نظریه شماره 7/1400/924 مورخ 1400/10/18 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره مقررات حضور و اختیارات وکیل تسخیری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۷: خط ۱۷:
ثالثا، نظر به این که تعیین وکیل تسخیری، انحصار به مرحله بدوی ندارد و مادام که عنوان وکالت از وکیل تسخیری سلب نشده، می تواند به وظایف وکالتی خود در مراحل بعدی نیز اقدام کند؛ بنابراین وکیل تسخیری حق فرجام خواهی نسبت به آرای [[محکومیت]] حضوری که در مرحله بدوی صادر شده است را دارد و آرای وحدت رویه به شماره های ۳۲۲۲ مورخ ۳/۸/۱۳۳۸ و [[رای وحدت رویه شماره 598 مورخ 1374/2/12 هیات عمومی دیوان عالی کشور( حق تجدیدنظرخواهی وکیل تسخیری)|۵۹۸ مورخ ۱۲/۲/۱۳۷۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور]] مؤید این نظر است.
ثالثا، نظر به این که تعیین وکیل تسخیری، انحصار به مرحله بدوی ندارد و مادام که عنوان وکالت از وکیل تسخیری سلب نشده، می تواند به وظایف وکالتی خود در مراحل بعدی نیز اقدام کند؛ بنابراین وکیل تسخیری حق فرجام خواهی نسبت به آرای [[محکومیت]] حضوری که در مرحله بدوی صادر شده است را دارد و آرای وحدت رویه به شماره های ۳۲۲۲ مورخ ۳/۸/۱۳۳۸ و [[رای وحدت رویه شماره 598 مورخ 1374/2/12 هیات عمومی دیوان عالی کشور( حق تجدیدنظرخواهی وکیل تسخیری)|۵۹۸ مورخ ۱۲/۲/۱۳۷۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور]] مؤید این نظر است.


رابعا، مقررات ناظر به حق توکیل در انجام وکالت، ناظر به وکالت تعیینی است؛ بنابراین مقررات ماده ۳۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ ناظر به جرایم موضوع [[ماده ۳۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری|بندهای الف ، ب ، پ و ت ماده ۳۰۲ قانون پیش گفته]] مبنی بر ضرورت حضور وکیل تسخیری در رسیدگی به جرایم موصوف، از اختیار وکلای تسخیری از حق توکیل به غیر (که مختص وکلای تعیینی است) منصرف است.
رابعا، مقررات ناظر به حق توکیل در انجام وکالت، ناظر به وکالت تعیینی است؛ بنابراین مقررات [[ماده ۳۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری]] مصوب ۱۳۹۲ ناظر به جرایم موضوع [[ماده ۳۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری|بندهای الف ، ب ، پ و ت ماده ۳۰۲ قانون پیش گفته]] مبنی بر ضرورت حضور وکیل تسخیری در رسیدگی به جرایم موصوف، از اختیار وکلای تسخیری از حق توکیل به غیر (که مختص وکلای تعیینی است) منصرف است.


۲- ظاهر عبارت یا وکیل او در هیچ یک از [[جلسه دادگاه|جلسات دادگاه]] حاضر نشود مذکور در [[ماده ۴۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری|ماده ۴۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲]]، حکایت از وکیل تعیینی دارد و یا مربوط به مواردی است که با عجز از تعیین وکیل و یا امتناع از معرفی وکیل، [[دادگاه]] برای متهم وکیل تسخیری تعیین کرده و متهم نیز حضور نداشته است. در نتیجه در صورتی که متهم متواری یا مجهول المکان باشد، نظر به این که اصولا بین وکیل تسخیری و موکل ارتباطی وجود ندارد، رأی صادره غیابی محسوب می شود و مطابق مقررات، هر زمان که [[محکوم علیه]] رأی غیابی از آن مطلع شود و به آن اعتراض کند، در همان دادگاه قابلیت [[واخواهی]] دارد و حضور وکیل تسخیری صرفا جهت رعایت تشریفات شکلی رسیدگی است و این امر موجب سلب حق اعتراض بعدی محکوم علیه نمی باشد؛ با عنایت به مراتب پیش گفته، پاسخ به قسمت دوم از بند (۲) استعلام منتفی است.
۲- ظاهر عبارت یا وکیل او در هیچ یک از [[جلسه دادگاه|جلسات دادگاه]] حاضر نشود مذکور در [[ماده ۴۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری|ماده ۴۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲]]، حکایت از وکیل تعیینی دارد و یا مربوط به مواردی است که با عجز از تعیین وکیل و یا امتناع از معرفی وکیل، [[دادگاه]] برای متهم وکیل تسخیری تعیین کرده و متهم نیز حضور نداشته است. در نتیجه در صورتی که متهم متواری یا مجهول المکان باشد، نظر به این که اصولا بین وکیل تسخیری و موکل ارتباطی وجود ندارد، رأی صادره غیابی محسوب می شود و مطابق مقررات، هر زمان که [[محکوم علیه]] رأی غیابی از آن مطلع شود و به آن اعتراض کند، در همان دادگاه قابلیت [[واخواهی]] دارد و حضور وکیل تسخیری صرفا جهت رعایت تشریفات شکلی رسیدگی است و این امر موجب سلب حق اعتراض بعدی محکوم علیه نمی باشد؛ با عنایت به مراتب پیش گفته، پاسخ به قسمت دوم از بند (۲) استعلام منتفی است.


== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
* [[ماده ۳۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری]]
* [[ماده ۲ قانون آیین دادرسی کیفری]]


* [[ماده ۴۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری]]
* [[ماده ۴۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری]]