ماده ۱۵۶ قانون مجازات اسلامی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ئهرگاه فردی در مقام دفاع از نفس، عرض، ناموس، مال یا آزادی تن خود یا دیگری در برابر هرگونه تجاوز یا خطر فعلی یا قریب الوقوع با رعایت مراحل دفاع مرتکب رفتاری شود که طبق قانون جرم محسوب می شود، در صورت اجتماع شرایط زیر مجازات نمی شود: الف ـ رفتار ارتکابی برای دفع تجاوز یا خطر ضرورت داشته باشد. ب ـ دفاع مستند به قرائن معقول یا خوف عقلایی باشد. پ ـ خطر و تجاوز به سبب اقدام آگاهانه یا تجاوز خود فرد و دفاع دیگری صورت نگرفته باشد. ت ـ توسل به قوای دولتی بدون فوت وقت عملاً ممکن نباشد یا مداخله آنان در دفع تجاوز و خطر مؤثر واقع نشود. تبصره 1 ـ دفاع از نفس، ناموس، عرض، مال و آزادی تن دیگری در صورتی جایز است که او از نزدیکان دفاع کننده بوده یا مسؤولیت دفاع از وی بر عهده دفاع کننده باشد یا ناتوان از دفاع بوده یا تقاضای کمک نماید یا در وضعیتی باشد که امکان استمداد نداشته باشد. تبصره 2 ـ هرگاه اصل دفاع محرز باشد ولی رعایت شرایط آن محرز نباشد اثبات عدم رعایت شرایط دفاع بر عهده مهاجم است. تبصره 3 ـ در موارد دفاع مشروع دیه نیز ساقط است جز در مورد دفاع در مقابل تهاجم دیوانه که دیه از بیت المال پرداخت می شود.

نکات توضیحی تفسیری دکترین

شرایطی که در این ماده برای دفاع مشروع بیان گردیده است را میتوان به دو دسته شرایط مربوط به حمله و تهاجم و شرایط مربوط به دفاع تقسیم نمود.[۱]

شرایط لازم برای حمله و تهاجم به قرار زیر است:

الف-حمله و تهاجم باید فعلیت داشته یا قریب الوقوع باشد[۲] فوری و قریب الوقوع بودن حمله الزاما به معنای آن نیست که حمله عملا شروع شده باشد[۳] هم چنین پایان یافتن حمله به یک حق قانونی به معنای منقضی شدن مهلت فرد برای دفاع میباشد زیرا در چنین صورتی اقدام فرد نه در راستای دفاع بلکه جنبه انتقام گیری را دارد[۴] سوء نیتدر انجام حمله و آگاهانه بودن آن برای مجاز شمردن دفاع ضروری نیست بلکه دفاع در قبال حمله ناشی از مسامحه و غفلت نیز مجاز است[۵]

ب-حمله و تهاجم باید غیرعادلانه و برخلاف حق باشد.[۶] غیر عادلانه و برخلاف حق بودن تهاجم مستلزم مسئول بودن مهاجم نیست[۷]

ج-علیه خود شخص یا دیگری باشد[۸]در مورد واژه "دیگری" در تبصره میتوان گفت این تبصره شامل شخص حقوقی هم میشود و از میان ارزش های بیان شده در ماده تنها مال میتواند در مورد شخص حقوقی مصداق پیدا کند[۹]

د-حمله باید علیه نفس،عرض،ناموس،مال یا آزادی تن باشد[۱۰]

ه-حمله و تهاجم باید شدید باشد[۱۱]

علاوه بر وجود شرایط برای تهاجم و حمله،دفاع نیز باید دارای شرایطی باشد تا مشمول این ماده و تحت عنوان دفاع مشروع قرار گیرد این شرایط عبارتند از:

الف-دفاع باید ضرورت داشته باشد منظور از این شرط آن است که دفع خطر به طرق معقول دیگر مانند توسل به قوای دولتی ممکن نباشد[۱۲] منظور از ضرورت دفاع آن نیست که به هیچ وجه راه دیگری برای دفع حمله وجود نداشته باشد بلکه همین که هر شخص متعارفی از چنین عمل دفاعی در چنین شرایطی استفاده میکرده است برای پذیرش دفاع مشروع کفایت میکند برخی از نویسندگان ضرورت دفاع را به معنای این میدانند که هیچ راه دیگری برای مقابله با حمله جز دفاع وجود نداشته باشد لکن به نظر میرسد منظور از ضرورت آن است که افراد متعارف در برابر چنین حمله ایی دفاع را ضروری بدانند[۱۳] در مورد اینکه آیا وجود امکان فرار برای شخص مورد حمله به معنای از بین رفتن شرط ضرورت میباشد یا خیر میان حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد[۱۴] در فرضی که شخص بر اثر اکراه مرتکب جرمی میشود به نظر باید فرار شخص مورد حمله را بر دفاع ترجیح داد زیرا در حالت اکراه شخص مهاجم تحت تاثیر اکراه به وقوع حمله دست زده است [۱۵]

ب-دفاع باید متناسب با حمله بوده و بیش از حد لازم نباشد منظور از تناسب همانندی و تشابه دفاع با حمله نمیباشد یعنی نمیتوان گفت در برابر حمله به جان تنها میتوان جان مهاجم ا گرفت یا در برابر حمله به مال مال مهاجم را مورد حمله قرار داد [۱۶] بلکه منظور از تناسب آن است که عرف جرم ارتکابی را بسیار شدیدتر از ارزش مورد تهاجم نداند[۱۷] نوع سلاح های مورد استفاده مهاجم و مدافع و تفاوت آنها نیز میتواند موجب عدم تحقق شرط تناسب شود مثلا مدافع از مسلسل در برابر کسی که با چوب حمله کرده است استفاده کند[۱۸] رعایت تدرج در دفاع هم شرط است یعنی دفاع باید از آسانترین شیوه شروع شود و تنها در صورتی از شیوه های زیانبارتر استفاده کرد که ضرورت دفع تهاجم ایجاب کند[۱۹]

منابع

  1. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231244
  2. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231248
  3. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231252
  4. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231256
  5. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231264
  6. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231268
  7. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231272
  8. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231276
  9. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231280
  10. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231284
  11. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231292
  12. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231296
  13. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231304
  14. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231308
  15. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231312
  16. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231320
  17. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231324
  18. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231328
  19. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 1. دادگستر، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6231332