حقوق جنگ: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸٬۷۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ۱۲ ژوئن
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''حقوق جنگ یا مخاصمات بین المللی'''، یکی از فصول مهم [[حقوق بین الملل عمومی]] را تشکیل می دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق بین الملل از نظریه تا عمل|ترجمه=|جلد=|سال=1394|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669456|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=امیدی|چاپ=2}}</ref> حقوق جنگ عبارت است از مجموعه قواعد حاکم بر روابط دو طرف متخاصم در جنگ و همچنین روابط آن ها با طرف های ثالث و بی طرف.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق بین الملل اسلام|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=دادگستر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669460|صفحه=|نام۱=عباسعلی|نام خانوادگی۱=عظیمی شوشتری|چاپ=2}}</ref>
'''حقوق جنگ یا مخاصمات بین المللی'''، یکی از فصول مهم [[حقوق بین الملل عمومی]] را تشکیل می دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق بین الملل از نظریه تا عمل|ترجمه=|جلد=|سال=1394|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669456|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=امیدی|چاپ=2}}</ref> حقوق جنگ عبارت است از مجموعه قواعد حاکم بر روابط دو طرف متخاصم در جنگ و همچنین روابط آن ها با طرف های ثالث و بی طرف.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق بین الملل اسلام|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=دادگستر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669460|صفحه=|نام۱=عباسعلی|نام خانوادگی۱=عظیمی شوشتری|چاپ=2}}</ref> سابقه حقوق جنگ به عهد باستان و قرون وسطی باز می گردد اما پیدایش آن به صورت امروزی، نسبتا جدید است و بنای آن بر پایه هنجاری آمرانه که توسل به زور را در حل اختلافات میان [[دولت]] ها مردود می شمرد، بعد از سال های پایانی قرن نوزدهم گذاشته شد و جنگ های تجاوزکارانه اعمالی نامشروع تلقی گردید ولی نتیجه تلاش برای پیشگیری از جنگ به دلیل نبودن یک سازمان علمی حقوق بین الملل جزا چندان موفقیت آمیز نبوده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق بین الملل کیفری (گزیده مقالات 1)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669468|صفحه=|نام۱=محمدعلی|نام خانوادگی۱=اردبیلی|چاپ=5}}</ref> حقوق جنگ شامل جنگ های بین المللی و جنگ های داخلی می شود.<ref name=":0" />


== تعریف ==
== تعریف ==
حقوق جنگ شامل مجموعه قواعد حقوق بین الملل حاکم بر مناسبات متقابل کشورهای متخاصم در یک مخاصمه مسلحانه بین المللی و یا میان کشورهای متخاصم با کشورهای بی طرف است. طرفین درگیر در چنین جنگی، ملزم به رعایت آن قواعد در طول عملیات خصمانه خود هستند. حقوق جنگ را به طور خلاصه می توان عرف و ضوابط قراردادی مربوط به جنگ نیز نامید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جنگ حقوق بین الملل مخاصمات مسلحانه|ترجمه=|جلد=|سال=1395|ناشر=انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669464|صفحه=|نام۱=محمدرضا|نام خانوادگی۱=ضیایی بیگدلی|چاپ=4}}</ref>
حقوق جنگ، شامل مجموعه قواعد حقوق بین الملل حاکم بر مناسبات متقابل کشورهای متخاصم در یک مخاصمه مسلحانه بین المللی و یا میان کشورهای متخاصم با کشورهای بی طرف است. طرفین درگیر در چنین جنگی، ملزم به رعایت آن قواعد در طول عملیات خصمانه خود هستند. به طور خلاصه حقوق جنگ را می توان عرف و ضوابط قراردادی مربوط به جنگ نیز نامید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جنگ حقوق بین الملل مخاصمات مسلحانه|ترجمه=|جلد=|سال=1395|ناشر=انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669464|صفحه=|نام۱=محمدرضا|نام خانوادگی۱=ضیایی بیگدلی|چاپ=4}}</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
سابقه حقوق جنگ به عهد باستان و قرون وسطی باز می گردد اما پیدایش آن به صورت امروزی، نسبتا جدید است و بنای آن بر پایه هنجاری آمرانه که توسل به زور را در حل اختلافات میان [[دولت]] ها مردود می شمرد، بعد از سال های پایانی قرن نوزدهم گذاشته شد و جنگ های تجاوزکارانه اعمالی نامشروع تلقی گردید ولی نتیجه تلاش برای پیشگیری از جنگ به دلیل نبودن یک سازمان علمی حقوق بین الملل جزا چندان موفقیت آمیز نبوده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق بین الملل کیفری (گزیده مقالات 1)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669468|صفحه=|نام۱=محمدعلی|نام خانوادگی۱=اردبیلی|چاپ=5}}</ref>
پیشینه حقوق جنگ در ادوار مختلفی قابل بررسی است:


== موضوع ==
قبل از دوران جامعه ملل: حیات بشر همواره با جنگ و خونریزی همراه بوده است. دولت شهرهای یونان باستان به رغم تمدن پیشرفته ای که داشتند، درگیر جنگ های پلوپونز شدند و خود را به نابودی کشاندند. امپراتوری اسکندر در نتیجه مخاصمات میان حکمرانان یونانی از هم پاشید. در سده دوم و سوم پیش از میلاد، قدرت امپراتوری روم از راه جنگ گسترش یافت و سرزمین های امپراتوری مدت دو سده بر اساس نظام حقوقی رم اداره شدند. وجود مصائب، [[خسارت]] ها و [[زیان]] های فراوان ناشی از جنگ، سبب شد تا تلاش هایی برای رهایی از این بلای خانمان سوز و جلوگیری از آن صورت گیرد. اما موفقیت چندانی به دست نیامده است زیرا قدرتمندان آن را تحت عناوین مختلفی مانند جنگ عادلانه در مقابل جنگ غیر عادلانه توجیه کرده اند. از این رو دولت ها به منظور تامین اهداف توسعه طلبانه و اغراض مادی و کسب یا حفظ قدرت و برتری جویی شان، تحت پوشش چنین واژگان جنگ هایی مانند جنگ های صلیبی صورت داده اند که جز خشونت، بی رحمی، انتقام جویی و خون ریزی نتیجه ای در برنداشت.


== هدف ==
# دوران جامعه ملل: اگر چه در قرن 19 و دهه های اول و قرن بیستم، [[حقوق بین الملل]]، رفتار دولت ها در ایام جنگ را با تنظیم قواعد و مقرراتی مورد ملاحظه قرار داده بود ولی درباره حق توسل به زور و جنگ توسط دولت ها ممنوعیتی را به وجود نباورد در واقع، اختیار به دست دولت ها بود که هر گاه لازم می دیدند به زور متوسل می شدند. چنان که کنفرانس های 1899 و 1907 لاهه علی رغم پیش بینی ها و انتظارات در موضوعات مورد نظر چندان موفقیتی نداشت و نتوانست ممنوعیتی را برای توسل به زور ایجاد نماید و جنگ را غیر قانونی اعلام کند. بعد از [[جنگ جهانی اول]]، جامعه ملل تشکیل شد تا از وقوع جنگ های بعدی پیش گیری کند اما این هدف محقق نشد و فقط محدودیت هایی در جنگ ایجاد شد. در گام بعدی پیمان بریان-کلوگ 1928 یا [[پیمان پاریس]] مشهور به قرارداد عمومی تقبیح جنگ به عنوان ابزار سیاست ملی است. اما این پیمان نیز در عمل موفق به پیشگیری از جنگ نشد.
# بعد از تاسیس سازمان ملل: تدابیر پیش بینی شده درباره عدم توسل به جنگ در میثاق جامعه ملل، پیمان بریان-کلوگ و سایر موارد نشان داد که این تدابیر برای پیش گیری از جنگ موثر نبوده اند و وقوع جنگ جهانی دوم مثبت این امر بود. بعد از [[جنگ جهانی دوم]]، جامعه ملل متحل شد و سازمان ملل متحد به عنوان ابزار نظم و قانون در محیط بین الملل ایجاد شد. مهمترین مسئله در تدوین منشور ملل متحد موضوع جنگ بود که در بند 4 ماده 2 این منشور قید شده است. البته منشور ملل متحد به جای عنوان جنگ از واژه وسیع توسل به زور استفاده کرده است تا هر نوع برخورد مسلحانه و تجاوز از نوع جنگ را در بر گیرد و اقدامات خصمانه کمتر از جنگ از دایره ممنوعیت خارج نگردد.البته با وجود این که زمان زیادی از تشکیل سازمان ملل متحد نگذشته بود که به ترتیب دو عضو دائم شورای امنیت، یعنی فرانسه و ایالات متحده امریکا به عنوان بانیان جنگ خونین و دهشت بار ویتنام وارد عمل می شوند. علاوه بر این که بلای خانمان سوز توسط و یا تحت حمایت مدعیان به اصطلاح صلح و امنیت بین المللی البته تحت عناوینی دل انگیز مانند دفاع مشروع همچنان ادامه دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نگاهی تحلیلی بر مخاصمات مسلحانه در دو دیدگاه اسلام و حقوق بین الملل|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فصلنامه دیدگاه های حقوقی شماره 54 تابستان 1390|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669500|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=نظیفی|نام۲=سیداصغر|نام خانوادگی۲=جعفری|چاپ=}}</ref>


== اهمیت ==
== اهمیت ==
حقوق جنگ یک امر ضروری است. این نظریه که [[علم حقوق|حقوق]] می تواند جنگ را تنظیم کند بنا به عقیده بعضی تناقض آمیز است، چون جنگ فی نفسه یک مکانیزم توسل به زور برای حل اختلافات است و به نظر می رسد که مانع از کاربرد حقوق شمرده شود. اساسا یک چنین استدلالی اشاره دارد بر این که در جنگ تمام ملاحظات انسانی و بشردوستانه متروک می ماند. در حقیقت جنگ یک عملی سیاسی است و معمولا پذیرفته شده که تنها زمانی رخ می دهد که تمام آلترناتیوها به بن بست رسیده باشند. شکی نیست که جنگ، فرصت آشکاری برای پست ترین رفتارها را فراهم می کند اما اساسا جنگ یک اقدام خشونت آمیز کنترل شده به ویژه برای مقاصد سیاسی است. حقوق در جنگ نیز مقتضیات بشردوتانه معقول را در مقابل ضروریات نظامی به حال موازنه در می آورد. بنابراین حقوق کاربرد تمام زور را برای مجبور کردن دشمن به تسلیم مجاز می شمارد. ولی کوشش می کند جلوی زیاده روی ها و بدرفتاری ها در استفاده از زور را بگیرد، کاربرد حقوق در این مفهوم عمدتا با سرنوشت جنگ سازگار است. اگر قرار است نیروهای مسلح در زمان صلح شهروندانی مسئول باشند در زمان جنگ نیز باید از انضباط برخوردار باشند. حتی کارایی نیروهای مسلح طی برخوردهای خصمانه بستگی به انضباط آن ها دارد، بنابراین ضرورت نظامی وجود قواعد و مقرراتی را تقریبا قطع نظر از محتوای آن ها ایجاب می کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق اسیران جنگی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669436|صفحه=|نام۱=محمدعلی|نام خانوادگی۱=حجازی|چاپ=1}}</ref>
حقوق جنگ یک امر ضروری است. این نظریه که [[علم حقوق|حقوق]] می تواند جنگ را تنظیم کند بنا به عقیده بعضی تناقض آمیز است، چون [[جنگ]] فی نفسه یک مکانیزم توسل به زور برای حل اختلافات است و به نظر می رسد که مانع از کاربرد حقوق شمرده شود. اساسا یک چنین استدلالی اشاره دارد بر این که در جنگ تمام ملاحظات انسانی و بشردوستانه متروک می ماند. در حقیقت جنگ یک عملی سیاسی است و معمولا پذیرفته شده که تنها زمانی رخ می دهد که تمام آلترناتیوها به بن بست رسیده باشند. شکی نیست که جنگ، فرصت آشکاری برای پست ترین رفتارها را فراهم می کند اما اساسا جنگ یک اقدام خشونت آمیز کنترل شده به ویژه برای مقاصد سیاسی است. حقوق در جنگ نیز مقتضیات بشردوتانه معقول را در مقابل ضروریات نظامی به حال موازنه در می آورد. بنابراین حقوق کاربرد تمام زور را برای مجبور کردن دشمن به تسلیم مجاز می شمارد. ولی کوشش می کند جلوی زیاده روی ها و بدرفتاری ها در استفاده از زور را بگیرد، کاربرد حقوق در این مفهوم عمدتا با سرنوشت جنگ سازگار است. اگر قرار است نیروهای مسلح در زمان صلح شهروندانی مسئول باشند در زمان جنگ نیز باید از انضباط برخوردار باشند. حتی کارایی نیروهای مسلح طی برخوردهای خصمانه بستگی به انضباط آن ها دارد، بنابراین ضرورت نظامی وجود قواعد و مقرراتی را تقریبا قطع نظر از محتوای آن ها ایجاب می کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق اسیران جنگی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669436|صفحه=|نام۱=محمدعلی|نام خانوادگی۱=حجازی|چاپ=1}}</ref>


== قلمرو ==
== قلمرو ==
حقوق جنگ، [[جنگ داخلی|جنگ های داخلی]] و بین المللی را در بر می گیرد. البته پیش از سال 1949، تنها شکل رایج مخاصمات مسلحانه بین المللی، جنگ میان [[دولت]] ها بود اما گونه دیگری از مخاصمات مسلحانه وجود داشتند که مقرراتی درباره آن ها تنظیم نشده بود. این ها جنگ های داخلی بودند. در این گونه از مخاصمات که محدود به [[کشور|سرزمین]] یک دولت است، شورشیان بر ضد دولت به پا می خیزند و گاهی در اثر نبرد میان دولت و شورشیان و قدرت نسبی آن ها موجب در دست گرفتن کنترل بخشی از سرزمین ملی و یا سرنگونی دولت می شود. پیش از 1949 هیچ قاعده ای در مورد این گونه از مخاصمات مسلحانه وجود نداشت زیرا دولت ها استدلال می کردند که شورش و تمرد، کاملا امری داخلی است و دولت های دیگر حقی برای دخالت در آن را ندارند اما به مرور زمان مشخص شد که اهمیت مخاصمات داخلی به اندازه مخاصمات بین المللی است. از این رو کمیته بین المللی [[صلیب سرخ]]، اقداماتی را در اثنای جنگ داخلی روسیه در سال های 1917 الی 1921 و جنگ داخلی اسپانیا 1936 الی 1939 آغاز کرد و با متخاصمان موافقت نامه هایی را منعقد نمود که بر اساس آن رزمندگان دستگیر شده، در حکم اسیران جنگی با حقوق حمایتی تلقی می شدند، نشان و پرچم صلیب سرخ مورد شناسایی و احترام قرار می گرفت، کمک های بین المللی برای غیر نظامیان تحت نظارت صلیب سرخ جهانی منعقد می شد و یک دفتر اطلاعات مرکزی، همه اطلاعات مربوط به زندانیان و مفقودان را گردآوری می کرد. این رویه در سال 1949 در قالب ماده 3 مشترک کنوانسیون های ژنو، تدوین شد که با بیانی یکسان در هر چهار کنوانسیون، حداقل ضمانت هایی را نسبت به مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی مقرر داشت. این اولین باری بود که [[کشور]]<nowiki/>ها با استفاده از ساز و کار حقوق بین الملل، این بخش از مخاصمات را قاعده مند کردند. این ماده، نوعی کنوانسیون کوچک محسوب می شود که تضمینات اولیه ای را نسبت به همه شرایط مخاصمات مسلحانه و حتی فراتر از آن را نیز فراهم کرده است. پروتکل الحاقی دوم به کنوانسیون ژنو، به ایجاد مقررات حقوق بین الملل مخاصمات مسلحانه گسترده تری در خصوص مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی، گرایش دارد. الزامات ماده 3، در مورد ممنوعیت اقدامات خاص با جزئیات بیشتری در ماده 4 مطرح شده است. نحوه جمع آوری مجروحان و بیماران و مواظبت آن ها در مواد 9 تا 12 و مقررات مربوط به ممنوعیت ابزار و روش های نبرد در ماده 13 به طور مبسوطی بیان شده است. شواهد دیگری برای این گرایش را می توان در کنوانسیون های جدیدتر یافت که هر چند مختصر هستند؛ ولی الزامات بدون تبعیضی را بر همه انواع مخاصمات مسلحانه بین المللی و غیر بین المللی اعمال می کنند. برای نمونه می توان به پروتکل دوم کنوانسیون لاهه 1999 درباره اموال فرهنگی، اشاره کرد که در مورد مخاصمات مسلحانه بین المللی و غیر بین المللی به کار می رود. حقوق مخاصمات مسلحانه امروزی، نتیجه چنین توسعه ای است که با در نظر گرفتن ضرورت به کار گیری قواعد بین المللی و رها شدن  از تفاوت قدیمی میان مخاصمات مسلحانه بین المللی و داخلی، به موضوع [[جنگ|منازعات مسلحانه]] می پردازد. البته ذکر این نکته ضروری است که گرچه حقوق جنگ بر جنگ های داخلی نیز حاکم است اما ناگزیر تفاوت هایی نیز وجود دارد که به شرح زیر است:
# تفاوت در حقوق مربوط به سرزمین های اشغالی: در مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی، سرزمین اشغالی وجود ندارد، زیرا اگر شورشیان کنترل انحصاری بر سرزمین اعمال کنند، سرزمین خارجی را به تصرف خود در نیاورده اند و اگر دولت در آن بخش از سرزمین شورشیان را به عقب رانده و کنترل را به دست بگیرد سرزمین خارجی را اشغال نکرده است. بنابراین اشغال فقط در مورد جنگ میان دولت ها صادق است.
# تفاوت در حقوق مربوط به زندانیان جنگی: شورشیان در حال مبارزه مسلحانه با دولت، از وضعیت رزمندگان و مصونیت مربوط به آن ها در حقوق مخاصمات مسلحانه برخوردار نمی شوند. یعنی به خاطر سلاح به دست گرفتن علیه دولت خود، مجازات می شوند. از این روی، ممکن است که شورشیان نه تنها برای [[جنایت جنگی]] یا دیگر جنایات ارتکابی که در مورد [[اسیر]]<nowiki/>ان جنگی صادق است، مورد محاکمه قرار گیرند، بلکه به صرف ورود به جنگ نیز با محاکمات کیفری مواجه می شوند، وضعیتی که در مورد اسیران جنگی مطرح نمی شود. البته این بدان معنا نیست که دولت ها اصلا وضعیتی مشابه با وضعیت اسیران جنگی را طی موافقت نامه خاصی به شورشیان اعطا نکنند. در اثنای جنگ داخلی اسپانیا چنین وضعیتی دیده شد.
# تفاوت در حقوق مربوط به ابزار و روش های نبرد: در بسیاری از [[کنوانسیون]] ها، ممنوعیت کاربرد [[سلاح]] های خاصی در همه شرایط مطرح شده است. پس می توان گفت که این ممنوعیت در مورد مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی نیز قابل اجرا است. برای نمونه می توان به کنوانسیون سلاح های بیولوژیکی و کنوانسیون سلاح های شیمیایی اشاره کرد. در برخی موارد بر قابل اعمال بودن قواعد قراردادی بر مخاصمات غیر بین المللی تصریح شده است که از جمله می توان به پروتکل دوم اصلاحی مربوط به کنوانسیون سلاح های متعارف مورخ 1980 در خصوص کاربرد مین ها، تله های انفجاری و غیر آن اشاره نمود. با مراجعه به اساسنامه دیوان کیفری بین المللی در بند 2 ب ماده 8 مربوط به جنایات جنگی در مخاصمات مسلحانه بین المللی، معلوم می شود که در این اساسنامه، ممنوعیت هایی درباره ابزار و روش های نبرد، به ویژه اسلحه و مهمات وجود دارد. در بند 2 ماده 8 به اقداماتی اشاره شده است که در مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی به عنوان جنایات جنگی تلقی می شوند. از این روی ممنوعیت سلاح های سمی در فهرست جنایات جنگی در مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی ذکر نشده است ولی در فهرست اعمال جنایتکارانه در مخاصمات مسلحات بین المللی وارد شده است. رویه قضایی نیز به خوبی این ممنوعیت را در مورد هر دو گونه مخاصمات تطبیق داده است ولی تردید هایی در این حوزه باقی مانده است. باید اضافه کنیم که حتی برای مخاصمات مسلحانه بین المللی، فهرست سلاح های ممنوعه در بند 2 ب ماده 8 خلاءهایی را بر جای گذاشته است که بدون تردید در حقوق مخاصمات مسلحانه ممنوع شده است مثلا سلاح های سمی در فهرست قرار داده شده اند ولی سلاح های شیمیایی و بیولوژیکی در فهرست قرار ندارند. بنابراین، نبودن سلاح های خاص در لیست بند 2 ای ماده 8 ممکن است که با توجه به آنچه که در حقوق مخاصمات مسلحانه مجاز شمرده شده یا ممنوع شده است در حقوق بین الملل عرفی، تعیین کننده نباشد ولی ذکر نشدن آن به این معنا است که برخی از جنایات در صلاحیت رسیدگی دیوان کیفری بین المللی قرار نمی گیرند. از نظر کلی این تمایز از روند گرایش به تطبیق ممنوعیت ها در وضعیت های تخاصم مسلحانه بین المللی و غیر بین المللی چیزی کم نخواهد کرد.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جنگ و مخاسمات مسلحانه|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669472|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=نواده توپچی|چاپ=1}}</ref>


== ارتباط با سایر رشته ها ==
== ارتباط با سایر رشته ها ==
خط ۲۷: خط ۳۳:
# [[اصول کلی حقوق]]: در حقوق جنگ به اصول کلی حقوقی، نسبت به سایر منابع، کمتر بها داده شده است، به طوری که معمولا به خطا حقوق جنگ را تنها رسوم و قوانین جنگی می دانند اما در واقع اصول کلی حقوقی در جنگ، نقشی تقریبا به همان اندازه مهم ایفا می کند که در حقوق صلح. از سوی دیگر، عرف و قراردادهای مربوط به حالت جنگ، همیشه بر اصول کلی حقوقی مبتنی می باشد. از جمله این اصول، [[اصل حسن نیت]] است که پایه و اساس روابط بین المللی را تشکیل داده و زیربنای حقوق جنگ نیز محسوب می شود.
# [[اصول کلی حقوق]]: در حقوق جنگ به اصول کلی حقوقی، نسبت به سایر منابع، کمتر بها داده شده است، به طوری که معمولا به خطا حقوق جنگ را تنها رسوم و قوانین جنگی می دانند اما در واقع اصول کلی حقوقی در جنگ، نقشی تقریبا به همان اندازه مهم ایفا می کند که در حقوق صلح. از سوی دیگر، عرف و قراردادهای مربوط به حالت جنگ، همیشه بر اصول کلی حقوقی مبتنی می باشد. از جمله این اصول، [[اصل حسن نیت]] است که پایه و اساس روابط بین المللی را تشکیل داده و زیربنای حقوق جنگ نیز محسوب می شود.
# [[معاهدات بین المللی|قراردادهای بین المللی]]: قراردادها از جمله منابع عمده حقوق جنگ است و بخش اعظم این حقوق به صورت حقوق قراردادی است از جمله این قرارداد می توان به [[اعلامیه پاریس]] و [[عهدنامه ژنو]] اشاره کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نگرشی اجمالی به حقوق جنگ|ترجمه=|جلد=|سال=45|ناشر=مجله حقوقی بین المللی تابستان و پاییز 65 شماره 6|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669440|صفحه=|نام۱=محمدرضا|نام خانوادگی۱=ضیایی بیگدلی|چاپ=}}</ref>
# [[معاهدات بین المللی|قراردادهای بین المللی]]: قراردادها از جمله منابع عمده حقوق جنگ است و بخش اعظم این حقوق به صورت حقوق قراردادی است از جمله این قرارداد می توان به [[اعلامیه پاریس]] و [[عهدنامه ژنو]] اشاره کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نگرشی اجمالی به حقوق جنگ|ترجمه=|جلد=|سال=45|ناشر=مجله حقوقی بین المللی تابستان و پاییز 65 شماره 6|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669440|صفحه=|نام۱=محمدرضا|نام خانوادگی۱=ضیایی بیگدلی|چاپ=}}</ref>
در حقوق اسلام نیز منابعی برای حقوق جنگ برشمرده شده است که به قرار زیر است:


== قوانین و مقررات پرکاربرد ==
# [[قرآن]]: از مجموع آیات قرآن 260 آیه مربوط به [[جنگ|جهاد]] است که 4 در صد قرآن را در بر می گیرد. در ایام اقامت پیامبر اسلام در مکه، به علت اندک بودن گروندگان به [[اسلام]]، به هیچ وجه اجازه حمله مسلحانه به دشمن داده نشده و صرفا آیات نازله مربوط به جهاد در مدت 13 سال مزبور جنبه آماده سازی لازم داشته است از جهت ایمان و توکل به خدا، پایداری، صبر، معامله با خدا وعده پاداش های آخرت، دور ساختن تصور مرگ و فنا از شهدای در راه خدا، آماده شدن برای خطرات شدید و خسارت مسلم و ضرورت تدافع اجتماعی در سال 8 بعثت یعنی 6 سال مانده به درگیری نظامی با کفار اولین آیات جنگ نازل شد که آیات 148 تا 152 سوره بقره بود و آیات 245 و 246 حکم فقهی جنگ صریحا اعلام گردید تا آن که بالاخره در سال اول هجرت به مدینه باز در همان سوره شرایط اصلی جنگ یعنی چهارچوب جهاد اسلامی در آیه 186 کامل و جامع بیان شد.
برخی از قوانین و مقررات پرکاربرد در حقوق جنگ عبارتند از:
# سیره: سیره منبع دیگری از منابع اصلی احکام و قواعد جهاد است. پیامبر اسلام (ص) پس از ورود به شهر مدینه اولین اقدامی که به عمل آوردند بنای یک مسجد بود و بعد عملی کردن اتحاد با انعقاد یک قرارداد بین گروه هایی که در مدینه زندگی می کردند.
 
# نظر فقها: فقهای اسلامی از همان دوره های آغازین به تنظیم قواعد و مقررات جنگ به طور جدی اهتمام ورزیدند چرا که ملت مسلمانان از همان ایام با ملل مجاور خود برخورد داشتند. لذا فقیهان در خصوص احکام و قواعد و اعمال مجاز و اعمال ممنوع در جنگ کتاب ها و رسالات زیادی نگاشته اند و کتاب الجهاد نام نهاده اند از جمله کتاب محمد بن علی بن بابویه قمی در کتاب الهدایه که فصلی به جهاد اختصاص داده شده یا شرح شیخ مفید در کتاب المقنعه مه به جهاد فی الدین اختصاص داده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق اسیران جنگی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669564|صفحه=|نام۱=محمدعلی|نام خانوادگی۱=حجازی|چاپ=1}}</ref>
* [[قانون اساسی]]


== اسناد بین المللی ==
== اسناد بین المللی ==