۳۴٬۱۱۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
در مورد شرط ولگرد نبودن باید گفت با احراز ارتکاب آن و صدور حکم محکومیت قطعی، قاضی نمیتواند به شهادت شاهد به عنوان دلیل شرعی استناد کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بایسته های حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=617188|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=20}}</ref>تنها وقتی حیثیت اجتماعی ولگرد یا متکدی برای ادای شهادت، اعاده میشود که متکدی، تکدی گری را ترک نماید و یا ولگرد، در راستای جست و جوی کار برآید، بنابراین دیگر لزومی به صدور حکم [[اعاده حیثیت]] با ترک رفتار مجرمانه نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بایسته های حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=617188|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=20}}</ref> | در مورد شرط ولگرد نبودن باید گفت با احراز ارتکاب آن و صدور حکم محکومیت قطعی، قاضی نمیتواند به شهادت شاهد به عنوان دلیل شرعی استناد کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بایسته های حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=617188|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=20}}</ref>تنها وقتی حیثیت اجتماعی ولگرد یا متکدی برای ادای شهادت، اعاده میشود که متکدی، تکدی گری را ترک نماید و یا ولگرد، در راستای جست و جوی کار برآید، بنابراین دیگر لزومی به صدور حکم [[اعاده حیثیت]] با ترک رفتار مجرمانه نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بایسته های حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=617188|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=20}}</ref> | ||
«عدالت» یک حالت نفسانی است که صاحب آن را از ارتکاب گناه کبیره و اصرار بر گناه صغیره، باز میدارد، هرچند برخی اعمالی مثل آوازخوانی، [[قماربازی]]، [[ | «عدالت» یک حالت نفسانی است که صاحب آن را از ارتکاب گناه کبیره و اصرار بر گناه صغیره، باز میدارد، هرچند برخی اعمالی مثل آوازخوانی، [[قمار|قماربازی]]، [[مصرف مسکر|شرب مسکرات]] را نیز منافی عدالت میدانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=640564|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمیدرضا|نام خانوادگی۲=حاجی زاده|نام۳=یاسر|نام خانوادگی۳=متولی جعفرآبادی|چاپ=2}}</ref> در مورد شرط بلوغ و عقل نیز شهادت کودکان تنها در [[جراحت|جراحات]] مورد پذیرش است.(به شرط آنکه به سن ده سالگی رسیده باشند و بر امر مباحی اجتماع کرده باشند و متفرق نشده باشند.)<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=640552|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمیدرضا|نام خانوادگی۲=حاجی زاده|نام۳=یاسر|نام خانوادگی۳=متولی جعفرآبادی|چاپ=2}}</ref> | ||
به علاوه «ایمان» نیز همان اسلام است و [[اطلاق]] ماده، بیانگر عدم پذیرش شهادت [[کافر|کفار]] علیه کفار است، هرچند این مسئله مورد اختلاف است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=640556|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمیدرضا|نام خانوادگی۲=حاجی زاده|نام۳=یاسر|نام خانوادگی۳=متولی جعفرآبادی|چاپ=2}}</ref> | به علاوه «ایمان» نیز همان اسلام است و [[اطلاق]] ماده، بیانگر عدم پذیرش شهادت [[کافر|کفار]] علیه کفار است، هرچند این مسئله مورد اختلاف است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=640556|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمیدرضا|نام خانوادگی۲=حاجی زاده|نام۳=یاسر|نام خانوادگی۳=متولی جعفرآبادی|چاپ=2}}</ref> |
ویرایش