در علم حقوق معلوم نمی‌شود که چرا قواعد حقوق الزام‌آور است و همه باید از آن اطاعت کنند؟ ارزش این قواعد برچه مبنا استوار است؟ به کدام گروه از قواعد اجتماعی می‌توان حقوق گفت و اوصاف این قواعد جیست؟ این قواعد چه هدفی را دنبال می‌کند؟ آیا بین حقوق و اخلاق ومذهب جدایی وجود دارد؟ معیار تمیز قانون خوب و بد چیست؟ و صدها پرسش دیگر که هیچ ذهن کنجکاوی نمی‌تواند از آن شتابزده بگذرد. رشته‌ای از دانش حقوق را که به این گونه پرسش‌ها پاسخ می‌دهد و نظریه‌های کلی دربارهٔ حقوق را قطع نظر از نظام یا شعبه خاص آن فراهم می‌سازد، «فلسفه حقوق» می‌نامند.»[۱]

منابع

  1. ناصر کاتوزیان. فلسفه حقوق (جلد اول) (تعریف و ماهیت حقوق). چاپ 5. شرکت سهامی انتشار، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6651440