۱۲٬۰۵۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
اگر طرفین، دارای خیار بوده؛ و یکی از آنان حق فسخ خود را [[اسقاط حق فسخ|ساقط]] نماید؛ در این صورت [[عقد|قرارداد]] نسبت به او [[عقد لازم|لازم]] گردیده؛ و با اعمال خیار توسط طرف مقابل، عقد مزبور منحل میگردد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بهطور کلی، بیع و معاوضه)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=530296|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=17}}</ref> زیرا وجود خیار برای طرفین، به این معنا نیست که تا هر دوی آنان، حق فسخ خود را اعمال ننماید؛ معامله منحل نمیگردد؛ بلکه هر یک از | اگر طرفین، دارای خیار بوده؛ و یکی از آنان حق فسخ خود را [[اسقاط حق فسخ|ساقط]] نماید؛ در این صورت [[عقد|قرارداد]] نسبت به او [[عقد لازم|لازم]] گردیده؛ و با اعمال خیار توسط طرف مقابل، عقد مزبور منحل میگردد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بهطور کلی، بیع و معاوضه)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=530296|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=17}}</ref> زیرا وجود خیار برای طرفین، به این معنا نیست که تا هر دوی آنان، حق فسخ خود را اعمال ننماید؛ معامله منحل نمیگردد؛ بلکه هر یک از [[متعاقدین]]، میتواند بهطور مستقل و بدون نیاز به اراده طرف دیگر، عقد را برهم زند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جل ششم) (عقود معین-بخش اول) (بیع، خیارات، بیع شرط، اجاره، جعاله، قرض، صلح، مضاربه)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4708660|صفحه=|نام۱=پرویز|نام خانوادگی۱=نوین|نام۲=عباس|نام خانوادگی۲=خواجه پیری|چاپ=2}}</ref> | ||
اگر طرفین، دارای [[خیار شرط]] باشند و یکی از آنان با [[تصرف]] در [[مورد معامله|موضوع معامله]]، حق فسخ خود را زایل نماید؛ چنین امری، دلالت بر سقوط حق خیار طرف مقابل ندارد؛ مگر اینکه خود او، [[اذن]] در تصرف داده باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (در خیارات و احکام راجع به آن) (مواد 396 الی 465)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=72652|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref> | اگر طرفین، دارای [[خیار شرط]] باشند و یکی از آنان با [[تصرف]] در [[مورد معامله|موضوع معامله]]، حق فسخ خود را زایل نماید؛ چنین امری، دلالت بر سقوط حق خیار طرف مقابل ندارد؛ مگر اینکه خود او، [[اذن]] در تصرف داده باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (در خیارات و احکام راجع به آن) (مواد 396 الی 465)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=72652|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref> | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== نکات توضیحی == | == نکات توضیحی == | ||
اسقاط حق فسخ را در صورتی میتوان [[نفوذ|نافذ]] دانست که طرف مقابل اسقاط کننده؛ در فرض برخورداری از خیار، حق فسخ خود را اعمال ننماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) کلیات قراردادها و ایقاع ها|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=دانش نگار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2241700|صفحه=|نام۱=احمدعلی|نام خانوادگی۱=حمیتی واقف|چاپ=1}}</ref> | اسقاط حق فسخ را در صورتی میتوان [[نفوذ|نافذ]] دانست که طرف مقابل اسقاط کننده؛ در فرض برخورداری از خیار، حق فسخ خود را اعمال ننماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) کلیات قراردادها و ایقاع ها|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=دانش نگار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2241700|صفحه=|نام۱=احمدعلی|نام خانوادگی۱=حمیتی واقف|چاپ=1}}</ref> | ||
== مقالات مرتبط == | |||
[[جایگاه و مبانی انفساخ در نظام حقوقی ایران]] | |||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش