ماده ۷۶۶ قانون مدنی

اگر طرفین به طور کلی تمام دعاوی واقعیه و فرضیه خود را به صلح خاتمه داده باشند کلیه دعاوی داخل در صلح محسوب است اگر چه منشأ دعوی در حین صلح معلوم نباشد مگر این که صلح به حسب قرائن شامل آن نگردد.


  • مشاهده ماده قبلی
  • مشاهده ماده بعدی

توضیح واژگان

دعوای فرضی، دعوایی است که منشأ آن به وجود آمده و طرفین به اعتبار منشأ آن، دعوا را به صلح خاتمه می دهند.[۱]

پیشینه

این ماده، با تغییراتی، از ماده 1257 قانون مدنی فرانسه، اقتباس گردیده است.[۲]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

دعوی فرضی را، نباید فرض محض دانست. بلکه در عالم ثبوت، زمینه دعوا موجود است؛ هرچند به اثبات نرسیده باشد.[۳]

صلح بر دعوا را، نمی توان مشتمل بر دعاوی دانست که منشأ آن، پس از انعقاد قرارداد صلح به وجود آمده است.[۴] و این ماده، ناظر به آن دسته از دعاوی است که منشأ آن، پیش از صلح به وجود آمده است. هرچند طرفین نسبت به آن بی اطلاع بوده باشند.[۵]

این ماده، ناظر به موردی است که طرفین، دعاوی بین خود را به صلح خاتمه می دهند؛ اما منشأ یک یا چند دعوا مشخص نیست. مثلاً زید به هنگام مصالحه با عمرو، نمی داند که پدر او در دوران حیات خویش، مبلغی را از عمرو طلبکار بوده؛ و یا حق مطالبه طلب مزبور، به خود او رسیده است.[۶]

رویه های قضایی

به موجب دادنامه شماره 378 مورخه 11/6/1372 شعبه 1 دیوان عالی کشور، عقد صلح، در مقام رفع تنازع موجود، و یا جلوگیری از تنازع احتمالی، نافذ است.[۷]

انتقادات

عبارت (اگر چه منشأ دعوی، در حین صلح معلوم نباشد) را، می توان تفسیری مختصر و نارسا از دعوی فرضی دانست.[۸]

مصادیق و نمونه ها

  • اگر زید و عمرو، شرکتی را تأسیس نموده باشند؛ و هنگام انحلال شرکت و تقسیم اموال خویش، کلیه دعوی مرتبط با مشارکت خود را، به صلح خاتمه دهند؛ و از طرفی نیز، زید به عمرو وکالت داده باشد؛ تا امور مربوط به ثبت ملک شخصی خود را، انجام دهد؛ و در آینده در رابطه با امر اخیر الذکر، اختلافی میان آنان به وجود آید؛ دراینصورت نمی توان تنازع مزبور را، داخل در موضوع صلح دانست. چراکه ارتباطی با رابطه شراکت آنان نداشته؛ و امری علی حده است.[۹]

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (رهن و صلح). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 541064
  2. سیدمرتضی قاسم زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 365276
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (رهن و صلح). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 541076
  4. مهدی شهیدی. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح). چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 255872
  5. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار،وکالت ...). چاپ 12. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1596188
  6. منصور عدل. حقوق مدنی. چاپ 1. خرسندی، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1061948
  7. یداله بازگیر. آرای دیوانعالی کشور در امور حقوقی(جلد دوم) ( بیع، اجاره، شرکت، ودیعه، وکالت، صلح ، رهن، هبه و اخذ به شفعه). چاپ 2. بازگیر، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5547676
  8. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (رهن و صلح). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 541072
  9. مهدی شهیدی. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح). چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 255868