تحلیل حقوقی–جرمشناختی مرگ در بازداشتگاه و زندان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات رساله|عنوان=تحلیل حقوقی–جرمشناختی مرگ در بازداشتگاه و زندان|رشته تحصیلی=حقوق جزا و جرم شناسی|دانشجو=مهدی غلامپور|استاد راهنمای اول=محمد فرجیها111|مقطع تحصیلی=دکتری|سال دفاع=۱۳۹۸|دانشگاه=دانشگاه تربیت مدرس}} '''تحلیل حقوقی–جرمشن...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات رساله|عنوان=تحلیل حقوقی–جرمشناختی مرگ در بازداشتگاه و زندان|رشته تحصیلی=حقوق جزا و جرم شناسی|دانشجو=مهدی غلامپور|استاد راهنمای اول=محمد فرجیها111|مقطع تحصیلی=دکتری|سال دفاع=۱۳۹۸|دانشگاه=دانشگاه تربیت مدرس}}
{{جعبه اطلاعات رساله|عنوان=تحلیل حقوقی–جرمشناختی مرگ در بازداشتگاه و زندان|رشته تحصیلی=حقوق جزا و جرم شناسی|دانشجو=مهدی غلامپور|استاد راهنمای اول=محمد فرجیها|استاد راهنمای دوم=محمود صابر|استاد مشاور اول=علی حسین نجفی ابرندآبادی|استاد مشاور دوم=محمد جعفر حبیب زذاده|مقطع تحصیلی=دکتری|سال دفاع=۱۳۹۸|دانشگاه=دانشگاه تربیت مدرس}}
'''تحلیل حقوقی–جرمشناختی مرگ در بازداشتگاه و زندان''' عنوان رساله ای است که توسط [[مهدی غلامپور]]، با راهنمایی [[محمد فرجیها]] 111 در سال ۱۳۹۸ و در مقطع دکتری دانشگاه تربیت مدرس دفاع گردید.
'''تحلیل حقوقی–جرمشناختی مرگ در بازداشتگاه و زندان''' عنوان رساله ای است که توسط [[مهدی غلامپور]]، با راهنمایی [[محمد فرجیها]] و [[محمود صابر]]  و با مشاوره [[علی حسین نجفی ابرندآبادی]] و [[محمد جعفر حبیب زذاده]]  در سال ۱۳۹۸ و در مقطع دکتری دانشگاه تربیت مدرس دفاع گردید.
==چکیده==
==چکیده==
مرگ متهمان یا محکومان در بازداشتگاه یا زندان، یعنی در محیطی که بنا بر این است که برای مدتی صرفا از حق آزادی خود محروم باشند؛ نظام های کیفری را با پرسش ها و چالش هایی اساسی روبه رو می سازد. آگاهی از اینکه چه علت یا علت هایی منجر به چنین مرگی شده است، حق بدیهی خانواده ها یا بستگانِ متوفیان این پرونده ها می باشد. در سال های اخیر، تحتِ تاثیر تلاش های حقوق بشری، اقداماتی برای جلوگیری از به حاشیه راندن دادخواهیِ شاکیان پرونده های مرگ در زندان انجام شده است تا با ملزم ساختن دولت ها به رعایت اصولی خاص، دسترسی این افراد به عدالت میسرتر گردد. در کنار این موضوع، تلاش هایی همه جانبه برای پیشگیری از مرگ افراد در بازداشتگاه و زندان وجهه همتِ بسیاری از دولت های کرامت مدار گشته است. با این حال، در برخی از کشورها تحت تاثیر نگرش های انسانیت زدا به زندانیان و رویکردهایی که به ویژه گروهی خاصی از آنها را به مثابه دشمن تلقی می کنند، می توان نمونه هایی از سلب عامدانه حیات متهمان و محکومان در بازداشتگاه یا زندان را مشاهده نمود. رساله پیش رو برای بررسی وضعیت پرونده های مرگ در بازداشتگاه ها و زندان های ایران از روش کیفی استفاده کرده و با تحلیل محتوای اسناد و گزارش های رسمی، مطالعه پرونده ها و مصاحبه عمیق با ۳۰ نفر از وکلا، قضات و کارشناسان به تحلیل ۴۰ پرونده مرگ در بازداشتگاه و زندان در بین سال های ۱۳۷۳ تا ۱۳۹۸ پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهند که وجود بسترهایی در بازداشتگاه ها و زندان های ایران می تواند منتهی به سلب عامدانه حیات متهمان یا محکومان گردد. نبود سازوکارهای مستقل نظارت بر این محیط ها و ناشناخته ماندن نحوه برخورد با افراد محروم از آزادی در شکل گیری این پدیده موثر هستند. با وجود این، نکته حایز اهمیت این است که همه افراد بازداشت شده یا زندانی به یک نسبت در معرض خطر ناشی از مرگ در این محیط ها قرار ندارند. در حقیقت تاثیر ویژگی های خاصی چون نوع اتهام یا دلیل محکومیت در شکل گیری این پدیده قابل اعتنا است. به علاوه، فقدان سازوکارهای مستقل برای انجام تحقیقات جنایی در این پرونده ها و عدم رعایت اصولِ شناخته شده برای تعقیب آنها در عمل شکایت کیفری شاکیان این پرونده ها را بی نتیجه می گذارد. در بسیاری از پرونده ها ادعای شاکیان با روایت های ساختگی مقام های بازداشتگاه و زندان مواجه می گردد. در کنار لزوم حمایت از حق دادخواهی شاکیان این پرونده ها، پیش بینی سازوکارهای کیفری و غیرکیفری پیشگیری از این پدیده در ایران از اثربخشی لازم برخوردار نبوده است.
مرگ متهمان یا محکومان در بازداشتگاه یا زندان، یعنی در محیطی که بنا بر این است که برای مدتی صرفا از حق آزادی خود محروم باشند؛ نظام های کیفری را با پرسش ها و چالش هایی اساسی روبه رو می سازد. آگاهی از اینکه چه علت یا علت هایی منجر به چنین مرگی شده است، حق بدیهی خانواده ها یا بستگانِ متوفیان این پرونده ها می باشد. در سال های اخیر، تحتِ تاثیر تلاش های حقوق بشری، اقداماتی برای جلوگیری از به حاشیه راندن دادخواهیِ شاکیان پرونده های مرگ در زندان انجام شده است تا با ملزم ساختن دولت ها به رعایت اصولی خاص، دسترسی این افراد به عدالت میسرتر گردد. در کنار این موضوع، تلاش هایی همه جانبه برای پیشگیری از مرگ افراد در بازداشتگاه و زندان وجهه همتِ بسیاری از دولت های کرامت مدار گشته است. با این حال، در برخی از کشورها تحت تاثیر نگرش های انسانیت زدا به زندانیان و رویکردهایی که به ویژه گروهی خاصی از آنها را به مثابه دشمن تلقی می کنند، می توان نمونه هایی از سلب عامدانه حیات متهمان و محکومان در بازداشتگاه یا زندان را مشاهده نمود. رساله پیش رو برای بررسی وضعیت پرونده های مرگ در بازداشتگاه ها و زندان های ایران از روش کیفی استفاده کرده و با تحلیل محتوای اسناد و گزارش های رسمی، مطالعه پرونده ها و مصاحبه عمیق با ۳۰ نفر از وکلا، قضات و کارشناسان به تحلیل ۴۰ پرونده مرگ در بازداشتگاه و زندان در بین سال های ۱۳۷۳ تا ۱۳۹۸ پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهند که وجود بسترهایی در بازداشتگاه ها و زندان های ایران می تواند منتهی به سلب عامدانه حیات متهمان یا محکومان گردد. نبود سازوکارهای مستقل نظارت بر این محیط ها و ناشناخته ماندن نحوه برخورد با افراد محروم از آزادی در شکل گیری این پدیده موثر هستند. با وجود این، نکته حایز اهمیت این است که همه افراد بازداشت شده یا زندانی به یک نسبت در معرض خطر ناشی از مرگ در این محیط ها قرار ندارند. در حقیقت تاثیر ویژگی های خاصی چون نوع اتهام یا دلیل محکومیت در شکل گیری این پدیده قابل اعتنا است. به علاوه، فقدان سازوکارهای مستقل برای انجام تحقیقات جنایی در این پرونده ها و عدم رعایت اصولِ شناخته شده برای تعقیب آنها در عمل شکایت کیفری شاکیان این پرونده ها را بی نتیجه می گذارد. در بسیاری از پرونده ها ادعای شاکیان با روایت های ساختگی مقام های بازداشتگاه و زندان مواجه می گردد. در کنار لزوم حمایت از حق دادخواهی شاکیان این پرونده ها، پیش بینی سازوکارهای کیفری و غیرکیفری پیشگیری از این پدیده در ایران از اثربخشی لازم برخوردار نبوده است.
==ساختار فهرست رساله==
==ساختار و فهرست رساله==
فهرست مطالب فصل اول: مقدمه، طرح پژوهش، مفهوم شناسی ا مقدمه
فهرست مطالب فصل اول: مقدمه، طرح پژوهش، مفهوم شناسی ا مقدمه