اصل آزادی قراردادها: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''اصل آزادی قراردادها''' (به انگلیسی principle of Freedom of contract)، یکی از مهم‌ترین اصول و قواعد حاکم بر [[حقوق قراردادها]] در [[حقوق خصوصی]] است که در آن افراد و گروه‌های خصوصی را برای ایجاد [[قرارداد]] و بدون محدودیت [[دولت]] مجاز می‌داند، از طریق آزادی قراردادها، افراد دارای آزادی کلی هستند و می‌توانند انتخاب کنند که چه قراردادی را با چه کسی و با چه [[شرط|شروطی]] منعقد کنند، اجرای این اصل در دایره حقوق خصوصی است و در [[حقوق عمومی]] نظیر مقررات دولتی مانند [[قانون|قوانین]] حداقل [[دستمزد]]، صلاحیت و اختیارات [[مقام عمومی|مقامات عمومی]]، قوانین رقابت، [[مجازات]] اقتصادی و … جاری نمی‌شود.<ref>{{Cite journal|last=ملکوتی هشجین|first=سیدحسین|date=2014-05-01|title=تأملی بر تفسیر اصل «خروج از حدود اختیارات قانونی» در دکترین حقوق اداری انگلیس و ایران|url=http://hoquq.iict.ac.ir/article_13667.html|journal=حقوق اسلامی|volume=11|issue=40|pages=167–191}}</ref><ref>{{یادکرد وب|عنوان=ماده 10 ق. م مبنای قانونی انواع قراردادها|نشانی=http://www.aria-law.com/Data-View.aspx?lang=fa&id=8435|وبگاه=موسسه خانه حقوق آریا|بازبینی=2020-03-30|کد زبان=fa}}</ref><ref>{{یادکرد وب|عنوان=قراردادهایی برای طفره رفتن از حقوق کارگر|نشانی=https://meidaan.com/archive/61469|وبگاه=میدان|تاریخ=|بازبینی=2020-03-30|کد زبان=fa-IR|نام=خبرگزاری|نام خانوادگی=ایلنا|نویسنده=}}</ref>
'''اصل آزادی قراردادها''' (به انگلیسی principle of Freedom of contract)، یکی از مهم‌ترین اصول و قواعد حاکم بر [[حقوق قراردادها]] در [[حقوق خصوصی]] است که در آن افراد و گروه‌های خصوصی را برای ایجاد [[قرارداد]] و بدون محدودیت [[دولت]] مجاز می‌داند، از طریق آزادی قراردادها، افراد دارای آزادی کلی هستند و می‌توانند انتخاب کنند که چه قراردادی را با چه کسی و با چه [[شرط|شروطی]] منعقد کنند، اجرای این اصل در دایره حقوق خصوصی است و در [[حقوق عمومی]] نظیر مقررات دولتی مانند [[قانون|قوانین]] حداقل [[دستمزد]]، صلاحیت و اختیارات [[مقام عمومی|مقامات عمومی]]، قوانین رقابت، [[مجازات]] اقتصادی و … جاری نمی‌شود.<ref>{{Cite journal|last=ملکوتی هشجین|first=سیدحسین|date=2014-05-01|title=تأملی بر تفسیر اصل «خروج از حدود اختیارات قانونی» در دکترین حقوق اداری انگلیس و ایران|url=http://hoquq.iict.ac.ir/article_13667.html|journal=حقوق اسلامی|volume=11|issue=40|pages=167–191}}</ref><ref>{{یادکرد وب|عنوان=ماده 10 ق. م مبنای قانونی انواع قراردادها|نشانی=http://www.aria-law.com/Data-View.aspx?lang=fa&id=8435|وبگاه=موسسه خانه حقوق آریا|بازبینی=2020-03-30|کد زبان=fa}}</ref><ref>{{یادکرد وب|عنوان=قراردادهایی برای طفره رفتن از حقوق کارگر|نشانی=https://meidaan.com/archive/61469|وبگاه=میدان|تاریخ=|بازبینی=2020-03-30|کد زبان=fa-IR|نام=خبرگزاری|نام خانوادگی=ایلنا|نویسنده=}}</ref>
==پیشینه==
==پیشینه==
اصل آزادی قراردادی، به عنوان یک [[اصل حقوقی]]، از مفهوم فلسفی آزادی و آزادی اراده نشأت می‌گیرد و در بنیان حقوق افراد قرار دارد. زمان شکل‌گیری دقیق مفهوم حاکمیت اراده معلوم نیست. به نظر می‌رسد که اولین نشانه‌های این اصل در انتخاب قانون حاکم بر قراردادها در قرن شانزدهم ظاهر شده باشد، اما تدوین نظریه و تبیین این مفهوم، به ویژه پس از تأکید بر [[آزادی فردی]] در قرن نوزدهم رخ داده است. به نظر می‌رسد که اصول کلی حاکمیت اراده، به عنوان انتخاب آزادانه طرفین [[قرارداد]] در زمینه قانون حاکم بر معامله، از قرن 16 میلادی مورد توجه قرار گرفته است. برخی از حقوق‌دانان معتقدند که برای یافتن منشأ این مفهوم، نظرات حقوق‌دان فرانسوی Molinaeus Dumoulin در قرن 16 میلادی باید مورد بررسی قرار گیرد. افرادی همچون Lorenzen و Nussbaum معتقدند که برای پیدا کردن مبدع این اصل، نظرات این حقوق‌دان فرانسوی اهمیت زیادی دارد. حتی برخی معتقدند که دانشمند هلندی به نام هوبر از قرن هفدهم، اولین فردی بوده که اصل حاکمیت اراده را مطرح کرده است. از آنجا که مفهوم حاکمیت اراده، اساس آزادی دو طرف قرارداد است، می‌توان آن را به مکتب لیبرالیسم قرن 19 میلادی نزدیک دانست. در این دوران، این مفهوم به عنوان مفهومی اساسی و ریشه‌دار در نظر گرفته می‌شد. در دوره ویکتوریا، قضات این دوره از اصل حاکمیت اراده، با استناد به فلسفه Benthamite که بر لیبرالیسم laissez-faire تاکید می‌کرد، حمایت می‌کردند. در اینجا، به جای محل عقد یا اجرا، طرفین قرارداد به عنوان افرادی با نقش اساسی در حقوق قراردادهای انگلستان مطرح می‌شدند. اصل laissez-faire بر این اساس بود که قانون باید حداقل مداخله را در روابط تجاری مردم داشته باشد. این فلسفه اهداف مهمی داشت که از جمله آن‌ها می‌توان به افزایش قدرت مردم برای تقویت اراده شخصی و امکان اداره بهتر کسب و کارهای خود به صورت مستقل بدون مداخله حکومت اشاره کرد.<ref>{{Cite journal|title=اصل آزادی قراردادی و محدودیت‌های آن در قراردادهای بالادستی نفتی بر اساس مدل جامع تفسل (TEFCEL)|url=https://jcl.illrc.ac.ir/article_239491.html|journal=فصلنامه تحقیق و توسعه در حقوق تطبیقی|date=2018-12-22|issn=2717-2074|pages=11–49|volume=1|issue=1|doi=10.22034/law.2018.239491|language=fa|first=سید نصرالله|last=ابراهیمی|first2=مجتبی|last2=عینی}}</ref>
اصل آزادی قراردادی، به عنوان یک [[اصل حقوقی]]، از مفهوم فلسفی آزادی و آزادی اراده نشأت می‌گیرد و در بنیان حقوق افراد قرار دارد. زمان شکل‌گیری دقیق مفهوم حاکمیت اراده معلوم نیست. به نظر می‌رسد که اولین نشانه‌های این اصل در انتخاب قانون حاکم بر قراردادها در قرن شانزدهم ظاهر شده باشد، اما تدوین نظریه و تبیین این مفهوم، به ویژه پس از تأکید بر [[آزادی فردی]] در قرن نوزدهم رخ داده است. به نظر می‌رسد که اصول کلی حاکمیت اراده، به عنوان انتخاب آزادانه طرفین [[قرارداد]] در زمینه قانون حاکم بر معامله، از قرن 16 میلادی مورد توجه قرار گرفته است. برخی از حقوق‌دانان معتقدند که برای یافتن منشأ این مفهوم، نظرات حقوق‌دان فرانسوی Molinaeus Dumoulin در قرن 16 میلادی باید مورد بررسی قرار گیرد. افرادی همچون Lorenzen و Nussbaum معتقدند که برای پیدا کردن مبدع این اصل، نظرات این حقوق‌دان فرانسوی اهمیت زیادی دارد. حتی برخی معتقدند که دانشمند هلندی به نام هوبر از قرن هفدهم، اولین فردی بوده که اصل حاکمیت اراده را مطرح کرده است. از آنجا که مفهوم حاکمیت اراده، اساس آزادی دو طرف قرارداد است، می‌توان آن را به مکتب لیبرالیسم قرن 19 میلادی نزدیک دانست. در این دوران، این مفهوم به عنوان مفهومی اساسی و ریشه‌دار در نظر گرفته می‌شد. در دوره ویکتوریا، قضات این دوره از اصل حاکمیت اراده، با استناد به فلسفه Benthamite که بر لیبرالیسم laissez-faire تاکید می‌کرد، حمایت می‌کردند. در اینجا، به جای محل عقد یا اجرا، طرفین قرارداد به عنوان افرادی با نقش اساسی در حقوق قراردادهای انگلستان مطرح می‌شدند. اصل laissez-faire بر این اساس بود که قانون باید حداقل مداخله را در روابط تجاری مردم داشته باشد. این فلسفه اهداف مهمی داشت که از جمله آن‌ها می‌توان به افزایش قدرت مردم برای تقویت اراده شخصی و امکان اداره بهتر کسب و کارهای خود به صورت مستقل بدون مداخله حکومت اشاره کرد.<ref name=":0">{{Cite journal|title=اصل آزادی قراردادی و محدودیت‌های آن در قراردادهای بالادستی نفتی بر اساس مدل جامع تفسل (TEFCEL)|url=https://jcl.illrc.ac.ir/article_239491.html|journal=فصلنامه تحقیق و توسعه در حقوق تطبیقی|date=2018-12-22|issn=2717-2074|pages=11–49|volume=1|issue=1|doi=10.22034/law.2018.239491|language=fa|first=سید نصرالله|last=ابراهیمی|first2=مجتبی|last2=عینی}}</ref>


==مواد مرتبط==
==مواد مرتبط==
خط ۱۵: خط ۱۵:


== در حقوق تطبیقی ==
== در حقوق تطبیقی ==
برخی از حقوقدانان، منشأ الهام ماده ۱۰ قانون مدنی را از ماده ۱۱۳۴ [[کد ناپلئون|قانون مدنی فرانسه]] می‌دانند اما برخی دیگر با توجه به سابقه آن در [[فقه]]، ماده ۱۱۳۴ قانون مدنی فرانسه را به عنوان تأییدی بر قانون مدنی ایران تلقی کرده‌اند نه منشأ الهام آن.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=صفایی|نام=سید حسین|پیوند نویسنده=سید حسین صفایی|عنوان=قواعد عمومی قراردادها|ترجمه=|جلد=2|سال=1384|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|صفحه=47|پیوند=}}</ref>
برخی از حقوقدانان، منشأ الهام ماده ۱۰ قانون مدنی را از ماده ۱۱۳۴ [[کد ناپلئون|قانون مدنی فرانسه]] می‌دانند اما برخی دیگر با توجه به سابقه آن در [[فقه]]، ماده ۱۱۳۴ قانون مدنی فرانسه را به عنوان تأییدی بر قانون مدنی ایران تلقی کرده‌اند نه منشأ الهام آن.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=صفایی|نام=سید حسین|پیوند نویسنده=سید حسین صفایی|عنوان=قواعد عمومی قراردادها|ترجمه=|جلد=2|سال=1384|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|صفحه=47|پیوند=}}</ref> اصل آزادی قراردادی در ماده 1102 قانون مدنی جدید فرانسه چنین بیان شده است که؛ «هرکس در انعقاد یا عدم انعقاد قرارداد، انتخاب طرف قرارداد خود و تعیین مفاد و شکل قرارداد خود در حدود تعیین شده توسط قانون، آزاد می باشد. آزادی قراردادی، اجازه نقض قواعد مربوط به نظم عمومی را نمی دهد.»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی فرانسه|ترجمه=|جلد=|سال=1401|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6670284|صفحه=|نام۱=سیامک|نام خانوادگی۱=پاکباز|چاپ=1}}</ref>
 
با تعریف فوق 4 وجه اساسی از اصل آزادی قراردادی استنباط می گردد؛
 
* اولاً آزادی قراردادی به مفهوم آزادی در انعقاد یا عدم انعقاد قرارداد
* ثانیاً آزادی قراردادی به مفهوم آزادی در انتخاب طرف قرارداد
* ثالثاً آزادی قراردادی به مفهوم آزادی در تعیین محتوای قرارداد
* رابعاً آزادی قراردادی به مفهوم آزادی در تعیین قالب قرارداد<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی فرانسه|ترجمه=|جلد=|سال=1401|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6670288|صفحه=|نام۱=سیامک|نام خانوادگی۱=پاکباز|چاپ=1}}</ref>
در راستای مطلب مذکور شایان ذکر است که در ماده 1112 قانون مدنی فرانسه بیان شده است که علیرغم آنکه برابر اصل آزادی اراده، اشخاص در شروع، ادامه و قطع مذاکرات پیش از قراردادهای خویش آزاد هستند، لیکن باید در تمامی این مراحل اقتضائات مربوط به [[حسن نیت]] را رعایت نمایند. در صورت وقوع هرگونه تقصیر ناشی از عدم رعایت حسن نیت در این مراحل مطالبه [[خسارت]] ناشی از تخلف ممکن می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی فرانسه|ترجمه=|جلد=|سال=1401|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6670536|صفحه=|نام۱=سیامک|نام خانوادگی۱=پاکباز|چاپ=1}}</ref>
 
تاریخچه آزادی قراردادی در فرانسه با انقلاب فرانسه و تأثیر قانون مدنی 1804 شکل گرفت. این قانون، که در زمانی بود که فردگرایی و اقتصاد آزاد در اوج بود، اصول برابری، آزادی، و نفی صورت‌گرایی را به دنبال داشت. ابزارهای مورد استفاده در این زمان مذاکره و چانه زنی متعاملین بود. اگرچه مخالفت‌ها وجود داشت، اما اصل آزادی قراردادی هنوز هم بنیان بسیاری از آموزه‌ها و قوانین مدنی فرانسه است. حقوق‌دانان معتبر مانند دوما و کاربونیه به استحکام این اصل پرداخته‌اند. طبق نظریه کاربونیه، آزادی قراردادی به طرفین اجازه می‌دهد که از نظام قوانین پیش ساخته فرار کنند. در تفسیر کلاسیک، اصل آزادی قراردادی در زمان تشکیل قرارداد به اوج می‌رسد و در مرحله اجرا، به منظور امنیت قراردادی، فروکش می‌کند و اصل لزوم حاکم می‌شود. به عبارت دیگر، آزادی در اینجا به معنای ورود به قرارداد است نه خروج از آن. در دوره‌ای معین در کامن لا، تنها بخشی از قراردادها شناخته شده بود و در نظام سنتی، محدویت‌هایی در این زمینه وجود داشت. اما با گذر از قرون وسطی و با جنبش "از قانون به قرارداد"، آزادی قراردادی در قرن 19 به اوج خود رسید. در ایالات متحده، اصل آزادی قراردادی در قانون اساسی جذور دارد و به همین دلیل، دیوانعالی فدرال امریکا بسیاری از مقررات مخالف این اصل را نقض کرده است. اکنون، دادگاه‌ها و حقوق‌دانان امریکایی با توجه به محدودیت‌هایی به این نکته پذیرفته‌اند که طرفین می‌توانند قانون حاکم بر قرارداد را انتخاب کنند. ماده 187 اصلاحیه دومین قانون تعارض قوانین آمریکا (1971) اصل حاکمیت اراده را به عنوان یک عامل اساسی در تعیین قانون حاکم بر معاملات چند ایالتی تأیید کرده است. همچنین، قانون متحدالشکل تجاری امریکا نیز در بخش 150-1 فلسفه اصل حاکمیت اراده را دنبال می‌کند، با این حال راهکاری یکسان را در پیش نگرفته است.<ref name=":0" />


== در فقه ==
== در فقه ==
۷٬۲۹۷

ویرایش