی کافر و دیگری مسلمان است؛ همه ترکه او به وارث مسلمان می‌رسد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4324956|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=4}}</ref>
*اگر وارث متوفی، منحصر به یک خواهر بوده که کافر است ولی دارای فرزند مسلمان می‌باشد؛ فرزند مسلمان، حاجب مادر خویش خواهد شد و چنانچه، متوفی فرزندی مرتد داشته باشد؛ ولی آن فرزند دارای اولاد مسلمان می‌باشد؛ اولاد مسلمان، جایگزین پدر خویش در ارث بری خواهند بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4324956|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=4}}</ref>
*اگر وارث متوفی، منحصر به یک خواهر بوده که کافر است ولی دارای فرزند مسلمان می‌باشد؛ فرزند مسلمان، حاجب مادر خویش خواهد شد و چنانچه، متوفی فرزندی مرتد داشته باشد؛ ولی آن فرزند دارای اولاد مسلمان می‌باشد؛ اولاد مسلمان، جایگزین پدر خویش در ارث بری خواهند بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4324956|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=4}}</ref>


خط ۹۱: خط ۸۹:


=== در رویه‌ قضایی ===
=== در رویه‌ قضایی ===
*به موجب [[نظریه مشورتی|نظریه]] ۶۷۷۲/۷ مورخه ۲۳/۱۲/۱۳۷۴ [[اداره کل حقوقی قوه قضائیه|اداره حقوقی قوه قضاییه]]، قبل از محکومیت به ارتداد در [[دادگاه صالح]]، نمی‌توان کسی را از ارث محروم نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه قوانین و مقررات خانواده (آرای وحدت رویه و اصراری دیوانعالی کشور، آرای هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، آیین نامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران، مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران و...)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5599064|صفحه=|نام۱=معاونت تدوین تنقیح|انتشار قوانین|مقررات ریاست جمهوری|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref>
*به موجب نظریه ۶۷۷۲/۷ مورخه ۲۳/۱۲/۱۳۷۴ اداره حقوقی قوه قضاییه، قبل از محکومیت به ارتداد در [[دادگاه صالح]]، نمی‌توان کسی را از ارث محروم نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه قوانین و مقررات خانواده (آرای وحدت رویه و اصراری دیوانعالی کشور، آرای هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، آیین نامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران، مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران و...)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5599064|صفحه=|نام۱=معاونت تدوین تنقیح|انتشار قوانین|مقررات ریاست جمهوری|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref>


=== کافر شدن زن یا مرد مسلمان پیش از فوت همسر خویش ===
=== کافر شدن زن یا مرد مسلمان پیش از فوت همسر خویش ===
چنانچه زن یا مرد مسلمان، پیش از فوت همسر خویش، کافر شود؛ در اینجا باید بین موردی که کفر، سبب [[انحلال نکاح]] است؛ با موردی که کفر، موجب زوال [[رابطه زوجیت]] نمی‌گردد؛ قائل به تفکیک شد، چرا که در مواردی نظیر ایمان آوردن [[زوج]] یا [[زوجه]] به ادیان غیر کتابی، در واقع رابطه نکاح، به‌طور کلی از بین رفته‌ است؛ در چنین فرضی، انحلال نکاح، [[مقتضی]] ارث بری را از بین برده‌ است؛ و از آنجایی که [[مانع]] ظهور می‌یابد تا نفوذ مقتضی را بی اثر نماید، پس تا وقتی که مقتضی امری وجود نداشته باشد؛ مانعی هم قابل تصور نیست، اما در فرضی که کفر، موجب انحلال زوجیت نبوده؛ نظیر ایمان آوردن زن به یکی از ادیان کتابی، در این صورت، کفر همچنان مانع ارث بری است؛ چون مقتضی ارث، که [[نکاح]] می‌باشد؛ هنوز به قوت خود باقی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه مقالات گامی به سوی عدالت (جلد سوم) (حقوق خصوصی و اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1088532|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=1}}</ref>
چنانچه زن یا مرد مسلمان، پیش از فوت همسر خویش، کافر شود؛ در اینجا باید بین موردی که کفر، سبب [[انحلال نکاح]] است؛ با موردی که کفر، موجب زوال [[رابطه زوجیت]] نمی‌گردد؛ قائل به تفکیک شد، چرا که در مواردی نظیر ایمان آوردن زوج یا زوجه به ادیان غیر کتابی، در واقع رابطه نکاح، به‌طور کلی از بین رفته‌ است؛ در چنین فرضی، انحلال نکاح، [[مقتضی]] ارث بری را از بین برده‌ است؛ و از آنجایی که [[مانع]] ظهور می‌یابد تا نفوذ مقتضی را بی اثر نماید، پس تا وقتی که مقتضی امری وجود نداشته باشد؛ مانعی هم قابل تصور نیست، اما در فرضی که کفر، موجب انحلال زوجیت نبوده؛ نظیر ایمان آوردن زن به یکی از ادیان کتابی، در این صورت، کفر همچنان مانع ارث بری است؛ چون مقتضی ارث، که [[نکاح]] می‌باشد؛ هنوز به قوت خود باقی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه مقالات گامی به سوی عدالت (جلد سوم) (حقوق خصوصی و اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1088532|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=1}}</ref>


== لعان ==
== لعان ==
بعد از [[لعان]]، زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی‌برند و همچنین [[فرزند لعان|فرزندی]] که به سبب انکار او، لعان واقع شده، از پدر و پدر از او ارث نمی‌برد لیکن فرزند مزبور از مادر و [[کلاله امی|خویشان مادری]] خود و همچنین مادر و خویشان مادری از او ارث می‌برند،<ref>[[ماده ۸۸۲ قانون مدنی]]</ref> زیرا نفی ولد به وسیله لعان، از موانع ارث است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3574316|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref> و لعان رابطه خویشاوندی را از بین می‌برد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=208060|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref>
بعد از [[لعان]]، زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی‌برند و همچنین [[فرزند لعان|فرزندی]] که به سبب انکار او، لعان واقع شده، از پدر و پدر از او ارث نمی‌برد لیکن فرزند مزبور از مادر و [[کلاله امی|خویشان مادری]] خود و همچنین مادر و خویشان مادری از او ارث می‌برند،<ref>[[ماده ۸۸۲ قانون مدنی]]</ref> زیرا [[نفی ولد]] به وسیله لعان، از موانع ارث است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3574316|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref> و لعان رابطه خویشاوندی را از بین می‌برد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=208060|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref>


=== مصادیق ===
=== مصادیق ===
*چنانچه فرزند ملاعنه، دارای یک برادر ابوینی باشد؛ با انتفای [[نسب]] بین او و پدرش، برادر وی نیز؛ تنها حکم برادر امی را خواهد داشت؛ و در ردیف [[کلاله امی]]، از او ارث خواهد برد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=198936|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث |ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=383356|صفحه=|نام۱=آیت اله خلیل|نام خانوادگی۱=قبله ای خویی|چاپ=2}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3574316|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref>
*چنانچه فرزند ملاعنه، دارای یک برادر ابوینی باشد؛ با انتفای [[نسب]] بین او و پدرش، برادر وی نیز؛ تنها حکم برادر امی را خواهد داشت؛ و در ردیف کلاله امی، از او ارث خواهد برد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=198936|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث |ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=383356|صفحه=|نام۱=آیت اله خلیل|نام خانوادگی۱=قبله ای خویی|چاپ=2}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3574316|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref>


*اگر فرزند ملاعنه، دارای دو برادر بوده؛ که یکی از آنان ابوینی، و دیگری ابی باشد؛ و برادر ابوینی فوت نماید؛ در اینجا، ولد ملاعنه [[حجب|حاجب]] برادر ابی در ارث نخواهد بود؛ بلکه تنها سهم برادر امی را می‌برد؛ و مابقی [[ترکه]]، به برادر ابی خواهد رسید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ضمان قهری مسئولیت مدنی (با مطالعه تطبیقی در فقه مذاهب اسلامی و نظم‌های حقوقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=دانشگاه امام صادق (ع)|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3586196|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=بهرامی احمدی|چاپ=1}}</ref>
*اگر فرزند ملاعنه، دارای دو برادر بوده؛ که یکی از آنان ابوینی، و دیگری ابی باشد؛ و برادر ابوینی [[وفات|فوت]] نماید؛ در اینجا، ولد ملاعنه حاجب برادر ابی در ارث نخواهد بود؛ بلکه تنها سهم برادر امی را می‌برد؛ و مابقی ترکه، به برادر ابی خواهد رسید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ضمان قهری مسئولیت مدنی (با مطالعه تطبیقی در فقه مذاهب اسلامی و نظم‌های حقوقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=دانشگاه امام صادق (ع)|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3586196|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=بهرامی احمدی|چاپ=1}}</ref>
*پدر نمی‌تواند یکی از دوقلوها را به فرزندی پذیرفته؛ و دیگری را از طریق لعان، از خود نفی نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3556968|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=1}}</ref>
*پدر نمی‌تواند یکی از دوقلوها را به فرزندی پذیرفته؛ و دیگری را از طریق لعان، از خود نفی نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3556968|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=1}}</ref>


خط ۱۱۶: خط ۱۱۴:
بین فرزند ملاعنه و اقربای پدر او، رابطه ارث بری قطع می‌گردد، مگر اینکه آنان به خویشاوندی با فرزند، [[اقرار]] نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) (در ادله اثبات دعوا، اقرار، اسناد، شهادت، امارات، قسم، اصول عملیه)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=کتابفروشی اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=272764|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=7}}</ref>
بین فرزند ملاعنه و اقربای پدر او، رابطه ارث بری قطع می‌گردد، مگر اینکه آنان به خویشاوندی با فرزند، [[اقرار]] نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) (در ادله اثبات دعوا، اقرار، اسناد، شهادت، امارات، قسم، اصول عملیه)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=کتابفروشی اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=272764|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=7}}</ref>
== ولادت ناشی از زنا ==
== ولادت ناشی از زنا ==
[[ولد الزنا|ولدالزنا]] از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمی‌برد لیکن اگر [[حرمت]] رابطه‌ای که [[طفل]] ثمره‌ی آن است نسبت به یکی از ابوین ثابت و نسبت به دیگری به واسطه‌ی [[اکراه]] یا [[شبهه|شبهه‌]] [[زنا]] نباشد طفل فقط از این طرف و اقوام او ارث می‌برد و بالعکس.<ref>[[ماده ۸۸۴ قانون مدنی]]</ref>
[[ولد الزنا|ولدالزنا]] از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمی‌برد لیکن اگر [[حرمت]] رابطه‌ای که [[طفل]] ثمره‌ی آن است نسبت به یکی از ابوین ثابت و نسبت به دیگری به واسطه‌ی [[اکراه]] یا [[شبهه|شبهه‌]] زنا نباشد طفل فقط از این طرف و اقوام او ارث می‌برد و بالعکس.<ref>[[ماده ۸۸۴ قانون مدنی]]</ref>


دلیل محرومیت ولد نامشروع از ارث، قطع [[نسب]] او با اشخاص موجد وی، به موجب حکم قانونگذار می‌باشد، نسب [[مقتضی]] ارث است؛ و تا مقتضی ارث، به وجود نیاید؛ دیگر ارث بری معنایی نخواهد داشت،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=197388|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref> در واقع چنانچه نسب، فاقد ویژگی صحت و [[مشروع|مشروعیت]] باشد؛ دیگر توارث، معنایی نخواهد داشت،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1062500|صفحه=|نام۱=منصور|نام خانوادگی۱=عدل|چاپ=1}}</ref> لذا محرومیت ولد زنا از ارث را، نمی‌توان به عنوان یکی از موانع ارث، محسوب نمود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=197356|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref> و نمی‌توان صفت [[مانع]] را، مشتمل بر [[ولادت|تولد]] از زنا دانست؛ زیرا در اینجا مقتضی وجود ندارد تا نسب نامشروع، بتواند مانع تأثیر آن گردد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اساس در قوانین مدنی (المدونه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1444820|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>بنابراین خویشاوندی، تنها از نسب مشروع، و وجود [[رابطه زوجیت]] بین [[زوجه|زن]] و [[زوج|شوهر]] ناشی می‌گردد؛ و در غیر این صورت، توارث بین فرزند نامشروع و والدین طبیعی او، منتفی خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4323864|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=4}}</ref>
دلیل محرومیت ولد نامشروع از ارث، قطع نسب او با اشخاص موجد وی، به موجب حکم قانونگذار می‌باشد، نسب مقتضی ارث است؛ و تا مقتضی ارث، به وجود نیاید؛ دیگر ارث بری معنایی نخواهد داشت،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=197388|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref> در واقع چنانچه نسب، فاقد ویژگی صحت و [[مشروع|مشروعیت]] باشد؛ دیگر توارث، معنایی نخواهد داشت،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1062500|صفحه=|نام۱=منصور|نام خانوادگی۱=عدل|چاپ=1}}</ref> لذا محرومیت ولد زنا از ارث را، نمی‌توان به عنوان یکی از موانع ارث، محسوب نمود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=197356|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref> و نمی‌توان صفت مانع را، مشتمل بر [[ولادت|تولد]] از زنا دانست؛ زیرا در اینجا مقتضی وجود ندارد تا نسب نامشروع، بتواند مانع تأثیر آن گردد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اساس در قوانین مدنی (المدونه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1444820|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>بنابراین خویشاوندی، تنها از نسب مشروع، و وجود رابطه زوجیت بین زن و شوهر ناشی می‌گردد؛ و در غیر این صورت، توارث بین فرزند نامشروع و والدین طبیعی او، منتفی خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4323864|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=4}}</ref>
===در حقوق تطبیقی===
===در حقوق تطبیقی===
در هر سه آیین یهود و مسیحیت و زرتشتی، [[نسب نامشروع]]، از ارث محروم است؛ لیکن در برخی از این آیین‌ها، ولد زنا، از ارث پدر و مادر محروم می‌باشد؛ و در برخی دیگر، فرزند طبیعی، از مادر ارث می‌برد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث تطبیقی مقایسه مقررات ارث در حقوق مدنی و اقلیت‌های دینی ایران (زرتشتی-کلیمی-مسیحی)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3070476|صفحه=|نام۱=عزیزاله|نام خانوادگی۱=فهیمی|چاپ=1}}</ref>
در هر سه آیین یهود و مسیحیت و زرتشتی، [[نسب نامشروع]]، از ارث محروم است؛ لیکن در برخی از این آیین‌ها، ولد زنا، از ارث پدر و مادر محروم می‌باشد؛ و در برخی دیگر، فرزند طبیعی، از مادر ارث می‌برد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث تطبیقی مقایسه مقررات ارث در حقوق مدنی و اقلیت‌های دینی ایران (زرتشتی-کلیمی-مسیحی)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3070476|صفحه=|نام۱=عزیزاله|نام خانوادگی۱=فهیمی|چاپ=1}}</ref>
===در فقه===
===در فقه===
نسب مشروع، تنها منحصر به سبق [[نکاح]] صحیح یا وجود شبهه است، نسب نامشروع نیز، ممکن است در نتیجه زنا یا تنفیذ، به وجود آید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث |ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=380504|صفحه=|نام۱=آیت اله خلیل|نام خانوادگی۱=قبله ای خویی|چاپ=2}}</ref>
نسب مشروع، تنها منحصر به سبق نکاح صحیح یا وجود شبهه است، نسب نامشروع نیز، ممکن است در نتیجه زنا یا تنفیذ، به وجود آید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث |ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=380504|صفحه=|نام۱=آیت اله خلیل|نام خانوادگی۱=قبله ای خویی|چاپ=2}}</ref>


چنانچه بعد از [[ولوج روح|دمیده شدن روح]] در [[جنین]]، آن را از رحم زنی به رحم زن دیگر [[انتقال جنین|منتقل]] نمایند؛ حمل متعلق به زن اول خواهد بود، اما در صورتی که این اقدام، پیش از ولوج روح صورت پذیرد؛ اینکه حمل را متعلق به زن اول بدانیم؛ محل اشکال است؛ مگر اینکه ثابت شود [[نطفه]] زوجین، منشأ وجود جنین بوده‌ است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=54984|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref>
چنانچه بعد از [[ولوج روح|دمیده شدن روح]] در [[جنین]]، آن را از رحم زنی به رحم زن دیگر [[انتقال جنین|منتقل]] نمایند؛ حمل متعلق به زن اول خواهد بود، اما در صورتی که این اقدام، پیش از ولوج روح صورت پذیرد؛ اینکه حمل را متعلق به زن اول بدانیم؛ محل اشکال است؛ مگر اینکه ثابت شود [[نطفه]] زوجین، منشأ وجود جنین بوده‌ است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=54984|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref>
خط ۱۳۰: خط ۱۲۸:
*[[رای وحدت رویه شماره 617 مورخ 1376/4/3 هیات عمومی دیوان عالی کشور( اثبات نسب و اخذ شناسنامه)|رای وحدت رویه شماره ۶۱۷ مورخ ۱۳۷۶/۴/۳ هیئت عمومی دیوان عالی کشور( اثبات نسب و اخذ شناسنامه)]]
*[[رای وحدت رویه شماره 617 مورخ 1376/4/3 هیات عمومی دیوان عالی کشور( اثبات نسب و اخذ شناسنامه)|رای وحدت رویه شماره ۶۱۷ مورخ ۱۳۷۶/۴/۳ هیئت عمومی دیوان عالی کشور( اثبات نسب و اخذ شناسنامه)]]
== مقایسه موانع ارث با حجب ==
== مقایسه موانع ارث با حجب ==
علت منع از ارث، وجود خصوصیتی در خود وارث است که مانع ارث بری می‌شود؛ نظیر کفر او، ولی در [[حجب]]، امری نسبی که است که در رابطه با دو وارث، قابل تصور است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1715020|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref>
علت منع از ارث، وجود خصوصیتی در خود وارث است که مانع ارث بری می‌شود؛ نظیر کفر او، ولی در حجب، امری نسبی که است که در رابطه با دو وارث، قابل تصور است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1715020|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref>
==مقالات مرتبط ==
==مقالات مرتبط ==
*[[رویکرد تفسیری دیوان عالی کشور در حمایت از حقوق و آزادی ها با تاکید بر آرای حقوقی|رویکرد تفسیری دیوان عالی کشور در حمایت از حقوق و آزادی‌ها با تأکید بر آرای حقوقی]]
*[[رویکرد تفسیری دیوان عالی کشور در حمایت از حقوق و آزادی ها با تاکید بر آرای حقوقی|رویکرد تفسیری دیوان عالی کشور در حمایت از حقوق و آزادی‌ها با تأکید بر آرای حقوقی]]
۳۳٬۹۱۴

ویرایش