ماده ۲۷۳ قانون آیین دادرسی کیفری: تفاوت میان نسخه‌ها

اضافه کردن نظریه مشورتی
بدون خلاصۀ ویرایش
(اضافه کردن نظریه مشورتی)
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
حل اختلاف بين [[بازپرس]] و دادستان و رسيدگي به اعتراض شاكي يا متهم نسبت به قرارهاي قابل اعتراض ، در جلسه فوق العاده دادگاه صورت مي گيرد . تصميم دادگاه در اين خصوص قطعي است ، مگر در مورد قرارهاي منع يا موقوفي تعقيب در جرائم موضوع بندهاي ( الف ) ، ( ب ) ، ( پ ) و ( ت ) ماده ( 302 ) اين قانون كه در صورت تأييد ، اين قرارها مطابق مقررات قابل تجديدنظر است .
'''ماده ۲۷۳ قانون آیین دادرسی کیفری:''' حل اختلاف بین [[بازپرس]] و [[دادستان]] و رسیدگی به [[اعتراض]] [[شاکی خصوصی|شاکی]] یا [[متهم]] نسبت به [[قرار]]<nowiki/>های قابل اعتراض، در [[جلسه فوق‌العاده دادگاه]] صورت می‌گیرد. تصمیم دادگاه در این خصوص [[حکم قطعی|قطعی]] است، مگر در مورد [[قرار منع تعقیب|قرارهای منع]] یا [[قرار موقوفی تعقیب|موقوفی تعقیب]] در [[جرم|جرائم]] موضوع بندهای (الف)، (ب)، (پ) و (ت) [[ماده ۳۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری|ماده (۳۰۲)]] این قانون که در صورت تأیید، این قرارها مطابق مقررات قابل [[تجدیدنظر خواهی|تجدیدنظر]] است.
*{{زیتونی|[[ماده ۱ قانون آیین دادرسی کیفری)|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۲۷۲ قانون آیین دادرسی کیفری|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۳ قانون آیین دادرسی کیفری)|مشاهده ماده بعدی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۲۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری|مشاهده ماده بعدی]]}}
 
== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
مقصود از جلسه فوق العاده، جلسه ای است که بدون تعیین وقت قبلی برگزار می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4664768|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref>
مقصود از «جلسه فوق‌العاده»، جلسه ای است که بدون تعیین وقت قبلی برگزار می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4664768|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref>همچنین قرار منع تعقیب عبارت است از [[قرار]] صادره در شرایطی که [[بازپرس]] دلایل کافی برای احراز وقوع [[جرم]] یا انتساب آن به [[متهم]] را نداشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=338828|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
 
گفتنی است بازپرس دادرسی است که شغل وی استنطاق از [[متهم|متهمین]] و تحقیق از [[مطلع|مطلعین]] راجع به اتهام است، به‌طور کلی [[کشف جرم]] و جلوگیری از فرار متهم از اهم وظایف اوست. در اصطلاح دیگری بازپرس را قاضی تحقیق یا مستنطق می‌نامند، هرچند اصطلاح اول عملاً استعمال نمی‌شود و اصطلاح دوم در شرف متروک شدن است، گفتنی است اصطلاح جاری در حال حاضر، همان بازپرس است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اصطلاحات تشریحی آیین دادرسی (کیفری-مدنی)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2138492|صفحه=|نام۱=فهیمه|نام خانوادگی۱=ملک‌زاده|چاپ=2}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
اگرچه به موجب ماده فوق رأی دادگاه در خصوص امر مطروحه در این ماده قطعی است <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4664796|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref> ، اما در موارد استثنایی پیش بینی شده در ماده فوق که امکان اعتراض به تصمیم دادگاه وجود دارد، مرجع رسیدگی به اعتراض را دیوان عالی کشور دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4664788|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref>  
اگرچه به موجب ماده فوق، رأی دادگاه در خصوص امر مطروحه در این ماده قطعی است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4664796|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref>اما در موارد استثنایی پیش‌بینی شده در ماده فوق که امکان اعتراض به تصمیم دادگاه وجود دارد، مرجع رسیدگی به اعتراض را [[دیوان عالی کشور]] دانسته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4664788|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref>
 
== رویه‌های قضایی ==


== رویه قضایی ==
* [[رای وحدت رویه|رأی وحدت رویه]] شماره ۷۵۴ مورخ ۱۳۹۵/۰۸/۲۵ [[هیأت عمومی دیوان عالی کشور|هیئت عمومی دیوان عالی کشور]]: با عنایت به اینکه حسب مقررات مواد ۳۰۲ و [[ماده ۴۲۸ قانون آیین دادرسی کیفری|۴۲۸ قانون آیین دادرسی کیفری]] مصوّب ۱۳۹۲ با اصلاحات بعدی، آراء صادره از [[دادگاه کیفری یک|محاکم کیفری یک]] در جرایم موضوع بندهای مذکور در ذیل ماده ۲۷۳ قانون مذکور قابل [[فرجام‌ خواهی]] در دیوان عالی کشور است و به موجب [[ماده ۴۲۷ قانون آیین دادرسی کیفری|ماده ۴۲۷]] قانون فوق‌الذکر و تبصره ۲ آن، آراء صادره غیرقطعی اعم از محکومیت، [[برائت]] یا قرارهای منع و موقوفی تعقیب است که مطابق مقررات قانونی حسب‌ مورد قابل‌تجدیدنظر یا فرجام‌خواهی در [[مراجع قضایی|مرجع ذی‌صلاح قضایی]] است، لهذا چنین مستفاد می‌گردد که رأی دادگاه کیفری یک نسبت به تأیید قرار منع تعقیب صادره از [[دادسرا]] در خصوص جرایم فوق‌الاشاره قابل فرجام‌خواهی در دیوان عالی کشور است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی کیفری بر اساس آخرین اصلاحات 1394 (آرای وحدت رویه و نظریات مشورتی اداره کل حقوقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1399|ناشر=دادآفرین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6279796|صفحه=|نام۱=اسماعیل|نام خانوادگی۱=ساولانی|چاپ=9}}</ref>
رأي وحدت‌ روية شمارة 754مورخ 1395/08/25 هيأت عمومي ديوان ‌عالي ‌كشور: با عنايت به اينکه حسب مقررات مواد [[ماده ۳۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری|302]] و [[ماده ۴۲۸ قانون آیین دادرسی کیفری|428 قانون آيين دادرسي کيفري]] مصوّب 1392 با اصلاحات بعدي، آراء صادره از محاکم کيفري يک در جرايم موضوع بندهاي مذکور در ذيل مادة 273 قانون مذکور قابل [[فرجام‌خواهی|فرجام‌خواهي]] در ديوان عالي کشور است و به موجب [[ماده ۴۲۷ قانون آیین دادرسی کیفری|ماده 427]] قانون فوق‌الذکر و تبصرة 2 آن، آراء صادرة غيرقطعي اعم از محکوميت، برائت يا قرارهاي منع و موقوفي تعقيب است که مطابق مقررات قانوني حسب‌مورد قابل‌تجديدنظر يا فرجام‌خواهي در مرجع ذي‌صلاح قضايي است، لهذا چنين مستفاد مي‌گردد که رأي دادگاه کيفري يک نسبت به تأييد قرار منع تعقيب صادره از دادسرا در خصوص جرايم فوق‌الاشاره قابل فرجام‌خواهي در ديوان عالي کشور است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی کیفری بر اساس آخرین اصلاحات 1394 (آرای وحدت رویه و نظریات مشورتی اداره کل حقوقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1399|ناشر=دادآفرین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6279796|صفحه=|نام۱=اسماعیل|نام خانوادگی۱=ساولانی|چاپ=9}}</ref>
* [[رای وحدت رویه شماره 754 مورخ 1395/8/25 هیات عمومی دیوان عالی کشور]]
* [[نظریه شماره 7/1400/714 مورخ 1400/07/03 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره قابلیت اعتراض راجع به قرار منع تعقیب]]
* [[نظریه شماره 7/99/1384 مورخ 1399/10/01 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره اختلاف بین دادستان و بازپرس در تشخیص نوع قتل]]
* [[نظریه شماره 7/1400/856 مورخ 1400/12/18 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره لزوم تبعیت از نظر دادگاه در اختلاف میان بازپرس و دادستان]]
* [[نظریه شماره 7/99/1317 مورخ 1399/09/11 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره عدم لزوم صدور دو قرار مختلف درمورد یک واقعه مجرمانه]]
* [[نظریه شماره 7/1400/1494 مورخ 1401/01/21 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره قطعیت تصمیم دادگاهِ رسیدگی کننده به اعتراض شاکی در دادسرا]]


* [[نظریه شماره 7/99/574 مورخ 1399/05/12 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره احراز عدم صلاحیت دادسرا توسط دادگاه]]
* [[نظریه شماره 7/98/2039 مورخ 1399/01/05 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره صدور قرار رد اعتراض از دادگاه در فرض اعتراض وکیلی که حق الوکاله را ذکر نکرده]]


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{مواد قانون آیین دادرسی کیفری}}
{{مواد قانون آیین دادرسی کیفری}}
[[رده:مواد قانون آیین دادرسی کیفری]]
[[رده:کشف جرم و تحقیقات مقدماتی]]
[[رده:اقدامات بازپرس و دادستان پس از ختم تحقیقات]]
[[رده:اعتراض به قرار]]
۴٬۰۰۸

ویرایش