رای دادگاه درباره بار اثبات در دعوای اعتراض ثالث به حکم حجر (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۳۲۰۰۴۳۴)

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره بار اثبات در دعوای اعتراض ثالث به حکم حجر: در دعوای اعتراض ثالث به حکم حجر صادره به علت جنون ادواری، در صورتی که دلیلی بر استقرار جنون در تاریخ انجام معامله میان معترض ثالث و محجور وجود نداشته باشد، حکم بر الغای حکم حجر در آن تاریخ صادر می شود.

رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۲۲۳۲۰۰۴۳۴
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۵/۰۶
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعبار اثبات در دعوای اعتراض ثالث به حکم حجر
قاضیحمیدرضا قمری
عباس موذن
شریعتی فرد

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دادخواست اعتراض ثالث آقایان ش. ج.ر. فرزند ع.و الف. ج.ر. فرزند ش. با وکالت خانم ف. ب. وآقای ع. د. ساکن تهران به طرفیت ۱-شعبه ۹دادیاری دادسرای ناحیه ....تهران ۲-آقای الف. ر. با قیمویت خانم م. م. ووکالت خانم ز. و.ساکن تهران نسبت به بخشی از دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۳۷۹۰۱۱۳۰مورخه ۱۳۹۲/۱۱/۱۶صادره این شعبه که به موجب آن حکم بر محجوریت خوانده ردیف دوم به سبب جنون ادواری صادر شده است اشعار می دارد معترضین ثالث عنوان داشته آقای الف. ر. که به سبب جنون ادواری تاریخ شروع حجر ایشان از ۱۳۷۵/۱۰/۱تعیین گردیده است به کرات ودفعات در چندین مرحله مبادرت به انجام معاملات از جمله اجاره دادن مغازه -فروش سرقفلی -مطالبه وتعدیل اجاره بهای مغازه در طی این سالها نموده ونسبت به اداره امور مالی خود راسآ اقدام کرده که این اعمال مبین حالت افاقه وسلامت عقل ایشان در طی این سالها دارد ودر معامله فی مابین موکلین وخوانده ردیف ۲در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۲۹در کنار برادر خود ودر حضور متصدی مشاور املاک وکارمند آن در کمال صحت وسلامت با دریافت شصت ونه میلیون تومان که قیمت عادله روز مبیع بوده نسبت به فروش دودانگ ملک اقدام وثمن معامله را دریافت کرده وهیچ گونه آثاری دال بر نبود سلامت عقلی وسهل انگاری در اداره وفروش اموال مشهود نبوده تقاضای الغا حالت جنون وتایید سلامت عقلی نامبرده را در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۲۹داریم وکیل قیم خوانده طی لایحه ارسالی عنوان داشته کمیسیون ۷نفره پزشکی قانونی آقای الف. ر. را محجور شناخته است ودر طی این سالها تحت درمان دارویی وروانکاری بوده است حالیه معترض ثالث دلایل ومدارک پزشکی دال برصحت وسلامت عقل وحالت افاقه ایشان در موقع تنظیم سندرا ارائه نمایند تمامی اهالی محل از بیماری روانی محجور مطلع بوده اند دادگاه با عنایت به مفاد دادخواست واظهارات معترض ثالث ومدارک ابرازی وتوجهآ به اظهارات شهود امعان نظر در نظریه کمیسیون ۳نفره پزشکی قانونی که عنوان نموده نامبرده در سال ۱۳۷۵سوابقی از ابتلا به اختلالات روانی در حد جنون داشته ونظریه کمیسیون ۵نفره پزشکی قانونی که عنوان کرده علائم جنون بعد ازاولین بستری محرز نیست ودر شرایط فعلی نیزبا درمانهای انجام شده هر چند علائمی از بیماری باقی است ولی در حد نیست که قدرت اداره امور وی را سلب کرده باشد ونظریه هیت ۷نفره که عنوان کرده واجد علائم جنون از سال ۱۳۷۵است وبا توجه به معاینه ومصاحبه انجام شده (۱۳۹۲/۱۰/۷)در حال حاضر قادر به اداره امور خود نمی باشد نظر دادگاه دلیل بر استقرار جنون در تاریخ مورد اعتراض معترض ثالث زمان تنظیم مبایعه نامه مورخه ۱۳۸۴/۴/۲۹وجود ندارد لهذا اعتراض خواهانها نسبت به حکم محجوریت در این مقطع وارد است وبه تجویز ماده ۴۱۷و۴۲۵قانون آیین دادرسی مدنی با احراز حالت افاقه وسلامت بیماری در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۲۹همزمان با معامله فی مابین حکم بر الغای حکم حجر نامبرده (صرفآ در مقطع زمانی ۱۳۸۴/۴/۲۹صادر می نماید در حصوص خواسته خواهانهای اعتراض ثالث مبنی بر مطالبه خسارت دادرسی نظربه اینکه رای صادره کلیتآ نقض والغا نشده است علی هذا خواسته اخیر وارد نمی باشد به استناد ماده ۱۹۷قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر رد آن صادر می گردد .رای صادره حضوری محسوب میگردد و ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران خواهد بود.

رئیس شعبه ۴۹ دادگاه عمومی (حقوقی) تهران - شریعتی فرد

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ز. و. به وکالت از آقای الف. ر.و با قیمومیت خانم م.م.ه. به طرفیت آقایان الف. و ش. ج.ر. نسبت به دادنامه شماره ۰۰۰۹ مورخ ۱۳۹۴/۱/۲۶ شعبه ۴۹ دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن و در مورد دعوی تجدیدنظرخواندگان مبنی بر اعتراض ثالث نسبت به بخشی از دادنامه ۰۱۱۳۰ مورخ ۱۳۹۲/۱۱/۱۶ متضمن محجوریت آقای الف. ر. ، حکم به پذیرش اعتراض ثالث دادنامه حکم حجر صرفا در مقطع زمانی ۱۳۸۴/۴/۲۹ به شرح دادنامه تجدیدنظرخواسته صادر شده است.دادگاه با توجه به محتویات پرونده ، نظر به اینکه از سوی تجدیدنظرخواه اعتراض موثر و موجهی که موجب نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته باشد ارائه نشده و تجدیدنظرخواهی منطبق با هیچیک از جهات مندرج در ماده ۳۴۸ قانون آئین دادرسی مدنی نبوده و از حیث رعایت قواعد دادرسی و استدلال و استناد به مبانی قانونی نیز ایراد و اشکال اساسی وجود ندارد. لذا با رد تجدیدنظرخواهی به استناد ماده ۳۵۸ قانون مرقوم عینا دادنامه تجدیدنظرخواسته تائید و استوار می شود. این رای قطعی است.

شعبه ۳۲ دادگاه تجدیدنظراستان تهران - رئیس و مستشار

حمیدرضا قمری - موذن