۲٬۹۰۲
ویرایش
جز (Wikihagh admin صفحهٔ ماده 241 قانون آیین دادرسی مدنی را به ماده ۲۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی منتقل کرد: فارسی سازی نویسه ها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
گواهی: عبارت است از این که شخص به نفع یکی از اصحاب دعوی وبر ضرر دیگری اعلام اطلاع و خبر از وقوع امری کند. | گواهی: عبارت است از این که شخص به نفع یکی از اصحاب دعوی وبر ضرر دیگری اعلام اطلاع و خبر از وقوع امری کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دستور موقت|ترجمه=|جلد=|سال=1380|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1854052|صفحه=|نام۱=محمدرضا|نام خانوادگی۱=ادریسیان|چاپ=2}}</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
برخی از حقوقدانان در تفسیر ماده ۴۳۴ ق.ا.د. م سال ۱۳۱۸ که تکرار مفاد این ماده میباشد اینگونه اظهارداشته اند که چنانچه از گفتار گواهان دعوای مدعی در نظر دادگاه ثابت شود دادگاه مطابق آن رای صادر مینماید. | برخی از حقوقدانان در تفسیر ماده ۴۳۴ ق.ا.د. م سال ۱۳۱۸ که تکرار مفاد این ماده میباشد اینگونه اظهارداشته اند که چنانچه از گفتار گواهان دعوای مدعی در نظر دادگاه ثابت شود دادگاه مطابق آن رای صادر مینماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1253264|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref> | ||
== نکات توضیحی وتفسیری دکترین == | == نکات توضیحی وتفسیری دکترین == | ||
برخی از حقوقدانان در تفسیر ماده ۴۳۴ ق.ا.د. م سال ۱۳۱۸ که تکرار مفاد این ماده میباشد اینگونه اظهارداشته اند که چنانچه از گفتار گواهان دعوای مدعی در نظر دادگاه ثابت شود دادگاه مطابق آن رای صادر مینماید. | برخی از حقوقدانان در تفسیر ماده ۴۳۴ ق.ا.د. م سال ۱۳۱۸ که تکرار مفاد این ماده میباشد اینگونه اظهارداشته اند که چنانچه از گفتار گواهان دعوای مدعی در نظر دادگاه ثابت شود دادگاه مطابق آن رای صادر مینماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1253264|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref> | ||
مطابق مواد ۲۳۰ و ۲۳۱ قانون آیین دادرسی مدنی اظهارات گواه دارای شرایط شاهد و شهادت در حکم بینه شرعی بوده و اظهارات آنها برای قاضی حجت است و اختیار قاضی برای اعلام بیاعتباری گواهی منحصر به مواردی است که اظهارات گواه ارزش اثباتی برای دعوا نداشته باشد. | مطابق مواد ۲۳۰ و ۲۳۱ قانون آیین دادرسی مدنی اظهارات گواه دارای شرایط شاهد و شهادت در حکم بینه شرعی بوده و اظهارات آنها برای قاضی حجت است و اختیار قاضی برای اعلام بیاعتباری گواهی منحصر به مواردی است که اظهارات گواه ارزش اثباتی برای دعوا نداشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=572276|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref> | ||
در صورتی که دادرس گواهی را بیارزش بشمارد باید علت مخالفت و جهات قانون آن را در رای خود قید نماید. | در صورتی که دادرس گواهی را بیارزش بشمارد باید علت مخالفت و جهات قانون آن را در رای خود قید نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجله حقوقی وزارت دادگستری دوره جدید شماره 3 اردیبهشت 1352|ترجمه=|جلد=|سال=1352|ناشر=مروستی-یحیی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1323772|صفحه=|نام۱=یحیی|نام خانوادگی۱=مروستی|چاپ=}}</ref> | ||
از ظاهر این ماده چنین برداشت میشود که گواهی دلیل نیست، بلکه اماره قضایی است؛ زیرا اگر دلیل دارای شرایط قانونی باشد، باید به آن اهمیت داد ولی ظاهراً منظور از تشخیص ارزش و تأثیر گواهی، بررسی شرایط گواهی است. | از ظاهر این ماده چنین برداشت میشود که گواهی دلیل نیست، بلکه اماره قضایی است؛ زیرا اگر دلیل دارای شرایط قانونی باشد، باید به آن اهمیت داد ولی ظاهراً منظور از تشخیص ارزش و تأثیر گواهی، بررسی شرایط گواهی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون آیین دادرسی مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=سلسبیل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=472524|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref> | ||
== سوابق و مستندات فقهی == | == سوابق و مستندات فقهی == | ||
در تفسیری منسوب به امام حسن عسگری (ع): «اگر دو نفر نزاع شان را در مورد حقی پیش رسول خدا (ص) میآوردند، ایشان پیوسته به مدعی میفرمود: تو بینه داری؟ پس اگر بینه ای میآورد که او را میپسندید و میشناخت، حکم را بر مدعی علیه جاری میکرد ولی اگر بینه نداشت، مدعی علیه را به خدا سوگند میداد که آنچه مدعی ادعا میکند، بر عهده او نیست و نه حتی برخی از آن و اگر مدعی شاهدانی میآورد که آنان را نه به خوبی و نه به بدی میشناخت، به اهدان میفرمود: قبیلههای شما کجاست؟ آنان را بیان میکردند؛ بازارتان کجاست؟ آنان مشخص میکردند؛ منزل تان کجاست؟ خصوصیات آن را میگفتند. پس از آن، افراد درگیر و شاهدان را برابرش حاضر میساخت. سپس دستور میداد نامهای مدعی و مدعی علیه و شاهدان نوشته شود و مورد شهادت را مشخص میکرد. سپس آن را به مردی از یاران خویش تحویل میداد. پس از آن مشابه همان را به مرد دیگری از یاران خویش میداد. سپس میفرمود: هرکدام از شما دونفر به گونه ای که دیگری نفهمد به سوی قبیلههای آنان و بازارهایشان و جایگاهشان و محلی که زندگی میکنند برود و دربارهٔ این دو تحقیق کند، آن دو هم میرفتند و میپرسیدند پس اگر مردم خوبی میگفتند و فضیلتی ذکر میکردند آن دو نزد رسول اکرم (ص) میآمدند و اورا بدان خبر میدادند و ایشان افرادی که مدح کرده بودند را دعوت کرده و در مورد شهود از آنان تحقیق میکردند. پس از تأیید شهود توسط گواهان محلی، حضرت بر مبنای شهادت آنان حکم میدادند. | در تفسیری منسوب به امام حسن عسگری (ع): «اگر دو نفر نزاع شان را در مورد حقی پیش رسول خدا (ص) میآوردند، ایشان پیوسته به مدعی میفرمود: تو بینه داری؟ پس اگر بینه ای میآورد که او را میپسندید و میشناخت، حکم را بر مدعی علیه جاری میکرد ولی اگر بینه نداشت، مدعی علیه را به خدا سوگند میداد که آنچه مدعی ادعا میکند، بر عهده او نیست و نه حتی برخی از آن و اگر مدعی شاهدانی میآورد که آنان را نه به خوبی و نه به بدی میشناخت، به اهدان میفرمود: قبیلههای شما کجاست؟ آنان را بیان میکردند؛ بازارتان کجاست؟ آنان مشخص میکردند؛ منزل تان کجاست؟ خصوصیات آن را میگفتند. پس از آن، افراد درگیر و شاهدان را برابرش حاضر میساخت. سپس دستور میداد نامهای مدعی و مدعی علیه و شاهدان نوشته شود و مورد شهادت را مشخص میکرد. سپس آن را به مردی از یاران خویش تحویل میداد. پس از آن مشابه همان را به مرد دیگری از یاران خویش میداد. سپس میفرمود: هرکدام از شما دونفر به گونه ای که دیگری نفهمد به سوی قبیلههای آنان و بازارهایشان و جایگاهشان و محلی که زندگی میکنند برود و دربارهٔ این دو تحقیق کند، آن دو هم میرفتند و میپرسیدند پس اگر مردم خوبی میگفتند و فضیلتی ذکر میکردند آن دو نزد رسول اکرم (ص) میآمدند و اورا بدان خبر میدادند و ایشان افرادی که مدح کرده بودند را دعوت کرده و در مورد شهود از آنان تحقیق میکردند. پس از تأیید شهود توسط گواهان محلی، حضرت بر مبنای شهادت آنان حکم میدادند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سیم) (قضا و شهادات و حدود و تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2790208|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref> | ||
== منابع: == | |||
{{پانویس}} |
ویرایش