دیه بویایی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
خط ۴۰: خط ۴۰:
[[رده:اصطلاحات قانون مجازات اسلامی]]
[[رده:اصطلاحات قانون مجازات اسلامی]]
[[رده:دیه بویایی]]
[[رده:دیه بویایی]]
[[رده:دیه مقرر منافع]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۳۲

حکم دیه بویایی به عنوان یکی از دیه منافع در مواد ۶۹۳ و ۶۹۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲) آمده است.

دیه از بین بردن بویایی

در قانون

در ماده ۶۹۳ قانون مجازات اسلامی، برای از بین بردن کامل بویایی، دیه کامل و برای از بین بردن قسمتی از آن، ارش تعیین شده است، همچنین در تبصره این ماده برای از بین رفتن بویایی یکی از دو سوراخ بینی، نصف دیه کامل پیش بینی شده است.

مبنای حکم

در مورد دیه بویایی، باید توجه داشت که بویایی قابل مقایسه با اعضای تک فردی یا دو فردی بدن نیست زیرا عضو محسوب نمی‌شود.[۱]

قلمرو حکم

هرگاه حس بویایی از راهی غیر از صدمه به مجرای بینی از بین برود، مشمول ماده ۶۹۴ قانون مجازات اسلامی خواهد بود.[۲]

پیشینه

این ماده برگرفته از ماده ۴۶۲ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ است اما تفاوت‌هایی بین دو ماده وجود دارد، اول آنکه در قانون قدیم، از موردی که حکم به پرداخت ارش می‌شد، صحبتی نشده بود و دوم آنکه، حکم مذکور در ذیل ماده ۴۶۲ قدیم در قانون جدید ذکر نشده‌ است و سوم آنکه اندکی تفاوت در عبارات دو ماده وجود دارد.[۳]

در فقه

در مورد دیه بویایی و زایل کردن آن از دو سوراخ بینی، به صحیح عاصم بن حمید از محمد بن قیس از امام باقر استناد می‌شود که در آن حدیث آمده‌ است: در زمان امیرالمؤمنین مردی ادعا کرد که در اثر ضربتی، بینایی، بویایی و نطق خود را از دست داده‌ است و امام (ع) فرمودند: «ان کان صادقا فقد وجبت له ثلاث دیات النفس.»[۴]

در رابطه با دیه از بین رفتن بویایی، آیت الله خمینی معتقدند اگر جنایتی سبب شود که هر دو سوراخ بینی کسی فاقد این حس شود، باید دیه کامل پرداخت شود و اگر یکی از آن دو، فاقد این حس شود، باید نصف دیه کامل را بدهد، هرچند که فرض دوم محل اشکال است.[۵]فقهای عامه نیز معتقدند که اتلاف حس بویایی، مثل سایر حواس دارای دیه کامل است و از پیامبر نقل می‌کنند که: «فی المشام الدیه»، همچنین گفته اند که از بین بردن حس بویایی یکی از دو سوراخ بینی، موجب نصف دیه کامل است.[۶]اگر چه در مورد نصف دیه کامل دانستن از بین رفتن بویایی یکی از دو سوراخ بینی، نظر مخالف وجود دارد و این سؤال مطرح است که آیا باید دیه این منفعت را به تعداد مجرای بینی، یعنی به دو، تقسیم کرد یا خیر؟ که باید گفت ظاهراً نویسندگان قانون مجازات اسلامی، تقسیط دیه کامل به دو را پذیرفته‌اند، اما عده دیگری از آنان، تقسیط دیه بر تعداد اعضا را منصرف به اعضای ظاهری می‌دانند و قائل به این هستند که نمی‌توان این قاعده را در منافع جاری ساخت، در نتیجه از بین بردن حس بویایی یکی از آنها، موجب ثبوت نصف دیه کامل نیست؛ لذا در صورتی که حس بویایی یکی از دو مجرا زائل شود، باید با صلح حکم صادر گردد، به نظر می‌رسد این صلح نیز قهری باشد؛ یعنی اگر بین طرفین سازش حاصل نشد، قاضی برای فصل خصومت، حکم به پرداخت جریمه ای که با نظر خبره تعیین می‌کند، می‌دهد.[۷]

عدم تداخل دیات در دیه بویایی

در قانون

به موجب ماده ۶۹۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، در صورتی که در اثر بریدن یا از بین بردن بینی یا جنایت دیگری، بویایی از بین برود یا نقصان یابد، هر جنایت، دیه یا ارش جداگانه دارد.

در مورد عدم تداخل دیه از بین رفتن بویایی و دیه از بین بردن یا بریدن بینی باید گفت که از ظاهر ماده اینطور برداشت می‌شود که قصد بیان تعدد معنوی جرم را دارد که در این صورت برخلاف قواعد تعدد معنوی، حکم به عدم تداخل دیه شده‌ است، صاحب جواهر الکلام در این باره کلامی دارد و آن این است که «اصل، عدم تداخل دیات است»، اگر این قاعده مسلم و قطعی باشد در مورد تمام دیات، حکم به عدم تداخل خواهد شد مگر آنکه به صراحت استثناء شده باشد.[۸]گفتنی است قانونگذار در این ماده نیز میان منافع عضو و منافعی که در خود عضو نیست، فرق گذاشته‌ است، همان‌طور که برای بریدن بینی و زوال حس بویایی، دو دیه در نظر گرفته‌ است.[۹]

قلمرو حکم

در مورد از بین رفتن حس بویایی باید توجه داشت که علاوه بر صدمه به مجرای بینی، ممکن است ضربه به جمجمه در قسمت پیاز بویایی و مرکز بویایی در قشر مخ و التهاب مخاط بینی هم در حس بویایی تأثیر بگذارد که در این صورت هر جنایت، دیه یا ارش جداگانه خواهد داشت.[۱۰]

در فقه

در رابطه با زوال حس بویایی، آیت الله خمینی معتقدند که اگر فردی بینی کسی را قطع کند و در اثر آن حس بویایی مجنی علیه هم از بین برود، دو دیه باید بپردازد. همچنین اگر جنایت دیگری بر او وارد آورد و در اثر آن حس بویایی شخص نیز از بین برود، باید یک دیه برای جنایت و یک دیه برای از بین رفتن حس بویایی بدهد و اگر آن جنایت، جنایتی باشد که دیه مقدری برایش معین نشده‌است، به جای دیه، حکومت می‌پردازد.[۱۱]

منابع

  1. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 713408
  2. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 713396
  3. عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4584116
  4. آیت اله خلیل قبله ای خویی. قواعد فقه (جلد اول) (بخش جزا). چاپ 4. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 831508
  5. محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4187204
  6. ابوالقاسم گرجی. دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 837532
  7. ابوالقاسم گرجی. دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 837504
  8. عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش دیات). چاپ 4. ققنوس، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2813748
  9. احمد حاجی ده آبادی. قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی). چاپ 1. پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1937460
  10. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 713400
  11. محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4187248