واکاوی روانی تروریسم دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات رساله|عنوان=واکاوی روانی تروریسم دینی|رشته تحصیلی=حقوق جزا و جرم شناسی|دانشجو=مهدی مهدوی نژاد|استاد راهنمای اول=سعید قماشی1|مقطع تحصیلی=دکتری|سال دفاع=۱۳۹۸|دانشگاه=دانشگاه کاشان}} '''واکاوی روانی تروریسم دینی''' عنوان رساله ای است...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات رساله|عنوان=واکاوی روانی تروریسم دینی|رشته تحصیلی=حقوق جزا و جرم شناسی|دانشجو=مهدی مهدوی نژاد|استاد راهنمای اول=سعید قماشی1|مقطع تحصیلی=دکتری|سال دفاع=۱۳۹۸|دانشگاه=دانشگاه کاشان}}
{{جعبه اطلاعات رساله|عنوان=واکاوی روانی تروریسم دینی|رشته تحصیلی=حقوق جزا و جرم شناسی|دانشجو=مهدی مهدوی نژاد|استاد راهنمای اول=سعید قماشی|استاد مشاور اول=عباس زراعت|مقطع تحصیلی=دکتری|سال دفاع=۱۳۹۸|دانشگاه=دانشگاه کاشان}}
'''واکاوی روانی تروریسم دینی''' عنوان رساله ای است که توسط [[مهدی مهدوی نژاد]]، با راهنمایی [[سعید قماشی]] 1 در سال ۱۳۹۸ و در مقطع دکتری دانشگاه کاشان دفاع گردید.
'''واکاوی روانی تروریسم دینی''' عنوان رساله ای است که توسط [[مهدی مهدوی نژاد]]، با راهنمایی [[سعید قماشی]] و با مشاوره [[عباس زراعت]]  در سال ۱۳۹۸ و در مقطع دکتری دانشگاه کاشان دفاع گردید.
==چکیده==
==چکیده==
تروریسم دینی یا ایدیولوژیک یا مذهبی، شکل نوینی از تروریسم است که با انگیزه ها و مقاصد مذهبی و یا لااقل با ادعای تثبیت مذهب یا باوری خاص یا نفی مذهب یا باور خاص دیگری ارتکاب می یابند. رویکرد جدیدی که به این نوع تروریسم در حال شکل گیری و تکامل است، نگاه روان تحلیلگرانه است. روش پژوهش حاضر، توصیفی– تحلیلی و ابزار آن نیز کتابخانه ای است و هدف نیز تحلیل روان تحلیلگرانه تروریسم دینی، متغیرهای عمده موثر بر وقوع آن و نیز پاسخ هایی است که تا کنون نسبت به این پدیده ارایه شده و در عین حال، به منظور رفع خلاءها و نقص ها، قابل ارایه هستند. دانش روان تحلیلگری، به طور خاص، بر ساختارهای روانی سه گانه سایکوسس، نوروسس و پرورژن تمرکز می کند و هر یک از این ساختارها را به طور عام و نیز به صورت خاص در مواجهه با هنجارها و قوانین، دارای واکنش های خاص خود محسوب می کند.در تحقیق حاضر تاکید اصلی بر رویکرد لکانی بوده است. در رویکرد روان تحلیلگرانه به تروریسم دینی، در وهله اول، علل و عوامل(متغیرهای) عمده موثر بر ارتکاب تروریسم دینی بررسی می شوند. در این سطح از مطالعه روان تحلیلگرانه تروریسم دینی، سوال این است که متیغرهای عمده موثر بر ارتکاب تروریسم دینی کدامند؟ در پاسخ به این سوال، این نتیجه حاصل شد که این متغیرها عبارتند از: آموزش عقاید افراطی، جاذبه های مالی، فقر و حاشیه نشینی، جاذبه های جنسی، جاذبه های خشونت و قدرت و نفرت پراکنی. در وهله بعد، پاسخ هایی که نسبت به تروریسم دینی اجرا شده یا می شوند مورد بررسی قرار می گیرند. سوال دیگر این است که پاسخ هایی که تا به حال به تروریسم دینی داده شده، چه هستند و میزان کارآمدی آن ها تا چه حد بوده است؟ در پاسخ به این سوال، این نتیجه حاصل شد که تاکنون، علاوه بر سازوکارهای کیفری و سزاگرا، برخی سازوکارها با محوریت اصلاح و درمان و آموزش و کاهش زمینه های خطر، در بعضی از کشورها ازجمله فرانسه، انگلستان و آمریکا به اجرا درآمده اند که آمار متقن و قابل اطمینانی در مورد موفقیت آن ها وجود ندارد. در نهایت، سوال دیگر این است که چه راهکارهایی را می توان به منظور مقابله موثرتر و کارآمدتر با تروریسم دینی برشمرد؟ در پاسخ به این سوال، این نتیجه به دست آمد که به دلیل ناکارآمدی راهکارهای مورد شاره، می توان راهکارهای دیگری شامل تمرکز بر خنثی سازی متغیرها شامل مقابله با تامین مالی تروریسم، مقابله با آموزش عقاید افراطی، جلوگیری از تبلیغات گروه های تروریستی و جلوگیری از ایجاد ارتباط میان افراد در معرض خطر با متغیرها شامل مسدودسازی راه های پیوستن افراد به گروه های تروریستی و مداخلات پیشگیرانه در گروه های در معرض خطر پیشنهاد کرد.
تروریسم دینی یا ایدیولوژیک یا مذهبی، شکل نوینی از تروریسم است که با انگیزه ها و مقاصد مذهبی و یا لااقل با ادعای تثبیت مذهب یا باوری خاص یا نفی مذهب یا باور خاص دیگری ارتکاب می یابند. رویکرد جدیدی که به این نوع تروریسم در حال شکل گیری و تکامل است، نگاه روان تحلیلگرانه است. روش پژوهش حاضر، توصیفی– تحلیلی و ابزار آن نیز کتابخانه ای است و هدف نیز تحلیل روان تحلیلگرانه تروریسم دینی، متغیرهای عمده موثر بر وقوع آن و نیز پاسخ هایی است که تا کنون نسبت به این پدیده ارایه شده و در عین حال، به منظور رفع خلاءها و نقص ها، قابل ارایه هستند. دانش روان تحلیلگری، به طور خاص، بر ساختارهای روانی سه گانه سایکوسس، نوروسس و پرورژن تمرکز می کند و هر یک از این ساختارها را به طور عام و نیز به صورت خاص در مواجهه با هنجارها و قوانین، دارای واکنش های خاص خود محسوب می کند.در تحقیق حاضر تاکید اصلی بر رویکرد لکانی بوده است. در رویکرد روان تحلیلگرانه به تروریسم دینی، در وهله اول، علل و عوامل(متغیرهای) عمده موثر بر ارتکاب تروریسم دینی بررسی می شوند. در این سطح از مطالعه روان تحلیلگرانه تروریسم دینی، سوال این است که متیغرهای عمده موثر بر ارتکاب تروریسم دینی کدامند؟ در پاسخ به این سوال، این نتیجه حاصل شد که این متغیرها عبارتند از: آموزش عقاید افراطی، جاذبه های مالی، فقر و حاشیه نشینی، جاذبه های جنسی، جاذبه های خشونت و قدرت و نفرت پراکنی. در وهله بعد، پاسخ هایی که نسبت به تروریسم دینی اجرا شده یا می شوند مورد بررسی قرار می گیرند. سوال دیگر این است که پاسخ هایی که تا به حال به تروریسم دینی داده شده، چه هستند و میزان کارآمدی آن ها تا چه حد بوده است؟ در پاسخ به این سوال، این نتیجه حاصل شد که تاکنون، علاوه بر سازوکارهای کیفری و سزاگرا، برخی سازوکارها با محوریت اصلاح و درمان و آموزش و کاهش زمینه های خطر، در بعضی از کشورها ازجمله فرانسه، انگلستان و آمریکا به اجرا درآمده اند که آمار متقن و قابل اطمینانی در مورد موفقیت آن ها وجود ندارد. در نهایت، سوال دیگر این است که چه راهکارهایی را می توان به منظور مقابله موثرتر و کارآمدتر با تروریسم دینی برشمرد؟ در پاسخ به این سوال، این نتیجه به دست آمد که به دلیل ناکارآمدی راهکارهای مورد شاره، می توان راهکارهای دیگری شامل تمرکز بر خنثی سازی متغیرها شامل مقابله با تامین مالی تروریسم، مقابله با آموزش عقاید افراطی، جلوگیری از تبلیغات گروه های تروریستی و جلوگیری از ایجاد ارتباط میان افراد در معرض خطر با متغیرها شامل مسدودسازی راه های پیوستن افراد به گروه های تروریستی و مداخلات پیشگیرانه در گروه های در معرض خطر پیشنهاد کرد.
۱۰۵٬۳۰۲

ویرایش