ویکی‌پدیا:نوشتار پیشنهادی/۲۰۲۱/۱۰۳: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «چپ|120px '''اسپهبد خورشید''' (زادهٔ ۷۳۴ (میلادی)|۷۳۴ م...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:Ispahbod Xurshid's coin-1.jpg|چپ|120px]]
[[پرونده:Apple.jpeg|چپ|120px]]
'''[[اسپهبد خورشید]]''' (زادهٔ [[۷۳۴ (میلادی)|۷۳۴ میلادی]] در [[ساری|سارویه]]، [[طبرستان]] – درگذشتهٔ [[۷۶۱ (میلادی)|۷۶۱ میلادی]] در [[پلام]]، [[دیلمستان|دیلم]])، ملقب به '''فرشواذ مرزبان''' که بعضی مورخان معاصر نام او را «خورشید شاه» نوشته‌اند، آخرین [[اسپهبد]] دودمان [[دابویگان]] [[طبرستان]] بود. پدر خورشید، [[دادمهر]]، وقتی که او شش سال داشت درگذشت. با مرگ پدر، یکی از عموهای خورشید به نام [[فرخان کوچک]] به مدت هشت سال نیابت و قیومیت او را بر عهده گرفت و در سال ۷۴۸ میلادی با رسیدن خورشید به سن چهارده‌سالگی حکومت را به وی سپرد. خورشید پس از تحویل گرفتن مقام اسپهبدی از فرخان کوچک، با توطئه فرزندان او روبه‌رو شد. او پس از تاجگذاری در [[تمیشه]]، در نبردی فرزندان فرخان را شکست داده و در [[ساری|سارویه]]، مرکز طبرستان، مستقر شد. پیشامد مهم مربوط به فرمانروایی خورشید، پناه بردن یک شورشی به نام [[سنباد]] در سال ۷۵۴ میلادی به اوست. سنباد پیش از شورش خود علیه [[عباسیان]]، بخشی از گنجینه‌های خود را به خورشید سپرد و سپس به جنگ شتافت ولی در جنگ شکست خورد. دو روایت وجود دارد که در اولی سنباد در جنگ به قتل رسیده ولی در روایت دیگر وقتی به سمت طبرستان می‌آمد، پسرعموی خورشید، طوس، به استقبال او رفت و وقتی این دو به هم رسیدند، اختلافی بینشان به وجود آمد که باعث شد که طوس سنباد را بکشد. اسپهبد پس از ملامت طوس، سر سنباد را به بغداد، نزد خلیفهٔ عباسی، [[منصور دوانیقی]]، فرستاد که این باعث خشنودی خلیفه و نزدیکی او با خورشید شد. پس از نزدیکی منصور و خورشید، [[مهدی (خلیفه)|مهدی عباسی]]، ولیعهد منصور، موفق شد از اسپهبد برای ورود سپاهیانش به طبرستان و رفتن به خراسان از این راه اجازه بگیرد.
'''[[اسپهبد خورشید]]''' (زادهٔ [[۷۳۴ (میلادی)|۷۳۴ میلادی]] در [[ساری|سارویه]]، [[طبرستان]] – درگذشتهٔ [[۷۶۱ (میلادی)|۷۶۱ میلادی]] در [[پلام]]، [[دیلمستان|دیلم]])، ملقب به '''فرشواذ مرزبان''' که بعضی مورخان معاصر نام او را «خورشید شاه» نوشته‌اند، آخرین [[اسپهبد]] دودمان [[دابویگان]] [[طبرستان]] بود. پدر خورشید، [[دادمهر]]، وقتی که او شش سال داشت درگذشت. با مرگ پدر، یکی از عموهای خورشید به نام [[فرخان کوچک]] به مدت هشت سال نیابت و قیومیت او را بر عهده گرفت و در سال ۷۴۸ میلادی با رسیدن خورشید به سن چهارده‌سالگی حکومت را به وی سپرد. خورشید پس از تحویل گرفتن مقام اسپهبدی از فرخان کوچک، با توطئه فرزندان او روبه‌رو شد. او پس از تاجگذاری در [[تمیشه]]، در نبردی فرزندان فرخان را شکست داده و در [[ساری|سارویه]]، مرکز طبرستان، مستقر شد. پیشامد مهم مربوط به فرمانروایی خورشید، پناه بردن یک شورشی به نام [[سنباد]] در سال ۷۵۴ میلادی به اوست. سنباد پیش از شورش خود علیه [[عباسیان]]، بخشی از گنجینه‌های خود را به خورشید سپرد و سپس به جنگ شتافت ولی در جنگ شکست خورد. دو روایت وجود دارد که در اولی سنباد در جنگ به قتل رسیده ولی در روایت دیگر وقتی به سمت طبرستان می‌آمد، پسرعموی خورشید، طوس، به استقبال او رفت و وقتی این دو به هم رسیدند، اختلافی بینشان به وجود آمد که باعث شد که طوس سنباد را بکشد. اسپهبد پس از ملامت طوس، سر سنباد را به بغداد، نزد خلیفهٔ عباسی، [[منصور دوانیقی]]، فرستاد که این باعث خشنودی خلیفه و نزدیکی او با خورشید شد. پس از نزدیکی منصور و خورشید، [[مهدی (خلیفه)|مهدی عباسی]]، ولیعهد منصور، موفق شد از اسپهبد برای ورود سپاهیانش به طبرستان و رفتن به خراسان از این راه اجازه بگیرد.


'''[[اسپهبد خورشید|ادامه…]]'''
'''[[اسپهبد خورشید|ادامه…]]'''