واکاوی جایگاه میانجی‌گری در شوراهای حلّ اختلاف با رویکرد جامعه‌شناختی؛ (از منظر اعضای شعب شوراهای تهران)

نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۲۳:۰۲ توسط پریسا رنجبر (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{نشریه پژوهش حقوق کیفری|عنوان=واکاوی جایگاه میانجی‌گری در شوراهای حلّ اختلاف با رویکرد جامعه‌شناختی؛ (از منظر اعضای شعب شوراهای تهران)|نویسنده=حمید نادری|نویسنده دوم=محمد متین پارسا|نویسنده سوم=محمد پورمازار|محور موضوعی=کیفرشناسی|سال نشر=1...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

واکاوی جایگاه میانجی‌گری در شوراهای حلّ اختلاف با رویکرد جامعه‌شناختی؛ (از منظر اعضای شعب شوراهای تهران) عنوان مقاله ای از حمید نادری، محمد متین پارسا و محمد پورمازار است که در دی 1402 و در شماره 45 از فصلنامه پژوهش حقوق کیفری منتشر شده است.

پژوهش حقوق کیفری
عنوانواکاوی جایگاه میانجی‌گری در شوراهای حلّ اختلاف با رویکرد جامعه‌شناختی؛ (از منظر اعضای شعب شوراهای تهران)
نویسندهحمید نادری
محمد متین پارسا
محمد پورمازار
محور موضوعیکیفرشناسی
سال نشر۱۴۰۲
منتشر شده درنشریه پژوهش حقوق کیفری
دوره۱۲
شماره۴۵
دانلود مقالهدانلود از سایت نشریه


چکیده

میانجی‌گری کیفری به مثابة روشی جایگزین در جهت مصالحه اجتماعی محسوب می‌شود که با حضور طرف‌های یک اختلاف کیفری و نقش‌آفرینی شخصی ثالث به نام میانجی‌گر برگزار می‌شود. نوشتار حاضر تلاش دارد تا با رویکردی جامعه‌شناختی به واکاوی میانجیگری کیفری در شوراهای حلّ اختلاف تهران بپردازد. روش پژوهش مورد استفاده کیفی به شیوة تحلیل مضمون (تماتیک) با ابزار مصاحبه‌ساختارنیافته بوده که نمونه‌ها به شیوة هدفمند در سطح مجتمع‌های شورای حلّ اختلاف شهر تهران تا دست‌یابی به اشباع نظری به تعداد یازده نفر گزینش شده‌اند. داده‌های گردآوری‌شده در قالب مضامین اصلی «ارتباطات شورای حلّ اختلاف با نظام قضایی و بسترهای اجتماعی»، «ماهیت و هدف شورای حلّ اختلاف»، «کیفیت اجرای برنامه‌های سازشگری و حلّ اختلاف» و «چالش‌های شورای حلّ اختلاف در مسیر قضازدایی و مصالحة اجتماعی» صورت‌بندی شده و مؤید ضرورت فعالیت شوراها به‌عنوان نهادی مستقل از نظام  قضایی و برخاسته از جامعه هستند؛ زیرا در حال این عدم استقلال، سبب غلبة رویکرد قضایی بر شوراها، تلقی این نهاد به‌عنوان بازوی کمک‌کننده و نهاد معاضدت حقوقی شده است. غلبة چنین رویکردی سبب شده سازشگران فعال در شوراها از نقش تسهیل‌گری دور شده و رویکردی مشابه با قضات دادگستری پیدا کرده‌اند. پیامد این قضایی شدن در بهره‌نگرفتن از ظرفیت جامعه محلی، کم‌توجهی به نیازهای اصحاب دعوا و عدم ریشه‌یابی و رویکرد حل مسأله، بروز می‌کند. بدین‌ترتیب در حال حاضر شوراها از اهداف اولیه خود فاصله گرفته و عملکرد آن‌ها از  میانجی‌گری کیفری به معنای اخص تفاوت بسیاری دارد.

کلیدواژه‌ها

مواد مرتبط