۸٬۲۳۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== تعریف == | == تعریف == | ||
حقوق بین الملل خصوصی مجموعه [[قانون|قوانین]] و مقرراتی است که روابط افراد در زندگی بین المللی را تنظیم می کند. به عبارت دیگر هر جا که در رابطه اشخاص یک عامل خارجی وجود داشته باشد، قواعد حاکم بر آن را باید در این شعبه از | حقوق بین الملل خصوصی مجموعه [[قانون|قوانین]] و مقرراتی است که روابط افراد در زندگی بین المللی را تنظیم می کند. به عبارت دیگر هر جا که در رابطه اشخاص یک عامل خارجی وجود داشته باشد، قواعد حاکم بر آن را باید در این شعبه از حقوق جستجو کرد. در این گونه موارد، مهمترین مساله تشخیص قانونی است که باید بر [[عمل حقوقی|اعمال]] و [[واقعه حقوقی|وقایع حقوقی]] حکومت کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق (نظریه عمومی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669260|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=3}}</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
حقوق [[ایران]]، در طول تاریخ پر فراز و نشیب این [[کشور|سرزمین]]، از چند دوره متمایز به شرح زیر گذشته است: | حقوق [[ایران]]، در طول تاریخ پر فراز و نشیب این [[کشور|سرزمین]]، از چند دوره متمایز به شرح زیر گذشته است: | ||
# ادوار پیش از [[اسلام]]: نخستین دوره از ادوار دوره هخامنشیان است که طی آن ایرانیان نه تنها به شکل [[دولت|دولتی]] فراگیر در سرزمین [[ایران]] توفیق می یابند بلکه از [[مرز]]<nowiki/>های سرزمین خود نیز فراتر می روند و به کشورگشایی در سرزمین های مجاور و دور دست می زنند. در این دوره با توجه به اسناد به جا مانده این نتیجه حاصل می شود که ایرانیان با این که خود [[مذهب]] معینی داشته اند، نسبت به نژادها و | # ادوار پیش از [[اسلام]]: نخستین دوره از ادوار دوره هخامنشیان است که طی آن ایرانیان نه تنها به شکل [[دولت|دولتی]] فراگیر در سرزمین [[ایران]] توفیق می یابند بلکه از [[مرز]]<nowiki/>های سرزمین خود نیز فراتر می روند و به کشورگشایی در سرزمین های مجاور و دور دست می زنند. در این دوره با توجه به اسناد به جا مانده این نتیجه حاصل می شود که ایرانیان با این که خود [[مذهب]] معینی داشته اند، نسبت به نژادها و مذاهب دیگر بد رفتاری نمی کردند و به مذاهب مختلف با دیده احترام می نگریستند و حتی اجازه می دادند که پیروان سایر مذاهب، مراسم و تشریفات مذهبی خود را آزادانه انجام داده و تبلیغات لازمه بنمایند. این گونه رفتار با ملت های مغلوب از سوی ایرانیان در آن دوران می تواند نشانه وضعیت بیگانگان در داخل سرزمین های اصلی ایران تلقی گردد. در دوران پارت ها یا اشکانیان که [[حکومت]] از یونانی ها پس گرفته می شود و ایرانیان خود، زمام امور را به دست می گیرند، نظام حکومتی، نظیر آنچه در زمان هخامنشیان بوده، شکل ملوک الطوایفی داشت. این وضعیت ایجاب می کند اداره هر ناحیه در قبضه حکومتی خود مختار باشد و حقوق هر ناحیه نسبت به حقوق ناحیه های دیگر متفاوت باشد. با این وصف نباید آن دوران را در حقوق ایران، با رفتار سخت با بیگانگان و سلب حقوق آن ها در دوران فئودالیته در اروپا مقایسه کرد. در دوره ساسانیان، حقوق بومی ایران، [[حاکمیت]] عام می یابد و به لحاظ نقش برجسته مذهب [[زرتشتی]] در فرهنگ و در اداره جامعه، با احکام آن آمیخته می گردد و مذهب در تعیین حقوق فرد در جامعه ارزش پیدا می کند. با این وصف برای پیروان مذاهب دیگر نیز فرض برخوردار بودن از حقوق محفوظ بوده مگر هنگامی که رواج مذهبی به رواج مذهب زرتشتی زیان می رسانده که در این حالت سختگیری نسبت به پیروان آن مذهب آغاز می شده است. این وضعیت دربازه [[مسیحیت|مسیحیان]] ایران در آن عهد دارای سابقه می باشد چنانکه با اوج گرفتن رواج این مذهب در ایران سختگیری نسبت به پیروان آن در آن عهد شدت می یابد خاصه هنگامی که مسیحیت به عنوان مذهب رسمی از سوی دولت روم پذیرفته می شود و دولت ایران آن مذهب را به عنوان عامل پیوند میان پیروان آن و دولت روم تلقی می کند و رفتار خود مسیحیان نیز این بدگمانی دولت ایران را دامن می زند. این وضعیت سبب می شود از یک سوء رفتار به مسیحیان ایران، تابع چگونگی روابط [[دولت]] ایران با دولت روم گردد و از سوی دیگر دولت روم خود را مجاز ببیند که درباره [[حق|حقوق]] و [[آزادی]] های آنان یا کم از آن در اجرای مراسم مذهبی آن ها نزد دولت ایران مداخله کند. چنانکه در زمان یزدگرد اول ساسانی بر اثر توافق میان این دو دولت، هیاتی مذهبی از سوی دولت روم شرقی به ایران می آید و اعضای آن هیات با شرکت در انجمن رهبران مسیحیان ایران در سال 1410 میلادی در تنظیم آیین و نظامات مسیحیت در ایران مشارکت جویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق بین الملل خصوصی (جلد اول) (کلیات، تابعیت، اقامتگاه، وضعیت بیگانگان)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669280|صفحه=|نام۱=محمود|نام خانوادگی۱=سلجوقی|چاپ=7}}</ref> | ||
# دوره حکومت های اسلامی: با شکست ساسانیان و برقرار شدن حاکمیت اسلامی در سرزمین ایران، حقوق این سرزمین، این بار از بن دگرگون شد و جای خود را به حقوق اسلامی داد. افزون بر زرتشتیان پیروان دیگر آیین ها هم که از گذشته ها در این سرزمین سکونت داشتند و از اتباع ایران به شمار می آمدند و از پذیرفتن اسلام سرباز زده بودند در این دوران دیگر نمی توانستند جزء اعضای جامعه یا امت اسلامی تلقی شوند به این جهت همگی این گروه ها در حاکمیت جدید از [[کافر|کفار]] و نسبت به جامعه اسلامی بیگانه تلقی می شدند و بهره مند ماندند آن ها از حقوق بستگی به آن داشته که اولا از پیروان مذهب شناخته شده محسوب شوند ثانیا با این حاکمیت پیمانی به نام [[عقد ذمه]] یا [[عقد جزیه]] منعقد سازند. در این پیمان ها حقوق و تکالیف آن ها کم و بیش معین می شده است. منعقد سازندگان این پیمان ها را [[کافر ذمی|ذمی]] می نامیده اند و آن هایی که از ایفای این تکلیف دوری می جسته اند از [[کافر حربی|کفار حربی]] تلقی می شده اند و نمی توانسته اند مدعی هیچ گونه حقی باشند و از لحاظ جان و [[مال]] نیز حقی برای آن ها شناخته نمی شده است. گذشته از ذمیان که سکونت آن ها در سرزمین اسلامی صورت دائم داشته است بیگانگانی هم که برای اقامت موقت یا عبور به این سرزمین می آمده اند و به آن ها به گونه ای امان داده می شده است از حداقل حقوق ذمیان بهره مند می گشته اند این گونه بیگانگان را در اصطلاح مستامن می گفته اند در باره بیگانگی هم که میان دولت متبوع آن ها و دولت اسلامی پیمان صلح موقت یا متارکه [[جنگ]] موسوم به [[مهادنه]] منعقد می شد و لفظ معاهد به کار می رفته است. | # دوره حکومت های اسلامی: با شکست ساسانیان و برقرار شدن حاکمیت اسلامی در سرزمین ایران، حقوق این سرزمین، این بار از بن دگرگون شد و جای خود را به حقوق اسلامی داد. افزون بر زرتشتیان پیروان دیگر آیین ها هم که از گذشته ها در این سرزمین سکونت داشتند و از اتباع ایران به شمار می آمدند و از پذیرفتن اسلام سرباز زده بودند در این دوران دیگر نمی توانستند جزء اعضای جامعه یا امت اسلامی تلقی شوند به این جهت همگی این گروه ها در حاکمیت جدید از [[کافر|کفار]] و نسبت به جامعه اسلامی بیگانه تلقی می شدند و بهره مند ماندند آن ها از حقوق بستگی به آن داشته که اولا از پیروان مذهب شناخته شده محسوب شوند ثانیا با این حاکمیت پیمانی به نام [[عقد ذمه]] یا [[عقد جزیه]] منعقد سازند. در این پیمان ها حقوق و تکالیف آن ها کم و بیش معین می شده است. منعقد سازندگان این پیمان ها را [[کافر ذمی|ذمی]] می نامیده اند و آن هایی که از ایفای این تکلیف دوری می جسته اند از [[کافر حربی|کفار حربی]] تلقی می شده اند و نمی توانسته اند مدعی هیچ گونه حقی باشند و از لحاظ جان و [[مال]] نیز حقی برای آن ها شناخته نمی شده است. گذشته از ذمیان که سکونت آن ها در سرزمین اسلامی صورت دائم داشته است بیگانگانی هم که برای اقامت موقت یا عبور به این سرزمین می آمده اند و به آن ها به گونه ای امان داده می شده است از حداقل حقوق ذمیان بهره مند می گشته اند این گونه بیگانگان را در اصطلاح مستامن می گفته اند در باره بیگانگی هم که میان دولت متبوع آن ها و دولت اسلامی پیمان صلح موقت یا متارکه [[جنگ]] موسوم به [[مهادنه]] منعقد می شد و لفظ معاهد به کار می رفته است. | ||
# دوره مغول و بعد از آن: با تسخیر سرزمین ایران و دیگر بلاد خلافت اسلامی از سوی چنگیز و فرزندان او در اراضی تسخیر شده آنان حاکمیتی جدید مستولی شد. از مشخصات این دوران در روابط با بیگانگان آن است که با ایجاد حکومت قوی و با ثبات در منطقه، رفت و آمد [[تاجر|بازرگانان]] آغاز شد. در این دوره بیگانه تنها شامل کسانی می شد که از خارج از قلمرو امپراتوری مغول به طور روزافزون برای [[تجارت]] یا سیاحت یا ماموریت به ایران می آمده اند. در عصر صفویه با آن که حکومت عثمانی با قرار گرفتن میان ایران و اروپا به عنوان رقیب مقتدر دولت ایران، جریان آزاد روابط اقتصادی و تجاری میان سرزمین، کار کشورهای اروپایی را مختل می ساخت، دولت ایران که پایه های خود را بر ترویج تشیع نهاده بود. به لحاظ اقتدار و ثبات خود توانست موقعیت این سرزمین را به عنوان شاهراه شرق و غرب همچنان حفظ کند. در این دوران روابط بیگانگان در ایران مانند گذشته تابع احکام و موازین حقوق اسلامی بود. در این عصر نیز سیاست پرگسترش روابط بین المللی و تشویق تجارت، استوار بوده و به خصوص از آمدن بازرگانان اروپایی استقبال می شده است. | # دوره مغول و بعد از آن: با تسخیر سرزمین ایران و دیگر بلاد خلافت اسلامی از سوی چنگیز و فرزندان او در اراضی تسخیر شده آنان حاکمیتی جدید مستولی شد. از مشخصات این دوران در روابط با بیگانگان آن است که با ایجاد حکومت قوی و با ثبات در منطقه، رفت و آمد [[تاجر|بازرگانان]] آغاز شد. در این دوره بیگانه تنها شامل کسانی می شد که از خارج از قلمرو امپراتوری مغول به طور روزافزون برای [[تجارت]] یا سیاحت یا ماموریت به ایران می آمده اند. در عصر صفویه با آن که حکومت عثمانی با قرار گرفتن میان ایران و اروپا به عنوان رقیب مقتدر دولت ایران، جریان آزاد روابط اقتصادی و تجاری میان سرزمین، کار کشورهای اروپایی را مختل می ساخت، دولت ایران که پایه های خود را بر ترویج تشیع نهاده بود. به لحاظ اقتدار و ثبات خود توانست موقعیت این سرزمین را به عنوان شاهراه شرق و غرب همچنان حفظ کند. در این دوران روابط بیگانگان در ایران مانند گذشته تابع احکام و موازین حقوق اسلامی بود. در این عصر نیز سیاست پرگسترش روابط بین المللی و تشویق تجارت، استوار بوده و به خصوص از آمدن بازرگانان اروپایی استقبال می شده است. |