ماده ۴۰۰ قانون مدنی

نسخهٔ تاریخ ‏۳ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۵۲ توسط Keyhani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «اگر ابتدای مدت خیار ذکر نشده باشد ابتدای آن از تاریخ عقد محسوب است و الا تابع...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

اگر ابتدای مدت خیار ذکر نشده باشد ابتدای آن از تاریخ عقد محسوب است و الا تابع قرارداد متعاملین است.

توضیح واژگان

خیار، حقی است که به صاحب آن، اختیار منحل نمودن معامله را اعطا می نماید.(1215066)

کلیات توضیحی تفسیری دکترین

مهلت خیار شرط، ممکن است متصل به قرارداد بوده؛ و بدین ترتیب از لحظه وقوع عقد آغاز گردیده؛ و تا زمان معینی معتبر باشد. از طرفی ممکن است مدت این خیار، منفصل بوده؛ و چندی پس از وقوع عقد، شروع گردد.(892704) و ذکر جمله "والا تابع قرارداد متعاملین است"؛ در انتهای این ماده، دلالت بر امکان تعیین زمان شروع خیار شرط، پس از مدتی از انشای معامله، و به صورت منفصل از عقد دارد.(729902) و اطلاق این ماده، دلالت بر این دارد که طرفین، می توانند زمان شروع خیار شرط را، به مدتی پس از انشای عقد مؤکول نمایند.(170173) (373004)

عدم تعیین ابتدای مدت خیار شرط، دلالت بر مجهول بودن مهلت خیار مزبور نداشته؛ و سکوت متعاقدین، دلالت بر این دارد که آغاز مدت خیار مزبور، مقارن است با لحظه انشای عقد.(729868) و مطلق بودن مبدأ خیار شرط، دلالت بر شروع آن، از زمان انشای قرارداد دارد.(1175702)

سوابق فقهی

با توجه به اینکه خیار شرط، در قراردادهای لازم مصداق پیدا می کند؛ و لزوم بیع، منوط به جدایی طرفین از یکدیگر است؛ لذا زمان آغاز خیار مزبور، مقارن است با لحظه مفارقت متبایعین از هم. تبادر نیز، دلالت بر این دارد که مبدأ خیار شرط، همان هنگام تفرق طرفین بیع از یکدیگر است؛ یعنی زمانی که اگر خیار نبود؛ عقد لازم می گردید. البته به شرطی که علم به ثبوت خیار مجلس بین آنان، وجود داشته باشد؛ درغیراینصورت باید مؤکول شدن خیار شرط به لحظه جدایی متعاقدین از یکدیگر را، برخلاف قصد آنان دانست.(913327)

رویه های قضایی

به موجب نظریه مشورتی شماره 7/602 مورخه 30/1/1377 اداره حقوقی قوه قضاییه، در رابطه با اموال غیرمنقول، زمان تنظیم قولنامه عادی را، باید به عنوان مبدأ خیار شرط پذیرفته؛ و زوال خیار مزبور را، مقارن با تنظیم سند رسمی انتقال در دفترخانه دانست.(1392305)