محاربه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (added Category:حدود using HotCat)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[محاربه]] یعنی اسلحه به دست گرفتن و با سلاح آماده مردم را ارعاب کردن هرچند کسی کشته نشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیات الاحکام ( حقوقی و جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2330772|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>این واژه از ریشه "حرب" گرفته شده است که متضاد"سلم"به معنای صلح است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد سوم) (جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی) (مطالعه تطبیقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=431772|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=17}}</ref>
'''محاربه''' یعنی [[سلاح|اسلحه]] به دست گرفتن و با سلاح آماده مردم را ارعاب کردن هرچند کسی کشته نشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیات الاحکام ( حقوقی و جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2330772|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>این واژه از ریشه "حرب" گرفته شده است که متضاد"سلم"به معنای صلح است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد سوم) (جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی) (مطالعه تطبیقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=431772|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=17}}</ref>
==نکات توضیحی تفسیری دکترین==
==در قانون==
از نظر فقها برهنه کردن سلاح،عنصر جرم محاربه است.اما قانونگذار در موارد زیادی این شرط را برای جرم محاربه قرار نداده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی  (جلد دوم) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=376396|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=2}}</ref>به علاوه در محاربه باید قصد برهم زدن امنیت و ترساندن مردم وجود داشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد سوم) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=617572|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> در واقع [[عنصر معنوی]] جرم محاربه [[سوء نیت عام]] و قصد ایجاد رعب و وحشت به عنوان [[سوءنیت خاص]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1424500|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref>ضمنا محاربه با ترک فعل محقق نمیشود و برای انجام آن باید حتما فعل مثبت به کار رود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=668816|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> همچنین محاربه یک [[جرم مطلق]] است که ارعاب از شروط تحقق آن است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=668812|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>
از نظر فقها، برهنه کردن سلاح، عنصر جرم محاربه است.اما قانونگذار در موارد زیادی این شرط را برای جرم محاربه قرار نداده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی  (جلد دوم) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=376396|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=2}}</ref>به علاوه در محاربه باید قصد برهم زدن امنیت و ترساندن مردم وجود داشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد سوم) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=617572|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> در واقع [[عنصر معنوی]] جرم محاربه [[سوء نیت عام]] و «قصد ایجاد رعب و وحشت» به عنوان [[سو نیت خاص|سوءنیت خاص]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1424500|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref>ضمنا محاربه با [[ترک فعل]] محقق نمیشود و برای انجام آن باید حتما [[فعل مثبت]] به کار رود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=668816|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> همچنین محاربه یک [[جرم مطلق]] است که ارعاب از شروط تحقق آن است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=668812|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>


گفتنی است در خصوص محاربه محسوب شدن یا نشدن جرم اسید پاشی این نکته مطرح است که چون اسید سلاح محسوب نمیشود و مستند قانونی برای محارب دانستن اسیدپاش وجود ندارد،نمیتوان چنین شخصی را محارب تلقی کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=352604|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>
== حد محاربه ==
حد محاربه، یکی از مجازات های [[اعدام]]، [[صلب]] یا آویختن به دار، قطع دست راست و پای چپ یا [[نفی بلد]] است<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی بر مبنای قانون مصوب 1/2/1392 به همراه مفاهیم جدید و قوانین جزایی پیشین|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4129904|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=1}}</ref>که مقصود از نفی بلد در اینجا همان [[تبعید]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای عمومی (جلد دوم) (مجازات ها و اقدامات تأمینی)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2334256|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> در مورد مجازات قطع دست راست و پای چپ بعید نیست که این مجازات در [[آیه 33 سوره مائده]] به جهت مقابله به مثل با محاربان پیش بینی شده باشد.زیرا از جمله کارهای مشرکانی که در مقابل محبت های پیامبر ناسپاسی کردند و متعاقبا این آیه در حق آنان نازل شد آن بود که دست و پای تعدادی چوپان مسلمان را بریده بودند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جلد سوم) (جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی) (قانون جدید)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4136292|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=21}}</ref>همچنین در مورد جزای محارب در صورت ارتکاب جرح یا قتل دو مجازات متصور است. 1-مجازات حد محارب که یکی از موارد چهارگانه است 2-مجازات راجع به حقوق اشخاص که اعم از [[قصاص]] و [[دیه]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی فقهی و حقوقی تعدد جرم|ترجمه=|جلد=|سال=1372|ناشر=بشری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=842096|صفحه=|نام۱=غلامحسین|نام خانوادگی۱=الهام|چاپ=-}}</ref>


[[حد]] [[محاربه]]  نیز یکی از مجازات های اعدام،صلب یا آویختن به دار،قطع دست راست و پای چپ یا نفی بلد است<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی بر مبنای قانون مصوب 1/2/1392 به همراه مفاهیم جدید و قوانین جزایی پیشین|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4129904|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=1}}</ref>که مقصود از نفی بلد در این ماده نیز  همان تبعید است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای عمومی (جلد دوم) (مجازات ها و اقدامات تأمینی)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2334256|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> در مورد مجازات قطع دست راست و پای چپ بعید نیست که این مجازات در [[آیه 33 سوره مائده]] به جهت مقابله به مثل با محاربان پیش بینی شده باشد.زیرا ازجمله کارهای مشرکانی که در مقابل محبت های پیامبر ناسپاسی کردند و متعاقبا این آیه در حق آنان نازل شد آن بود که دست و پای تعدادی چوپان مسلمان را بریده بودند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جلد سوم) (جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی) (قانون جدید)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4136292|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=21}}</ref>همچنین در مورد جزای [[محاربه|محارب]] در صورت ارتکاب جرح یا قتل دو مجازات متصور است. 1-مجازات حد محارب که یکی از موارد چهارگانه است 2-مجازات راجع به حقوق اشخاص که اعم از [[قصاص]] و [[دیه]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی فقهی و حقوقی تعدد جرم|ترجمه=|جلد=|سال=1372|ناشر=بشری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=842096|صفحه=|نام۱=غلامحسین|نام خانوادگی۱=الهام|چاپ=-}}</ref>
== محاربه محسوب نشدن اسید پاشی ==
==مستندات فقهی==
در خصوص محاربه محسوب شدن یا نشدن جرم [[اسید پاشی]]، این نکته مطرح است که چون اسید، سلاح محسوب نمیشود و مستند قانونی برای محارب دانستن اسیدپاش وجود ندارد، نمیتوان چنین شخصی را محارب تلقی کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=352604|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>
مستند این جرم [[آیه 33 سوره مائده]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیات الاحکام ( حقوقی و جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2330764|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> در مورد مجازات این جرم نیز مهمترین مستندات فقهی  [[آیه 33 سوره مائده|آیه 33]] و [[آیه 34 سوره مائده|34 سوره مائده]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=706180|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>گفتنی است هرگاه محارب مرتکب قتل شود،عفو ولی دم موجب سقوط حد قتل نمیشود ولی اگر بخواهد قصاص نماید،از باب تقدم حق الناس بر اجرای حد،مقدم خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیات الاحکام (حقوقی - کیفری)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1080952|صفحه=|نام۱=آیت اله عباسعلی|نام خانوادگی۱=عمیدزنجانی|چاپ=1}}</ref>به عبارتی دیگر نیز بیان شده است که هرگاه محارب مرتکب دزدی و جرح شد ولی مرتکب قتل کسی نشود،امام مخیر است که او را بکشد یا یک دست و یک پای او را برخلاف هم قطع کند.اما اگر محارب مرتکب قتل شود،بر امام واجب است که او را بکشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=پژوهش های نو در فقه معاصر (جلد سوم) حقوق جزای اختصاصی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=دادگستری استان قم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2105328|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=1}}</ref>ضمنا در مورد اینکه میتوان محارب را به صورت زنده به دار آویخت یا خیر،شیخ طوسی در کتاب النهایه گفته است که ابتدا باید به قتل برسد و سپس به دار آویخته شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترجمه ثبت مبسوط کنزالعرفان فی فقه قرآن (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=اندیشه های حقوقی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4117228|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>


== سوابق فقهی ==
==در فقه==
طبق نظر فقهی آیت الله خمینی ،برای کسی که در شهر سلاح خود را برهنه میکند و در شهر میگردد تا محاربان را بترساند و از فساد آنان و یا از خطر کسی که نسبت به خود او سوءقصد دارد و امثال اینگونه اشخاص جلوگیری به عمل آورد چون جنبه فساد ندارد بلکه دفع فساد است عنوان محارب بر او صدق نمیکند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4145872|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
مستند این جرم، آیه 33 سوره مائده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیات الاحکام ( حقوقی و جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2330764|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> در مورد مجازات این جرم نیز مهمترین مستندات فقهی آیه 33 و [[آیه 34 سوره مائده|34 سوره مائده]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=706180|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>گفتنی است هرگاه محارب مرتکب قتل شود، [[عفو]] [[ولی دم]] موجب سقوط حد قتل نمیشود ولی اگر بخواهد قصاص نماید، از باب تقدم [[حق الناس]] بر [[اجرای حد]]، مقدم خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیات الاحکام (حقوقی - کیفری)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1080952|صفحه=|نام۱=آیت اله عباسعلی|نام خانوادگی۱=عمیدزنجانی|چاپ=1}}</ref>به عبارتی دیگر نیز بیان شده است که هرگاه محارب مرتکب دزدی و [[جراحت|جرح]] شد ولی مرتکب قتل کسی نشود، امام مخیر است که او را بکشد یا یک دست و یک پای او را برخلاف هم قطع کند.اما اگر محارب مرتکب قتل شود، بر امام واجب است که او را بکشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=پژوهش های نو در فقه معاصر (جلد سوم) حقوق جزای اختصاصی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=دادگستری استان قم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2105328|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=1}}</ref>ضمنا در مورد اینکه میتوان محارب را به صورت زنده به دار آویخت یا خیر، شیخ طوسی در کتاب النهایه گفته است که ابتدا باید به قتل برسد و سپس به دار آویخته شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترجمه ثبت مبسوط کنزالعرفان فی فقه قرآن (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=اندیشه های حقوقی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4117228|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
 
طبق نظر فقهی آیت الله خمینی، برای کسی که در شهر سلاح خود را برهنه میکند و در شهر میگردد تا محاربان را بترساند و از فساد آنان و یا از خطر کسی که نسبت به خود او [[سوء قصد|سوءقصد]] دارد و امثال اینگونه اشخاص جلوگیری به عمل آورد چون جنبه [[فساد]] ندارد بلکه دفع فساد است عنوان محارب بر او صدق نمیکند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4145872|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۰ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۰۲

محاربه یعنی اسلحه به دست گرفتن و با سلاح آماده مردم را ارعاب کردن هرچند کسی کشته نشود.[۱]این واژه از ریشه "حرب" گرفته شده است که متضاد"سلم"به معنای صلح است.[۲]

در قانون

از نظر فقها، برهنه کردن سلاح، عنصر جرم محاربه است.اما قانونگذار در موارد زیادی این شرط را برای جرم محاربه قرار نداده است.[۳]به علاوه در محاربه باید قصد برهم زدن امنیت و ترساندن مردم وجود داشته باشد.[۴] در واقع عنصر معنوی جرم محاربه سوء نیت عام و «قصد ایجاد رعب و وحشت» به عنوان سوءنیت خاص است.[۵]ضمنا محاربه با ترک فعل محقق نمیشود و برای انجام آن باید حتما فعل مثبت به کار رود.[۶] همچنین محاربه یک جرم مطلق است که ارعاب از شروط تحقق آن است.[۷]

حد محاربه

حد محاربه، یکی از مجازات های اعدام، صلب یا آویختن به دار، قطع دست راست و پای چپ یا نفی بلد است[۸]که مقصود از نفی بلد در اینجا همان تبعید است.[۹] در مورد مجازات قطع دست راست و پای چپ بعید نیست که این مجازات در آیه 33 سوره مائده به جهت مقابله به مثل با محاربان پیش بینی شده باشد.زیرا از جمله کارهای مشرکانی که در مقابل محبت های پیامبر ناسپاسی کردند و متعاقبا این آیه در حق آنان نازل شد آن بود که دست و پای تعدادی چوپان مسلمان را بریده بودند.[۱۰]همچنین در مورد جزای محارب در صورت ارتکاب جرح یا قتل دو مجازات متصور است. 1-مجازات حد محارب که یکی از موارد چهارگانه است 2-مجازات راجع به حقوق اشخاص که اعم از قصاص و دیه است.[۱۱]

محاربه محسوب نشدن اسید پاشی

در خصوص محاربه محسوب شدن یا نشدن جرم اسید پاشی، این نکته مطرح است که چون اسید، سلاح محسوب نمیشود و مستند قانونی برای محارب دانستن اسیدپاش وجود ندارد، نمیتوان چنین شخصی را محارب تلقی کرد.[۱۲]

در فقه

مستند این جرم، آیه 33 سوره مائده است.[۱۳] در مورد مجازات این جرم نیز مهمترین مستندات فقهی آیه 33 و 34 سوره مائده است.[۱۴]گفتنی است هرگاه محارب مرتکب قتل شود، عفو ولی دم موجب سقوط حد قتل نمیشود ولی اگر بخواهد قصاص نماید، از باب تقدم حق الناس بر اجرای حد، مقدم خواهد بود.[۱۵]به عبارتی دیگر نیز بیان شده است که هرگاه محارب مرتکب دزدی و جرح شد ولی مرتکب قتل کسی نشود، امام مخیر است که او را بکشد یا یک دست و یک پای او را برخلاف هم قطع کند.اما اگر محارب مرتکب قتل شود، بر امام واجب است که او را بکشد.[۱۶]ضمنا در مورد اینکه میتوان محارب را به صورت زنده به دار آویخت یا خیر، شیخ طوسی در کتاب النهایه گفته است که ابتدا باید به قتل برسد و سپس به دار آویخته شود.[۱۷]

طبق نظر فقهی آیت الله خمینی، برای کسی که در شهر سلاح خود را برهنه میکند و در شهر میگردد تا محاربان را بترساند و از فساد آنان و یا از خطر کسی که نسبت به خود او سوءقصد دارد و امثال اینگونه اشخاص جلوگیری به عمل آورد چون جنبه فساد ندارد بلکه دفع فساد است عنوان محارب بر او صدق نمیکند.[۱۸]

منابع

  1. ابوالقاسم گرجی. آیات الاحکام ( حقوقی و جزایی). چاپ 2. میزان، 1383.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2330772
  2. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای اختصاصی (جلد سوم) (جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی) (مطالعه تطبیقی). چاپ 17. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 431772
  3. عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 376396
  4. عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد سوم) (بخش تعزیرات). چاپ 1. ققنوس، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 617572
  5. سیدمهدی حجتی و مجتبی باری. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. دادستان و میثاق عدالت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1424500
  6. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 668816
  7. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 668812
  8. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی بر مبنای قانون مصوب 1/2/1392 به همراه مفاهیم جدید و قوانین جزایی پیشین. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4129904
  9. عباس زراعت. حقوق جزای عمومی (جلد دوم) (مجازات ها و اقدامات تأمینی). چاپ 1. ققنوس، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2334256
  10. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جلد سوم) (جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی) (قانون جدید). چاپ 21. میزان، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4136292
  11. غلامحسین الهام. مبانی فقهی و حقوقی تعدد جرم. چاپ -. بشری، 1372.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 842096
  12. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 352604
  13. ابوالقاسم گرجی. آیات الاحکام ( حقوقی و جزایی). چاپ 2. میزان، 1383.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2330764
  14. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 706180
  15. آیت اله عباسعلی عمیدزنجانی. آیات الاحکام (حقوقی - کیفری). چاپ 1. مجد، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1080952
  16. آیت اله سیدمحمود هاشمی شاهرودی. پژوهش های نو در فقه معاصر (جلد سوم) حقوق جزای اختصاصی. چاپ 1. دادگستری استان قم، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2105328
  17. عباس زراعت. ترجمه ثبت مبسوط کنزالعرفان فی فقه قرآن (جلد دوم). چاپ 1. اندیشه های حقوقی، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4117228
  18. محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4145872