رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری'''{{جعبه اطلاعات آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری|موضوع=اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری|شاکی=حسین گرایلی|کلاسه پرونده=۹۰/۱۳۲۹|تاریخ رأی=دوشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۲|شماره دادنامه=۸۹۶}}مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
'''رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری'''{{جعبه اطلاعات آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری|موضوع=اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری|شاکی=علی پورعبداله|کلاسه پرونده=۹۰/۱۳۸۱|تاریخ رأی=دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۲|شماره دادنامه=۹۱۶}}مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
گردش کار: آقای حسین گرایلی به موجب لایحه ای که به شماره ۵۸۰۱۵۸۴-۳۰/۱۱/۱۳۹۰ ثبت دفتر هیأت عمومی دیوان عدالت اداری شده اعلام کرده است که:
گردش کار: آقای علی پورعبداله به موجب لایحه ای که به شماره ۵۸۰۱۷۲۱-۱۶/۱۲/۱۳۹۰ ثبت دفتر اندیکاتور هیأت عمومی دیوان عدالت اداری شده اعلام کرده است که:


احتراما، اینجانب حسین گرایلی شاکی پرونده شماره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۰۹۸۷۶ به خواسته تجدید محاسبه پاداش پایان خدمت بر اساس مواد ۷ و ۱۰ و ماده ۱۰ قانون تأمین اجتماعی وپرداخت مابه التفاوت به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی به استحضار می رساند اینجانب جهت خواسته فوق الذکر در دیوان عدالت طرح دعوا کرده ام که به موجب آن رأی شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۲۰۱۳۷۸- ۱۷/۸/۱۳۹۰ از شعبه ۲۲ دیوان عدالت اداری صادر شد که این رأی با آراء شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۱۵۰۲۳۳۶ – ۶/۷/۱۳۹۰ صادر شده از شعبه ۱۵ دیوان و رأی شماره ۲۴۰۶-۳۰/۱۰/۱۳۸۸ صادر شده از شعبه ۱۶ دیوان و رأی شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۱۶۰۲۰۴۲- ۳۰/۷/۱۳۹۰ صادر شده از شعبه ۱۶ و رأی شماره ۳۳۷-۱۳/۲/۱۳۹۰ صادر شده از شعبه ۱۵ و رأی شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۳۷۰۱۸۹۸- ۷/۸/۱۳۹۰ صادر شده از شعبه ۲۷ دیوان و سایر آراء پیوستی تعارض دارد
احتراما به استحضار می رساند پیرو طرح شکایت اینجانب مبنی بر درخواست اعمال حق شیفت ماهانه به طرفیت سازمان بازنشستگی که تقدیم شعبه ۲۲ دیوان عدالت اداری شد و طی دادنامه شماره فوق الذکر منجر به صدور حکم مبنی بر رد شکایت و عدم ورود خواسته گردید


حالیه با توجه به این که شاکیان دادنامه های فوق الذکر همکاران بنده و در یک اداره مشغول به کار بودیم و وضعیت کاملا
با توجه به این که در آراء صادر شده از شعب دیگر دیوان عدالت اداری از جمله شعبه ۲۷ به شماره دادنامه فوق الذکر در موضوع یکسان و شرایط و مستندات مشابه حکم به وارد دانستن شکایت و الزام طرف شکایت به اجرای موضوع خواسته شده است


مشابه داشته ایم، بنابراین با توجه به تعارض آراء بر اساس ماده ۴۳ قانون دیوان عدالت اداری تقاضای رسیدگی شایسته دارم
لذا تقاضای اعمال ماده ۴۳ قانون دیوان مبنی بر اعلام تعارض آراء بین دادنامه های صادر شده از شعبه ۲۲ دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۲۰۱۵۹۵- ۲۷/۹/۱۳۹۰ و دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۷۰۰۹۵۳- ۲۹/۵/۱۳۹۰ صادر شده از شعبه ۲۷ دیوان عدالت اداری را خواستار شده است


گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است:
گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است:


الف: شعبه بیست و دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۰۹۸۷۶ با موضوع دادخواست آقای حسین گرایلی به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی و به خواسته محاسبه پاداش پایان خدمت بر اساس مادتین ۷ و ۱۰ و تبصره ماده ۱۰ قانون اصلاح پاره ای از مقررات به حقوق بازنشستگی مصوب ۱۳/۲/۱۳۷۹ مجلس شورای اسلامی و پرداخت مابه التفاوت مربوط به آن به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۲۰۱۳۷۸- ۱۷/۸/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
الف: شعبه بیست و دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۰۳۹۳۱ با موضوع دادخواست آقای علی پور عبدالله به طرفیت سازمان بازنشستگی کشوری و به خواسته الزام خوانده به اعمال حق شیفت ماهانه در حقوق بازنشستگی به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۲۰۱۵۹۵- ۲۷/۹/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:


در خصوص دادخواست آقای حسین گرایلی به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی ( شعبه یک بابل)، به خواسته پرداخت پاداش پایان خدمت بر مبنای محاسبه جدید با توجه به اوراق و محتویات پرونده بالاخص مفاد دادخواست شاکی و لایحه دفاعیه مشتکی عنه با توجه به این که هیأت عمومی دیوان عدالت اداری و به موجب آراء شماره ۶۰- ۸/۲/۱۳۸۷ و ۴۷۸ الی ۵۰۰- ۲۷/۹/۱۳۸۴ دستورالعملهای مربوط سازمان تأمین اجتماعی در مورد مطالبات مورد نظر شاکی ابطال کرده در حالی که تاریخ بازنشستگی شاکی قبل از آراء مذکور و در تاریخ ۱/۷/۱۳۸۲ بوده است و به موجب مواد ۲۰ و ۴۳ قانون دیوان عدالت اداری اثر آراء هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ناظر به آینده است و به کیفیت مذکور خواسته شاکی قابلیت استناد ندارد، لذا بنا به مراتب مذکور قرار رد شکایت صادر و اعلام می شود
در خصوص دادخواست آقای علی پورعبداله به طرفیت سازمان بازنشستگی کشوری به خواسته اعمال حق شیفت با بررسی محتویات دادخواست و لایحه مشتکی عنه و مستندات پیوست پرونده، چون تخلفی از قوانین و مقررات در این خصوص مشهود نیست و ایراد موجهی از سوی شاکی به عملکرد مشتکی عنه در این مورد وارد نشده است و خواسته مطروح قابلیت تحقق بنا بر کیفیت مورد نظر را ندارد، لذا با استناد به ماده ۳۹ قانون استخدام کشوری به رد شکایت شاکی حکم صادر و اعلام می شود


رأی دیوان قطعی است
رأی دیوان قطعی است


ب: شعبه پانزدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۳۲۱۹۰ با موضوع دادخواست آقای اسداله اسدی به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی استان مازندران و به خواسته محاسبه مجدد پاداش پایان خدمت و پرداخت مابه التفاوت آن به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۱۵۰۲۳۳۶-
ب: شعبه بیست و هفتم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۰۷۲۹۷ با موضوع دادخواست آقای غلامرضا کبیری به طرفیت سازمان بازنشستگی کشوری و به خواسته الزام خوانده به اعمال حق شیفت ماهانه در حقوق بازنشستگی به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۷۰۰۹۵۳ - ۲۹/۵/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:


۶/۷/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
در خصوص شکایت آقای غلامرضا کبیری به طرفیت سازمان بازنشستگی کشوری به خواسته الزام طرف شکایت به منظور کردن حق شیفت در فیش حقوقی بازنشستگی و پرداخت معوقه ها با عنایت به محتویات پرونده، نظر به این که هر وجهی که کسورات کسر می شد در بازنشستگی لحاظ می شود اعم از حقوق ثابت یا اضافه کاری و یا فوق العاده ثابت، ملاحظه می شود حق شیفت شاکی در نامه مدیرکل خزانه داری و پرداختها به اداره کل کارگزینی پرداختها اعلام کرد حق شیفت را در بند ۴ درج کرده است که دلالت دارد در زمان بازنشستگی حق شیفت یکی از پرداختهادر معدل بود که کسورات کسر می شد، بنابراین شکایت وارد است با استناد به مواد ۱۳ و ۷ قانون دیوان عدالت اداری به حقانیت شاکی حکم صادر می شود
 
در خصوص شکایت شاکی به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی مازندران به خواسته الزام سازمان مشتکی عنه به خواسته تجدید محاسبه و پرداخت مابه التفاوت پاداش پایان خدمت شاکی با رعایت مواد ۷ و ۱۰ و تبصره ماده ۷ قانون اصلاح پاره ای از مقررات به حقوق بازنشستگی با توجه به مجموع اوراق پرونده و لایحه دفاعیه طرف شکایت نظر به این که مطابق مواد ۱ و ۶ و ۷ و ۱۰ قانون اصلاح پاره ای از مقررات مربوط به حقوق بازنشستگی بانوان شاغل خانواده ها و سایر کارکنان مصوب سال ۱۳۷۹ مستخدمان سازمان تأمین اجتماعی مشمول قانون استخدام کشوری هستند و ملاک پرداخت پاداش جهت کارکنان آخرین حقوق و مزایای دریافتی مشمول کسر حق بیمه خواهد بود و با توجه به مراتب فوق که تأمین اجتماعی این امر را لحاظ نکرده است
 
لذا دعوا وارد تشخیص و به اجابت خواسته بر اساس آخرین حقوق و مزایای دریافتی مشمول کسر حق بیمه شاکی حکم صادر واعلام می شود


رأی دیوان قطعی است
رأی دیوان قطعی است


ج: شعبه شانزدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۱۶/۸۸/۱۲۹۴ با موضوع دادخواست آقای علی حسن پورآهنگری به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی استان مازندران و به خواسته محاسبه مجدد پاداش پایان خدمت و پرداخت مابه التفاوت آن به موجب دادنامه شماره ۲۴۰۶- ۳۰/۱۰/۱۳۸۸، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:


در خصوص دادخواست آقای علی حسن پور آهنگری به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی مازندران به خواسته الزام اداره کل تأمین اجتماعی استان مازندران به تجدید محاسبه و پرداخت مابه التفاوت پاداش پایان خدمت متقاضی با رعایت مفاد مواد ۷ و ۱۰ و تبصره ماده ۱۰ قانون اصلاح پاره ای از مقررات به حقوق بازنشستگی و با توجه به مجموع اوراق پرونده و لایحه دفاعیه اداره مشتکی عنه و نظر به این که مطابق مواد ۱ و ۶ و ۷ و ۱۰ قانون اصلاح پاره ای از مقررات مربوط به حقوق بازنشستگی بانوان شاغل خانواده ها و سایر کارکنان مصوب سال ۱۳۷۹ مستخدمان سازمان تأمین اجتماعی مشمول قانون استخدام کشوری هستند و ملاک پرداخت پاداش جهت کارکنان مذکور آخرین حقوق و مزایای دریافتی مشمول کسر حق بیمه خواهد بود با توجه به مراتب فوق که تأمین اجتماعی این امر را لحاظ نکرده است لذا دعوا را وارد تشخیص و به پرداخت پاداش بر اساس آخرین حقوق و مزایای دریافتی مشمول کسر حق بیمه حکم صادر و اعلام می شود
رأی دیوان قطعی است
د: شعبه پانزدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۱۵/۸۸/۱۲۷۶ با موضوع دادخواست آقای علی اکبر عظامی به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی مازندران و به خواسته محاسبه پاداش پایان خدمت بر اساس مفاد مواد ۷ و ۱۰ وتبصره ماده ۱۰ قانون اصلاح پاره ای از مقررات به حقوق بازنشستگی و پرداخت مابه التفاوت آن به موجب دادنامه شماره ۳۳۷- ۱۳/۲/۱۳۸۹، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
در خصوص شکایت شاکی به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی مازندران به خواسته الزام اداره کل تأمین اجتماعی استان مازندران به تجدید محاسبه و پرداخت مابه التفاوت پاداش پایان خدمت شاکی با رعایت مفاد مواد ۷ و ۱۰ و تبصره ماده ۱۰ قانون اصلاح پاره ای از مقررات به حقوق بازنشستگی، با توجه به مجموع اوراق پرونده و لایحه دفاعیه اداره مشتکی عنه و نظر به این که مطابق مواد ۱ و ۶ و ۷ و ۱۰ قانون اصلاح پاره ای از مقررات مربوط به حقوق بازنشستگی بانوان شاغل خانواده ها و سایر کارکنان مصوب سال ۱۳۷۹ مستخدمان سازمان تأمین اجتماعی مشمول قانون استخدام کشوری هستند و ملاک پرداخت پاداش جهت کارکنان مذکور آخرین حقوق و مزایای دریافتی مشمول کسر حق بیمه خواهد بود با توجه به مراتب فوق که تأمین اجتماعی این امر را لحاظ نکرده است، لذا دعوا را وارد تشخیص و به پرداخت پاداش بر اساس آخرین حقوق و مزایای دریافتی مشمول کسر حق بیمه حکم صادر و اعلام می شود
رأی دیوان قطعی است
ه: شعبه شانزدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۲۲۱۵۵ با موضوع دادخواست آقای حسین رضایی به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی آمل و به خواسته محاسبه پاداش پایان خدمت بر اساس مفاد مواد ۷ و ۱۰ و تبصره ماده ۱۰ قانون اصلاح پاره ای از مقررات به حقوق بازنشستگی و پرداخت مابه التفاوت آن به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۱۶۰۲۰۴۲- ۳۰/۷/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
با توجه به مفاد دادخواست و پاسخ مشتکی عنه نظر به این که مطابق ماده ۷ قانون اصلاح پاره ای از مقررات مربوط به حقوق بازنشستگی بانوان شاغل خانواده ها و سایر کارکنان مصوب ۱۳/۱۲/۱۳۷۹ مجلس شورای اسلامی پاداش پایان خدمت به ازای هر سال خدمت معادل یک ماه آخرین حقوق و فوق العاده دریافتی که ملاک کسور بازنشستگی است به عنوان پاداش پایان خدمت پرداخت می شود نظر به این که مشتکی عنه رعایت ماده ۷ قانون فوق الذکر را نکرده است علی هذا با وارد دانستن شکایت به الزام مشتکی عنه به پرداخت پاداش پایان خدمت بر اساس ماده ۷ قانون مذکور و پرداخت مابه التفاوت آن حکم صادر و اعلام می شود
رأی دیوان قطعی است
و: شعبه بیست و هفتم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۳۹۴۰۴ با موضوع دادخواست آقای مصطفی علیزاده به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی استان مازندران و به خواسته محاسبه مجدد پاداش پایان خدمت و پرداخت مابه التفاوت آن به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۷۰۱۸۹۸- ۷/۸/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
در خصوص شکایت آقای مصطفی علیزاده به طرفیت اداره کل سازمان تأمین اجتماعی استان مازندران به خواسته الزام طرف شکایت به تجدید محاسبه پاداش پایان خدمت براساس مواد ۷ و ۱۰ و تبصره ماده ۱۰ قانون اصلاح پاره ای از مقررات به حقوق بازنشستگی مصوب ۱۳/۲/۱۳۷۹ مجلس شورای اسلامی و پرداخت مابه التفاوت با توجه به مفاد پرونده و اظهارات طرفین در لایحه و متن شکایت مبنی بر این که طبق مقررات پرداخت پاداش پایان خدمت به ازای هر سال خدمت یک ماه آخرین حقوق و فوق العاده های کسور بازنشستگی شده حساب و پرداخت شده و برخی از مزایای پرداختی به کارکنان از قبیل بهره وری و کارانه به دلیل غیر مستمر بودن در زمان بازنشستگی مشارالیه مشمول کسور بازنشستگی نبوده و از آن حق بیمه کسر نشده است
ملاحظه می شود اختلاف در موضوع اخیر است و در هر پرداختی کسورات شامل شود در پاداش پایان خدمت لحاظ می شود در مورد بهره وری و کارانه و غیره لازم است مجددا احتساب شود لذا اعتراض وارد است به استناد ماده ۱۰۶ ناظر به بند ۱۰ ماده ۶۸ و به رأی وحدت رویه شماره ۶۵۷-۶۵۸ – ۱۵/۱۰/۱۳۸۷ هیأت عمومی و به مواد ۱۳ و ۷ قانون دیوان عدالت اداری با وارد دانستن شکایت در محدوده خواسته حکم صادر می شود
رأی دیوان قطعی است


هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد
خط ۶۸: خط ۴۰:




کدمنبع: 8732
کدمنبع: 8735
[[رده:آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری سال ۱۳۹۲]]
[[رده:آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری سال ۱۳۹۲]]
۷۶٬۷۱۵

ویرایش