ماده 130 قانون امور حسبی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
* [[ماده ۱۱۸۷ قانون مدنی]]
* [[ماده ۱۰۱۲ قانون مدنی]]
* [[ماده ۱۰۱۲ قانون مدنی]]
* [[ماده ۲۰ قانون امور حسبی]]
* [[ماده ۲۰ قانون امور حسبی]]
خط ۱۲: خط ۱۳:
وارث: به کسی می‌گویند که درصورت برخورداری از شرایط [[ارث]] و مبری بودن از موانع ارث بری، [[ترکه]] میت به او انتقال می‌یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی فقه اصطلاح‌شناسی فقه امامیه|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=پیک کوثر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4252640|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref>
وارث: به کسی می‌گویند که درصورت برخورداری از شرایط [[ارث]] و مبری بودن از موانع ارث بری، [[ترکه]] میت به او انتقال می‌یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی فقه اصطلاح‌شناسی فقه امامیه|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=پیک کوثر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4252640|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات تفسیری دکترین ==
زمانی که کسی غایب شد و برای اداره دارایی خود کسی را معین نکرده یا اگر تعیین کرده‌است او مرده یا محجور شده باشد و کسی هم نباشد که به حکم قانون دارایی او را اداره کند دادستان و هر ذینفعی حق دارند از دادگاه بخواهند کسی را برای اداره اموال او معین کند که او را امین غایب می‌گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=83608|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> البته باید توجه داشت ذکر وارث و بستانکار در ماده ۱۳۰ [[قانون امور حسبی]] به عنوان اشخاص ذینفع، از باب حصر نیست بلکه هر کس به نحوی از انحاء نفع یا حقی در اموال غایب داشته باشند می‌توانند درخواست نصب امین کنند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=امور حسبی غایب مفقود الاثر|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2706912|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم‌زاده|چاپ=1}}</ref>
زمانی که کسی غایب شد و برای اداره دارایی خود کسی را معین نکرده یا اگر تعیین کرده‌است او مرده یا محجور شده باشد و کسی هم نباشد که به حکم قانون دارایی او را اداره کند دادستان و هر ذینفعی حق دارند از دادگاه بخواهند کسی را برای اداره اموال او معین کند که او را امین غایب می‌گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=83608|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> البته باید توجه داشت ذکر وارث و بستانکار در ماده ۱۳۰ [[قانون امور حسبی]] به عنوان اشخاص ذینفع، از باب حصر نیست بلکه هر کس به نحوی از انحاء نفع یا حقی در اموال غایب داشته باشند می‌توانند درخواست نصب امین کنند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=امور حسبی غایب مفقود الاثر|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2706912|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم‌زاده|چاپ=1}}</ref>


== رویه‌های قضایی ==
 
== نکات توصیفی هوش مصنوعی ==
{{هوش مصنوعی (ماده)}}
# درخواست تعیین امین برای اداره اموال غایب می‌تواند توسط دادستان انجام شود.
# اشخاص ذی‌نفع حق درخواست تعیین امین را دارند.
# وراث از جمله اشخاص ذی‌نفع محسوب می‌شوند.
# بستانکاران نیز به عنوان اشخاص ذی‌نفع در نظر گرفته می‌شوند.
# درخواست تعیین امین باید از سوی دادگاه انجام شود.
 
== رویه های قضایی ==
[[رای دادگاه|رای]] شماره ۳۵۱۳ مورخ ۱۳۲۲/۸/۳۰ دادگاه عالی انتظامی قضات مقرر می‌دارد یکی از وظایف مهم اداری دادستان آن است که از هر طریقی به وجود غایب مفقودالاثری اطلاع حاصل نموده امینی برای اداره اموال او تعیین نماید و چنانچه دادستان در ضمن رسیدگی به امری اطلاع به وجود غایب مفقودالاثر حاصل نموده و با این حال به وظیفه خود رفتار نکرده، تخلف است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قضایی قانون امور حسبی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1998316|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=1}}</ref>
[[رای دادگاه|رای]] شماره ۳۵۱۳ مورخ ۱۳۲۲/۸/۳۰ دادگاه عالی انتظامی قضات مقرر می‌دارد یکی از وظایف مهم اداری دادستان آن است که از هر طریقی به وجود غایب مفقودالاثری اطلاع حاصل نموده امینی برای اداره اموال او تعیین نماید و چنانچه دادستان در ضمن رسیدگی به امری اطلاع به وجود غایب مفقودالاثر حاصل نموده و با این حال به وظیفه خود رفتار نکرده، تخلف است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قضایی قانون امور حسبی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1998316|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=1}}</ref>


همچنین در خصوص امین غایب، نظریه مشورتی شماره ۷/۲۳۰ مورخ ۱۳۷۰/۱/۲۰ [[اداره حقوقی قوه قضاییه]] مقرر می‌دارد اگر مطابق ماده ۱۰۱۲ [[قانون مدنی]] و ماده ۱۳۰ قانون امور حسبی به تقاضای اشخاص ذینفع، امین تعیین شود آن امین فقط برای اداره اموال غایب مفقودالاثر تعیین می‌شود و هیچ گونه مداخله ای در امور مربوط به صغار غایب ندارد ولی اگر به پیشنهاد دادستان و طبق ماده ۱۱۸۷ قانون مدنی تعیین امین گردد امین مذکور حق مداخله در امور صغار را خواهد داشت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قضایی قانون امور حسبی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1998324|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=1}}</ref>
همچنین در خصوص امین غایب، نظریه مشورتی شماره ۷/۲۳۰ مورخ ۱۳۷۰/۱/۲۰ [[اداره حقوقی قوه قضاییه]] مقرر می‌دارد اگر مطابق ماده ۱۰۱۲ [[قانون مدنی]] و [[ماده 130 قانون امور حسبی]] به تقاضای اشخاص ذینفع، امین تعیین شود آن امین فقط برای اداره اموال غایب مفقودالاثر تعیین می‌شود و هیچ گونه مداخله ای در امور مربوط به صغار غایب ندارد ولی اگر به پیشنهاد دادستان و طبق [[ماده ۱۱۸۷ قانون مدنی]] تعیین امین گردد امین مذکور حق مداخله در امور صغار را خواهد داشت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قضایی قانون امور حسبی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1998324|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=1}}</ref>
 
* [[رای وحدت رویه شماره 532 مورخ 1368/12/21 هیات عمومی دیوان عالی کشور( صلاحیت دادگاه‌های حقوقی یک در نصب امین)]]
* [[رای وحدت رویه شماره 532 مورخ 1368/12/21 هیات عمومی دیوان عالی کشور( صلاحیت دادگاه‌های حقوقی یک در نصب امین)]]