ماده ۴۴۲ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۴۰۰ بایت اضافه‌شده ،  دیروز در ‏۱۳:۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
در مورد [[خیار تبعض صفقه|تبعض صفقه]] قسمتی از ثمن که باید به مشتری برگردد به طریق ذیل حساب می‌شود:
'''ماده ۴۴۲ قانون مدنی''': در مورد [[خیار تبعض صفقه|تبعض صفقه]] قسمتی از [[ثمن]] که باید به [[مشتری]] برگردد به طریق ذیل حساب می‌شود:


آن قسمت از [[مبیع]] که به ملکیت مشتری قرار گرفته منفرداً قیمت می‌شود و هر نسبتی که بین قیمت مزبور و قیمتی که مجموع مبیع در حال اجتماع دارد پیدا شود به همان نسبت از ثمن را بایع نگاه داشته و بقیه را باید به مشتری رد نماید.
آن قسمت از [[مبیع]] که به [[مالکیت|ملکیت]] مشتری قرار گرفته منفرداً قیمت می‌شود و هر نسبتی که بین قیمت مزبور و قیمتی که مجموع مبیع در حال اجتماع دارد پیدا شود به همان نسبت از ثمن را [[بایع]] نگاه داشته و بقیه را باید به مشتری رد نماید.
 
* {{زیتونی|[[ماده ۴۴۱ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
 
* {{زیتونی|[[ماده ۴۴۳ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۴۴۱ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
== مواد مرتبط ==
*{{زیتونی|[[ماده ۴۴۳ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
* [[ماده ۴۴۱ قانون مدنی]]
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
* [[ماده ۴۴۳ قانون مدنی]]
روش تقسیط ثمن در تبعض صفقه را، باید همان قاعده تقویم ارش، در خیار عیب دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2923220|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=2}}</ref>
* [[ماده ۴۴۱ قانون مدنی]]
 
== فلسفه و مبانی نظری ==
مبنای تقسیط ثمن را، می توان جلوگیری از داراشدن ناعادلانه بایع، و ممانعت از خوردن مال غیر به ناحق دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=363644|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref>
مبنای تقسیط ثمن را، می‌توان جلوگیری از [[دارا شدن ناعادلانه]] بایع، و ممانعت از خوردن [[مال]] غیر به ناحق دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=363644|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم‌زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref>
 
== نکات تفسیری دکترین ماده 442 قانون مدنی ==
اگر علت بطلان معامله، فقدان مالیت بخشی از مبیع باشد؛ درمورد نحوه محاسبه آن قسمت از ثمن، که باید به خریدار مسترد گردد؛ بین حقوقدانان رویه ای واحد وجود نداشته؛ و با استناد به مفاد این ماده، اگر مقدار ثمنی که به قسمت باطل تعلق یافته، مشخص نباشد؛ دراینصورت ثمن تقسیط نخواهد شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=95780|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>
روش تقسیط ثمن در تبعض صفقه را، باید همان قاعده تقویم [[ارش عیب|ارش]]، در [[خیار عیب]] دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2923220|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=2}}</ref>


لازم به ذکر است که اگر علت [[بطلان عقد|بطلان معامله]]، فقدان مالیت بخشی از مبیع باشد؛ در مورد نحوه محاسبه آن قسمت از ثمن، که باید به خریدار مسترد گردد؛ بین حقوقدانان رویه ای واحد وجود نداشته؛ و با استناد به مفاد این ماده، اگر مقدار ثمنی که به قسمت باطل تعلق یافته، مشخص نباشد؛ در این صورت ثمن تقسیط نخواهد شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=95780|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>
== نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 442 قانون مدنی ==
{{هوش مصنوعی (ماده)}}
# تبعض صفقه به معنای تجزیه قرارداد به قسمت‌های معتبر و نامعتبر است.
# قیمت‌گذاری جداگانه برای قسمتی از مبیع که به مالکیت مشتری درآمده است، انجام می‌شود.
# تعیین نسبت قیمت قسمت منتقل شده به کل قیمت مجموعه مبیع برای محاسبه مبلغ قابل بازگشت به مشتری استفاده می‌شود.
# بخشی از ثمن که متناسب با قیمت قسمت معتبر مبیع است، نزد بایع باقی می‌ماند.
# بایع موظف است ما بقی ثمن را به مشتری برگرداند.
# مبنای حساب کردن مبلغ برگشتی به مشتری، نسبتی است که از مقایسه قیمت‌ها به‌دست می‌آید.
== رویه های قضایی ==
== رویه های قضایی ==
به موجب دادنامه شماره 165 مورخه 29/3/1370 شعبه 10 دیوان عالی کشور، مفاد ماده 441 قانون مدنی و ماده بعد آن، در رابطه با قیمت گذاری نسبت به بخشی از مورد معامله، که موضوع تهاتر قرار گرفته است نیز، مُجری است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (در خیارات و احکام راجع به آن) (مواد 396 الی 465)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5643588|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref>
* به موجب [[دادنامه]] شماره ۱۶۵ مورخه ۲۹/۳/۱۳۷۰ شعبه ۱۰ [[دیوان عالی کشور]]، مفاد [[ماده ۴۴۱ قانون مدنی]] و ماده بعد آن، در رابطه با قیمت گذاری نسبت به بخشی از [[مورد معامله]]، که موضوع [[تهاتر]] قرار گرفته‌است نیز، مُجری است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (در خیارات و احکام راجع به آن) (مواد 396 الی 465)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5643588|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref>
 
* [[چکیده نظریه شماره 7/1401/1089 مورخ 1402/04/24 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره کاهش مبیع و  مستحق للغیر آن|نظریه شماره 7/1401/1089 مورخ 1402/04/24 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره کاهش مبیع و  مستحق للغیر آن]]
* [[نظریه شماره 7/99/983 مورخ 1399/08/27 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره فروش عرصه و اعیان در فرض موقوفه بودن عرصه]]
* [[نظریه شماره 7/98/1921 مورخ 1399/04/11 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره جبران غرامات در فرض مستحق للغیر درآمدن بعض از مبیع]]
== مقالات مرتبط ==
* [[جبران زیان مغبون از طریق پرداخت مابه التفاوت قیمت (تحلیل فقهی، حقوقی و اقتصادی)]]
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۲۳: خط ۳۶:
[[رده:عقود-معین]]
[[رده:عقود-معین]]
[[رده:بیع]]
[[رده:بیع]]
[[رده:خیارات]]
[[رده:خیار تبعض صفقه]]
{{DEFAULTSORT:ماده 2215}}