ماده ۳۱ قانون آیین دادرسی مدنی

هر یک از متداعیین می‌توانند برای خود حداکثر تا دو نفر وکیل انتخاب و معرفی نمایند.

توضیح واژگان

متخاصمین یا متدایین یا متحاکمین یا اصحاب دعوی: دو طرف دعوی مطروحه در دادگاه‌ها را گویند. ۸۵۴۹۵

وکیل دعاوی: وکیل دعاوی کسی است که در محاکم کار خاص (تعقیب ادعا یا دفاع از دعوی) را بر عهده می‌گیرد و در دادرسی شرکت می‌کند عمل حقوقی خاص از قبیل بیع، اجاره و صلح و غیره انجام نمی‌دهد. ممکن است منصوب موکل باشد در این صورت میان او و موکل وکالت نامه تنظیم می‌گردد یا به حکم قانون نصب گردد (وکیل تسخیری) .۴۱۶۵۸۶

پیشینه

اصل پنجم اصول بنیادین نقش وکلا، حکومتها را موظف کرده‌است تا که تضمین نمایند مراجع ذیصلاح ملی فوراً حق انتخاب وکیل را به متهم دستگیر شده یا بازداشتی منعکس کنند. ۸۲۲۳۶۱)در قوانین ایران نیز این حق به رسمیت شناخته شده، حق انتخاب وکیل در ماده ۳۰ ق.ا.د. م تکرار یک قسمت از ماده ۷۹ اصلاحی قانون آیین دادرسی مدنی سابق است (۶۳۷۹۹۳) و از آن جا که محکمه صلح سابق و با نصاب کم وجود ندارد در حال حاضر اشخاصی که به عنوان کارگشا موضوع تبصره ۲ ماده ۱ قانون وکالت، حق مداخله ندارند. ۱۴۲۱۳۶

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

قراردادهایی که بین وکیل و موکل برای تعقیب دعوایی تنظیم می‌گردد، به زبان قانون مدنی مشمول اجاره اشخاص است (مهم‌ترین ایرادی که به این نظر وارد است جایز بودن وکالت و لازم بودن عقد اجاره است (۶۱۱۶۹۱)) با این تفاوت گه چون وکیل دادگستری مانند سایر متخصصان، انجام کاری را برابر حق الوکاله معین و با حفظ استقلال کامل انجام می‌دهد، مشمول تعریف اجیر عام خواهد بود نه اجیر خاص، زیرا هرچند که اختیارات کلی وکیل دادگستری نیز، توسط موکل وی تعیین می‌گردد، اما از جهت روش اجرایی امور موضوع وکالت، موکل وی هیچگونه کنترلی بر روی او ندارد. ۶۱۱۶۹۰

در حقوق ایران برپایه ماده ۵۵ قانون وکالت مصول ۱۳۱۵ مداخله اشخاص فاقد جواز وکالت دادگستری به قید مجازات ممنوع شده‌است (۱۱۶۵۸۴)اما برای دعاوی مطروحه در دیوان عدالت اداری، اشخاص غیر وکیل دادگستری امکان قبول وکالت را دارند که از نظر دکتر شمس این امر در شأن این مرجع عالی یکه صلابت موضع آن در احقاق خقوق مردم قابل تقدیر است و همچنین قضات فاضل و شریف آن نمی‌باشد. ۱۱۶۵۸۹

وکالت در دعاوی صرفاً یک رابطه ساده میان وکیل و موکل نیست به همین علت از دیرباز، لزوم نظارت دولت به این نهاد حقوقی و لزوماً وضع قوانین خاص به منظور حسن جریان روابط طرفین و تضمین حقوق قانونی آن‌ها ونیز پیش‌بینی تکالیفی برای وکیل علاوه بر موارد مورد تراضی طرفین، محسوس بوده‌است. ۶۱۱۷۰۲

وکیل در مورد نقض انجام تعهدات که ناظر به نتیجه است تقصیر وکیل مفروض است، و وی فقط می‌تواند برای معذوریت خود از انجام آنها، به فورس ماژور استناد نماید .۶۱۱۷۳۰)

سوابق و مستندات فقهی

در فقه شیعه بصورت پراکنده احکامی در مورد وکالت دیده می‌شود از باب نمونه در شرح لمعه در باب وکالت تحت عنوان توکیل در منازعات می‌خوانیم: «..... و یستحب لذوی المروآت، التوکیل فی المنازعات …» ولی برای آن احکتمی خاص، غیر از آنچه در عقد وکالت وجود دارد پیش‌بینی نشده‌است .۶۱۱۶۵۶) و از نگاه فقیهان چنین پیداست که وکالت هیچ گونه محدودیتی نداشته‌است. مرد به زن، زن به مرد، مسلمان به اهل کتاب، اهل کتاب به مسلمان، بنده به آزاد و آزاد به بنده می‌توانسته وکالت بدهد بیدن گونه، اسلام از دیرباز به زنان این توانایی را داده‌است تا در دادگاه به وکالت بپردازند. ۵۱۵۱۷۷

رویه قضایی

۱) با توجه به بند ۳ ماده ۱۵۸ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶ و اینکه حق الوکاله مرحله اجرا و هزینه‌های ایاب و ذهاب وکیل در عداد هزینه هائی که برای اجرای حکم ضرورت داشته باشد مانند حق‌الزحمه خبره و کارشناس و ارزیاب و حق حفاظت اموال و نظائر آن محسوب نمی‌شود، بنابر این وصول حق الوکاله وکیل و هزینه‌های ایاب و ذهاب وکیل (موضوع مواد ۱۳ و ۱۷ آیین نامه تعرفه حق الوکاله و ماده ۱۸۷ قانون برنامه سوم ت.ج.ا. ا) از محکوم علیه محتاج به تقدیم دادخواست و رسیدگی دادگاه است .۳۱۰۶۶۹

۲) شعبه دیوان عالی کشور رای شماره ۲۶۶۱–۸۳۴ مورخ ۶/۷/۱۳۰۸: کسانی که تحصیل جواز وکالت رسمی نکرده و وکالت آن‌ها اتفاقی نیست فقط از مداخله در جلسه محاکمه ممنوعند نه از تقدیم عرض حال و غیره اما احظار و اخطار باید در موردی که عرض حال را وکیل غیررسمی داده به خود موکل ابلاغ شود. ۱۳۸۸۵۶۶

مصادیق و نمونه‌ها

۱) وکیل دعاوی کسی است که در محاکم کار خاص (تعقیب ادعا یا دفاع از دعوی) را بر عهده می‌گیرد و در دادرسی شرکت می‌کند عمل حقوقی خاص از قبیل بیع، اجاره و صلح و غیره انجام نمی‌دهد. ممکن است منصوب موکل باشد در این صورت میان او و موکل وکالت نامه تنظیم می‌گردد یا به حکم قانون نصب گردد (وکیل تسخیری)۴۱۶۵۸۶ ۲)وکیل باید به موکل خود جز حقیقت چیزی نگوید، به ویژه آنجا که موکل از روی اعتماد به وکیل آنچه را بدان ناآگاه است می‌گوید، چرا که آگاهی او بیهوده است و او را به دوزخ رهنمود می‌کند۵۱۵۱۸۵