دیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۷٬۲۵۰ بایت اضافه‌شده ،  ۱۷ ژانویه
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
دیه را گروهی عبارت از نوعی [[غرامت]] مالی دانسته‌اند که در فرض ارتکاب جنایت بر جان یا عضو کسی، فرد جانی باید تحت شرایطی به خود مجنی علیه یا ولی او پرداخت کند. همچنین عده ای معتقدند حکم به پرداخت دیه، مشروط به آن است که [[قتل]] ناشی از [[دفاع مشروع|دفاع]] نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی (دکترین و رویه کیفری ایران)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مهاجر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=805132|صفحه=|نام۱=رضا|نام خانوادگی۱=شکری|نام۲=قادر|نام خانوادگی۲=سیروس|چاپ=8}}</ref>گفتنی است [[دیه نفس]] را هزار دینار طلا یا ده هزار درهم دانسته‌اند. همچنین عده ای معتقد به وجود نهاد دیه در عصر جاهلیت می‌باشند<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=331084|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>  
دیه را گروهی عبارت از نوعی [[غرامت]] مالی دانسته‌اند که در فرض ارتکاب جنایت بر جان یا عضو کسی، فرد جانی باید تحت شرایطی به خود مجنی علیه یا ولی او پرداخت کند. همچنین عده ای معتقدند حکم به پرداخت دیه، مشروط به آن است که [[قتل]] ناشی از [[دفاع مشروع|دفاع]] نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی (دکترین و رویه کیفری ایران)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مهاجر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=805132|صفحه=|نام۱=رضا|نام خانوادگی۱=شکری|نام۲=قادر|نام خانوادگی۲=سیروس|چاپ=8}}</ref>گفتنی است [[دیه نفس]] را هزار دینار طلا یا ده هزار درهم دانسته‌اند. همچنین عده ای معتقد به وجود نهاد دیه در عصر جاهلیت می‌باشند<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=331084|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>  


به طور کلی در دیه، اصل بر این است که در فرض قدرت قاتل به پرداخت آن، این مبلغ از خود او گرفته شود و در صورت ناتوانی وی از پرداخت، بر عهده «[[عصبه]]» یعنی بستگان نزدیک جانی است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه رهنمون شماره 6 پاییز 1372|ترجمه=|جلد=|سال=1372|ناشر=مدرسه عالی شهید مطهری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=320460|صفحه=|نام۱=مدرسه عالی شهید مطهری|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>
به طور کلی در دیه، اصل بر این است که در فرض قدرت قاتل به پرداخت آن، این مبلغ از خود او گرفته شود و در صورت ناتوانی وی از پرداخت، بر عهده «[[عصبه]]» یعنی بستگان نزدیک جانی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه رهنمون شماره 6 پاییز 1372|ترجمه=|جلد=|سال=1372|ناشر=مدرسه عالی شهید مطهری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=320460|صفحه=|نام۱=مدرسه عالی شهید مطهری|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
خط ۱۷: خط ۱۷:


== در رویه‌ قضایی ==
== در رویه‌ قضایی ==
به موجب [[نظریه مشورتی]] ۷/۶۲۹۶–۷۸/۹/۲، نمی‌توان برای عضوی با دیه معین، مبلغی [[خسارت مازاد بر دیه|زاید بر دیه]] و به عنوان [[ارش]] نقص زیبایی تعیین نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=713768|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>همچنین بر اساس نظریه ۷/۶۴۵۷–۶۷/۱۱/۱۸، دیه را نمی‌توان تبدیل به حبس کرد و همین‌طور حبس محکوم علیه از میزان دیه او نمی‌کاهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=670312|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>از سوی دیگر بر اساس نظریه مشورتی ۷/۶۷۴۹–۷۲/۱۱/۶ [[اداره حقوقی قوه قضائیه|اداره حقوقی]]، دیه را نمی‌توان صرفاً مجازاتی تلقی کرد که با مرگ قاتل [[سقوط مجازات|ساقط]] می‌شود؛ لذا چنانچه اولیاء دم پیشتر خواهان [[قصاص]] بوده باشند، می‌توانند با مرگ قاتل در فرض شبه عمد تشخیص داده شدن عمل از سوی دادگاه، دیه را مطالبه کنند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=670300|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>
 
* به موجب [[نظریه مشورتی]] ۷/۶۲۹۶–۷۸/۹/۲، نمی‌توان برای عضوی با دیه معین، مبلغی [[خسارت مازاد بر دیه|زاید بر دیه]] و به عنوان [[ارش]] نقص زیبایی تعیین نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=713768|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>همچنین بر اساس نظریه ۷/۶۴۵۷–۶۷/۱۱/۱۸، دیه را نمی‌توان تبدیل به حبس کرد و همین‌طور حبس محکوم علیه از میزان دیه او نمی‌کاهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=670312|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>از سوی دیگر بر اساس نظریه مشورتی ۷/۶۷۴۹–۷۲/۱۱/۶ [[اداره حقوقی قوه قضائیه|اداره حقوقی]]، دیه را نمی‌توان صرفاً مجازاتی تلقی کرد که با مرگ قاتل [[سقوط مجازات|ساقط]] می‌شود؛ لذا چنانچه اولیاء دم پیشتر خواهان [[قصاص]] بوده باشند، می‌توانند با مرگ قاتل در فرض شبه عمد تشخیص داده شدن عمل از سوی دادگاه، دیه را مطالبه کنند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=670300|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>
* [[نظریه شماره 7/1402/389 مورخ 1402/06/11 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره میزان دیه در جراحت مختلف در یک عضو]]
* [[نظریه شماره 7/1402/42 مورخ 1402/02/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره واریز دیه طفل به حساب مادر یا خود طفل  با وجود در قید حیات بودن ولی]]
* [[نظریه شماره 7/1402/70 مورخ 1402/02/27 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره عدم اعمال بازداشت محکوم علیه حکم استرداد لاشه چک]]
* [[نظریه شماره 7/1402/83 مورخ 1402/02/31 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره ضبط بیمه نامه و برداشت خسارت محکوم له از محل بیمه نامه]]


== پرداخت دیه توسط عاقله ==
== پرداخت دیه توسط عاقله ==
در خصوص پرداخت دیه توسط عاقله، گروهی بر این باورند که نباید آن را حکمی منطبق با روح زندگی قبیله ای دانست، زیرا برخلاف دوران جاهلیت که دیه بر همه افراد قبیله پخش می شد، اسلام چنین مسئولیتی را بر تمام افراد قبیله پخش نمی کند، بلکه صرفاً افرادی خاص را تحت شرایطی [[مسئول پرداخت دیه]] جنایت دانسته است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه رهنمون شماره 7 زمستان 1372|ترجمه=|جلد=|سال=1372|ناشر=مدرسه عالی شهید مطهری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=271960|صفحه=|نام۱=مدرسه عالی شهید مطهری|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> برخی از حقوقدانان تأکید کرده اند که خود مرتکب را نباید جزء عاقله محسوب نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=354996|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>گروهی معتقدند اگر عاقله با انقضای [[مهلت پرداخت دیه|مدت پرداخت دیه]]، با اراده خود دیه را پرداخت نکند، دیه باید با اجبار از او اخذ شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجله قضایی و حقوقی دادگستری شماره 27 تابستان 1378|ترجمه=|جلد=|سال=1378|ناشر=قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=587816|صفحه=|نام۱=قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>
در خصوص پرداخت دیه توسط عاقله، گروهی بر این باورند که نباید آن را حکمی منطبق با روح زندگی قبیله ای دانست، زیرا برخلاف دوران جاهلیت که دیه بر همه افراد قبیله پخش می شد، اسلام چنین مسئولیتی را بر تمام افراد قبیله پخش نمی کند، بلکه صرفاً افرادی خاص را تحت شرایطی [[مسئول پرداخت دیه]] جنایت دانسته است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه رهنمون شماره 7 زمستان 1372|ترجمه=|جلد=|سال=1372|ناشر=مدرسه عالی شهید مطهری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=271960|صفحه=|نام۱=مدرسه عالی شهید مطهری|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> برخی از حقوقدانان تأکید کرده اند که خود مرتکب را نباید جزء عاقله محسوب نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=354996|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>گروهی معتقدند اگر عاقله با انقضای [[مهلت پرداخت دیه|مدت پرداخت دیه]]، با اراده خود دیه را پرداخت نکند، دیه باید با اجبار از او اخذ شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجله قضایی و حقوقی دادگستری شماره 27 تابستان 1378|ترجمه=|جلد=|سال=1378|ناشر=قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=587816|صفحه=|نام۱=قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>
== پرداخت دیه از بیت المال ==
* مطابق [[نظریه شماره 7/1401/892 مورخ 1401/08/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره امکان پرداخت دیه از بیت المال|نظریه شماره 7/1401/892 مورخ 1401/08/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]] درباره امکان پرداخت دیه از بیت المال، در موارد عدم شناسایی یا [[متواری]] بودن مرتکب [[قتل|قتل نفس]] یا [[صدمه عمدی مادون قتل]]، پرداخت دیه بر عهده [[بیت المال]] است.<ref>[[نظریه شماره 7/1401/892 مورخ 1401/08/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره امکان پرداخت دیه از بیت المال]]</ref>
* دعاوی مطالبه دیه بابت صدمه وارده به مأموران حین انجام وظیفه توسط اشخاص ناشناس به طرفیت نیروهای مسلح مطرح می شود. بنابراین صرف عدم شناسایی و صدور قرار منع تعقیب متهم مانع از ارسال پرونده به دادگاه کیفری به دستور دادستان جهت صدور حکم به پرداخت دیه از بیت المال نیست و دادگاه مکلف است بدون کیفرخواست باید به این امر رسیدگی کند. همچنین رسیدگی به چنین دعاوی در دادگاه کیفری دو است مگر اینکه صدمات وارده مشمول مواد ۳۰۲ و ۴۲۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ باشد که در صلاحیت دادگاه کیفری یک است.<ref>[[نظریه شماره 7/1402/192 مورخ 1402/05/17 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره صدمه مأموران حین انجام وظیفه توسط اشخاص ناشناس و پرداخت دیه از بیت المال]]</ref>
== حکم به دوبار قصاص قاتل توسط اولیای دم مقتولین ==
* برابر ماده ۳۸۳ قانون مجازات اسلامی: اگر یک نفر، دو یا چند نفر را عمدا به قتل برساند، اولیای دم هر یک از مقتولان می توانند به تنهایی و بدون گرفتن رضایت اولیای مقتولان دیگر و بدون پرداخت سهمی از دیه به آنان اقدام به قصاص کنند ؛ بنابر این در فرض سؤال، اجرای حکم قصاص به درخواست اولیای دم یکی از مقتولان که همگی کبیر و عاقل هستند منوط به اعلام نظر اولیای دم مقتول دیگر نیست.<ref>[[نظریه شماره 7/1402/22 مورخ 1402/04/03 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره حکم به دو بار قصاص قاتل، توسط اولیای دم مقتولین]]</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۲۶: خط ۴۱:


[[ماهیت دیه]]
[[ماهیت دیه]]
[[مهلت پرداخت دیه]]
[[مسئول پرداخت دیه]]


[[اجناس پرداخت دیه]]
[[اجناس پرداخت دیه]]
[[وارث دیه]]
== مصادیق ==
=== دیه ابرو ===
[[ماده ۵۸۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]] در مورد [[دیه ابرو]] آورده است که کندن و یا از بین ‌بردن هر‌یک از ابروها، یک ‌چهارم [[دیه کامل]] دارد و در صورت رویش دوباره، موجب [[ارش]] است، اگر مقداری از آن بروید، نسبت به مقداری که روییده، ارش و نسبت به مقداری که نروییده، [[دیه]] با احتساب مقدار مساحت، تعیین می‌ شود.
گروهی معتقدند در فرض ورود [[جراحت]] بر دو ابروی یک مرد و عدم امکان رویش مجدد آن، باید 500 دینار به وی پرداخته شود، البته دیه هر ابرو به تنهایی 250 دینار می باشد، حال برای تعیین مقدار دیه هر میزان ابرو باید به همان نسبت از ابرو محاسبه صورت گیرد، در فرض رویش مجدد ابرو نیز در هر حال، باید قائل به اخذ ارش بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712148|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
=== دیه از بین ‌بردن عضو فلج ===
[[دیه از بین ‌بردن عضو فلج|دیه '''از بین بردن عضو فلج''']] در اعضای دارای [[دیه مقدر|دیه معین]]، در [[ماده ۵۶۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده ۵۶۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲]]، پیش‌بینی شده‌است. ضابطه ایجاد شده توسط این ماده، این است که هر [[جنایت|جنایتی]] که منجر به فلج شدن عضوی شود، دو سوم [[دیه]] قطع آن عضو را موجب می‌شود، قطع این عضو فلج شده نیز خود موجب یک سوم دیه قطع آن عضو در فرض سالم بودن است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836316|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>همچنین در خصوص قطع نمودن عضو فلج دارای دیه معین، اعتقاد به پرداخت ثلث دیه همان عضو است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی شماره 51 مرداد و شهریور 1384|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1928360|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>
=== دیه ازاله بکارت ===
[[ماده ۶۵۸ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]] در مورد [[دیه ازاله بکارت]] غیر همسر است که در صورت عدم [[رضایت]] طرف [[زنا]]، موجب ضمان [[مهرالمثل]] است.<ref>[[ماده ۶۵۸ قانون مجازات اسلامی|ماده 658 قانون مجازات اسلامی]]</ref>
=== دیه اعضای پیوند شده ===
مطابق [[ماده ۵۶۶ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده ۵۶۶ قانون مجازات اسلامی]] مصوب ۱۳۹۲، '''[[دیه اعضای پیوند شده]]''' که مانند عضو اصلی دارای حیات می‌شوند، به میزان [[دیه اعضا|دیه عضو]] اصلی تعیین شده‌است اما اگر عضو مذکور دارای حیات گردد ولی از جهت دیگری معیوب شود، دیه عضو معیوب را دارد.<ref>[[ماده ۵۶۶ قانون مجازات اسلامی|ماده 566 قانون مجازات اسلامی]]</ref>
=== دیه افضاء ===
حکم '''[[دیه افضاء|دیه افضا]]''' در [[ماده ۶۶۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|مواد ۶۶۰]] و [[ماده ۶۶۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۶۶۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، در دو فرض [[افضاء|افضا]]<nowiki/>ی همسر و غیر همسر پیش‌بینی شده‌است.<ref>[[ماده ۶۶۰ قانون مجازات اسلامی|ماده 660 قانون مجازات اسلامی]]</ref><ref>[[ماده ۶۶۱ قانون مجازات اسلامی|ماده 661 قانون مجازات اسلامی]]</ref>
=== دیه اندام تناسلی زن ===
در [[ماده ۶۶۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای قطع و از بین ‌بردن هر یک از دو طرف اندام تناسلی زن، نصف [[دیه کامل]] زن، پیش بینی شده است و قطع و از بین ‌بردن بخشی از آن، به همان نسبت دیه دارد، همچنین در این ماده تصریح شده است که در حکم '''[[دیه اندام تناسلی زن]]،''' تفاوتی میان باکره و غیرباکره، خردسال و بزرگسال سالم و معیوب از قبیل [[رتقاء]] و [[قرناء]] نیست.<ref>[[ماده ۶۶۴ قانون مجازات اسلامی|ماده 664 قانون مجازات اسلامی]]</ref>
=== دیه اندام تناسلی مرد ===
حکم '''[[دیه اندام تناسلی مرد]]''' در [[ماده ۶۶۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]] آمده است و مطابق آن، برای قطع و از بین‌ بردن اندام تناسلی مرد تا ختنه‌ گاه و یا بیشتر از آن، [[دیه کامل]] تعیین شده است و در کمتر از ختنه ‌گاه نیز به نسبت ختنه ‌گاه محاسبه و به همان نسبت دیه پرداخت می‌ شود. در تبصره ماده مذکور نیز تصریح شده است که تفاوتی میان اندام کودک، جوان، پیر، عقیم و شخصی که دارای بیضه سالم یا معیوب یا فاقد بیضه است، وجود ندارد.<ref>[[ماده ۶۶۲ قانون مجازات اسلامی|ماده 662 قانون مجازات اسلامی]]</ref>
=== دیه انگشت ===
مطابق [[ماده ۶۴۱ قانون مجازات اسلامی]]، دیه هر‌ یک از [[دیه انگشت|انگشتان اصلی دست]]، یک‌ دهم [[دیه کامل]] است.<ref>[[ماده ۶۴۱ قانون مجازات اسلامی|ماده 641 قانون مجازات اسلامی]] </ref>
=== دیه بویایی ===
در [[ماده ۶۹۳ قانون مجازات اسلامی]]، برای از بین بردن کامل [[دیه بویایی|بویایی]]، [[دیه کامل]] و برای از بین بردن قسمتی از آن، [[ارش]] تعیین شده است، همچنین در تبصره این ماده برای از بین رفتن بویایی یکی از دو سوراخ بینی، نصف دیه کامل پیش بینی شده است.<ref>[[ماده ۶۹۳ قانون مجازات اسلامی]]</ref>
=== دیه بیضه ===
در [[ماده ۶۶۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، حکم [[دیه کامل]] برای قطع دو [[دیه بیضه|بیضه]] و دو ثلث دیه برای قطع بیضه چپ و ثلث دیه برای قطع بیضه راست، پیش‌بینی شده‌است.<ref>[[ماده ۶۶۵ قانون مجازات اسلامی]]</ref>
=== دیه بینایی ===
در [[ماده ۶۸۹ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای از بین بردن [[دیه بینایی|بینایی]] هر دو چشم، [[دیه کامل]] و از بین بردن بینایی یک چشم، نصف دیه کامل تعیین شده است و به موجب تبصره این ماده، در این حکم، تفاوتی بین چشم‌هایی که میزان بینایی آنها متفاوت باشد یا از جهات دیگر مانند شب کوری و منحرف بودن با هم متفاوت باشند، وجود ندارد.<ref>[[ماده ۶۸۹ قانون مجازات اسلامی]]</ref>
=== دیه بینی ===
حکم '''[[دیه بینی]]''' و فروض مختلف آن در مواد [[ماده ۵۹۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|592]] تا [[ماده ۵۹۹ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|599 قانون مجازات اسلامی (1392)]] پیش بینی شده است.ماده ۵۹۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، برای قطع ‌کردن یا از بین ‌بردن تمام بینی یا نرمه‌ ای که پایین استخوان بینی است، [[دیه کامل]] تعیین کرده است.<ref>[[ماده ۵۹۲ قانون مجازات اسلامی|ماده 592 قانون مجازات اسلامی]]</ref>
=== دیه ترقوه ===
مواد [[ماده 655 قانون مجازات اسلامی (1392)|655]] تا [[ماده ۶۵۷ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|657 قانون مجازات اسلامی (1392)]]، در خصوص '''[[دیه ترقوه]]''' می باشد.
«ترقوه» هر یک از استخوان باریک بالای قفسه سینه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3366728|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=2}}</ref>  ترقوه را استخوانی افقی و خوابیده موجود بر روی ریشه گردن و متصل کننده اندام فوقانی به تنه می دانند که مانع از سقوط شانه با سمت پایین و جلو می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=714104|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
=== دیه تغییر رنگ پوست ===
[[ماده ۷۱۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، '''[[دیه تغییر رنگ پوست|دیه صدمات موجب تغییر رنگ پوست]]''' را تعیین کرده‌ است و برای سیاه شدن، کبود شدن و سرخ شدن صورت و سایر اعضای بدن، دیه تعیین کرده‌ است، بدیهی است در صورتی که ایراد [[ضرب]] متضمن آثار فوق نباشد، دیه ای بر ضارب، تحمیل نخواهد شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351328|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>
=== دیه جراحات ===
حکم '''[[دیه جراحات]]''' سر و صورت، در [[ماده ۷۰۹ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده ۷۰۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲]]، پیش‌بینی شده‌است.<ref>[[ماده ۷۰۹ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده ۷۰۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲]]</ref>
=== دیه جنایت بر میت ===
حکم '''[[دیه جنایت بر میت]]''' و احکام مربوط به آن در مواد [[ماده ۷۲۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۷۲۲]] تا [[ماده ۷۲۷ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۷۲۷ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، پیش‌بینی شده‌است. مطابق ماده ۷۲۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، برای جنایت بر میت، یک دهم [[دیه کامل]] انسان زنده، تعیین شده‌است. در این ماده، بدیهی است که اگر کسی میت را [[قتل|کشته]] باشد و فردی غیر از قاتل، جنایتی بر مرده وارد کند، هر کدام به مجازات جنایت خود محکوم خواهند شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی فقهی و حقوقی تعدد جرم|ترجمه=|جلد=|سال=1372|ناشر=بشری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=843000|صفحه=|نام۱=غلامحسین|نام خانوادگی۱=الهام|چاپ=-}}</ref>
=== دیه جنین ===
در [[ماده ۷۱۶ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، '''[[دیه جنین]]''' بر اساس آنکه [[جنین]] در چه مرحله ای از تکامل باشد، تعیین شده است.<ref>[[ماده ۷۱۶ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]</ref>
=== دیه خنثی ===
[[ماده ۵۵۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده 551 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392]]، در خصوص '''[[دیه خنثی]]''' و میزان آن می باشد. به موجب این ماده:« دیه خنثای ملحق به مرد، [[دیه]] مرد و دیه خنثای ملحق به زن، [[دیه زن]] و دیه خنثای مشکل، نصف دیه مرد به‌ علاوه نصف دیه زن است.<ref>[[ماده ۵۵۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده 551 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392]]</ref>
=== دیه دست و پا ===
مواد [[ماده ۶۳۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۶۳۵]] تا [[ماده ۶۴۶ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۶۴۶ قانون مجازات اسلامی (1392)]] در خصوص '''[[دیه دست و پا]]''' و فروض مختلف آن می باشد.
=== دیه دنبالچه ===
[[ماده ۶۵۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، در خصوص [[جنایت]] وارد بر استخوان دنبالچه می باشد که مطابق آن، شکستن این استخوان، موجب [[ارش]] است مگر آنکه جنایت مزبور، موجب عدم توانایی [[مجنی علیه|مجنی ‌علیه]] به ضبط مدفوع شود که در این صورت [[دیه کامل]] دارد و در صورتی که قادر به ضبط مدفوع باشد ولی قادر به ضبط باد نباشد، ارش آن نیز باید پرداخت شود.<ref>[[ماده ۶۵۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]</ref>
=== دیه دندان ===
مواد [[ماده ۶۱۶ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۶۱۶]] تا [[ماده ۶۲۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۶۲۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]] در خصوص '''[[دیه دندان]]''' و فروض مختلف آن می‌باشد.
=== دیه دنده ===
مواد [[ماده 653 قانون مجازات اسلامی (1392)|653]] و [[ماده ۶۵۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|654 قانون مجازات اسلامی (1392)]] در خصوص '''[[دیه دنده|دیه دنده ها]]''' می باشد.<ref>[[ماده ۶۵۳ قانون مجازات اسلامی|ماده 653 قانون مجازات اسلامی]]</ref> <ref>[[ماده ۶۵۴ قانون مجازات اسلامی|ماده 654 قانون مجازات اسلامی]] </ref>
=== دیه زبان ===
مواد [[ماده ۶۱۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|611]] تا [[ماده ۶۱۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|615 قانون مجازات اسلامی (1392)]]، در خصوص '''[[دیه زبان]]''' می باشد.
=== دیه زن ===
به موجب [[ماده ۵۵۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]: «[[دیه زن|دیه قتل زن]]، نصف [[دیه]] مرد است.»، از این رو گروهی از دیه زنان مسلمان تحت عنوان «دیه ناقصه» یاد کرده اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=331248|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
گروهی بالا بودن مبلغ دیه مرد نسبت به '''دیه زن''' را ، وضعیت و موقعیت اقتصادی و وظایف مرد در تأمین معیشت خانواده دانسته اند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص- صدمات جسمانی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4727712|صفحه=|نام۱=محمدهادی|نام خانوادگی۱=صادقی|چاپ=18}}</ref> زیرا اصولاً هدف از وضع و تشریع دیه، تعیین یک ما به ازاء در مقابل [[تلف]] شدن انسان نبوده است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص- صدمات جسمانی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=729180|صفحه=|نام۱=محمدهادی|نام خانوادگی۱=صادقی|چاپ=18}}</ref>حکم این ماده نیز در راستای جبران ضرر اقتصادی وارده به مرد است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4099504|صفحه=|نام۱=هوشنگ|نام خانوادگی۱=شامبیاتی|چاپ=1}}</ref> والّا نباید این اختلاف دیه را به معنای تفوق جنس مذکر دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص- صدمات جسمانی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4727700|صفحه=|نام۱=محمدهادی|نام خانوادگی۱=صادقی|چاپ=18}}</ref>
=== دیه ستون فقرات ===
* در حال حاضر،حکم [[دیه ستون فقرات]] در [[ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده 647 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392]]، پیش بینی شده است و دیه آن، بر حسب درمان شدن بدون عیب و درمان نشدن آن، متفاوت می باشد.<ref>[[ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده 647 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392]]</ref>
* با توجه به اینکه حکم مقرر در بند ب ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ ناظر بر زوال کامل منفعت عضو است و از این حیث دیه کامل عضو مقرر شده است؛ در فرضی که بخشی از منفعت عضو زایل شود، حسب نظر پزشکی قانونی ارش تعیین می شود.<ref>[[نظریه شماره 7/1402/219 مورخ 1402/05/23 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره شکستگی ستون فقرات و زوال قسمتی از منافع عضو]]</ref>
=== دیه شخص متولد از زنا ===
حکم '''[[دیه شخص متولد از زنا]]''' در [[ماده ۵۵۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده ۵۵۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲]] پیش‌بینی شده‌است.<ref>[[ماده ۵۵۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده ۵۵۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲]]</ref> 
=== دیه شنوایی ===
حکم '''[[دیه شنوایی]]''' و فروض مختلف آن در مواد [[ماده ۶۸۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|682]] تا [[ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|688 قانون مجازات اسلامی (1392)]] آمده است.
=== دیه شکستگی عضو ===
حکم '''[[دیه شکستگی عضو|دیه شکستگی استخوان عضو]]'''، در [[ماده ۵۶۸ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، پیش بینی شده است.<ref>[[ماده ۵۶۸ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده ۵۶۸ قانون مجازات اسلامی]]</ref>
=== دیه صوت و گویایی ===
حکم '''[[دیه صوت و گویایی]]''' به عنوان یکی از [[دیه منافع]] در مواد [[ماده ۶۹۷ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۶۹۷]] تا [[ماده ۷۰۳ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۷۰۳ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، آمده است.
=== دیه عقل ===
حکم '''[[دیه عقل]]''' و فروض مختلف آن، در مواد [[ماده ۶۷۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|675]] تا [[ماده ۶۸۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|681 قانون مجازات اسلامی (1392)]] آمده است.
=== دیه فلج ‌کردن عضو ===
[[دیه فلج ‌کردن عضو|دیه '''فلج کردن عضو''']] دارای [[دیه مقدر|دیه معین]]، در [[ماده ۵۶۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده ۵۶۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲]]، پیش‌بینی شده‌است. ضابطه ایجاد شده توسط این ماده، عبارت از آن است که هر [[جنایت|جنایتی]] که منجر به فلج شدن عضوی شود، دو سوم [[دیه]] قطع آن عضو را موجب می‌شود، [[دیه از بین ‌بردن عضو فلج|قطع این عضو فلج شده]] نیز خود موجب یک سوم دیه قطع آن عضو در فرض سالم بودن است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836316|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> همچنین در خصوص قطع نمودن عضو فلج دارای دیه معین، اعتقاد به پرداخت ثلث دیه همان عضو است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی شماره 51 مرداد و شهریور 1384|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1928360|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>
=== دیه فک ===
مواد [[ماده ۶۲۹ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|629]] تا [[ماده ۶۳۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|634 قانون مجازات اسلامی (1392)]]، به '''[[دیه فک]]''' اختصاص دارد.
=== دیه لاله گوش ===
[[ماده ۶۰۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده 600 قانون مجازات اسلامی (1392)]]، برای از بین بردن [[دیه لاله گوش|دو لاله گوش]]، [[دیه کامل]] و برای از بین بردن هر یک از آنها، نصف دیه کامل، تعیین کرده است. <ref>[[ماده ۶۰۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده 600 قانون مجازات اسلامی (1392)]]</ref>
=== دیه لب ===
مواد [[ماده ۶۰۷ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۶۰۷]] تا [[ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۶۱۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲]] در خصوص '''[[دیه لب]]''' می‌باشد.
=== دیه منافع ===
منظور از [[دیه منافع|منافع]]، یکی از موارد مندرج در مواد [[ماده ۶۷۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|675]] تا [[ماده ۷۰۸ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|708 قانون مجازات اسلامی]] مصوب 1392 می باشد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=355596|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>
=== دیه مو ===
حکم '''[[دیه مو]]''' و فروض مختلف آن، در مواد [[ماده ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۵۷۶]] تا  [[ماده ۵۸۶ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۵۸۶ قانون مجازات اسلامی (1392)]] آمده است.
=== دیه مژه ===
در [[ماده ۵۸۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای از بین ‌بردن تمام یا قسمتی از [[دیه مژه|مژه]] یا سایر موهای بدن در‌ صورت بروز عیب و نقص، [[ارش]] تعیین شده است، خواه بروید، خواه نروید و در صورتی که با از بین ‌بردن عضو یا کندن پوست و مانند آن باشد، تنها [[دیه]] یا ارش محل مو پرداخت می‌ شود.<ref>[[ماده ۵۸۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]</ref>
=== دیه ناخن ===
در حال حاضر مطابق [[ماده ۶۴۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای از بین ‌بردن ناخن به ‌طوری که دیگر نروید یا فاسد و معیوب بروید، یک ‌درصد [[دیه کامل]] و در صورت روییدن بدون عیب، نیم ‌درصد دیه کامل، تعیین شده است.<ref>[[ماده ۶۴۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]</ref>
=== دیه نخاع ===
حکم دیه قطع نخاع در [[ماده ۶۴۸ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده 648 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392]]، پیش بینی شده است که با توجه به لزوم اخذ دیه کامل برای اعضاء واحد بدن، در این خصوص نیز به دلیل واحد بودن نخاع در بدن، باید قائل به اخذ دیه کامل بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=713148|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
=== دیه پستان ===
در حال حاضر حکم [[دیه پستان]] زن در [[ماده ۶۶۹ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، پیش بینی شده است.<ref>[[ماده ۶۶۹ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]</ref>
=== دیه پلک ===
در حال حاضر [[ماده ۵۹۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده 590 قانون مجازات اسلامی (1392)]]، برای [[دیه پلک|دیه چهار پلک]] دو چشم، [[دیه کامل]] و برای دیه هر یک از پلک ‌های بالا، یک ششم دیه کامل و برای دیه هر یک از پلک‌ های پایین، یک چهارم دیه کامل تعیین کرده است.<ref>[[ماده ۵۹۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده 590 قانون مجازات اسلامی (1392)]]</ref>
=== دیه چشایی ===
[[ماده ۶۹۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده 695 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392]]، در خصوص '''[[دیه چشایی]]''' می باشد، لازم به ذکر است که در مورد حس چشایی، ارش ثابت می‌شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1425068|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref> در واقع زمانی که اهمیت آن حس یا منفعتی که از بین رفته‌ است چندان مهم نباشد، [[دیه]] کمتر یا ارش به آن تعلق می‌گیرد؛ بنابراین از بین رفتن حس لامسه و چشایی (برخلاف سایر حواس)، تنها موجب ارش می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=355456|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>
=== دیه چشم ===
مواد [[ماده ۵۸۷ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|587]] تا [[ماده ۵۹۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|591 قانون مجازات اسلامی (1392)]]، در خصوص '''[[دیه چشم]]''' می باشد.
=== دیه کپل ===
[[ماده ۶۵۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، در خصوص '''[[دیه کپل|دیه کپل ها]]''' و میزان آن می باشد و مطابق آن، برای از بین بردن دو کپل، [[دیه کامل]] و برای هر کدام، نصف دیه کامل و برای قسمتی از آن، به همان نسبت دیه تعیین شده است.<ref>[[ماده ۶۵۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]</ref>
=== دیه گردن ===
حکم '''[[دیه گردن]]''' در مواد [[ماده 626 قانون مجازات اسلامی (1392)|626]] تا [[ماده ۶۲۸ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|628 قانون مجازات اسلامی (1392)]] پیش بینی شده است.
== دعوای مطالبه مهریه از ماترک متوفی ==
* ورثه زوج به نسبت سهم الارث خود از ترکه متوفی موظف به تأدیه سکه به محکوم لها (زوجه) هستند و در صورت امتناع از اجرای حکم و عدم دسترسی به مسکوکات طلا نزد ایشان، معادل قیمت سکه ها به قیمت زمان اداء به نسبت سهم هر یک از آنان از ماترک محاسبه و وصول می شود.<ref>[[نظریه شماره 7/1402/278 مورخ 1402/05/23 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره دعوای مطالبه مهریه از ماترک متوفی]]</ref>
== تکلیف دیه در فرض جمع شدن عاقله و ولی دم در یک شخص ==
در فرضی که پرداخت [[دیه]] به عهده [[عاقله]] است و عاقله [[ولی دم]] هم محسوب می شود، توجها به [[ماده ۳۰۰ قانون مدنی]]، مطالبه دیه منتفی است و موجبی برای رجوع به [[بیت المال]] نیست.<ref>[[نظریه شماره 7/99/1206 مورخ 1399/09/04 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تکلیف دیه در فرض جمع شدن عاقله و ولی دم در یک شخص]]</ref>
== کتب مرتبط ==
* [[رویه قضایی دادگاه های تجدیدنظر استان تهران در امور کیفری، جلد ششم (زندی)]]


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۷: خط ۲۱۵:
[[رده:اصطلاحات قانون تعزیرات]]
[[رده:اصطلاحات قانون تعزیرات]]
[[رده:اصطلاحات قانون مجازات اسلامی]]
[[رده:اصطلاحات قانون مجازات اسلامی]]
[[رده:اصطلاحات قانون آیین دادرسی کیفری]]
[[رده:مقالات خوب]]
۴٬۰۴۲

ویرایش