مواد 611 تا 615 قانون مجازات اسلامی (1392)، در خصوص دیه زبان می باشد.

دیه قطع یا از بین بردن زبان گویا

پیشینه

ماده 396 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)، سابقاً در این خصوص وضع شده بود.712860

در قانون

مطابق ماده ۶۱۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، قطع یا از بین ‌بردن تمام زبان گویا، دیه کامل دارد و دیه از بین ‌بردن قسمتی از زبان، به نسبت گویایی از بین رفته است و با تقسیم تمام دیه به حروف محاسبه می‌ شود، در تبصره 1 این ماده نیز نحوه محاسبه آن، پیش بینی شده است.

ظاهر ماده بیانگر این نظر است که لال کردن زبان دیگری موجب دیه کامل است،712836 لذا دیه از بین بردن زبان سالم و نیز لال کردن آن معادل هزار دینار است،671264 به عبارت دیگر از بین بردن زبان سالم یا لال کردن زبان دیگری، موجب 100 نفر شتر می شود.1928276

نحوه محاسبه دیه

به نظر می رسد جنایتی که موجب از میان رفتن بخشی از زبان لال شود، دیه همان مقدار از زبان را به دنبال دارد، این مقدار با رعایت تناسب تمام زبان است، همچنین دیه بخشی از زبان سالم نیز به نسبت از دست دادن توانایی در ادای حروف، محاسبه می گردد،712848 لذا تعیین دیه را باید به اعتبار از بین رفتن حروف دانست نه مساحت زبان،671268 بنابراین قاعده کلی که به موجب آن ملاک تعیین دیه در قطع شدن بخشی از عضو مساحت آن عضو است، در این خصوص تخصیص خورده است.2815964 در باب قطع بخشی از زبان که آسیبی به قدرت تکلم نرساند نیز گروهی معتقد به ثبوت دیه همان نسبت خواهند بود، زیرا قاعده آن است که دیه قطع مقداری از عضوی که دارای دیه مقدر است، به همان نسبت خواهد بود.836472

جنایت موجب نقص در تلفظ

در خصوص حالتی که جنایت بر زبان، موجب ایجاد نقص در تلفظ شود، حکمی در قانون وجود ندارد، اما برخی از حقوقدانان در این خصوص، قائل به دو نظر شده اند:1- ناقص شدن را باید مساوی با از بین رفتن قدرت ادای حروف دانست. 2- باید قائل به پرداخت ارش بود،712868 زیرا اصل آن است که اگر شرعاً یا قانوناً برای جنایتی، دیه ای معین نشده باشد، باید ارش پرداخت شود.1425924

در فقه

مستند شرعی این حکم را پاره ای از روایات دانسته اند.2358028 در خصوص دیه کامل زبان، میتوان به روایتی از امام صادق (ع) استناد نمود.2430612

به نظر می رسد در دیدگاه فقها، بریدن و قطع زبان فردی که لال نیست، موجب دیه کامل است.836460 گروهی نیز دیه کندن بخشی از زبان را که منجر به ناتوانی در تلفظ تمام حروف گردد نیز موجب همین مقدار دیه دانسته اند.4062456 فقهای عامه به استناد روایتی، دیه زبان را معادل دیه کامل می دانند.836556

دیه قطع و از بین بردن زبان لال

در قانون

مطابق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، قطع تمام زبان لال، موجب یک سوم دیه کامل است و برای قطع مقداری از آن، مقدار دیه به نسبت مساحت تمام زبان تعیین می شود.

ظاهر ماده بیانگر این نکته است که قطع کردن زبان لال، موجب ثلث دیه است712836 بنابراین ملاک تعیین دیه زبان لال، مقدار مساحتی که در اثر جنایت قطع شده به نسبت مساحت زبان است، 1425084 حال اگر کسی به طور مادرزاد، توانایی تکلم نیمی از حروف را نداشته و در اثر جنایت وارده، قدرت تکلم نیمی از حروف را نیز از دست بدهد، برخی عقیده دارند که باید دیه به نسبت قدرت ادای حروف پرداخته شود،1425928همچنین جنایتی که فقط بخشی از زبان لال را از بین ببرد، دیه همان مقدار را با رعایت تناسب به دنبال خواهد داشت،712848 پس اگر کسی یک سوم زبان دیگری را قطع کند، باید یک سوم دیه کامل را پرداخت نماید،3360896 لذا دیه بریدن تمام زبان لال را باید معادل 333/33 دینار دانست،671264 این مقدار را معادل 33 نفر شتر دانسته اند.1928280

در فقه

مستند شرعی این حکم را روایتی از امام باقر (ع) دانسته اند.2358028

فقها بر این باورند که بریدن همه زبان سالم یک فرد موجب دیه کامل 2817144 و بریدن همه زبان یک فرد لال، موجب یک سوم دیه کامل است و بریدن بخشی از زبان لال نیز موجب دیه به نسبت مساحت می شود،2500316 لذا اگر کسی در اثر آسیب وارده به طور کامل، قدرت تکلم خود را از دست دهد و در ادامه، دیگری اقدام به بریدن تمام زبان لال او کند، جنایت اول موجب دیه کامل و جنایت ثانی، موجب یک سوم دیه است،3698424 چرا که دیه زبان لال، معادل ثلث دیه کامل است.4180072

ایراد جنایت بر زبان مجنی علیه توسط دو یا چند نفر

پیشینه

سابقاً ماده 399 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)، در این خصوص وضع شده بود.2812360

در قانون

در حال حاضر مطابق ماده ۶۱۳ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، در این فرض، هر یک از مرتکبین به نسبت تعداد حروفی که قدرت ادای آنها را از بین برده اند، در قبال پرداخت دیه مسئولیت دارد.

ظاهر این ماده، بیانگر این نکته است که در فرض ایراد جنایت بر زبان مجنی علیه از سوی دو یا چند نفر، به نحوی که هر یک قدرت تکلم بخشی از حروف را در او از بین ببرند، هر یک به نسبت حروفی که از میان برده اند مسئول پرداخت دیه می باشند.712872برخی از حقوقدانان بر این باورند که اگر کسی در اثر بیماری یا به طور مادرزادی، قادر به ادای برخی از حروف نباشد، باید به همان مقدار از دیه زبان وی کاسته شود.712876

در فقه

فقها معتقدند در خصوص زبان سالم، میزان مساحت جنایت را نباید معیار تعیین دیه دانست، بلکه در این حالت باید معیار را نسبت حروف الفبایی دانست که فرد قادر به ادای آن ها نمی باشد،3696496 لذا در این حالت باید میزان دیه را میان حروف الفبا توزیع نمود و به نسبت حروف از دست رفته، به مجنی علیه، دیه پرداخت نمود.3553528این معیار را باید در خصوص فردی که زبان او دارای دو قسمت بوده و از وسط شکافته شده باشد نیز جاری دانست،3696512 مگر اینکه در فرض از میان رفتن قدرت تکلم در یک قسمت از زبان، بتوان این قدرت را در قسمت دیگر زبان همچنان مشاهده نمود،2812420در خصوص تعداد حروف الفبا، نظر مشهور فقها، 28 حرف و نظر گروهی دیگر 29 حرف است.3696484

دیه قطع زبان کودک

دیه قطع تمام زبان کودک

پیشینه‌

ماده 401 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)، سابقاً در این خصوص نگاشته شده بود.2812388

در قانون

در حال حاضر ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، برای قطع زبان کودکی که به سن سخن گفتن نرسیده، دیه کامل تعیین کرده و در فرضی که بعدا معلوم شود کودک مذکور لال بوده، استرداد مازاد بر یک سوم دیه را پیش بینی کرده است.

قطع زبان کودک پیش از رسیدن به سن سخن گفتن را برخی بر اساس اصل سلامت،712896 موجب دیه کامل دانسته اند.712884

در فقه

مبنای این حکم را ظن و غلبه دانسته اند.712900

حکم مذکور را منطبق بر نظر مشهور فقها دانسته اند،2812384 گروهی از فقها، قطع زبان را موجب دیه کامل می دانند.3696520 همچنین گروهی از فقها بیان داشته اند که قطع زبان کودکی که هنوز به سن نطق نرسیده است، موجب دیه کامل است،4988456 اما گروهی دیگر تعیین دیه در این حالت را موکول به نظر حاکم نموده اند.4988468

دیه قطع قسمتی از زبان کودک

پیشینه

سابقاً ماده 401 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)، در این خصوص وضع شده بود.[۱]

در قانون

در حال حاضر ماده ۶۱۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، برای دیه قطع قسمتی از زبان کودکی که به سن سخن ‌گفتن نرسیده، به میزان نسبت مساحت قطع شده، دیه تعیین کرده است و در فرضی که بعداً معلوم شود که کودک لال بوده است، دو‌ سوم دیه مسترد می‌ گردد و چنانچه معلوم شود که گویا بوده است، در صورتی ‌که دیه حروف از بین ‌رفته از دیه نسبت گویایی از بین ‌رفته بیشتر باشد، مابه ‌التفاوت آن باید پرداخت شود.

نظر مبنی بر اخذ ارش

برخی از نویسندگان معتقدند در فرضی که قسمتی از زبان کودکی که هنوز به حد سخن گفتن نرسیده است قطع شود، باید قائل به ارش بود، حال آنکه گروهی دیگر قائل به اخذ دیه بر حسب مساحت از دست رفته می باشند.[۲]

در فقه

برخی از فقها در خصوص ماده فوق، قائل به تعیین دیه به نسبت مساحت از میان رفته هستند، اما گروهی دیگر بر این باورند که در فرض مشخص شدن قدرت تکلم توسط کودک، باید به نسبت حروفی که قادر به ادای آن ها می باشد، دیه تعیین گردد.[۳] همچنین گروهی از فقها در خصوص قطع زبان کودکی که به سن سخن گفتن نرسیده است، قائل به پرداخت تمام خونبها و در خصوص قطع زبان کودکی که با وجود رسیدن به سن سخن گفتن، هنوز به زبان نیامده است، قائل به پرداخت دیه به میزان ثلث یا کمتر از ثلث خونبها هستند، منتها در فرض کشف قدرت تکلم در کودک، بقیه دیه که معادل دو سوم دیه است نیز باید پرداخت شود.[۴]

دیه قطع زبان کودکی که به سن تکلم رسیده اما قادر به سخن گفتن نیست

گروهی از حقوقدانان بیان داشته اند که اگر طفل با وجود رسیدن به سن تکلم، قادر به صحبت کردن نباشد، «در حکم لال» بوده لذا در فرض قطع کامل زبان، به دلیل ایجاد ظن قوی در وجود آفت در زبان طفل، باید قائل به ثبوت ثلث دیه شد.[۵]

فقها نیز در خصوص قطع زبان کودکی که به سن تکلم رسیده ولی قادر به سخن گفتن نمی باشد، معتقد به پرداخت ثلث دیه می باشند.4180220

تداخل دیات

در فقه

گروهی از فقها معتقدند که جنایتی که موجب از بین رفتن قدرت تکلم و حس چشایی شود، موجب یک دیه کامل می باشد. 4991452

بازگشت قدرت تکلم پس از اخذ دیه

در فقه

در خصوص حالتی که پس از اخذ دیه از بین رفتن قدرت ادای کلمات، این قدرت به مجنی علیه باز گردد، گروهی از فقها معتقد به لزوم بازگرداندن دیه هستند اما گروهی دیگر بر این باورند که در اینجا باید قائل به تفصیل شد، به نحوی که اگر این بازگشت، کاشف از از دست رفتن موقتی قدرت ادای حروف بوده باشد، باید دیه را بازگرداند، در غیر این صورت و در فرض بازگشت اتفاقی قدرت تکلم، نباید دیه از مجنی علیه مسترد شود.3696504

منابع

  1. عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6276520
  2. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712888
  3. سیدمهدی حجتی و مجتبی باری. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. دادستان و میثاق عدالت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1425940
  4. محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6276524
  5. علیرضا میرکمالی و سحر صالح احمدی. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول). چاپ 4. گالوس، 1400.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6276528