ماده ۸۸۳ قانون مدنی
هر گاه پدر بعد از لعان رجوع کند پسر از او ارث میبرد لیکن از ارحام پدر و همچنین پدر و ارحام پدری از پسر ارث نمیبرند.
توضیح واژگان
لعان در لغت، یعنی دور کردن و در فقه، به مباهله بین زوجین به نحو خاص، لعان گویند.[۱] [۲] و در شرع، در حقوق، لعان عبارت است از اینکه شخصی، به همسر خود نسبت زنا بدهد و گواهی هم برای اثبات ادعای خویش نداشته باشد. دراینصورت ممکن است بین آن دو، ازطریق لعنت و نفرین جدایی حاصل شود.[۳]
مانع وراثت، خصوصیتی در وارث است که شرعاً، او را از ارث محروم می نماید.[۴]
فرزند لعان، به کسی گویند که توسط پدرش، ازطریق ملاعنه نفی شده است.[۵]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
باوقوع لعان، رابطه خویشاوندی بین پدر و پسر برای همیشه قطع می گردد. لذا رجوع از لعان، به منزله اقراری است که فقط، می تواند به ضرر پدر باشد و اقرار به ضرر دیگران، فاقد اثر است. به همین دلیل با رجوع از لعان، پسر از پدر ارث می برد؛ ولی پدر حق ارث بری از او را ندارد.[۶] [۷] [۸]
بین فرزند ملاعنه و اقربای پدر او، رابطه ارث بری قطع می گردد. مگر اینکه آنان به خویشاوندی با فرزند، اقرار نمایند.[۹]
این ماده دلالت بر فرضی بودن عدم انتساب فرزند به پدر خویش دارد.[۱۰]
مستندات فقهی
با استناد به روایتی از امام صادق، رجوع از لعان، موجب ارث بری فرزند از پدر گردیده، ولی دیگر، پدر از او ارث نمی برد. [۱۱]
سوابق فقهی
رجوع از لعان، در آنچه که به ضرر مرد است؛ مؤثر بوده و در آنچه که به نفع او است؛ اثری ندارد. بدین ترتیب، پس از تکذیب لعان توسط پدر، فرزند از پدر ارث برده؛ ولی پدر و خویشان پدری، از او ارث نمی برند؛ و از اقربای پدر نیز به او، ارثی تعلق نخواهدگرفت.[۱۲] [۱۳]
انتقادات
این ماده دارای ایراد نگارشی است. به جای (لیکن از ارحام پدری ارث نمی برد)؛ باید نوشته می شد: (همچنین پدر و ارحام پدری، از فرزند ارث نمی برند).[۱۴]
منابع
- ↑ مسعود امامی و محمدرضا کیخا. سلسله پژوهش های فقهی حقوقی (جلد پانزدهم) (نفقه زن باردار در عده وفات -بررسی فقهی حقوقی لعان). چاپ 1. قضا، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1463688
- ↑ آیت اله خلیل قبله ای خویی. ارث. چاپ 2. سمت، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 381420
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 208012
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1444808
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث). چاپ 5. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 200000
- ↑ عبداله خدابخشی. آثار برگزیده حقوقی (استقلال و پیوند حقوق مدنی و کیفری). چاپ 1. فکرسازان، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1511668
- ↑ محمد بروجردی عبده. کلیات حقوق اسلامی. چاپ 1. رهام، 1381. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3574308
- ↑ منصور عدل. حقوق مدنی. چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1062496
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد ششم) (در ادله اثبات دعوا، اقرار، اسناد، شهادت، امارات، قسم، اصول عملیه). چاپ 7. کتابفروشی اسلامی، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 272764
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 100248
- ↑ احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و محمدحسین (ترجمه) مهوری. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیه اله سیدحسین بروجردی (جلد بیست و نه) (ارث). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5079440
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 54244
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 54236
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1715004