ماده ۳۵۰ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
به نظر برخی از حقوقدانان، [[بیع کلی در معین]]، از جنبه [[عقد تملیکی|تملیکی]] برخوردار بوده و بیع کلی فی الذمه، [[عقد عهدی|عهدی]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||}}</ref>
به نظر برخی از حقوقدانان، بیع [[کلی در معین]]، از جنبه [[عقد تملیکی|تملیکی]] برخوردار بوده و بیع کلی فی الذمه، [[عقد عهدی|عهدی]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||}}</ref>


مبیع در [[بیع سلم]]، کلی فی الذمه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایرةالمعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4219952|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> در بیع سلم؛ نیازی نیست که مبیع کلی، پیش از فرارسیدن موعد [[تسلیم]]، در عالم خارج موجود باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد سوم) (عده)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4524760|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>
در [[بیع سلم]]؛ نیازی نیست که مبیع [[کلی]]، پیش از فرارسیدن موعد [[تسلیم]]، در عالم خارج موجود باشد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد سوم) (عده)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4524760|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> چرا که مبیع، کلی فی الذمه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایرةالمعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4219952|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>  


اگر [[مورد معامله]] کلی باشد؛ تعیین کمیت، جنس و اوصاف اساسی کالا، کافی بوده و وصف مرغوبیت آن، می‌تواند مبهم باشد؛ که در این صورت، انتخاب با [[تعهد|متعهد]] است؛ به شرط آنکه انتخاب او [[عیب|معیوب]] نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=92056|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>
نحوه معلوم نمودن مبیع، با توجه به کلی یا معین بودن آن، متفاوت است، در [[عین معین]]، فرد [[مورد معامله]] باید معین باشد؛ اما در رابطه با بیع کلی، تعیین جنس، کیفیت و کمیت مبیع کفایت می‌نماید،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض)|ترجمه=|جلد=|سال=1374|ناشر=مدرس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3645072|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref> و وصف مرغوبیت آن، می‌تواند مبهم باشد؛ که در این صورت، انتخاب با [[تعهد|متعهد]] است؛ به شرط آنکه انتخاب او [[عیب|معیوب]] نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=92056|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>


نحوه معلوم نمودن مبیع، با توجه به کلی یا معین بودن آن، متفاوت است، در [[عین معین]]، فرد مورد معامله باید معین باشد؛ اما در رابطه با بیع کلی، تعیین جنس، کیفیت و کمیت مبیع کفایت می‌نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض)|ترجمه=|جلد=|سال=1374|ناشر=مدرس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3645072|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref>
اگر موضوع قرارداد، کلی باشد؛ [[بایع|فروشنده]] باید مبیع را مطابق با توصیفی که نموده؛ تحویل دهد؛ و اگر توصیفی در میان نباشد؛ باید فرد [[عرف|متعارف]] آن را تسلیم نماید،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایرةالمعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4219164|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> در واقع در مواردی که مبیعف کلی است؛ بایع مکلف است همان فردی را تسلیم نماید که دارای جنس، و وصف مورد [[تراضی]] طرفین است، و چنانچه مبیع، دارای اقسام مختلف باشد؛ بایع می‌تواند هر فردی را که تمایل دارد؛ تسلیم نماید؛ به شرط آنکه از نظر عرف، معیوب نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض)|ترجمه=|جلد=|سال=1374|ناشر=مدرس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3646020|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref>


اگر موضوع قرارداد، کلی باشد؛ فروشنده باید مبیع را مطابق با توصیفی که نموده؛ تحویل دهد؛ و اگر توصیفی در میان نباشد؛ باید فرد [[عرف|متعارف]] آن را تسلیم نماید،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایرةالمعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4219164|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> در مواردی که مبیع کلی باشد؛ بایع مکلف است همان فردی را تسلیم نماید که دارای جنس، و وصف مورد [[تراضی]] طرفین است، و چنانچه مبیع، دارای اقسام مختلف باشد؛ بایع می‌تواند هر فردی را که تمایل دارد؛ تسلیم نماید؛ به شرط آنکه از نظر عرف، معیوب نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض)|ترجمه=|جلد=|سال=1374|ناشر=مدرس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3646020|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref>
در حالتی که موضوع تعهد، کلی بوده و مطابق با اوصاف مورد توافق طرفین نباشد؛ ولی [[متعهد له|متعهدٌله]] آن را قبول نماید؛ باید قائل به این شد که در واقع، تعهد جدیدی به وجود آمده؛ و تعهد سابق، تبدیل به تعهد لاحق گردیده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=سقوط تعهدات (با اصلاحات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=121872|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=9}}</ref>


اگر موضوع تعهد، کلی بوده؛ و مطابق با اوصاف مورد توافق طرفین نباشد؛ ولی [[متعهد له|متعهدٌله]] آن را قبول نماید؛ باید قائل به این شد که در واقع، تعهد جدیدی به وجود آمده؛ و تعهد سابق، تبدیل به تعهد لاحق گردیده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=سقوط تعهدات (با اصلاحات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=121872|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=9}}</ref>
گفتنی است با تجزیه مبیع از سایر [[حصه‌]]<nowiki/>ها و معین نمودن آن، مال مشاع تبدیل به مفروز می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1060804|صفحه=|نام۱=منصور|نام خانوادگی۱=عدل|چاپ=1}}</ref>
 
گفتنی است با تجزیه مبیع از سایر [[حصه‌]]<nowiki/>ها، و معین نمودن آن، مال مشاع تبدیل به مفروز می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1060804|صفحه=|نام۱=منصور|نام خانوادگی۱=عدل|چاپ=1}}</ref>


== نکات توضیحی ==
== نکات توضیحی ==
در لزوم معلوم بودن موضوع قرارداد، تفاوتی در عین معین، کلی در معین، کلی فی الذمه، مبیع و [[ثمن]] نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اشتباه در موضوع قرارداد (با مطالعه تطبیقی در حقوق فرانسه و انگلستان)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=دانشگاه امام صادق (ع)|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2194184|صفحه=|نام۱=روح اله|نام خانوادگی۱=آخوندی|چاپ=1}}</ref>
در لزوم معلوم بودن موضوع قرارداد، تفاوتی در عین معین، کلی در معین، کلی فی الذمه، مبیع و [[ثمن]] نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اشتباه در موضوع قرارداد (با مطالعه تطبیقی در حقوق فرانسه و انگلستان)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=دانشگاه امام صادق (ع)|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2194184|صفحه=|نام۱=روح اله|نام خانوادگی۱=آخوندی|چاپ=1}}</ref>


به نظر برخی از حقوقدانان، [[بیع|بیعی]] که موضوع آن، کلی در معین باشد؛ تملیکی بوده؛ و به محض تحقق بیع، [[انتقال]] [[مالکیت]] از [[بایع|فروشنده]] به [[مشتری|خریدار]] حاصل می‌گردد، و به نظر برخی دیگر، مشتری در بیع کلی در معین، دارای حقی است [[حق عینی|عینی]]، که مالکیت نبوده و نسبت به مجموعه ای مشخص ایجاد می‌گردد؛ و وی به موجب همین حق می‌تواند بایع را به تحویل مورد معامله از میان مجموعه ای از اموال همسان، خواستار گردد، چنین حقی، نه مالکیت بوده؛ و نه آثار آن را دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قراردادها و تعهدات (به انضمام مجموعه مقالات حقوقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=پژوهان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=149892|صفحه=|نام۱=مراد|نام خانوادگی۱=مقصودی|چاپ=1}}</ref>
به نظر برخی از حقوقدانان، [[بیع|بیعی]] که موضوع آن، کلی در معین باشد؛ تملیکی بوده؛ و به محض تحقق بیع، [[انتقال]] [[مالکیت]] از فروشنده به [[مشتری|خریدار]] حاصل می‌گردد، و به نظر برخی دیگر، مشتری در بیع کلی در معین، دارای حقی است [[حق عینی|عینی]]، که مالکیت نبوده و نسبت به مجموعه ای مشخص ایجاد می‌گردد و وی به موجب همین حق می‌تواند بایع را به تحویل مورد معامله از میان مجموعه ای از اموال همسان، خواستار گردد، چنین حقی، نه مالکیت بوده و نه آثار آن را دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قراردادها و تعهدات (به انضمام مجموعه مقالات حقوقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=پژوهان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=149892|صفحه=|نام۱=مراد|نام خانوادگی۱=مقصودی|چاپ=1}}</ref>
 
هرچند قانونگذار، مال کلی در معین را، در حکم عین معین دانسته؛ اما در واقع مبیع، مقداری معلوم از یک کل موجود در عالم خارج بوده؛ که نامعین است و باید توسط فروشنده یا [[نماینده]] او تعیین گردد، به همین دلیل مالکیت کلی در معین، با مالکیت مشاع تفاوت دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مطالعه تطبیقی انتقال مالکیت در عقد بیع|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1043492|صفحه=|نام۱=محمدرضا|نام خانوادگی۱=پیرهادی|چاپ=2}}</ref>


قانونگذار در [[ماده ۴۰۲ قانون مدنی]]، از مال کلی در معین، به «در حکم عین خارجی» تعبیر نموده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مطالعه تطبیقی انتقال مالکیت در عقد بیع|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1043492|صفحه=|نام۱=محمدرضا|نام خانوادگی۱=پیرهادی|چاپ=2}}</ref>
قانونگذار در [[ماده ۴۰۲ قانون مدنی]]، از مال کلی در معین، به «در حکم عین خارجی» تعبیر نموده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مطالعه تطبیقی انتقال مالکیت در عقد بیع|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1043492|صفحه=|نام۱=محمدرضا|نام خانوادگی۱=پیرهادی|چاپ=2}}</ref>
هرچند قانونگذار، مال کلی در معین را، در حکم عین معین دانسته؛ اما در واقع مبیع، مقداری معلوم از یک کل موجود در عالم خارج بوده؛ که نامعین است و باید توسط فروشنده یا [[نماینده]] او تعیین گردد، به همین دلیل مالکیت کلی در معین، با مالکیت مشاع تفاوت دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مطالعه تطبیقی انتقال مالکیت در عقد بیع|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1043492|صفحه=|نام۱=محمدرضا|نام خانوادگی۱=پیرهادی|چاپ=2}}</ref>


== مطالعات فقهی ==
== مطالعات فقهی ==
۳۰٬۵۷۰

ویرایش