نظریه شماره 7/96/1760 مورخ 1396/08/01 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره امکان توقیف اموال کارخانه متعلق به شخص حقیقی به عنوان ابزار کار جهت اجرای حکم قطعی در دعاوی مالی
چکیده این نظریه توسط هوش مصنوعی تولید شده است و هنوز توسط پژوهشگران ویکی حقوق بررسی نشده است. |
نظریه شماره ۷/۹۶/۱۷۶۰ مورخ ۱۳۹۶/۰۸/۰۱ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره امکان توقیف اموال کارخانه متعلق به شخص حقیقی به عنوان ابزار کار جهت اجرای حکم قطعی در دعاوی مالی: بر اساس ماده ۲۶ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب ۱۳۹۴، اموال متعلق به شخص حقوقی خارج از شمول مستثنیات دین هستند و بدین ترتیب قابل توقیف میباشند. در صورتیکه کارخانه متعلق به شخص حقیقی باشد، وسایل و ابزار کار آن تنها تا حد ضرورت معاش محکومعلیه و افراد تحت تکفل وی مشمول حمایت مستثنیات دین قرار میگیرند. اما اقلام، مواد اولیه و محصولات تولیدی به عنوان وسایل و ابزار کار محسوب نمیشوند و بنابراین تحت شمول مستثنیات نیستند و میتوان آنها را توقیف و به فروش رساند. همچنین بیکار شدن افراد شاغل در کارخانه مستمسکی برای جلوگیری از توقیف اموال نمیباشد. این نظریه همچنین اشاره میکند که اگر کارخانه برای مقاصد تجاری و نه رفع نیازهای شخصی تاسیس شده باشد، مالک آن به عنوان تاجر شناخته میشود و در صورت عدم توانایی در پرداخت دیون، امکان درخواست صدور حکم ورشکستگی وجود دارد که در صورت صدور این حکم، فرآیند اجرای حکم دینی متوقف و به اداره یا مدیر تصفیه ارجاع میشود.
شماره نظریه | ۷/۹۶/۱۷۶۰ |
---|---|
شماره پرونده | ۹۶–۲۶–۱۳۰۹ |
تاریخ نظریه | ۱۳۹۶/۰۸/۰۱ |
موضوع نظریه | آیین دادرسی مدنی |
محور نظریه | اجرای محکومیتهای مالی |
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
اولا بر اساس ماده ۲۶ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب ۱۳۹۴، شخص حقوقی از شمول مستثنیات دین مندرج در این قانون خارج میباشد. بنابراین اگر کارخانه متعلق به شخص حقوقی باشد، به طور کلی از شمول مستثنیات دین خارج است. ثانیا اگر کارخانه متعلق به شخص حقیقی باشد، وسایل و ابزار مورد استفاده درآن فقط تا حدی که برای امرار معاش ضروری محکومعلیه و افراد تحت تکفل وی لازم است مشمول بند ه ماده ۲۴ قانون یاد شده میباشد، اما با عنایت به اینکه عرفا اقلام و مواد اولیه و محصولات تولیدی موجود در کارخانه با وسایل و ابزار کار تفاوت دارد، بنابراین با توجه به مراتب مذکور و اینکه لزوم ادای دین، اصل بوده و موارد خاص استثنا شده است، نمیتوان این اموال را وسیله یا ابزار کار تلقی و مشمول این بند قرار داد و در نتیجه قابل توقیف و فروش خواهد بود و بیکار شدن افراد شاغل در کارخانه متعلق به محکومعلیه مجوز خودداری از توقیف اموالی که به صراحت جزء مستثنیات دین ذکر نشده است، نمیباشد و ماده ۱۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲ که ناظر به تحقیقات مقدماتی جرایم است، منصرف از فرض سوال است که دادگاه شخص را به پرداخت دین محکوم نموده و در مقام اجرای حکم قطعی لازم الاجرا اقدام به توقیف اموال متعلق به وی میشود .شایسته ذکر است برابر بند ۴ ماده ۲ قانون تجارت تاسیس و به کار انداختن هر قسم کارخانه مشروطبر اینکه برای رفع حوایج شخصی نباشد، از اعمال تجاری میباشد. بنابراین شخص حقیقی مالک کارخانه تحت شرایط مذکور در قانون یاد شده تاجر تلقی میشود و اگر از پرداخت دیون خود عاجز باشد، اشخاص مذکور در ماده ۴۱۵ همین قانون میتوانند درخواست صدور حکم ورشکستگی وی را مطرح نمایند و در صورت صدور حکم ورشکستگی، برابر ماده ۳۳ قانون اجرای احکام مدنی، اجرای حکم متوقف و مراتب به اداره یا مدیر تصفیه اعلام میشود تا طبق مقررات راجع به تصفیه امور ورشکستگی اقدام گردد