تاثیر ساختار سیاسی – حقوقی دولت ها بر از خودبیگانگی و هویت شهروندان با تاکید بر جماعت گرایی معتدل

نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۶ توسط Itbot (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات رساله|عنوان=تاثیر ساختار سیاسی – حقوقی دولت ها بر از خودبیگانگی و هویت شهروندان با تاکید بر جماعت گرایی معتدل|رشته تحصیلی=حقوق عمومی|دانشجو=الهام بیژن پور|استاد راهنمای اول=حسین رحمت الهی|استاد مشاور اول=احمد خالقی دامغانی|مقط...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


تاثیر ساختار سیاسی – حقوقی دولت ها بر از خودبیگانگی و هویت شهروندان با تاکید بر جماعت گرایی معتدل عنوان رساله ای است که توسط الهام بیژن پور، با راهنمایی حسین رحمت الهی و با مشاوره احمد خالقی دامغانی در سال ۱۴۰۰ و در مقطع دکتری دانشگاه تهران دفاع گردید.

تاثیر ساختار سیاسی – حقوقی دولت ها بر از خودبیگانگی و هویت شهروندان با تاکید بر جماعت گرایی معتدل
عنوانتاثیر ساختار سیاسی – حقوقی دولت ها بر از خودبیگانگی و هویت شهروندان با تاکید بر جماعت گرایی معتدل
رشتهحقوق عمومی
دانشجوالهام بیژن پور
استاد راهنماحسین رحمت الهی
استاد مشاوراحمد خالقی دامغانی
مقطعدکتری
سال دفاع۱۴۰۰
دانشگاهدانشگاه تهران


چکیده

ساختارها در نگاه کلی نظامی هایی اند متشکل از اجزای همبسته و مرتبط با یکدیگر، یعنی اجزاء به کل و کل به اجزاء سازنده وابسته است؛ چنان که اختلال در عمل یک جزء، موجب اختلال در کارکرد کل نظام می شود. ساختارهای سیاسی–حقوقی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. به طوری که سیاست ها و مبانی فکری این ساختار می تواند تاثیر ژرفی بر ساختار شخصیتی و هویتی شهروندان داشته باشد؛ تا جایی که باعث از هم گسیختگی شخصیتی و از خودبیگانگی شهروندان شود. ازاین رو با توجه به این که قسمت اعظم ساختارهای سیاسی– حقوقی مبتنی بر هنجارها است و هنجارها خود ریشه در ارزش ها و اهداف دارند، پس می توان با نقد این ارزش ها به نقد ساختارها نایل آمد. بر این اساس ما در این پژوهش، نقطه عزیمت خود را شناسایی و در ادامه نقد هنجارهای حاکم بر ساختار سیاسی– حقوقی دو مکتب مطرح حقوق عمومی یعنی کمال گرایی و بی طرفی قرار داده ایم. فرضیه اصلی پژوهش بر آن است که دولت های کمال گرا با نقض خودآیینی فردی و خرد خودبنیاد شهروندان و با عنایت به مبانی اخلاقی خاص خود و از سوی دیگر بی طرفان با فردگرایی و عاطفه گرایی افراطی خود، هر دو، درنهایت شهروندانی از خودبیگانه تربیت خواهند نمود. با توجه به این موارد به منظور ارایه راهکار برای حلِ بحران از خودبیگانگیِ شهروندان با کاربست روش منطق درونی توماس اسپریگنز، نظم مطلوب و راه برون رفت را در اجرای نظریات مکتب جماعت گرایی به عنوان مکتب نوارسطویی دنبال کرده ایم. این مکتب با توجه به این که نظمِ سیاسی دلخواه را در جامعه فضیلت محور جستجو می کند و بر این نکته انگشت می گذارد که هر یک از ما، در مقام فرد، تنها با زیستن در بستر یک اجتماع است که استعدادها، شیوه های زندگی و هویت خود را پیدا می کنیم؛ راهِ برون رفت از بحران را بازگشت به اخلاق ارسطویی و زمینه مند شدن قواعد و مقررات می داند. نتیجه پژوهش حاضر، نشانگر آن است که بحران موجود در ساختارهای اجتماعی دوره ی معاصر، اندیشه جماعت گرایان را به هم سازی و نزدیکی اخلاقِ مورد پسند همگان و سیاست دولت رهنمون ساخته است. کلید واژگان: ساختار دولت، دولت کمال گرا، دولت بی طرف، هویت جمعی، از خودبیگانگی، جماعت گرایی

ساختار و فهرست رساله

مقدمه: طرح مسیله ۱ سوالات تحقیق

پیش فرض های تحقیق

اهمیت و ضرورت تحقیق

دشواری تحقیق

پیشینه تحقیق

روش تحقیق

ساماندهی تحقیق

فصل اول: چهارچوب نظری مفاهیم

مبحث اول: منظور از ساختار سیاسی– حقوقی دولتها چیست؟

گفتار اول: چیستی ساختار و ساختارگرایی

گفتار دوم: چیستی ساختار سیاسی–حقوقی دولت

گفتار سوم: رویکرد کمال گرایی

گفتار چهارم: رویکرد بی طرفی

مبحث دوم : انسان شناسی حاکم بر ساختار سیاسی_حقوقی دولت ها

گفتار اول: تعریف انسان شناسی

گفتار دوم: تقسیم بندی انسان شناسی

بند ۱ انسان شناسی تجربی یا علمی

بند ۲ انسان شناسی شهودی یا عرفانی

بند ۳ انسانشناسی دینی

بند۴ انسانشناسی فلسفی

گفتار سوم: انسان شناسی فلسفی دولت های کمال گرا

گفتار چهارم: انسان شناسی فلسفی دولت های بی طرف

مبحث سوم: چارچوب نظری هویت

گفتار اول: تعریف هویت

گفتار دوم: هویت در ساختار سیاسی– حقوقی دولت ها به مثابه هویت جمعی

گفتار سوم: بحران هویت به مثابه امری برآمده از ساختارهای سیاسی– حقوقی دولت

گفتار چهارم: شاخصه های بحران هویت

مبحث چهارم: چهار چوب نظری ازخودبیگانگی

گفتار اول: مفهوم از خودبیگانگی پیش از هگل

– افلوطین

– آگوستین

– جان لاک

– ژان ژاک روسو

– کانت

– یوهان فیخته

–فردریش ویلیام شلینگ

–رمانتیسم

گفتار دوم: مفهوم از خودبیگانگی در فلسفه هگل

گفتار سوم: مفهوم از خودبیگانگی پس از هگل

_فویر باخ

– کارل مارکس

–گیورک زیمل

–گیورگ لوکاچ

–هربرت مارکوزه

– ژان پل سارتر

–مارتین هایدگر

–میشل فوکو

گفتار چهارم: مفهوم از خودبیگانگی از منظر اندیشمندان ایرانی

_ابونصر محمدبن فارابی

_علی شریعتی

_عبدالکریم سروش

_حمید عنایت

گفتار پنجم: مفهوم ازخودبیگانگی در ادبیات

_آلبر کامو

_غلامحسین ساعدی

_ مولانا

فصل دوم

تاثیر ساختار سیاسی– حقوقی دولت هایِ کمال گرا بر از خودبیگانگی و هویت شهروندان

مبحث اول: مبانی نظری دولت کمالگرا

گفتار اول: تعریف دولت کمالگرا

گفتار دوم: ساختار حقوقی دولت کمال گرا

گفتار سوم: ساختارهای مشابه با کمال گرایی

مبحث دوم: ابزارهای دولت کمال گرا

گفتار اول: ابزار ایدیولوژیک

گفتار دوم: ایدیولوژی در حکومت کمال گرا و از خودبیگانگی شهروندان

_هگل

_فویر باخ

_مارکس

گفتار سوم: تفکر ناسیونالیستی در حکومت کمال گرا و از خودبیگانگی شهروندان

مبحث سوم: شاخصه های هویتی دولت کمال گرا

گفتار اول : جمعی بودن هویت

گفتار دوم: تقدم امر خوب بر امر درست

گفتار سوم: دگرآیینی در دولت های کمال گرا

گفتار چهارم: تیونومی دولت های کمالگرا

مبحث چهارم: نظریه ی اخلاقی حاکم بر دولت کمال گرا (تاکید بر واقع گرایی اخلاقی)

گفتار اول: توصیه گرایی

گفتار دوم: شهودگرایی

گفتار سوم: عینیت گرایی

گفتار چهارم مطلق گرایی

مبحث پنجم: از خودبیگانگی شهروندان در دولت های کمال گرا

گفتار اول: خود سانسوری

گفتار دوم: دو رویی و دروغ پردازای های بزرگ

گفتار سوم: انزوا و تنهایی

گفتار چهارم: عدم حرکت آزاد اندیشه

گفتار پنجم: عدم مسیولیت پذیری و مشارکت اجتماعی

فصل سوم:

تاثیر ساختار سیاسی– حقوقی دولت های بی طرف بر از خودبیگانگی و هویت شهروندان

مبحث اول: مبانی نظری دولت بی طرف

گفتار اول: تعریف دولت بی طرف

گفتار دوم: ساختارهای مشابه با دولت بی طرف

گفتار سوم: سطح بی طرفی (با عنایت به نظریه پرده جهل رالز)

مبحث دوم: شاخصه های هویتی دولت بی طرف

گفتار اول: فردگرایی

گفتار دوم: تقدم حق بر خیر

گفتار سوم: اتکا به عقل خود بنیاد (عقلانیت)

گفتار چهارم: پذیرش خود آیینی

مبحث سوم: نظریه اخلاقی حاکم بر دولت های بی طرف (تاکید بر غیر واقع گرایی اخلاقی)

گفتار اول: قرارداد گرایی

گفتار دوم: ذهنیت گرایی

گفتار سوم: نسبی گرایی

گفتار چهارم: کثرت گرایی اخلاقی

گفتار پنجم: احساس گرایی

گفتار ششم: غایت انگاری اخلاقی (برمبنای سود)

گفتار هفتم: عدم استنتاج باید از هست

مبحث چهارم: از خودبیگانگی شهروندان در دولت های بی طرف

گفتار اول: از خودبیگانگی ناشی از عقلانیت ابزاری در دولت های بیطرف

گفتار دوم: از خودبیگانگی ناشی از اقتصاد دولت بی طرف و بت وارگی انسان

گفتار سوم: از خودبیگانگی ناشی از صنعت فرهنگ در دولت های بی طرف

گفتار چهارم: انسانِ تک ساحتی

گفتار پنجم: از خودبیگانگی ناشی از اتمیزه شدن انسان

گفتار ششم: فروپاشی حیاتِ اخلاقی

فصل چهارم :

جماعت گرایی پاسخی برای مسیله بحران های هویتی و از خودبیگانگی شهروندان

مبحث اول : مبانی نظری جماعت گرایی

گفتار اول: تعریف مکتب جماعت گرایی

گفتار دوم: رویکرد اخلاقی جماعت گرایان به عنوان مکتبی نو ارسطویی

گفتار سوم: رویکرد اقتصادی جماعت گرایان در نظریه عدالت

مبحث دوم: جماعت گرایی به مثابه یک مکتب

گفتار اول: اجتماعی بودن زندگی مطلوب

گفتار دوم: هویت دارای خاستگاهی جمعی و روایی

گفتار سوم: ارزش تاریخ و تاریخ مندی انسان

گفتار چهارم: ارزش سنت و سنت مندی انسان

گفتار پنجم: همبستگی اجتماعی

گفتار ششم: فربه کردن حقوق بشر

گفتار هفتم: نقد عاطفه گرایی اخلاقی

مبحث سوم: راهکار جماعت گرایی برای حل بحران هویت و از خودبیگانگی انسان

گفتار اول: نسبی گرایی و توجه به زمینه مندی فرهنگی

گفتار دوم: احیای اخلاق فضیلت مدارانه

گفتار سوم: سعادتمندی انسان در غایت انگار بودن

گفتار چهارم: ظرفیت توجه به ترجمانِ تمامی اعتقادات

نتیجه گیری:

فهرست منابع:

کلیدواژه ها

  • ازخودبیگانگی
  • جماعتگرایی
  • دولت بی طرف
  • دولت کمالگرا
  • ساختار دولت